تبیان، دستیار زندگی
جوانان داراى شور و نشاط ویژه‏اى هستند و همواره دوست دارند در اجتماع تازه و نو حضور داشته باشند. در روایات به این حس جوانى «شره الشباب» گفته‏اند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرصتی که تکرار نمی شود

نگاهى به ویژگى‏هاى دوره جوانى(2)

جوان شرمسار

در مقاله ی قبل با عنوان «جوانی یعنی همه چیز ، قدر بدان » راجع به برخی از خصوصیات جوانی صحبت کردیم و در این مقاله راجع به پاره ای از خصوصیات دیگر سخن خواهیم گفت.

رشد عقلى و سیر تكاملى

جسم و جان جوان در یك حركت همه جانبه پیوسته رو به رشد است. در پیكر پر رمز و راز جوانان هر لحظه تحولى عظیم صورت مى‏گیرد. نیروى عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه متكامل‏ترى قرار مى‏گیرد و این تحول مبارك و پربركت تا نهایت سنین جوانى ادامه دارد و در واقع یكى از شاخصه‏هاى جوانى وجود همین سیر تكاملى اوست.

امام على(ع) مى‏فرمایند:

«رشد عقلى انسان در 35 سالگى به حد كمال مى‏رسد و پس از آن هرگونه رشد دیگرى كه باشد براثر تجربه است.»

و در جاى دیگر مى‏فرمایند:

«العقل عقلان: عقل الطبع و عقل التجربة و كلاهما یؤدى الى المنفعة؛

عقل دو نوع است: عقل طبیعى و عقل تجربى كه هر دو مایه منفعت است.»

الف) عقل طبیعى (منظور رشد طبیعى و جرمى و فیزیكى عقل است) كه همان طور كه گفته شد تا 35 سالگى رشد طبیعى و فیزیكى عقل ادامه دارد كه در این رشد ، تغییراتى در سیستم مغز و اعصاب و عروق صورت مى‏پذیرد و شكل مادى جایگاه فكر و اندیشه ، كامل مى‏شود و به رشد نهایى خود مى‏رسد.

ب) عقل تجربى (منظور رشد اكتسابى و آموزشى عقل است) كه این رشد بر اثر آموزش‏ها و دریافت‏هاى تجربى و علمى صورت مى‏گیرد پس در این رشد هرچه اندوخته‏هاى علمى و تجربى بیشتر باشد نیروى عقل از توان بیشترى برخوردار است. روایاتى دیگر نشان مى‏دهد منظور از عقل، همین رشد اكتسابى و آموزشى است كه بیان مى‏شود عقل مى‏تواند رشد دائمى داشته باشد كه ناظر به اینگونه رشد عقلى بر اثر تجربى است كه نمونه آن فرمایش امام على(ع) است كه مى‏فرمایند:

«العقل غریزة تزید بالعلم و التجارب؛

عقل نیرو و غریزه‏اى است كه بر اثر دانش و تجربه بیشتر مى‏گردد.»

جوانان باید از رشد عقلى خود در زمینه‏هاى علمى و تجربى استفاده كنند و آن را ارتقاء دهند.

پاك دلى و رقت قلب جوان

جوانان به طور طبیعى كمتر از بزرگ‏ترها در تاریكى‏هاى روحى و قساوت قلبى غوطه‏ورند و غالباً داراى دلى روشن، قلبى پاك و روح و فكرى جوان مى‏باشند. به همین دلیل است كه زودتر از بزرگترها به سوى حق و فضیلت رو مى‏آورند. این خوى و خصلت نیكو است كه مایه تمایل جوان به خیر و نیكى است. در ابتداى دعوت به اسلام، در زمانى كه پیران و بزرگان قریش پیامبر(ص) را تكذیب مى‏كردند ، جوانان با همین خصلت و خوى پسندیده پیامبر را یارى كردند.

رقت قلب جوان باعث مى‏شود كه به سوى حق گرایش پیدا كند.

عوامل ایجاد رقت قلب در جوان عبارتند از: حفظ روحیه پاك جوانى، محیط سالم و معنوى، صفا و صمیمیت در محیط سالم و الگو قراردادن عالمان دینى. همیشه به یاد خداوند بودن در ایجاد و حفظ پاكى دل كمك شایان مى‏كند.

حق‏طلبى و فضیلت‏خواهى

جوانان براساس فطرت پاك انسانى به نداى حق و فضایل اخلاقى گرایش دارند و همیشه خواستار جهانى هستند كه حق و فضیلت انسانى در آن حاكم باشد. جوانان تا زمانى كه روح پاك‏شان به گناهان آلوده نگشته است، همواره در پى رسیدن به فضایل انسانى‏اند و براى رسیدن به حق تلاش مى‏كنند و سختى‏ها براى رسیدن به حق براى آنان معنا ندارد زیرا هدف‏شان فقط رسیدن به حق است. طبق فرمایش امام على(ع): «من جعل الحق مطلبه لان له الشدید و قرب علیه البعید؛ آن كس كه مطلوب و مقصودش حق باشد سختى بر او آسان مى‏گردد و دور براى او نزدیك مى‏شود.»

پس اگر جوانى، تحمل سختى براى عدالت‏خواهى و حق را نداشته باشد و خواهان فضیلت هم نباشد و مخالف با حق‏طلبى باشد، مسلماً این جوان سعى نكرده كه طبق فطرت انسانى، خود را تربیت كند.

جوان

جوانى و دین‏گرایى

یكى از روحیات پرارزش بشرى كه نتیجه روحیه حق‏طلبى و فضیلت‏خواهى است، «دین‏گرایى» مى‏باشد. این روحیه در آغاز جوانى به شدت فعال گردیده و رشد مى‏یابد و اگر بهاء و ارزشى داده نشود این میل سركوب و منحرف مى‏شود.

قرآن درباره ایمان‏آورندگان به حضرت موسى مى‏فرماید:

«فما آمَنَ لِمُوسى الّا ذُرّیةٌ مِنْ قُومه على خَوفٍ مِنْ فرعونَ و مَلإیهم اَنْ یفتنهم؛

در آغاز هیچ كس به موسى ایمان نیاورد مگر گروهى از فرزندان قوم او، در حالى كه از فرعون و اطرافیانش مى‏ترسیدند كه مبادا آنان را در شكنجه قرار دهد.».

از این آیه شریفه دو نكته برداشت مى‏شود: اولاً جوانان و فرزندان از پیشگامان در قبول دین بودند. ثانیاً جوانان با وجود ترس از شكنجه كه از عواقب قبول دین بود باز هم حاضر نشدند از دین دست بردارند.

علاوه بر این فطرت و خلقت انسان براساس دین‏خواهى و خداجویى است كه این روح فطرى به همراه دیگر نیروهاى بشرى در زمان جوانى به اوج رشد و شكوفایى خود مى‏رسد.

احساس نوگرایى و نشاط جوانى نباید به خودباختگى فرهنگى سوق پیدا كند بلكه جوان باید در كنار شور و نشاط هویت ملى و فرهنگى خود را حفظ كند و پا را از حدود و حریم ارزش‏هاى اخلاقى بیرون نگذارد.

شور و نشاط جوانى

جوانان داراى شور و نشاط ویژه‏اى هستند و همواره دوست دارند در اجتماع تازه و نو حضور داشته باشند. در روایات به این حس جوانى «شره الشباب» گفته‏اند.

اسلام و تعالیم اسلامى هیچ‏گاه به سركوب این میل نمى‏پردازد ، بلكه در مواردى شور و نشاط ، جوان را تشویق نیز مى‏كند البته در مواردى نیز براى آن حد و مرز قرار داده است تا این میل در حد تعادل خود رشد كند و فرد را از مسیر حركت صحیح خود باز ندارد.

امام على(ع) آن قدر براى جوانان اهمیت قائل مى‏شدند كه در روایات نقل شده است كه وقتى با غلام جوان‏شان قنبر، به بازار رفتند و دو پیراهن خریدند ، بهترین پیراهن را به غلام دارند براى اینكه او جوان بود و شور و نشاط جوانى و احساس نوگرایى در او بود و خود امام پیراهنى را كه نامرغوب‏تر بود را برداشتند.

با اینكه امیرالمؤمنین(ع) در آن زمان خلیفه مسلمین بودند و قنبر غلام ایشان. پس این نشان مى‏دهد جوان، براساس تعالیم اسلام باید زیبا و خوب بپوشد ، اما باید اعتدال داشته باشد. احساس نوگرایى و نشاط جوانى نباید به خودباختگى فرهنگى سوق پیدا كند بلكه جوان باید در كنار شور و نشاط هویت ملى و فرهنگى خود را حفظ كند و پا را از حدود و حریم ارزش‏هاى اخلاقى بیرون نگذارد.

بعضى جوانان متأسفانه انواع لباس‏هاى غربى و منحرف‏كننده را مى‏پوشند و به نوعى فساد را در جامعه ترویج مى‏دهند، فقط به این بهانه و دلیل كه نوگرا هستند!! اینان با جهالت پیرو فرهنگ غربى مى‏شوند و به بهانه نوگرایى عملاً با ارزش‏هاى اسلامى مبارزه مى‏كنند و بى‏آنكه بدانند به فساد اجتماعى دامن مى‏زنند ، همان‏طور كه امام على(ع) مى‏فرمایند: «قل من تشبه بقوم الا اوشك ان یكون منهم؛ كمتر كسى است كه خود را شبیه گروهى كرده و از همان گروه نگشته باشد.»

منبع : پیام زن – باتلخیص

تنظیم برای تبیان:داوودی

مقالات مرتبط :

تربیت جوان،تحجر یا نوگرایی

تپش جوانی

با جوانان آن کن، که آن به

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.