تبیان، دستیار زندگی
برسی دیدگاهها و مناقشاتی که بر سر وجود و ماهیت هنر اسلامی می باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

وجود و ماهيت هنر اسلامي

h,h/ h e'gj* gf1 '3d'ej

مناقشات مختلفي که در وجود و ماهيت هنر اسلامي از سوي محققان غربي و شرقي وجود دارد به دو دسته کلی تقسیم می شود

1ـ افرادي که وجود هنر اسلامي را انکار مي‌کنند.

2ـ افرادي که در ماهيت هنر اسلامي تشکيک مي‌کنند.

الف) منکران هنر اسلامی

متفکران دسته اول در دو بعد تحقيق کرده اند: در منشأ و رويکرد .

افرادي که از بعد منشأ، هنر اسلامي را رد مي‌کنند معتقدند که اگر ايران، بيزانس، شمال آفريقا، هند و ... را حذف کنيم چيزي از هنر اسلامي باقي نمي‌ماند. ريشة اين هنر يا ايران است يا بيزانس و یا ... و نژاد اصيل ندارد.

دستة دومي که از بعد منشأ، هنر اسلامي را رد مي‌کنند معتقدند که عرب فاقد ذوق هنري است- عربي که قبل از ظهور اسلام حتي بت هايش را هم سفارش مي‌دهد تا برایش بسازند.پس در اين تمدن ريشه‌ها و بنيان‌هاي هنري وجود ندارد.

کسان دیگری، چون اتینگهاوزن، با مقایسه حضرت محمد و عیسی و سالکی چون بودا، بر آن شدند که زندگی پیامبر اسلام فاقد رمز و راز است و، به همین دلیل، اسلام را عاری از رمزها و نمادهایی که بنیان القائات و الهامات شمایل نگاری‌اند دانستند.

این گروه معتقدند که عیسی پیغمبر راز است، سراسر زندگی او، از تولد تا مرگ، با راز همراه بوده است.

و هنگامي که بودا به دنيا آمد سخن گفت و گفت خداوند مرا براي نجات بشر فرستاده است و در متن جنگل که نشان باکرگی خداوند است گام برداشت و روي دو پاي خود ايستاد و با هر گام بوداي کوچک يک نيلوفر روييد.

h,h/ h e'gj* gf1 '3d'ej

آنها می‌گویند پيغمبر اسلام، در زندگی‌اش رازآمیز نیست، همه چیز آشکار و واضح است و هنگامي که از او مي‌خواهند مرده زنده کند و يا مانند موسي يد بيضا نشان دهد مي‌گويد: برادرم موسي دنيا را با چشم چپ مي‌ديد، برادرم عيسي با چشم راست مي‌ديد، و من با دو چشم مي‌بينيم.

این پيغمبر نه بحري مي‌شکافد، نه مرده زنده مي‌کند (فقط فقط يک مورد شق‌القمر).

پيغمبري که فاقد راز باشد دينش هنر ندارد چون جنس هنر راز است. هنر سخنراني نيست، هنر قرار نيست ناظر را به مقام تشنگي برساند. اثر هنري يعني اينکه مخاطب را با خود درگير کند و آغاز يک قرائت متن گشوده باشد. بر اين اساس اين دين نمي‌تواند مبنایي براي القائات شمایل گرایانه باشد.

و دیگر، کساني معتقدند اسلام مملو از احکام نفی هنر است؛ مثل اينکه تصوير حرام است، موسيقي حرام است. آنها معتقدند هيچ ديني چون اسلام بر هنر سخت نگرفته است و هيچ ديني هنر‌مندان را تا این حد تار و مار نکرده است.

(تري آلن- 5 مقاله در هنر اسلامي)

ب) مشکّکان در ماهيت هنر اسلامی

هنر چيز ديگري را روايت مي‌کند هنر سنتي هنر بازتابي است هنر آيينه‌گون است و هنرمند شخصيتش استحاله مي‌شود در چيزي که قرار است روايت ‌کند. او مني قائل نيست که در جلوه‌گري اثر هنري نامش را روايت کند؛ به همین جهت 70% هنر سنتی امضا ندارد. به طور مثال، نقاشي چينی اصولی دارد که یکی مهمترین آن اصل مراقبه است: 48 ساعت در متن طبيعت تعمق کردن به قسمي که طبيعت در جان تو مي‌نشيند، دست تو قلم طبيعت است چون بر بوم مي‌نگارد. لائوتسه مي‌گويد: کسي مي‌تواند آب را روايت کند که سرشت آب را بفهمد و کسي مي‌تواند آب را ترسيم کند که سرشت آب را ادراک کند.

h,h/ h e'gj* gf1 '3d'ej

در قلمرو هنر سنتي و هنر شرقي، هيچ گاه هنرمند خود را روايت نمي‌کند. هنر کشف است خلق نيست، مکاشفه است. هنرمند زيبايي را ظهور مي‌دهد خلق زيبايي نمي‌کند.

اما در قلمرو هنر مدرن، بر اساس نظريه بيان، هنرمند خود را روايت مي‌کند.

هنر اسلامي معنايي ديگر را روايت مي‌کند يا فاقد معنا است؟

1- طبيعت‌گريزي

از نظر افرادي مثل گامبريج، طبيعت‌گريزي مسلمانان و انتزاع هندسي عربانه (اسليمي) که شاخصه آن تکرار بي‌شمار و تشابه بي‌نهايت است و به حدي مي‌رسد که سرتاسر سطح را مي‌پوشاند، بازتاب حواس رواني از جاي خالي است. مسلمان از فضاي خالي بيزار است و از خلا گريزان است. مسجد را از نقش پر مي‌کند.

از نظر اين افراد ماهيت هنر اسلامي صددرصد تزييني است و فاقد معنا است

2ـ نظریه اتمیست‌ها

هنر اسلامي نظريه اتميست دارد كه ريشه در باستان دارد. این گروه معتقدند كه اين هنر چون شرقي است، معنايي را روايت مي‌كند (افرادي مثل ماسینیون). جهان از ذرات غيرقابل شكستي تشكيل شده که اين ذره‌ها دائماً در تحول هستند. نقوش اسليمي، هندسي، فرم گنبد بيان‌گر آن است که هنر اسلامي بازتاب اتميست است. نقوش اسلامي شكل را بيان نمي‌كند، رابطه اتم‌ها را نمايان می‌سازد.

3- هنر اسلامی، هنر قرآنی

گروه دیگری معتقد هستند هر كس مي‌خواهد هنر اسلامي را بفهمد الزاماً بايد قرآن و تفاسير قرآن را بداند و بفهمد. به همان صورت كه افلاطون بر بالاسر آكادمي خود نوشته بود هركه هندسه نمي‌داند وارد نشود، همانطور كه بر سردر هنر و معماري هند نوشته است يوگا، در نقاشي چيني تائو، در هنر ژاپني ذن، بر سردر هنر اسلامی قرآن قرار دارد.

4-هنر اسلامی هنر عرفانی است (سنت‌گرایان)

h,h/ h e'gj* gf1 '3d'ej

رنه‌ گنون، تیتوس بوركهارت، مارتين لينگز، آن ماري شیمل، و سيدحسين نصر

كساني هستند كه معتقدند هنر و معماري اسلامي بالاصاله وجود دارد و به علت ماهيت حكمي و عرفاني كه در متن اين هنر وجود دارد، در جهان نظير ندارد.

از راست به چپ نوشتن در خط اسلامی يعني اينكه بايد از عمل شروع کرد تا به شهود رسید.

بوركهارت اصل را در عالي‌ترين حالت ممكن مي‌بيند، اصل روايت، اصل عالم عين نيست.

هنرمند از دايره خيال خدا، هنر خود را رسم مي‌كند.(اعیان ثابته) هنر اسلامي بازتاب صور عوالم فوق‌القمر است.

فارابی می گوید: قوه متخيل يك انسان قادر است به عقل فعال برسد و از آن نيز فراتر برود، صور عالم مثال و فراتر از عالم مثال حتي صور ذهن خداوند را ادراك بكند و لذا اثر هنري بازتاب صور الهي مي‌شود. چون خداوند بي‌حد است در نقوش اسلامي حد نداريد. او لايتنهاهي است، مثالش هم لايتناهي است.

خانم نجيب اوغلو استاد دانشكده هاروارد ، از اساتيد برجسته هنر اسلامي که خود نیز مسلمان است كتابي نوشته‌اند به نام« هندسه و تزئين در معماري» و آراء سنت‌گرايان را زير سؤال برده‌اند.

ایشان معتقدند عدله سنت‌گرايان هيچ مبناي اسلامي منطقي ندارد و بنا به 2 دليل نظر عرفاني‌ها را رد كرده‌اند..

1ـ در سرزمين وسيعي كه يك طرفش چين است و يك طرفش جنوب فرانسه چه چيزي مي‌تواند فرم ثابت توليد كند، مي‌توانيد اثبات كنيد كه در قرن 5 هجري نقاش و معمار ايراني ديدگاه عرفاني همان كسي را داشته كه در شمال آفريقا داشته است. يك ذهن و يك ماهيت واحد داشته‌اند.

از ديدگاه خانم اوغلو تاريخ به ما عدله‌اي را نشانه نمي‌دهد كه هنرمندان معماران جهان اسلامي با هم مرتبط بودند و همچنین معمار و حکیم آن زمان با هم ارتباط داشته‌اند. و آراء آنان بر اساس متد نقد تاريخي مردود است.

2ـ شيعه و اهل سنت

h,h/ h e'gj* gf1 '3d'ej

چگونه فرهنگ و تمدنی که با يک تخالف شديد روبرو است، مي‌تواند هنر و فرم واحد توليد كند.

خانم نجیب اوغلو معتقدند اگر اشعريون را بفهميد هنر اسلامي را مي‌فهميد.

چه کسی مي‌گويد پيغمبر اسلام فاقد راز است، حضرت محمد (ص) می فرمایند: من با خدا يك قرارهايي دارم و در آن لحظات هيچ نبي و هيچ فرشته‌اي نمي‌تواند در قرار من و خدا حاضر باشد. در حالي كه من اويم، و او من است، در حالي كه او اوست و من منم.آیا می‌شود معراج پيغمبر را رد كرد؟ اثر معراج در نگارگري واضح است. آن كس كه مي‌گويد پيغمبر بي رمز است روز پيغمبر را ديده است، نه شب او را.

تأويل از رخ شيء غبار را كنار زدن است، یعنی ورود به لايه‌هاي باطني شيء، به جوهر شيء و به ذات شيء. برخي معتقدند كه هنر رمزي تأويل‌بردار است، نه نقدبردار. کسی که می‌خواهد هنری را نقد کند باید از تبار قبیله خالق آن هنر باشد. به دليل عدم اشراف، برخي از آراء جز در فضاي بوميت نمي‌تواند صادر شود. قرآن 70 بطن دارد. مولانا و ابن‌عربي را با نگاهی سطحی نگر نمي‌شود فهميد.. ..

دکتر حسن بلخاری


منبع :پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي


بخش حوزه علمیه تبیان

امید واضحی آشتیانی