تقابل سنت و عصیان گری!
تفاوتها را به رسمیت بشناسیم
سالیان سال است كه فراوان دربارهاش میشنویم. جوان والدینش را سنتی و قدیمی میداند و والدین جوانش را عصیان گر و کم تجربه. كارشناسان اجتماعی هر جا نشستند و برخاستند از آن گفتند. همواره بحث داغ محافل اجتماعی بوده و هست. آن را دلیل تفاوت نسل امروز و دیروز میدانند؛ همان تفكراتی كه باعث شد تا بر قدیمیها انگ سنتی و محافظهكار بودن و بر جوانان عصیانگری زده شود موضوعی كه به ظاهر كاملاً طبیعی به نظر میرسد، اما در عمق مسائل اجتماعی ریشه دوانده است.
تجربه هر نسل جهان ذهنی و افقهای آینده آن را رقم میزند. بعد از انقلاب اسلامی، به دلیل وقوع پدیدههای متعدد نظیر جنگ تحمیلی و دگرگونیهای عمده سیاسی- اجتماعی، هر گروه سنی تجربهای خاص از جهان پیرامون خود داشت كه جهان ذهنی آنها را از دیگر گروههای سنی جدا میكرد. شاید از همان جا بود كه ماجرای پیچیده شكاف نسلی جرقه زد و در سالهای پس از آن، تفاوت میان آنچه به عنوان نسل گذشته شناخته شده بود و نسل امروز پررنگ جلوه كرد. در یك نگاه اجمالی تفاوتها میان ارزشها به طور كلی مشاهده میشود، ارزشهایی در مورد مسائل خانوادگی، ازدواج، ارزشهای اجتماعی یا اخلاقی، موضوعات مربوط به زنان، اشتغال آنها و عقاید و نگرشها درباره اقتصاد و فرهنگ كه روی سراسر زندگی تأثیر میگذارد.
شاید یكی از حساسترین حوزههایی كه میتواند شكاف نسلها را به وضوح روشن كند حوزه ارزشی است. ارزشها مفهوم و مشروعیت قواعد و ضوابط رفتارهای اجتماعی را نشان می دهد. هرگونه گرایش جدید یا متفاوتی در این حوزه نشاندهنده آغاز یك حركت یا شكاف اجتماعی خواهد بود كه باید آثار آن را در آینده دید. به هر حال، از آنجا كه ارزشها قواعد رفتاری را تعیین میكنند، پایبندی به نظامهای اخلاقی گوناگون رفتارها و عنایات متفاوتی را به ارمغان خواهد آورد. آنچه امروز در جامعه مشاهده میشود حكایت از اختلاف میان نسل گذشته و حال است كه مشكلات قابل توجهی در عرصههای گوناگون زندگی- از مسائل خانوادگی ، انتخاب همسر و ارتباط دختر و پسر گرفته تا برنامهریزی اقتصادی- خواسته یا ناخواسته، ایجاد كرده كه نه تنها زندگی كنونی جوانان، بلكه زندگی والدین آنها را نیز كه به نوعی به نسل گذشته گره خورده، مختل كرده است.
نظرهایی كه جوانان در مورد شكاف نسلی میدهند قابل تأمل است. امید پانزده ساله كه در مقطع متوسطه مشغول تحصیل است، به شدت از این ماجرا رنج میبرد. هر چند والدینش چندان در گروه نسل گذشته قرار نمیگیرند او از اختلاف نظرهای بیشمار با آنها میگوید. «تا قبل از این، سر انتخاب رشته تحصیلیام با آنها اختلاف داشتم چرا كه به رشتههای هنری علاقه داشتم اما با مخالفت والدین مواجه شدم. آنها به شدت خواهان تحصیل من در رشته تجربی یا ریاضی- فیزیك بودند. حالا هم كه در رشته تجربی مشغول تحصیلم از من میخواهند در دانشگاه رشتههای پزشكی را انتخاب كنم، اما شخصا علاقهای به این رشته ندارم.» او از این موضوع اظهار نگرانی میكند كه در آینده، اختلاف نظرهایش با خانواده عمق بیشتری بگیرد، چرا كه تاكنون همین موضوع فاصلهای میان او و والدینش ایجاد كرده است.
فاطمه 22 ساله هم از مشكلات مشابهی رنج میبرد. او معتقد است والدینش به هیچ وجه نظرهایش را در مورد آشنایی پیش از ازدواج و رفت و آمدهای اجتماعی آزادتر نمیپذیرند. مریم یكی از همین دختران است. او فارغالتحصیل رشته مهندسی شیمی است و در یكی از كارخانههای تولید مواد غذایی كار میكند. میگوید: «پدر و مادرم ابتدا مخالف كار كردن من در یك محیط مردانه بودند، اما با پافشاریهای من بالاخره موضوع را پذیرفتند. با این حال، باز هم خیلی از روزها سر موقع برگشتنم از محل كار با هم اختلاف پیدا میكنیم.»
فرمانبرداری هرگز!
«شکاف نسلی در هر جامعهای تعریف مشخص خودش را دارد و براساس مؤلفههای مختلف میتوان آن را تعریف کرد. اما نکتهای که بیش از هر چیز باید به آن توجه کرد این است که نباید از جوانان انتظار فرمانبرداری و اطاعت بی چون و چرا داشت. جوان امروز به واسطه رابطهاش با دنیای بیرون، هرگز به راحتی تسلیم خواستهای هرچند درست و اصولی خانواده نمیشود .» این جملات را سعیده سرابی جامعهشناس، میگوید. معتقد است كه نمیتوان این اختلافها را شكاف نسلها دانست، چرا كه آرمانها، نیازها و احساسات هر جوانی با نسل گذشته متفاوت است.
از سوی دیگر، محمدتقى ناظمىراد كارشناس مسائل اجتماعى، با اعتقاد به اینكه عدم نزدیكی دو نسل میتواند مشكلساز باشد میگوید: «جوامع مختلف برنامههاى متفاوتی برای كاهش شكاف نسلی عملی كردهاند و تا حد ممكن نسلها را به هم نزدیك كردهاند، چون وقتى شكاف بیش از حد طبیعى باشد، تبعات زیادى دارد و خسارات زیادى بر جامعه وارد مىشود. اگر نسلها زبان یكدیگر را نفهمند، نمىتوانند روى یك موضوع به تفاهم برسند و وقتى چنین پدیدهاى بروز پیدا كند، بیشتر برنامهریزىها و هزینهها هدر مىرود، چون اول باید تلاش كرد تا زمینهای مشترك بین آنها برقرار شود.» والدین باید بدانند که جوان نیاز به استقلال و تجربه اندوزی دارد و هویت خود را در این نیاز ها می یابد پس عرصه را برای این شرایط بیشتر بگسترانیم.
حقیقتی انكار ناپذیر
به هرحال اكنون، در جامعه ما شكاف و تمایز بین ایدهآلها و واقعیات در نسل جدید حقیقتی انكارناپذیر است همانگونه كه در نسل گذشته حقیقت داشته است، و علل بازآفرینی مداومش چیزی نیست جز اینكه در جامعه ما الگوهای تربیتی و جامعهپذیری در تمامی عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیاز به تجدیدنظر جدی و فوری دارد تا دستاوردهای چندین و چند نسل را، نه به گونهای تجویزی و بیچون و چرا، بلكه با مشاركت به نسل بعد انتقال دهد و به نسل جدید اجازه دهد كه خود تجربه كند، بیندیشد و برگزیند. البته نسل جدید نیز باید بپذیرند که تجربه کردن هر اتفاقی گاه به بهای از دست رفتن آینده تمام می شود و نیاز به استقلال نباید باعث شود تا گوش ها را به روی هر اندرز و انتقال تجارب ببندیم و فقط خود تجربه کنیم. ما در خانواده زندگی می کنیم تا از حمایت های آن برخوردار باشیم و در مشکلات تنها نمانیم. بپذیریم که هر شرایطی با محاسن و معایبی همراه است و نیاز و آرزوی والدین را برای ساختن آینده ای پر بار تر برای جوانشان درک کنیم.
سپیده دانایی همراه با اضافات
تنظیم: کهتری
مقالات مرتبط
زنگ خطری در رابطه با جنس مخالف