تبیان، دستیار زندگی
در گوشه ای از شهر ما جایی است جایی پر از تنهایی و غصه اینها که می گویم حکایت نیست نه نیست این افسانه و قصه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اینها که می گویم حکایت نیست

اینها که می گویم حکایت نیست

آیا می دانید کودکان معلول فرشتگان زمین اند؟ بله موجودی که روی زمین زندگی می کنه و از نسل ما انسانها ی گناهکاره ولی به پاکی فرشتگان آسمانی. یعنی نعمت شاید ناشناخته ای كه خدا به بندگان منتخب خویش عطا كرده است.

اینها صحبتهای پدر یكی از كودكان معلول و هموطن ماست. تعبیری زیبا وشایسته این فرزندان. كودكانی كه به مصلحت و حکمت خداوند با ناتوانی متولد شده اند . شما پدر و مادر ها لحظات شیرین فرزندتان را به خاطر دارید. آیا میتوانید احساس پدران و مادران این كودكان را درك كنید به خصوص وقتی تمام پزشكان به نوعی جوابتان كردند آیا تنهائی قابل تحمل است؟ ما انسانهای توانا برای كمك به این كودكان و والدینشان چه كرده ایم آیا قدمهائی هر چند كوچك برداشته ایم؟ البته افرادی دانا و دلسوز سالها زحمت كشیده اند تا اسم توانبخشی كودك معلول را به گوش این عزیزان و والدینشان برسانند... حالا دیگر این كودكان می دانند كه كسانی هم هستند كه به فكر آنان هستند و برای آنان كار می كنند و پدر و مادرشان تنها نیستند؛ این عزیزان چند سالی هست كه مزه شیرین توانبخشی و نتایج مفید آن را چشیده اند حالا دیكر خوب میدانند كه خیلی كارها می شود برایشان انجام داد حالا دیگه به هم خو كرده اند؛ به نظر شما ارزش این كار چقدره با پول قابل جبرانه؛ خوبه به یكی از این مراكز سری بزنید اونوقت می بینید كه كاركنان آنجا عاشقند و به حداقل ، راضی.

شما می توانید چهره مادری كه توان مالی لازم را ندارد هنگامی كه مدیر مركز به او می گوید دیگر نمی تواند هم شهریه نگیرد و هم پول سرویس كودكش را پرداخت كند تصور كنید ؟ یعنی كودك كم توان او كه هر روز صبح با شوق و علاقه سوار سرویس می شد و تازه شروع كرده بود تا یكی دو قدم راه بره دیگر نباید به مركز بیاد ...و گوشه خانه باید با خاطراتش تنها بماند؛ به نظر شما گفتن این حرف برای كسی كه برای كوچكترین موفقیتهای كودك ساعتها زحمت كشیده آسان است ؟

در گوشه ای از شهر ما جایی است

جایی پر از تنهایی و غصه

اینها که می گویم حکایت نیست

نه نیست این افسانه و قصه

یک عده بچه، دسته های گل

جمعی که می شد مثل ما باشند

در کوچه های شهر ما خوشحال

در جمع شاد بچه ها باشند

معلول های شهر ما آنجا

چشم انتظار دیگران هستند

ای کاش می شد درک می کردیم

آن بچه ها هم مهربان هستند

ای کاش می شد درک می کردیم

باید کمک هایی به آنها کرد

آن خانه را با بخشش و با مهر

همچون بهشتی پاک و زیبا کرد

با هر کمک یک خنده می روید

روی لب آنها که در آنجا

هر روز خود را منتظر هستند

در انتظار جمع آدم ها

تا پر شود تنهایی آنها

با رفتن ما از نشاط و شور

تا غصه پر گیرد از آن دلها

باشد از آنها غصه دورِ دور

شکر سلامت بودن خود را

با هدیه ای تقدیم آنها کن

برخیز روز تازه خود را

با بخشش خود خوب و زیبا کن

منبع : سایت مرکز نگهداری و توان بخشی معلولین ذهنی امام جواد(ع)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.