تبیان، دستیار زندگی
وین‌، خیابان رونااین‌زل، روبه‌روی ساختمان سازمان ملل، استودیوی شبكه تلویزیونی صدای آمریكا .........
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حجازی تهدید به مرگ شد

حجازی مدیر فنی تیم فوتبال دی استرادا

وین‌، خیابان رونااین‌زل، روبه‌روی ساختمان سازمان ملل، استودیوی شبكه تلویزیونی صدای آمریكا!

بالاخره ناصر حجازی و خشایار محسنی قبول كردند تا در برنامه ورزشی این شبكه تلویزیونی شركت كنند. از آن سو نیز مسوولان این شبكه قول داده‌اند تا با توجه به موضوع ورزشی بودن برنامه، فقط در مورد ورزش و عملكرد لژیونرهای ایرانی در اروپا بحث و گفت‌وگو شود.

در طول برنامه مجری و همین‌طور بینندگان سیاسی برنامه تلاش كردند تا به هر نحوی شده ناصر حجازی (مدیرفنی باشگاه دی‌استرادا) و خشایار محسنی (مدیرعامل و سهامدار باشگاه دی‌استرادا) را به سوی مسایل سیاسی سوق دهند و حتی كار تا جایی پیش رفت كه بعضی از بینندگان با اهداف خاصی از حجازی و محسنی خواستند تا مواضع‌شان را نسبت به رویدادهای سیاسی ایران مشخص كنند. این ماجراها حتی تا پایان برنامه و در استودیوی VOA نیز ادامه داشت. مجری برنامه و دست‌اندركاران این شبكه تلویزیونی بار دیگر وارد بحث‌های غیرورزشی شدند و از ناصر حجازی خرده گرفتند كه: «شما كه در ایران از بعضی از مسایل انتقاد می‌كنید، چرا در این برنامه هیچ صحبتی در مورد مشكلات فوتبال ایران نكردید؟ چرا از كسی انتقاد نكردید و چرا نگفتید كه عوامل افت فوتبال ایران چیست؟»

حجازی سرمربی پیشین تیم فوتبال استقلال تهران

حجازی كه كاراكتری خاص دارد بدون رودربایستی، با سخن نه چندان جالبی پاسخ آنها را چنین داد: «شما درست می‌گویید. من در ایران چهره یك كارشناس منتقد را دارم. حتی گاهی وقت‌ها از مسوولان و مقامات انتقاد می‌كنم، اما امروز همه چیز فرق می‌كند. آنجا وطن من است. حتی اگر انتقاد می‌كنم از روی دلسوزی است و دلم می‌خواهد همه چیز درست شود. وضعیت اینجا فرق می‌كند. من عاشق ایران هستم و دلم نمی‌خواهد كه بعضی‌ها مقابل چشم دشمنان ایران مرا سوژه كنند و با استفاده از من علیه كشورم سوژه به دست آورند. صحبت كردن در داخل و خارج از ایران را نمی‌شود یكی كرد. حتی وقتی در داخل ایران باشم و انتقاد كنم كسی چیزی نمی‌گوید و من حرفم را می‌زنم ولی شما می‌خواهید من در خارج از ایران علیه كشورم صحبت كنم تا دشمنان ایران از این موضوع سوءاستفاده كنند. من كشورم را دوست دارم و هرگز در مورد ایران حرفی نمی‌زنم.»

من و ناصرخان عاشق ایران هستیم. ما وطن‌پرست هستیم و در تمام این مدت به صراحت این موضوع را اعلام كرده‌ایم. شما هم بهتر است شعارهای برنامه‌تان را عوض كنید.

یكی دیگر از مسوولان VOA با پیش كشیدن بحث مشكلات ورزش ایران سعی كرد با عصبی كردن این دو صحبت‌های جدیدی مطرح شود. محسنی كه حتی در طول برنامه زنده تلویزیونی نیز خودش را یك ایرانی ناسیونالیست معرفی كرده بود در پاسخ گفت: « من و ناصرخان عاشق ایران هستیم. ما وطن‌پرست هستیم و در تمام این مدت به صراحت این موضوع را اعلام كرده‌ایم. شما هم بهتر است شعارهای برنامه‌تان را عوض كنید. شما صحبت از دموكراسی می‌كنید. می‌گویید هر كسی در بیان افكار و نظریاتش آزاد است، اما در طول این مدت هر اتفاقی افتاد تا ما علیه ایران و فوتبال ایران صحبت كنیم. در هر خانواده‌ای اختلاف‌نظر هست ولی مهم این است كه در مملكت ما همه مردم عاشقانه ایران را دوست دارند و هرگز دلشان نمی‌خواهد تا دشمنان در بعضی از مسائل دخالت كنند.»

ناصر حجازی

مسوولان VOA كه در این برنامه به اهدافشان نرسیده بودند، ‌خیلی زود بحث را عوض كردند: «همین چند وقت پیش بود كه یك خواننده سنتی و حتی دوچرخه‌سوار آمدند و صحبت‌هایی انجام دادند و جالب اینكه آنها برخلاف شما از وضعیت ایران دلخور بودند چرا شما صحبتی نكردید؟ مگر شما از وضعیت ایران خبر ندارید؟

حجازی و محسنی كه می‌دانستند مسوولان این برنامه اهداف خاصی را دنبال می‌كنند تصمیم گرفتند استودیوی VOA را در وین ترك كنند. هنوز حجازی و محسنی پایشان را از استودیو بیرون نگذاشته بودند كه زنگ موبایل‌ها شروع شد. تماس اول با تلفن دستی محسنی بود، اما او سعی كرد تا با توجه به شرایط خاص حجازی صحبتی نكند. یكی از تلفن‌های استودیو كه مدام زنگ می‌خورد با كسی كار نداشت جز ناصر حجازی. یكی از مسوولان استودیو وقتی متوجه شد كه گروهی از ایرانیان علاقمند هستند تا صدای اسطوره فوتبال كشورشان را بشنوند،‌ حجازی را فراخواند. در آن سوی خط صحبت‌هایی ردوبدل شد كه برای ناصرخان چندان جالب نبود! تلفن‌ها ادامه داشت...گروهی از منافقین حجازی و محسنی را متهم به خیانت كرده بودند و كار تا جایی پیش رفت كه منافقین و وطن‌فروشان حجازی را تهدید به مرگ كردند!

یكی از دوستان مشترك حجازی و محسنی به نام مجید كه در پشت درب ورودی استودیوی VOA در وین منتظر این دو بود، وقتی با تهدیدهای این افراد روبرو شد، برخلاف حجازی و محسنی به شدت ترسید و جالب اینكه تصمیم گرفت تا از پلیس بخواهد كه اسطوره فوتبال ایران را ساپورت بیشتری كند.

جالب‌ترین نكته در مورد حجازی و محسنی در جایی بود كه این دو كوچكترین نگرانی در این مورد نداشتند. حجازی با شوخی و خنده در مورد اتفاقات VOA صحبت می‌كند و محسنی نیز از خاطرات جالبش در مورد لگدمال كردن پرچم اسرائیل در ورزشگاه سخن می‌گوید.

تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری