تبیان، دستیار زندگی
پدر ومادری كه بطور غیرمنتظره كودك نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه كنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی سپید با دو چشم بی سو

روز جهانی نابینایان

کودک

امروزه باوجود پیشرفتهای علمی و فن آوریهای شگرف تمدن بشری، پیشگیری و درمان معلولیت های مختلف و محو پدیده ناخوشایند نابینایی ـ به جز در مواردی بسیار معدود ـ آرزویی بیش نیست. نابینایان به عنوان قشر غیرقابل اغماضی از جامعه در سطوح مختلف سنی مطرحند. كودك نابینا برای نخستین بار در فضای خانواده نفس می كشد. افراد خانواده نخستین كسانی هستند كه كودك نابینا حضور آنها را درك می كند. بنابر این پدر ومادر كودك نابینا نخستین آموزگاران و سازندگان بنای شخصیتی اویند.

پدر ومادری كه بطور غیرمنتظره كودك نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه كنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند.

پدر ومادری كه بطور غیرمنتظره كودك نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه كنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند. این احساس مخرب در روحیه و احساسات این طفل كوچك و معصوم اثر می گذارد. احساس ناامنی را در ضمیر او تقویت می كند. اتكای به نفس را از او می گیرد و به خودباوری و استقلال وی زیان می رساند. به همین جهت آموزش و راهنمایی پدر ومادر كودك نابینا در درجه اول ضروری تر از خود اوست. والدین كودك نابینا، نابینایی او را فاجعه یی بزرگ می پندارند و نمی دانند كه درك آنها از فرزندشان به كلی با درك وی از خودش متفاوت است. كودك نابینا ابتدا اصلاً نمی دانسته كه از چه چیزی محروم شده و یا چه چیزی را از دست داده است و دیگران با او متفاوتند.

کودک

این ناآگاهی از خود، تا مدتها ادامه دارد. كودك نابینا در سنین پیش از دبستان آمادگی پذیرش آموزشهایی را دارد كه به كسب مهارتهای خودیاری منجر می شود. لیكن از آنجایی كه بیشتر مراحل یادگیری در این سنین از طریق تقلید صورت می گیرد، شایسته است دیگر حواس وی به حدی تقویت شوند كه بتوانند جایگزین حس بینایی شوند. در حین تقویت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبی شیرین و جذاب محیط پیرامون او را توصیف و قابل درك نمود تا قادر به تقلید شود. همچنین بایدبه رشد حركتی و تقویت مهارتهای جهت یابی كودك توجه خاصی داشت. كودك در این سنین دارای انرژی فراوان و هیجان بسیار، برای تحرك وبازی است و بتدریج به تفاوت های خود با دیگران پی می برد.

كم كم به محدودیت های خود می اندیشد، و احساس عدم امنیت نسبت به محیط پیرامونش در وی به وجود می آید. در این زمان باید كودك را دریافت. باید او را با محیط آشنا كرد تا احساس امنیت كند.

باید شرایط شركت او را در بازیهای گروهی با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمندیهای خود آشنا كرد و مقدمات بروز استعدادها و توانایی هایی را فراهم ساخت.

اگر كودك رها شده و در خود فرو رود،بتدریج از فرآیند رشد عقب مانده و از بستر طبیعی اجتماع منزوی می شود.

کودک

بدون شك نقص بینایی در احراز تجربه و كسب دانش محدودیتهایی ایجاد می كند، ولی این محدودیت ها به آن اندازه نیست كه فرد نابینا را از تمام فعالیت های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه اندوزی محروم گرداند. چه بسیارند افراد نابینا كه در آموزش بسیاری از علوم و فنون از بینایان نیز بهتر عمل كرده اند. نابینایان در علوم انسانی پیشرفتی قابل توجه دارند. برخی از كارها را مشتركاً با بینایان انجام می دهند. فكر و دست آنان با كمك و دید بینایان بر بسیاری از مشكلات فایق می آید.

آموزش و پرورش كودكان و بخصوص نابینایان درگرو اتحاد مستمر و محكم اولیا خانه و مدرسه امكان پذیرمی گردد. متولیان امور آموزشی و پرورشی باید از وحدت رویه و وفاق كامل و تقسیم كار مناسبی برخوردار باشند تا اجرای صحیح وظایفشان، به اهداف عالی هم نزدیك شود.

اولیاً خانه و مدرسه

دانش آموز نابینا، ضمن برقراری جلسات و ملاقات های مستمر و مكرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جریان می دهند و از هر گونه وقفه یا عدم هماهنگی جلوگیری می كنند. به این ترتیب تحصیل دانش آموز نابینا بی وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و دیگران باشد.

منبع :دنیای نابینایان

تنظیم برای تبیان :داوودی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.