دسته
لينك هاي دسترسي سريع
مطالب من در ثبت مطالب روزانه
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1095562
تعداد نوشته ها : 1368
تعداد نظرات : 348
Rss
طراح قالب
مهدي يوسفي

لحظات از آن توست...

 

آن هنگام كه  در كنار چشمه ي آرامش دلتنگي را هاي كوچكت را به آبي آب مي سپاري

آن هنگام كه در جاده ي بي انتهاي خيال، گوش به زنگ كاروان دلت راهي دشت نور مي شوي

آن هنگام كه در نفخه ي رازقي و زنبق، غرق در روياهاي سپيد، با ابرهاي باران زاي عشق

 هم آغوش مي شوي

 آن دم كه در نهايت شب...تنها تو مي ماني و ماه...و هزاران راز مگو....

لحظات از آن توست...

آن دم كه در هياهو و جدال اسفند براي وصال فروردين ... باد دمي نمي آسايد و تو تنها نظارگر

 مشتاق اين تمناي وصالي...

آن هنگام كه  اولين شكوفه هاي گيلاس  بر چشمانت بوسه مي نهند و تو با خود مي گويي...

يك سال رفت و دريغ روزهاي از كف رفته بر جاي ماند

چه ها شد كه نبايد ميشد و چه ها نشد كه ...

و باز ... اين منم...مسافر فصل هاي پر رمز و شگفت آور....

امسال چه خواهد گذشت... بر من ؟... بر تو؟...

...

لحظات از آن توست؛

 آبي، سبز، سرخ، سياه، سفيد،...

رنگهايي را كه بايسته است بر آنها بزن


روزهايت رنگارنگ دوست من...

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389

نمي دانم كه دانستي دليل گريه هايم را

نمي دانم كه حس كردي سكوتم را

ولي دانم كه مي داني من عاشق بودم و هستم

وجود ساده ات بوده كه من اينگونه دل بستم

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
خيلي چيزها مي خواهم بگويم

مي خواهم بگويم مي شود از دور هم دوست داشت

ميتوان بدون داشتن هم دوست داشت

ساده تر بگويم

ميشود ساده تر هم دوست داشت

...دور از هياهوي خواستن

دور از هياهوي داشتن

دور از هياهوي خواستن و نداشتن...نرسيدن

دوراز هياهوي رسيدن و بعد تلاش براي ماندن تا هميشه

مي توان از دورهم دوست داشت

دور از هراس از دست دادن

دوراز هراس تنها ماندن ناگهاني

حتي دور از او كه خواستني ست

مي توان از دور هم دوست داشت
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
گاهي دلم براي خودم تنگ ميشود...
گاهي دلم براي باورهاي گذشته ام تنگ ميشود....
گاه دلم براي پاكي هاي كودكانه ي قلبم مي گيرد....
گاهي دلم از رهگذراني كه در اين مسير بي انتها آمدند و رفتند، خسته مي شود....
گاهي دلم از راهزناني كه ناغافل دلم را مي شكنند مي گيرد....
 گاهي آرزو مي كنم اي كاش...
دلي نبود تا تنگ شود...
تا خسته شود... ...
تا بشكند
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
اين روزها دلم از همه بيشتر براي خودم تنگ مي شود

براي خودي كه هنوز رويا مي پروراند

براي خودي كه خسته است اما دوام مي آورد

اين روزها دلم بيشتر براي دلم مي سوزد

براي همه خستگي هايش

......براي فرار از اين همه پريشانيم

مي‌خواهم دروغ بگويم

دلم هيچ هوايت را نكرده است
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
گفتي : آسمان به وسعت عشق من و تو نيست

گفتي : كهكشان در برابر عشق من ستاره است

گفتم : بگذار ستاره ات برايم لالايي بخواند

گفتي : نمي خواهم پلك هايت بسته شود، دلم براي نگاهت تنگ ميشود

گفتم : بگذار چشمهاي تو را نقاشي كنم

... گفتي : شبنم حسادت آتش به وجودم ميزند

گفتم : پس بگذار براي عهدت از آسمان ستاره بچينم

گفتي : شايد بخواهم براي ستاره شدن به آسمان سفر كنم

گلدان دلم لرزيد و گفتم : من از سفر مي هراسم

تو گفتي : كوله بارم پر از ياد توست فقط برايم دعا كن
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
من او را رها كردم

تا او خود را در يابد

و چقدر سخت است عزيزترينت را رها كني

اما من انقدر او را دوست دارم

كه او را رها ميخواهم براي هميشه

...رها از تمامي بندهاوزنجيرها

هر چند او هيچگاه در بند من گرفتار نبود

چرا كه من خود اينگونه خواستم

و هيچگاه بخاطر هميشه بودن با او براي او بندي نساختم

اما او .......

در بند خود گرفتار بود ....

اي كاش از خود رها شود

همانگونه كه من با او از بند خود رها شدم
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
مدت ها بود سه چيز را ترك كرده بودم

شعر را... ماه را.... و تو را ...

 

امروز كه به اجبار قلبم را ورق زدم

هنوز اولين سطر را نخوانده

 

تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...

...ولي نه...!! بايد ترك كنم

 

هم تو را....هم شعر را ....

و هم‌‌‌٬ همه ي شب هايي را كه به ماه نگاه مي كردم

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389
نميدانم زندگي چيست؟؟
اگر زندگي شكستن سكوت است سالهاست كه من سكوت را شكسته ام۰
 اگر زندگي خروش جويبار است سالهاست كه من در چشمه ي جوشان زندگي جوشيده ام
 اما
اين نكته را فراموش نمي كنم كه زندگي بي وفاست
زندگي به من آموخت كه چگونه اشك بريزم
اما
اشكانم به من نياموخت كه چگونه زندگي كنم
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و هشتم 12 1389

اول از روی ادب ای گل خوشبو سلام

دوم از روی محبت به تو دارم پیام

بی تو ای دوست گذر از

جهان زندان من است

تا تو هستی در برم زندان گلستان من است

First I want to tell hello from decorum

Second I have a

message for you from kindness

O friend without you this world is like prison for me

When you are with me this prison is my rosery

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

تمام امید آسیابان به وزش باده تا آسیابش از کار نیافته ، قلبم آسیاب ، خودم آسیابان و نفسهایت باد...!

All hope of miller is wind that his mill can work always, my heart is mill, I am the miller & your breathe is wind...

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

غیر از غم عشق تو ندارم غم دیگر / شادم که جز این نیست مرا همدم دیگر .

I have no other grief except your grief / I am happy that I have no other comate

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

اگه کوه باشی استواری ... اگه رود باشی روانی ... اگه کوه باشی بلندی اگه آسمان باشی وسیعی ... اگه خورشید باشی پر حرارتی اگه آدم باشی یه اس ام اس می فرستی!

If you are mountain you are constant...if you are river you are fluent...of you are mountain you are tall, if you are sky you are ample...if you are sun you are hot...if you are human you send a sms!

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ،قلب کوچیک من.

If you even have nothing in this world, be sure that 3is always for you: the kind Allah, the good thoughts, my small heart

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

شبی پرسیدمش با بیقراری به غیر از من کسی را دوست داری به چشمش اشک شد از شرمساری میان گریه هایش گفت آری

One day I asked him: do you love anyone except me? He cried from embarrassment and told slowly: yes

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

تک درخت خاطراتم بر لب ساحل نشسته ، گر چه دوری از کنارم یاد تو در دل نشسته.

My lone tree of my memories is in the beach, you are away but your memory is in the heart.

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388

روزی که عشق را قسمت کردند پرواز را به تو دادند .... قفس را به من ساز را به تو دادند .... غم را به من و من تشنه ی کویر دشت بارانم ..... مانند طایفه ی خاک می مانم و دشمن طوفان من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورم

A day that part the love, they give the flying to you...they gave the cage to me, music to you...they gave grief to me & I am a desert that is thirsty or raining, I am like the soil & my enemy that is stream make this music for the sake of you...

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
در دریای نیلفام خوابهای شیرین شب ، صدف های رنگین خیال را می کاوم ، شاید مروارید رویای تو را در آن یابم

In my amiable dream's sea, I search the colorful ammonite of dream, may I find pearl of your dream
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
هی!!!! 3 راه بیشتر نداری:
1 با من باشی
2 با تو باشم
3 توافق کنیم که با هم باشیم

Hey you! You have just 3choice:

1. To be with me

2. I be with you

3. We be together (intoto).

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
دوست داشتن همیشه گفتنی نیست؛ گاه سکوت است و گاه لبخند است گاه نگاه است و گاهی فقط یه اس ام اس

Love isn't sayable always, sometimes it is a silence, & sometimes it is a smile, sometimes a glance & sometimes a sms!

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
نمی دانم گنجشکها که شبیه هم هستند چه جوری همدیگه را می شناسن. و نمی دانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه مرا نمی شناسی

I don't know how the greenfinches can recognize each other, & I don't know how many are look like me that you don't know me!
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
گفتی تو دلم اول و اخر خودتی
از هرچه که دارم بهترینش خودتی
خندیدم و زیر لب مکرر گفتم
شاهزاده ی قصه های من خر خودتی!!!

You said: you ere the first & the last in my heart

You are the best of mines.

I laughed and told in my heart:

O prince of my stories, you are stupid yourself.
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
اگه مردونگی مُرده ، اگه رفاقت رنگ باخته ، اگه عشق دیگه معنا نداره ، اگه دنیا پُره نامردیه ، اگه آرامش خواب و رویاست ...به تو چه !!! تو اس ام اس بده !

If the manhood died, if the friendship went colorless, if the world is full of cowards, if the solace is jusr a dream, what is that to you? You send just sms!
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
تا حالا دیدی کسی به اس ام اس حسودی کنه ؟ من حسودیم میشه ! چون اس ام اس می تونه بیاد پیشت اما من نمی تونم بیام!

Did you know one that envy sms? I envy! Because the sms can come to you but I cant
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
ای داد دوباره کار دل مشکل شد...نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد...پامال سبکسران سنگین دل شد

Oh again my heart work get hard...I can't be unwitting from my heart

A love that I acquired hardly...was been trampled with some light headed ones
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
در ساحل سرخ دلت اسم کسی را حک نکن. به اینکه من دوستت دارم حتی یه ذره شک نکن

Don't carve ones name in you heart beach, don't be in doubt about my love.

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
اون نگاه مهربونت منو توی این قفس کرد     منو با وجود پاکت هم صدا و هم نفس کرد

 

اینو مفرستم عزیزم تا همیشه تو بدونی       واسه این دل غریبم هم نوا و هم زبونی

دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
تنهای را بهانه کردم و گریستم تا کسی نداند عاشق کیستم تنهایی بهانه ای بیش نبود هر چه بود عشق تو در قلبم بود
دسته ها : عاشقانه
شنبه بیست و پنجم 7 1388
برای شکستن من یه اخم کافیه... نیازی به فریادت نیست، واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه... نیازی به قهر نیست، برای مردنم حرف رفتنت کافیه... نیازی به انجامش نیست...
دسته ها : عاشقانه
پنج شنبه بیست و سوم 7 1388
تو را برای وفای تو  دوست می دارم، و گرنه دلبر پیمانه شکن که فراوان است...
دسته ها : عاشقانه
پنج شنبه بیست و سوم 7 1388
X