سایبانش همه عشق
خانه ای ساخته ایم
سایبانش همه عشق
زیر پا فرش غرور
و حصارش همه تکرار صفا
فرقی نمیكند متعلق به خانواده تك سرپرست هستیم یا خانواده كامل؛ مهم آن است كه بتوانیم با رفتارمان، با جمع بزرگ یا كوچك خانواده «كاشانهای گرم» بسازیم. برای این كار به چند كلید نیاز داریم:از وجود هم لذت ببریم: وجود و حضور یكدیگر را احساس كنیم و از بودن در كنار هم لذت ببریم. همین كه والدین منتظر بازگشت فرزندشان هستند یا فرزندان در انتظار بازگشت والد یا والدین، یا زن و شوهر برای بودن در كنار هم لحظه شماری میكنند، زندگی شكلگرفته و به زیباترین شكل خود در جریان است.
داستانها را بشنویم: خانواده زمانی به مكانی امن تبدیل میشود كه بدانیم كسی در خانه هست كه حرفمان را بشنود و غممان را سبك كند. برای رسیدن به این آرامش كافی است حرف همدیگر را «بشنویم» و راهی برای حل مشكلات بیابیم. تقسیمكردن شادیها هم مهارتی است كه باید به آن توجه كنیم. در یك كلام «غم و شادی» را با هم تقسیم كنیم. با یادگرفتن این مهارتها، دیگر همخانه ما برای تقسیمكردن غم و شادیهایش به دنبال گوشی شنوا بیرون از منزل نمیگردد.
ركن های اصلی را فراموش نكنیم: رابطه صمیمی، دوستانه، منطقی و عاشقانه زن و شوهر، باعث تحكیم روابط زناشویی آنها میشود. رابطه درست بین زن و شوهر خود بهخود بسیاری نكات را به فرزندان میآموزد و كانون خانواده را به مكانی امن تبدیل میكند. در خانوادههای تكسرپرست، این رابطه به شكلی دیگر میتواند بین پدر یا مادر و فرزندان برقرار شود. به عبارتی، زمانی كه اركان خانواده (زن و شوهر در خانواده كامل و پدر یا مادر در خانوادههای تكسرپرست) از شرایط روحی- روانی مناسبی برخوردار باشند، میتوان به سلامت و موفقیت آن خانواده مطمئن بود.
با هم باشیم: تمرین باهمبودن را میتوانیم از سفره گرم و صمیمی شروع كنیم. هدف، در كنارهمبودن به هر شكل ممكن است.
مهارتهای فوق برنامه را كم كنیم: اینكه فرزند ما به انواع و اقسام مهارتها مسلط باشد، اصلا بد نیست، به شرط آنكه آموختن این مهارتها او را از خانواده دور نكند. كودكی كه نتواند ساعتی با والدیناش باشد و با آنها صحبت كند، با آنها غریبه میشود. نادیدهگرفتن نیاز كودك به حضور در منزل و بودن در كنار والدین، او را به انواع اختلالات روحی- روانی دچار میكند.
مراسم را فراموش نكنیم: یكی از راههای برقراری ارتباط صمیمی با اعضای خانواده، به یاد داشتن و برگزاری مراسم مختلف است. جشن تولد، سالگرد ازدواج، مراسم آیینی و سنتی و... همگی شیوههایی برای ابراز محبت و در نتیجه نزدیكی بیشتر ما با هم است. همخانه ما باید محبتمان را ببیند، حتی اگر خانواده مافقط از 2 نفر تشكیل می شود.
گاهی دیگران را نادیده بگیریم: خیلی از تصمیمگیریها و برنامهریزیهای خانوادگی ما تحتتاثیر حرف و سخن دیگران، هر لحظه تغییر میكنند و همین مسئله باعث كلافگی و سردرگمی ما میشود. این مسئله به ویژه برای خانوادههای تكسرپرست، گاهی به معضلی جدی تبدیل میشود و آنها را مجبور به فاصلهگرفتن از جامعه و حتی اقوام نزدیك میكند؛ بنابراین اگر به درستی عملی كه انجام میدهیم مطمئن هستیم، به نظرهای نادرست و مغرضانه دیگران اهمیت ندهیم و آنطور كه میدانیم تصمیم بگیریم و رفتار كنیم.
اگر دیگران بگذارند:
هرچند قصد نداریم در اینجا به مباحث اجتماعی بپردازیم اما دیدگاه اجتماع و رفتارهای فردی و اجتماعی هریك از ما در مقابل خانوادههای تكسرپرست، عاملی مزاحم، مخرب و آسیبرسان است؛ به این معنی كه همپا با تلاش خانوادههای تك سرپرست برای حضور در اجتماع و تاییدشدن از سوی جمع، دیدگاه اجتماع هم باید تغییر كند. این نكته به ویژه درباره خانوادههایی كه مادر و دختر با هم زندگی میكنند، به وضوح دیده میشود. در واقع نباید هیچ تفاوتی بین نیازها، حقوق، جایگاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خانوادههای تكسرپرست و كامل قائل بود. به همان نسبت كه ترحم و دلسوزی بیجای ما میتواند مخرب و آسیبرسان باشد، دیدگاههای متحجر و نادرست ما نیز میتواند مخرب و آزاردهنده باشد. كافی است كمی انسانیتر بیندیشم.و در نهایت اینكه آنچه میتواند خانواده را به كانونی باثبات و محكم تبدیل كند و آن را بهسوی تعالی و ترقی سوق دهد، رفتار و عملكرد تكتك اعضای آن است. به عبارتی، زندگی - چه در خانوادههای تكسرپرست و چه كامل - میتواند همواره شاد و آرام باشد؛ اگر هریك از اعضای آن به سهم خود برای رسیدن به این جایگاه تلاش كنند.
خانواده
تنظیم برای تبیان: کهتری