تبیان، دستیار زندگی
كودكانی كه در گروه سنی 4 یا 5سال قرار دارند معمولاً مرگ را امری برگشت‌پذیر ‌دانسته و فكر می‌كنند كه این مسئله برای آنها و خانواده‌شان پیش نمی‌آید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زندگی نامه مرگ

ترس از مرگ

هر كودكی دیر یا زود با پدیده مرگ آشنا می‌شود و چه بهتر كه در هنگام این رویداد، پدر و مادری مطلع و هوشیار در كنار فرزند حضور داشته باشند.

بسیاری از ما فكر می‌كنیم كه فرزند خردسال ما چیزی از مرگ نمی‌داند ولی اینطور نیست. امروزه به‌دلیل وجود برنامه‌های تلویزیونی و كارتون‌ها‌، بچه‌ها خیلی زود با پدیده‌ای كه شبیه به خواب رفتن است، آشنا می‌شوند و یكی از رایج‌ترین سؤالاتی كه ذهن كودكان را به‌خود مشغول می‌كند این است: مگر كسی برای خوابیدن دیگری گریه می‌كند؟

مرگ، بخشی از زندگی است و برخلاف تصور ما‌، كودكان در سنین دبستان كاملا با آن آشنا هستند ولی متأسفانه به‌دلیل آنكه معمولا در فضای خانواده‌های ایرانی‌، صحبت در مورد این قضیه ممنوع است و والدین سعی می‌كنند كه آن را از بچه‌ها مخفی نگه دارند، كلامی در این زمینه رد و بدل نمی‌شود و همین برخورد سبب می‌شود كه كودكان آن را مسئله‌ای ترسناك‌، بد و ممنوعه بدانند و این قضیه هنگامی بغرنج می‌شود كه چنین موردی برای یكی از نزدیكان و عزیزان كودك مانند والدین، پدربزرگ‌، مادربزرگ و... رخ دهد.

ترس از مرگ

در چنین مواقعی به كودكان ضربه سهمگین روحی وارد می‌شود و حتی اختلالاتی در جسم و عملكرد روزانه آنها به‌وجود می‌آورد. اگر شما پیش از وقوع چنین حادثه‌ای‌، حتی برای یك‌بار، با فرزندتان در این زمینه صحبت كرده و توضیحاتی به او داده باشید، كمتر رنج برده و زودتر خود را با شرایط جدید هماهنگ می‌كند. كافی است به كودك اجازه دهیم تا راجع به آن با ما حرف بزند.

با گفت‌وگو كردن، پی می‌بریم كه او درباره مرگ چه چیزهایی می‌داند و چه چیزهایی نمی‌داند یا در واقع از پدیده مرگ چه غولی برای خود ساخته است. اگر این وقت را برای فرزندتان بگذارید و با او در این‌باره حرف بزنید‌، دیگر برای هر بار دیر كردن‌ یا بیماری شما‌، ترس از مردن و تنها شدن به سراغشان نمی‌آید و اینكه حتی در لفافه به كودك این دلگرمی را دهید كه درصورتی كه اتفاقی برای شما بیفتد چه كسانی از دوستان و نزدیكان، همیشه در كنارش بوده و او را تنها نمی‌گذارند. كودك نیاز به قوت قلب دارد. می‌توانید از او بپرسید: آیا می‌ترسی كه من بمیرم و تو تنها بمانی؟ فكر نمی‌كنم به این زودی‌ها بمیرم. سعی می‌كنم تا وقتی احتیاج داری در كنارت بمانم و مراقبت باشم.

تحقیقات نشان داده كه با بالا رفتن سن كودك، نگرش او نیز نسبت به مرگ تغییر می‌كند. به‌طور مثال كودكانی كه در گروه سنی 4 یا 5سال قرار دارند معمولاً مرگ را امری برگشت‌پذیر ‌دانسته و فكر می‌كنند كه این مسئله برای آنها و خانواده‌شان پیش نمی‌آید. در سنین بین 5‌تا‌9‌سالگی، كودك كم‌كم به این باور می‌رسد كه مرگ برگشتی ندارد و همه موجودات زنده یك روز می‌میرند.

از سن 9 سالگی تا نوجوانی كاملاً درك خواهند كرد كه مرگ قابل بازگشت نیست و  معمولا نوجوانان تمایل به دانستن مطالبی علمی در مورد مرگ دارند و كنجكاوی به خرج می‌دهند.

در این سن آنها مدام در فكر كشف راهی هستند كه خود و نزدیكانشان را نجات دهند. از سن 9 سالگی تا نوجوانی كاملاً درك خواهند كرد كه مرگ قابل بازگشت نیست و همچنین خود و نزدیكانشان نیز یك روز می‌میرند. در این سن معمولا نوجوانان تمایل به دانستن مطالبی علمی در مورد مرگ دارند و كنجكاوی به خرج می‌دهند.

یكی از دلایل ترس والدین در مورد صحبت درباره مرگ این است كه خود اطلاعات جامعی در این زمینه ندارند و واهمه دارند كه نتوانند پاسخ‌های درستی به كودك دهند یا برای كنجكاوی‌های او جوابی داشته باشند. در اینجا بهتر است با او روراست باشید و هر جا كه پاسخ صحیحی را نمی‌دانستید‌، به او راستش را گفته و سعی كنید به‌دنبال جواب بگردید.

البته باید دقت كنید كه با برخی از پاسخ‌ها‌، ترس بیشتری را در او ایجاد نكنید. مثلا گاهی والدین به كودك می‌گویند: مرگ مثل خوابیدن است. اگر شما در ادامه‌، توضیح بیشتری را ندهید‌، كودك دچار ترس از خوابیدن می‌شود و فكر می‌كند بهتر است نخوابد تا نمیرد! و یا اینكه وقتی یكی از نزدیكان می‌میرد به او می‌گوییم: او به جای دوری رفته ولی ما را می‌بیند و همین مسئله می‌تواند وحشت از هرگونه جدا شدن از والدین را به‌وجود بیاورد.

ذهن كوچك او نیاز به تجزیه و تحلیل‌هایی از جانب خود دارد تا راحت‌تر با مرگ كنار بیاید.

خصلت كودكان پرسیدن و پرسیدن است. تنها با تكرار كردن است كه یك موضوع در ذهن آنها می‌نشیند، برای همین ممكن است سؤالی را ده‌ها بار از شما بپرسند. فكر نكنید كه پاسخ شما برایش قانع‌كننده نبوده، گاهی تنها برای اطمینان از جوابی كه شنیده‌، چند بار دیگر سؤال را تكرار می‌كند. همچنین از نوع سؤالات او مانند پس تو كی می‌میری؟ چرا عمو كه از تو كوچك‌تر بود مرد ولی تو زنده‌ای و... دلگیر نشوید.

این سؤالات تنها برای این است كه ذهن كوچك او نیاز به تجزیه و تحلیل‌هایی از جانب خود دارد تا راحت‌تر با مرگ كنار بیاید. اینكه شما در مورد پدیده مرگ چگونه با كودك خود حرف بزنید بستگی به شما و فرزندتان دارد. اینكه او در چه سنی است‌، چگونه فكر می‌كند، از نظر احساسی در چه وضعیتی است، چه تجاربی را از سر گذرانده و... همه این موارد كمك می‌كند تا شما با شیوه‌ای درست با او ارتباط برقرار كنید.

نصیری- همشهری

تنظیم برای تبیان: کهتری

در این زمینه می توانید از مشاورین سایت نیز کمک بگیرید.

مقالات مرتبط

آغوش تو سرزمین آرامش

هیچ وقت از من جدا نشو

کودکان در عزای مای بی بی

سئوالات عجیب و غریب کودک

بچه دزدها به بهشت نمی روند!

ابراز احساسات ممنوع!

قربانی شو چون من نگرانم

سهم من از دنیا چیه؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.