طوفان جنسی در برزخ
نوجوانی یک دوره بحرانی است که در آن بلوغ اتفاق میافتد و بلوغ یکی از حیاتیترین مراحل زندگی انسان است. از نظر لغوی بلوغ در فرهنگ فارسی به معنی «رسیدن»، «رسیدن به سن رشد»، «مرد شدن»، «زن شدن»، «رسیدگی و پختگی و به حد کمال رسیدن» آمده است. بلوغ دوره بحرانی انتقال از مرحله کودکی به بزرگسالی و زمان اکتساب قدرت باروری است.
در میان دورانهای مختلف حیات انسان، دوره بلوغ و آغاز حیات جنسی از مهمترین و بحرانی ترین ایام زندگانی به شمار میرود. در همین دوران است که دگرگونیهای بسیاری در تواناییهای جسمی به وقوع میپیوندد و به همراه خویش بینشها و گرایشهای نوجوان را متحول میسازد. مولوی در ضمن بیانی گیرا این دوره را این گونه به شعر در میآورد:
و آن جوانی همچو باغ سبز و تر
میرساند بی دریغی بار و بر
چشمه های قوت و شهوت روان
سبز میگردد زمین تن بدان
خانه معمور و سقفش بس بلند
معتدل ارکان و بی تخلیط و بند
با نظر به اهمیت این دوران، روان شناسان در یکصد ساله اخیر به تحقیقات دامنه داری دست زدهاند و هر کدام از زاویهای خاص به بازگشایی و تشریح این دوره پرداختهاند.
جالب است بدانیم قرن بیستم در کنار تمامی القاب و اسامی خویش، مانند: عصر فضا، اتم و عصر ارتباطات به «عصر شناسایی علمی نوجوانان» نیز ملقب شده است و این مطلب نشانگر پیچیدگی این دوران خاص میباشد. از این رو، برخورد سطحی با این مقوله جز باز خوردها و واکنشهای منفی به بار نخواهد آورد. از همین جا میتوان سنگینی رسالت مبلغان و مربیان را درک نمود؛ چرا که آنان میتوانند با شناسایی این مرحله حیاتی و ظریف، نقشهای مثبتتری در پرورش مخاطبان جوان و نوجوان خویش ایفا نمایند.
آستانه حیات جنسی
آستانه زمانی حیات جنسی در کشورها و مناطق مختلف جهان متفاوت است و به عوامل اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی قومی و توارث بستگی دارد. البته، باید توجه داشت که در مورد سن بلوغ بین کارشناسان اختلاف نظر است، اما بیشتر آنان بر این عقیده اند که شروع بلوغ در دختران 9 - 16 سال و در پسرها 10 - 17 سالگی است. اما آنچه مورد توافق همگی است، بلوغ زودرس دختران نسبت به پسران است.
در هر حال، بلوغ در پسرها با ترشح هورمونهای جنسی آغاز میشود و مهمترین آنها تستوسترون است که موجب تغییرات بسیاری میگردد که در پایین به آنها اشاره میشود:
1.این هورمون بر توزیع موی بدن تأثیر گذاشته، رشد مو در ناحیه زهار، صورت، زیر بغل، قفسه سینه و پشت را موجب میشود.
2.در ابتدا صدای نوجوان را دورگه ساخته، سپس موجب بم شدن صدا میگردد.
3.ضخامت پوست را افزایش داده، با فعال ساختن غدد چربی موجب پدیدآوردن جوش غرور میشود.
4.به خاطر ترشح تستوسترون ضخامت و استقامت استخوانها افزایش مییابد و بدن عضلانی میگردد.
5.با شروع بلوغ و ترشح هورمون یاد شده، اندازه قسمتهای مختلف بدن، افزایش مییابد.
6.نیاز بدن به انرژی را تا 15% افزایش داده، رژیم غذایی را تغییر میدهد.
امام صادق علیهالسلام نیز در همین رابطه با گفتاری گویا به ارائه نشانه های بلوغ می پردازند و خطاب به مفضل میفرمایند: «فاذا ادرک و کان ذکرا طلع الشعر فی وجهه فکان ذلک علامة الذکر ... و عز الرجل التی یخرج به من حد الصبی و شبه النساء؛ (1) و آنگاه که طفل به مرز بلوغ میرسد، چنانچه پسر باشد، در صورتش مو میروید و این نشانه جنس مرد و خروج از دوران کودکی است.»
اگر نتوان در این دوران بین بلوغ عقلی و جنسی نوجوان رابطهای منطقی و درست پدید آورد، انحرافات، بزهکاری و اختلالات رفتاری و شخصیتی را در پی خواهد آورد
در دنباله این دوران در حدود 14 سالگی احتلام و انزالهای شبانه رخ میدهد و به مرور سرعت رشد کاهش یافته و در حدود 18 یا 19 سالگی متوقف میشود. در برخی روایات اسلامی نیز با اشاره به همین دوران، پایان رشد، 18 سالگی قرار داده شده است:
«عن ابی عبدالله علیه السلام فی قول الله - عزوجل - »فلما بلغ اشده واستوی (2) قال: اشده ثمانی عشرة سنة واستوی التحی؛ (3) امام صادق علیهالسلام در تفسیر آیه «فلما بلغ اشده واستوی» فرمودند: مراد از نیرومندی، رسیدن به هجده سالگی است و مقصود از «استوی» رویش مو بر صورت است .»
هویت یابی
نقش بلوغ تنها به جنبههای جنسی ختم نمیشود، بلکه از آنجا که دوران نوجوانی، زمان ساخت هویت و شخصیت یک فرد نیز محسوب میشود، بر آن نیز تأثیر میگذارد . این تأثیرها میتواند به صورت اختلالات شخصیتی ذیل جلوهگر شود:بدبینی:
شخصیت منزوی: کناره گیر، مردم گریز و اجتماع ناپذیر میباشند، دوستان کمی دارند، بی تفاوت بوده، به ندرت به دنبال تفریح و حضور در فضاهای باز می روند .
شخصیت بی ثبات: این گونه افراد قدرت مواجهه با مشکلات را ندارند . روابط ایشان سطحی و فاقد صمیمیت است و برای آینده خویش هدف مشخصی ندارند . این گونه اشخاص برای رسیدن به اهداف خویش از خشونت روی گردان نیستند و ممکن است به انواع انحرافات اخلاقی و بزهکاری مبتلا شوند.
رویش خرد و بلوغ جنسی
بلوغ جنسی و علائم آن نه تنها نشانگر رشد جسمی و جنسی نوجوان است، بلکه نشانی از تحول و تکامل در جنبه های روانی نیز هست . به همین دلیل، اغلب نوجوانان در سنین بین 12 تا 15 سالگی به نوعی بلوغ عقلی می رسند و مفاهیم مجرد و انتزاعی را درک میکنند و بسیاری از ارزشها و اصول اخلاقی را در مییابند . در ادامه این رشد، آنان در 15 تا 18 سالگی وارد مرحلهای جدیدتر میشوند و به فلسفه زندگی، بایدها و نبایدهای زندگی توجه مینمایند و به پرسشگری در این موارد میپردازند .در همین دوران است که ضمن درک واقعیتها، بر آزادی خویش تاکید میکنند و خواستار آزادی در بسیاری از زمینه ها میشوند. این مسئله از آنجا اهمیت مییابد که اگر نتوان در این دوران بین بلوغ عقلی و جنسی نوجوان رابطه ای منطقی و درست پدید آورد، انحرافات، بزهکاری و اختلالات رفتاری و شخصیتی را در پی خواهد آورد .
امیر مؤمنان نیز با تاکید بر همین هویت متضاد نوجوانان، دوره نوجوانی را عرصه پیکار خرد و حماقت میداند و میفرماید: «لایزال العقل والحمق یتغالبان علی الرجل الی ثمانی عشر سنة فاذا بلغها غلب علیه اکثرهما فیه؛ (4) خرد و حماقت همواره و پیوسته تا 18 سالگی در جنگ و ستیز برای غلبه بر انسان اند و آن گاه که به هجده سالگی برسد، از میان خرد و حماقت هرکدام که در جان نوجوان عمق بیشتری داشته باشد، پیروز این میدان خواهد بود .»
در واقع، نوجوان طی حیات جنسی خود دو نوع عشق را تجربه میکند: عشق عاطفی و عشق شهوانی . عشق عاطفی محبتی پاک میباشد و به دور از جنبه های جنسی با تمجید و تحسین توام است به دنبال عشق عاطفی، عشق شهوانی سر میرسد که همراه با لذتهای جنسی میباشد
در همین رابطه روایات دیگری نیز وجود دارد که ضمن تاکید بر تفکیک بلوغ عقلانی و جنسی، بلوغ عقلی را تنها ملاک مهم در ارزشیابی از شخصیت نوجوان به حساب میآورند. از این میان، میتوان به روایتی از امام صادق علیهالسلام اشاره نمود که میفرماید: «انقطاع یتم الیتیم بالاحتلام وهو اشده وان احتلم ولم یؤنس منه رشد وکان سفیها او ضعیفا فلیمسک عنه ولیه ماله، (5) یتیمی [کودکان بیسرپرست] با احتلام که همان نیرومندی بدن اوست [و نشانه بلوغ جنسی است] پایان میپذیرد . اما چنانچه با وجود احتلام، او به رشد [عقلی] نرسیده باشد و سفیه یا ضعیف باشد، سرپرست وی باید اموال او را [بازستانده،] نزد خویش نگه دارد .»
مراحل تمایلات جنسی
نوجوانی، دوره ای انتقالی و نوعی برزخ میان کودکی و جوانی به شمار میرود . در این سن مسئله آفرین، نوجوان وارد حیات عاطفی خویش می شود و با رشد جنسی، احساس بی ثباتی و عدم امنیت در وی تشدید می شود . زنگهای خطر آنگاه به صدا درمی آیند که والدین و مربیان به جای راهنماییهای مؤثر و کارگشا، تدابیری مبهم و گیج کننده را اتخاذ نمایند و به این وسیله نوجوان را در سرگردانی رها سازند . از این رو، مناسب است با توجه به اهمیت مطلب، گذری هرچند کوتاه بر مراحل تمایلات عاطفی - جنسی در نوجوان داشته باشیم .پیش از بررسی این مراحل، لازم است بدانیم نوجوان در آغاز این دوران احساس ناشناخته و مرموزی را در وجود خویش می یابد که با نوعی محبت و علاقه به دیگران آمیخته است . این احساس به پنج مرحله تقسیم می شود:
مرحله اول: توجه نوجوان به وضع بدن به ویژه دستگاه تناسلی اش معطوف میشود و این سرآغاز تمایلات جنسی او است.
مرحله دوم: در این مرحله توجه به امور جنسی با عاطفه و محبت همراه میشود و ماهیتی عاطفی به خود میگیرد.
مرحله سوم: علاقه به جنس مخالف در وی بیدار میشود . این علاقه ممکن است یک یا چند نفر را هدف قرار دهد.
مرحله چهارم: علاقه از چند نفر به یک نفر معطوف میگردد . این فرد ممکن است از لحاظ سنی مسن تر از نوجوان باشد.
مرحله پنجم: نوجوان تغییر عقیده داده، به فردی از جنس مخالف که هم سن او باشد متوجه می شود.
در واقع، نوجوان طی حیات جنسی خود دو نوع عشق را تجربه میکند: عشق عاطفی و عشق شهوانی . عشق عاطفی محبتی پاک میباشد و به دور از جنبه های جنسی با تمجید و تحسین توام است و نوجوان از اینکه این احساس را با مسائل جنسی لکه دار کند به شدت پرهیز دارد . به دنبال عشق عاطفی، عشق شهوانی سر میرسد که همراه با لذتهای جنسی میباشد . در این مرحله، نوجوان چنانچه ویژگیهای مطلوب خویش را در شخص مقابل ببیند، به ازدواج میاندیشد .
«موریس دبس» در تشریح این دوران میگوید: «دیر یا زود غریزه جنسی، به ویژه در پسران، تا سرحد وجدان نفوذ کرده، تحریکات شهوانی، همچون تصادم امواج با ساحل، شروع به مبارزه مینمایند . این غریزه آن گونه قدرتمند است که مرکز تأثیرگذاری برای تمام آرزوهای اعضای دیگر بدن میگردد . اما تأثیرها غیرمستقیم آن بسیار بیشتر است ،وجود آن به کلی زندگانی عاطفی و تظاهرات محبتآمیز انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. تا جایی که اگر در 13 یا 14 سالگی مکان محدودی را در عاطفه اشغال کرده باشد، سه یا چهار سال بعد، مالک اصلی آن میشود و آن گاه است که تمام تظاهرات محبت آمیز انسان از غریزه جنسی سرچشمه میگیرد .»
نوجوانی، دورهای انتقالی و نوعی برزخ میان کودکی و جوانی به شمار میرود . در این سن مسئله آفرین، نوجوان وارد حیات عاطفی خویش میشود و با رشد جنسی، احساس بی ثباتی و عدم امنیت در وی تشدید میشود
با این وجود، باید توجه داشت که در این مرحله، چنانچه این علاقهمندیها در چارچوب شرع و قانون مهار نشوند، ممکن است به مسئلهای پرمخاطره تبدیل شوند . به همین خاطر، مناسب است در سنین حساس بلوغ با تقویت اراده نوجوانان و ارائه آگاهیهای لازم آنان را به خویشتن داری و پیگیری فعالیتهای سالم تشویق نمود تا در این دوران پر اضطراب و خطرآفرین، در مسیری سالم و خداپسندانه گام بگذارند و به سلامت از طوفانهای جنسی بگذرند.
فرآوری : نسرین صفری
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع: پایگاه حوزه
پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
پی نوشت ها:
1.بحارالانوار، ج3، ص62 و ج57، ص377 .2.قصص/14 .
3.تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج4، ص224; همچنین تفسیر ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج16، ص19 .
4.بحارالانوار، ج1، ص96 .
5.کافی، ج7، ص68; وسائل الشیعه، ج17، ص360 .