موزه هایی كه روی كاغذ ساخته می شوند
کمبود اعتبارات، نبود امکانات مناسب، عدم استفاده از استانداردهای رایج، نبود مدیریت و نظارت صحیح، فقدان هماهنگی، راهاندازی موزههای بزرگ را به رویای بی تعبیر بدل كرده است.
وضع موجود
ساخت 13 موزه منطقه ای به دلیل کاهش اعتبارات در زمان مقرر امکان پذیر نیست، موزه عشایر سراب پس از دو سال تاخیرافتتاح شد، موزه باستان شناسی دره شهر پس از سه سال تاخیر با نظارت کامل اداره کل موزه ها راه اندازی می شود،پس از 28 سال تاخیر در راه اندازی موزه پاسارگاد، تکمیل ساختمان موزه همچنان معطل مانده است. ساخت موزه خراسان بزرگ منتفی شد، مردم زاهدان با توجه به تاخیر 30 ساله تکمیل ساختمان موزه زاهدان در خواست ثبت ساختمان نیمه کاره این موزه را به سازمان میراث فرهنگی دادند. طرح گسترش موزه تخت جمشید به دلیل كمبود اعتبارات در ابتدای راه متوقف ماند.طرح گسترش موزه ملی در انتظار هماهنگی نهادهای مختلف است ......
تاخیر، کمبود اعتبارات، توقف ساخت، نبود امکانات مناسب، عدم استفاده از استانداردهای رایج، نبود مدیریت و نظارت صحیح، فقدان هماهنگی های مناسب مسائل آشنایی است که گریبانگیر بخش عمده ای از طرح های عمرانی است که در ایران آغاز می شود.
در این میان ساخت موزه ها به رغم اهمیت و تاکیدی که برخی مسئولان دارند، از این قاعده مستنثی نیست و بیشتر موزه ها با تاخیر هایی از چند ماه تا چند سال آماده می شود شاید هم نشوند. فاصله بین تصویب طرح یك موزه و مطالعات و كلنگ آغاز تا افتتاح موزه ممكن است سالها طول بكشد. در این میان دو موزه پاسارگاد و موزه زاهدان حتی فراتر چند ماه و سال ،30 سال است که منتظرند تا اعتبارات ساخت سازه آن ها به پایان برسد.
از طرف دیگر هیچ استانداردی برای ساخت و راهاندازی موزه در ایران وجود ندارد. ساخت و راه اندازی موزه در ایران در هر سطح و اندازه با مشكلات زیادی رو به رو است كه باعث می شود موزههای ایران از حد استاندارد پایینتر باشند و در جذب مخاطب نتوانند موفق باشند و جمع این مشكلات ساخت و راهاندازی موزهها را در ایران به رویایی بدون تعبیر تبدیل كردهاست.
توجه نداشتن به ضرورت وجود موزه
یكی از مشكلاتی كه در ساخت و راهاندازی موزهها نبود نگاه درست به این مراكز فرهنگی در سطح مدیریتی كشور است. به عنوان نمونه میتوان به ساخت موزههای بزرگ منطقه ای اشاره كرد.
براساس یكی از بندهای برنامه چهارم توسعه اقتصادی ساخت و راهاندازی چندین موزه منطقهای و بزرگ تخصصی در مناطق مختلف كشور در دستور كار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كشور قرار گرفت. اداره كل موزههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز طرح مقدماتی راهاندازی حداقل 13 موزه منطقهای و تخصصی بزرگ را در كشور به سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور ارائه داد. سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز پس از بررسی طرح با ساخت 12 موزه منطقهای و تخصصی و گسترش موزه ملی ایران موافقت كرد. این موزهها قرار است از محل اعتبارات ملی راهاندازی شوند.
اما برخلاف توافقات صورت گرفته سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور با یك سوم اعتبار درخواستی موزههای منطقهای در سال 85 موافقت كرد كه از این مبلغ اداره كل موزهها تنها اجازه داشتند 3 میلیارد تومان را برداشت کند. با این كاهش اعتبار موزههای منطقهای با مشكل جدی روبه رو خواهند شد و احتمالا به برنامه زمانبندی شده نمی رسند.
مسعود نصرتی مدیر اداره كل موزههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به این كه حذف و كاهش اعتبارات موزهها به دلیل فقدان نگاه درست فرهنگی است:« اگر با دید باز و وسیع مكان های فرهنگی نگاه شود، به این نتیجه می رسیم که این اماکن بستر مناسبی هستند برای جذب مخاطبین. موزهها به عنوان مكانهای فرهنگی بستر مناسبی برای رشد فرهنگ یک منطقه و یک کشور و یک محله است.»
نصرتی مشكلات راهاندازی موزههای بزرگ را در سطح استانها را فقدان همین نگاه دانست:
« مسئله عدم احساس ضرورت به ساخت موزهها در استانها بیشتر است. تا زمانی كه این نگاه را داشته باشیم که موزه فقط یک نمایشگاه فرهنگی است هیچ حرکتی آغاز نمی شود و هیچ اتفاق خاصی نمیافتد . اما اگر نگاه استانی ما وسیع تر باشد که موزه بستر مناسبی برای رشد و توسعه منطقه، نشاندهندهی تنوع فرهنگی است و جلوی یكسان سازی فرهنگی را میگیرد، ماجرا شکل دیگری به خود می گیرد. در برخی از استانها كه كار به درستی پیش میرود این نگاه وجود دارد مثل استان كرمان، خراسان رضوی. اما برخی از استانها خودشان هم نمیخواهند این نیاز را به وجود بیاورند. »
نصرتی با اشاره به طولانی شدن ساخت موزهای مانند زاهدان میگوید:«این به وضعیت خود استان باز میگردد. از زمانی كه كار مجدد ساختمان موزه زاهدان آغاز شد قرار بر این بود كه پس از تكمیل ساختمان به دست اداره كل موزهها سپرده شود تا تجهیز شود. وقتی خود ساختمان به هر دلیلی به پایان نرسیده است اداره كل موزهها كاری نمیتواند انجام دهد. مشكلات زیادی وجود دارد. مدیر استان تغییر میكند و حركت عقیم میشود . بنابراین باید در استان عزم و اراده وجود داشته باشد كه این اتفاق زودتر بیافتد. زاهدان نیازمند بستر مناسبی برای توسعه فرهنگ هست. باید در این منطقه رشد فرهنگی داشته باشیم. وقتی شما نیاز به ساخت مدرسه دارید ضرورت ایجاب میكند آن را بسازید. یك فلسفهای وجود دارد كه انسان ضرورتا نمیتواند پرواز كند اما زمانی كه این ضرورت به وجود میآید برای خود بال به وجود میآورد. ضرورت و نیاز شما در آن منطقه میگوید كه باید موزه داشته باشید. پس این اتفاق میافتد. البته این نگاه تنها نباید مختص استان باشد و باید در تعامل با مركز اتفاق میافتد. یك استان به تنهایی قادر به این حركت نیست. »
این در حالی است كه حسنعلی شهركی مدیر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان یكی از هزاران دلایل تاخیر ساختمان موزه را عدم شفاف سازی مدیران و برنامه ریزان پیشین این سازمان دانست:
« مدت زیادی از زمان ساخت موزه به تغییر نقشه، رفع معایب و تخریب برخی از بخشهای بنا گذشت. این به این دلیل است موزه براساس تعریف درست خود پیش نرفته است.»
مدیر اداره كل موزههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معتقد است اگر با دید باز و وسیع به موزه ها نگاه كنیم، به این نتیجه می رسیم که این اماکن بستر مناسبی هستند برای جذب مخاطبین و رشد فرهنگ یک منطقه و یک کشور .
محمد رضا كارگر مدیر موزه ملی ایران اما معتقد است تنها نبود احساس نیاز به ساخت موزهها نیست كه مانع آماده شدن سریع موزهها است. وی معتقد است در سطح كلان برنامه ریزی به موزهها به عنوان پروژههای متفاوت نگاه نمیشود و مانند سایر پروژههایی عمرانی با آن برخورد میشود:« انجام پروژه های بزرگ به ویژه پروژه های متفاوت طولانی است. گاهی برخی پروژه ها مانند یک سد به دلیل نمونه های ساخت متعدد تجربه قبلی برنامهریزان مشخصی دارد، پس دچار وفقه نخواهد شد. اما برای موزهها با توجه به این كه كمتر به آن پرداخته شده است باید برنامهریزی متفاوتی را اعمال كرد. اما برنامه ریزان كشوری به این مهم توجه نمیكنند و در اجرای طرح راهاندازی موزهها نیز نگاهی را دارند كه مثلا میخواهند سد یا بیمارستان بسازند.»
كمبود و كاهش اعتبارات مهمترین معضل راهاندازی موزه
در میان تمام دلایلی كه ساخت و راهاندازی پروژههای بزرگ را با تاخیر های چشمگیری روبه رو می كند مسائل مالی و عدم یا كاهش اعتبارات سهم عمدهای را دارد.
اعتبارات طرح گسترش موزه ملی به عنوان مهمترین موزه كشور پس از چندین بار كاهش اواخر سال گذشته ابلاغ و آغاز طرح را تاخیر انداخت. تاخیر 28 ساله اتمام موزه پاسارگاد تنها به دلیل كمبود اعتبارات است. گسترش دو موزه ایلخانی مراغه و تخت جمشید در سال جاری به دلیل عدم اختصاص اعتبارات معطل مانده است ... دهها نمونهی دیگری از این دست كه افتتاح موزههای جدید را در کشور دچار وقفه میكند.
به نظر مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و مدیران موزههای كشور كمبود اعتبارات به همان عدم نیاز ساخت موزهها و فقدان نگاه درست به ساختمانهای فرهنگی باز میگردد.
مدیر اداره كل موزههای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معتقد است:« وقتی نگاه فرهنگی وجود ندارد، دستگاههای اداری نیز این نیاز را در خودشان به وجود نیاوردهاند كه موزهها میتوانند بستر توسعه فرهنگی باشند. بنابراین باعث میشود یك دفعه از اعتبارات موزهها كم میكنند. »
دو موزه پاسارگاد و زاهدان زمان طولانی را برای ساخت معطل ماندهاند. در دو سال گذشته با توجه به اهمیت تكمیل آن ها اعتباراتی از طرف دولت و برخی از وزارتخانه ها در نظر گرفته شد تا به این موزه اختصاص یابد. وزارت نیرو تعهد كرد تا 600 میلیون تومان از هزینه ساخت موزه نیمه تمام پاسارگاد را تامین كند. اما با گذشت بیش از شش ماه از امضای موافقتنامه هنوز هیچ اعتباری از طرف این وزارت خانه به موزه پاسارگاد اختصاص نیافته است. محمد حسن طالبیان مدیر بنیاد پارسه پاسارگاد در این باره به میراث خبر میگوید:« پس از شش ماه سرگردانی به تازگی وزارت نیرو علیرغم موافقتنامه از ما خواسته تا لزوم تخصیص این هزینه را توجیه كنیم. »
مدیر موزه ملی ایران :«ما یك عقب افتادگی را در تاریخ موزه داری داریم كه این عقب ماندگی با پرشهای اساسی جبران می شود. وقتی نگاه می كنیم به پارسال میبینیم اعتبارات افزایش یافته است. اما آنقدر عقب افتادگی بنیادیست كه با این افزایش اعتبارات جبران نمیشود.»
وزارت نفت نیز كه قرار بود 750 میلیون تومان برای تكمیل موزه زاهدان كمك كند قصد ندارد این اعتبار را به میراث فرهنگی و گردشگری بدهد و آن را در اختیار یكی از دانشگاهها می گذارند.
كارگر مدیر موزه ملی در این باره معتقد است:« اعتباراتی که برنامه ریزیهای كلان در نظر گرفته میشود مبتنی بر این مسئله نیست كه موزهها برای راهاندازی و یا مرمت هزینه دارند. الان اگر بخواهید یک ویترین استاندارد را از اروپا بخرید حداقل 5 تا 10 هزار یورو است. اما این نگاه در مدیریت کلان که در ارتباط با موزه ها نیستند اهمیتی ندارد.»
وی با اشاره به هزینه ساخت موزه در اروپا یاد آور شد:« ساخت موزه در اروپا در هر متر مربع حداقل 30 هزار یورو هزینه بر است. یعنی چیزی بالغ بر سی میلیون تومان. ما با این مقیاس ها آشنایی یا اعتقادی نداریم و همین باعث می شود كه كار در اجرا درست از آب در نیاید یا اعتبار كم میآوریم. این مشكلات زیادی هست. »
كارگر با همه مشكلاتی كه وجود دارد وضعیت اعتباری موزهها را نسبت به سالهای قبل بهتر میداند:« اگر ما الان به روند اعتبارات نگاه كنیم میبینیم به نسبت سالهای قبل وضعیت بهتری داریم. این اعتبارات برای اداره موزهها است. اما ایجاد تحول ،اعتبار خاص و بزرگ میخواهد. »
مدیر موزه ملی به عقب ماندگی بزرگی كه ما در سطح موزهداری خود داریم اشاره كرد و ادامه داد:« امروز كارهای زیر بنایی در همه زمینه ها انجام میشود. در همه موزهها چنین حركاتی وجود دارد. سیستمهای امنیتی، گرمایشی و سرمایشی، فضای سبزشان و تاسیساتشان در حال دگرگونی است. اما باید قبول كرد كه ما یك عقب افتادگی را در تاریخ موزه داری داریم كه تنها با پرشهای اساسی جبران می شود. آنقدر عقب افتادگی ما بنیادی هست كه با این افزایش اعتبارات جبران نمیشود.»
از طرفی كارگر تنها مشكل موزهها را كاهش یا حذف اعتبارات نمیداند و یكی از دلایل آن را مشكلات ساختار اداری كشور ارزیابی میكند:« زمانی كه بودجهای میآید آنقدر برای هزینه كردنش مشكل وجود دارد و قوانین دست و پا گیر هست كه در نهایت آن كاری كه میخواهید نمیتوانید انجام دهید. برای ساخت موزه باید پروژه را زیر نظر سازمان مدیریت به یك پیمانكار بدهید. به یك مشاور بدهید. ممكن است كه یك مشاوری كه كارش را بلد است مورد پذیرش سازمان مدیریت نباشد. از طرفی مشاوری كه معرفی میشود ساخت موزه را بلد نباشد و ما یك الگو خاص برای ساخت موزه نداریم. سازمان مدیریت و برنامه ریزی براساس مبلغ تخصیص داده شده مشاور معرفی میكند نه براساس تخصص و براساس این كه قرار است برای این پول چه اتفاقی بیافتد.»
انتخاب مشاور و پیمانكار ساخت و مرمت موزه
یكی دیگر از مشكلات راهاندازی موزهها پس از مسئله اعتبارات شیوه مناقصه و انتخاب مشاور و پیمانكار ساخت است.
به نظر مدیران و برنامهریزان فرهنگی برگزاری مناقصههای ساخت موزه در ایران با توجه به تعداد محدود پیمانكارانی كه ساخت موزهها را در دست میگیرند شیوه درستی نیست.
شهركی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری سیستان و بلوچستان درباره مناقصه تكمیل موزه زاهدان که 30 سال است معطل مانده می گوید:« در مناقصه این موزه از ده شركت خواستار شركت در مناقصه 9 شركت حذف میشوند و تنها یكی باقی ماند. بنابراین سازمان مدیریت و برنامه ریزی با حذف همه پیمانكاران دستور ترك مناقصه را صادر و با همان یك شركت كار را ادامه دادیم. »
مدیر اداره كل موزهها معتقد است در سالهای اخیر برخلاف نظر مدیران موزهها تعداد شركتهای ساخت موزهها بالا رفته و حتی این مناقصهها خارج از مركز و توسط خود استانها انجام میشود:« در بحث انتخاب مشاور طرح در چند سال اخیر تغییر نگاه دادیم و انتخاب مشاور از طریق استان صورت میگیرد.»
نصرتی با رد این نظر كه تعداد مشاوران محدود است گفت:«البته برخی از مشاوران از سالهای قبل با توجه به سابقهای كه دارند همچنان حضور دارند. اما در برخی از مراکز خود استان است كه مناقصه را برگزار میكند.»
با این همه وی این نكته را یادآور شد كه اداره كل موزهها اختیار انتخاب مشاور را بدون نظارت سازمان مدیریت و برنامه ریزی ندارد:« تعدادی مشاور وجود دارند كه زیر نظر سازمان مدیریت و برنامه ریزی فعالیت میكنند. ما و استانها باید از میان آنها این مشاورین را انتخاب كنیم.»
به نظر مدیران و برنامهریزان فرهنگی برگزاری مناقصههای ساخت موزه در ایران با توجه به تعداد محدود پیمانكارانی كه ساخت موزهها را در دست میگیرند شیوه درستی نیست.
محمد رضا كارگر نیز معتقد است باید در ساخت موزههای بزرگ از شركتهای خارجی كه سابقه بیشتری در راهاندازی موزه های استاندارد دارند كمك گرفت:« مناقصههای ساخت موزه در ایران در حد كشور آن هم با چند شركت محدود است. شركت ها نمی توانند همه كارها را به طور كامل انجام دهند. مثلا در بخش سیستم الكترونیكی موزه معیار خاصی ندارند همان راهههایی كه برای سیستم روشنایی بیمارستان اعمال میشود. قوانین دست و پاگیر است. اگر ما بخواهیم جایی را بسازیم قوانین مانند ساخت ساختمان پل و جاده اعمال میشود. قوانین كشور ما برای كارهای روتین تنظیم شده نه برای مواردی خاص مانند موزه. یعنی بیشتر سنگ و کلنگ را محاسبه میكند تا آن نرم افزاری كه باید در آن سیستم فعال شود.»
موزههایی بدون ساختار و بدون توجیه و بدون نظارت
موزه های مراغه بعد از ساخت و راهاندازی به دلیل نداشتن چارت اداری تعطیل شدند. كرمانی ها علیرغم تسریع در عملیات ساخت موزه با مشكل اداره روبه رو هستند. موزه دره شهر پس از سه سال در حالی كه قرار بود در سه فاز و در مدت یكسال به پایان برسد به دلیل كمبود اعتبار و تغییرات پیدرپی نقشه ساختمانی آن با دخالت اداره كل موزههای ساخته میشود.
مشكلات ساخت موزهها تنها به این موضوع ختم نمیشود. موزهها پس از ساخت هم نمی توانند برای مدت زیادی باز باقی بمانند. مهم ترین مشکل موزهها ناتوانی در جذب مخاطب است. شاید به این دلیل كه پیش از راهاندازی هر موزهای باید به فكر اداره آن باشیم و هیات امنای آن را تشكیل دهیم.
علی كارنما مدیر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان كرمان معتقد است:« توسعه موزههای تخصصی موضوع خوب و قابل اهمیت است اما ما باید بتوانیم در مورد اداره آن هم به برنامههایی داشته باشیم. موزههایی كه از یكسال پیش تاسیس شدهاند با مشكل اداره مواجه هستند.»
ناصر زواری مدیر میراث مراغه نیز معتقد است:«ما موزهها را راهاندازی میكنیم بدون در نظر گرفتن این كه چه برنامهای برای اداره آنها داریم.سه موزه فعال مراغه به دلیل كمبود نیروی محافظ بیشتر اوقات سال تعطیل و برای بازدید كننده عمومی باز نیست. »
نكته انتهایی
ساخت و راهاندازی موزهها در كشور یكی از نشانههای فرهنگی و از اركان توسعه یافتگی است. هر موزهای میتواند به تنوع فرهنگی در كشور كمك شایانی انجام دهد. اما ساخت موزه در ایران با توجه به این كه ضرورت ساخت آن به عنوان یك نیاز مطرح نشده است كمترین اهمیت را دارد و میتواند اعتبارات كمی را به خود جلب كند شاید به همین علت است كه راه اندازی موزه در ایران به صورت فصلی ناتمام در آمده است.
فرزانه ابراهیم زاده