تبیان، دستیار زندگی
رفت تربیت دینی ضامن سلامت روح کودک(2) قسمت اول(دانه دانه های دین) زمینه ی‌ رشد دینی کودک را تقویت کنیم اگر زمینه برای رشد احساس مذهبی که یکی از عمیق‌ترین احساس‌هاست، فراهم باشد به سرعت رشد می‌کند. بنابراین در ترب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قطره قطره های معرفت

تربیت دینی ضامن سلامت روح کودک(2)


قسمت اول(دانه دانه های دین)


زمینه ی‌ رشد دینی کودک را تقویت کنیم

اگر زمینه برای رشد احساس مذهبی که یکی از عمیق‌ترین احساس‌هاست، فراهم باشد به سرعت رشد می‌کند. بنابراین در تربیت دینی فرزندان باید کوشید تا این زمینه تقویت شود. شرکت دادن کودکان و نوجوانان در مراسم و محافل مذهبی- البته به شرطی که طولانی و خسته کننده نباشد- در این حرکت رو به رشد تأثیر مستقیم دارد. بردن کودک و نوجوان به مساجد و اقامه نماز به صورت جماعت و حضور در مراسم و محافلی که در آنها ذکر و یاد خداست- البته متناسب با حالات و روحیات آنها به‌طوری که باعث خستگی روحی آنها نشود- برپایی مجالس و برنامه‌هایی که در آنها ذکر خدا و دوری از شیطان حرف اول را می‌زند در پرورش دینی آنان تأثیر به سزایی دارد. چرا که مطابق آیات قرآنی نماز از فساد و فحشاء جلوگیری می‌کند و ایمان به خدا باعث آرامش دل‌ها شده و عامل دوری از پرستش طاغوت است.


فضای خانه رابا معنویت آمیخته سازیم

هنگامی که فضای خانه آمیخته با ارزش‌های معنوی باشد و والدین نیز ارزش‌های الهی و تکالیف دینی را جدی بگیرند، فرزندان نیز به طور غیرمستقیم از این فضا متأثر شده و علایق معنوی و دینی در آنها پرورش می‌یابد.


به سوالات دینی و معنوی کودک پاسخ صحیح و جامع دهیم

پاسخ‌گویی به سوالات دینی و معنوی که برای کودکان و بخصوص نوجوانان مطرح می‌شود و یاری کردن آنها در حل مسائل فکری تأثیر مثبتی در روند تربیتی دینی فرزندان دارد. البته این نکته را هم باید درنظر داشت که رفتار والدین با آنها باید به گونه‌ای باشد که فرزندان دین را تنها در انجام برخی واجبات عبادی خلاصه نکنند بلکه به دیگر جنبه‌های دین همچون امانتداری، خیرخواهی، وظیفه‌شناسی و... نیز اهمیت داده و آنها را جزو وظایف دینی خود بدانند.


برای فرزندان الگویی شایسته باشیم

والدین می‌توانند در این زمینه الگوی مناسب و شایسته برای فرزندان خود باشند. آنان باوفای به عهد در مورد اموال یتیمان، برگرداندن امانت به صاحبش، بدی‌ها را با خوبی پاسخ دادن، برپایی نماز و انفاق کردن و... الگویی شایسته و خوب برای فرزندان خود می‌باشند. قرآن تنی چند از این پدر و مادرهای شایسته که الگویی خوب برای فرزندان خود بوده‌اند را معرفی می‌کند:

حضرت لقمان که به فرزند خود درس توحید می‌دهد، حضرت ابراهیم(ع) که با همکاری فرزندش حضرت اسماعیل(ع) پایه‌های کعبه را استوار می‌سازد و نوح(ع) که بدون هیچ قصوری از سوی او گرفتار فرزندی ناخلف می‌شود و حضرت زکریا(ع) که فرزند معصوم شهیدی چون یحیی به او عنایت می‌شود. و مادران نمونه نیز همچون مریم، مادر موسی، مادر یحیی، و مادران اسماعیل و اسحاق همه از مادران نمونه ی قرآنند.

دوره نوجوانی دشوارترین دوره ی حیات انسان از نظر تربیت است. از سویی پدیده بلوغ در این دوران، نوجوان را با جهانی تازه آشنا می‌سازد و از سوی دیگر قدرت و توان فکری بیشتر، مسائل بسیاری را در مقابل او می‌نهد و لذا نوجوان با کشمکشی درونی مواجه می‌شود و چون توانایی لازم را برای مقابله با این کشمکش ندارد، با کوچکترین عامل، تعادل روانی خود را از دست می‌دهد و هیجانی می‌شود. در این دوران وجدان اخلاقی او زنده و فعال است به همین خاطرزمانی که مغلوب هوی وهوس می‌شود، پس از فروکش کردن آن دچار اندوه و پشیمانی می‌شود و خویشتن را سرزنش می‌کند. در این دوران که اقتدار خانواده کاهش می‌یابد، برقراری رابطه فکری و عاطفی اهمیت شایانی دارد. این ارتباط فکری و عاطفی در نقش تربیتی خانواده و والدین اثر مستقیم دارد.

بزرگ‌ترین حامی و پناهگاه نوجوان در این دوران طوفانی ،خانواده است و خانواده با ایجاد این رابطه می‌تواند فرزندان را در درون خود حفظ کرده و از جاذبه ی عوامل محیطی که می‌توانند نوجوان را به مسیرهای منحرف بکشانند، کم نماید.


به فرزندان شخصیت ببخشیم

در نظام تربیتی اسلام مسئله تکریم و شخصیت دادن به فرزندان از اهمیت شایانی برخوردار است. رسول‌اکرم(ص) می‌فرماید: «فرزندان خود را تکریم کنید و به آنها احترام بگذارید و روش‌ها و آداب آنان را نیکو گردانید که در این صورت مورد مغفرت و آمرزش قرار خواهید گرفت. «هرانسانی دوست دارد که در جامعه دارای شخصیت باشد. فرزندان نیز مانند دیگر انسان‌ها خواهان این مسأله هستند. اولین محیط اجتماعی برای کودکان خانواده است. اگر در این محیط همواره مورد احترام بوده و مورد توهین و تحقیر قرار نگیرند، ضمن آنکه احترام به دیگران را می‌آموزند، طبیعی است که فردی با شخصیت هم بار خواهند آمد. والدین با استقلال دادن به کودک و ایجاد اعتماد به نفس در او سبب می‌شوند تا او خود را فردی موثر و فعال احساس کند. نتیجه ی واگذاری مسئولیت به کودکان و به خصوص نوجوانان در محیط خانواده، متعهد و مسئول بار آمدن آنهاست و در سطوح بالاتر می‌توانند به خوبی از ایفای نقش خود برآیند. برخورد مودبانه با آنها- گرچه در سنین پایین باشند- نقش مهمی در رشد شخصیت و احترام به آنها دارد. وقتی فرزندان در دامان والدین و آغوش خانواده مورد احترام قرار گیرند و شخصیت آنها مورد توهین و تحقیر قرار نگیرد از حیث روحی تأمین می‌شوند و دارای صفت پسندیده ی عزت نفس می‌شوند. رفتار تحقیرآمیر و آمیخته به طعن و ملامت سبب می‌شود تا آنها به تدریج خود را موجودی بی‌ارزش دانسته و احساس کرامت و شخصیت خود را از دست بدهند و این احساس، سرآغاز سقوط و انحطاط آنها می‌باشد.

«اهمیت دادن به شخصیت کودکان و نوجوانان باعث می‌شود تا آنها در زمینه‌های مختلف زندگی متکی به خود بوده و در تصمیم ‌گیری‌ها شخصاً اقدام نموده و چشم امید به دیگران نداشته باشند. چنین افرادی در زندگی اجتماعی هرگز دچار خود باختگی در برابر بیگانگان نمی‌شوند و برای جامعه و ملت خود هویت و شخصیتی مستقل قائل هستند.»


برقراری پیوندی عاطفی میان والدین و فرزندان

برقراری پیوند روحی و عاطفی عمیق میان والدین و فرزندان سبب می‌شود تا بسیاری از نیازهای روحی فرزندان در محیط سالم خانواده برآورده شود. هنگامی که والدین با فرزند یا فرزندان خود رابطه‌ای صمیمی داشته باشند، فرزندان مسائل خود را با آنها به راحتی بیان کرده و از راهنمایی‌های آنها استفاده می‌کنند و همواره به والدین خود به دید راهنمایانی صمیمی و مشاورانی دلسوز و مورد اعتماد می‌نگرند.

سیراب کردن فرزندان از مهر و محبت توسط والدین سبب می‌شود تا آنها از فرو رفتن در گرداب‌های انحراف مصون بمانند زیرا فرو رفتن در این گرداب‌ها علتی جز کمبود محبت ندارد. اما در محبت کردن به فرزندان نیز همواره باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که محبت بیش از حد، باعث می‌شود تا فرزندان بیش از حد وابسته و از خود راضی و پر توقع پرورش یابند. آنگاه که والدین به تمامی خواسته‌های فرزند خود جامه ی عمل بپوشانند سبب می‌شوند تا فرزندانشان روحی ضعیف و روانی زود رنج بیابد و در نتیجه اعتماد به نفس و حس استقلال آنها شکسته می‌شود. افراط در محبت احساس مسئولیت را در کودک ضعیف می‌کند و کودکانی که مورد حمایت شدید والدین هستند، شخصیت خود را از دست می‌دهند و در زندگی افرادی بی‌اراده، لاابالی و سست می‌شوند، از اطاعت و وظیفه‌شناسی سرباز می‌زنند و از احترام والدین خودداری می‌کنند.

در محیط خانواده، به همان اندازه که مهر و محبت و صفا لازم است، قاطعیت، جدیت و مدیریت نیز لازم و ضروری است. اگر مدیریت ضعیف باشد طبیعی است که نارسایی‌هایی را به دنبال خواهد داشت که از آن جمله می‌توان به خیره سری و خودرأیی نوجوانان اشاره کرد. البته قاطعیت را نباید با خشونت اشتباه کرد. به همان اندازه که خشونت ،ناشی از ضعف روحی و اخلاقی است، قاطعیت، ناشی از قدرت روحی و امتیاز اخلاقی است که اگر با عوامل دیگری از قبیل نرم‌خویی، صمیمیت، سعه‌ ی صدر و روشن‌بینی همراه شود آثار بسیار مفید و سازنده در تربیت بر جای می‌گذارد. رفتار خشونت‌آمیز باعث از بین رفتن روحیه ی صمیمیت و همدلی می‌شود و بذر کینه و دشمنی را در وجود فرزندان می‌پاشد.

ادامه دارد...

نویسنده:زهرارضائیان


مقالات مرتبط:

-مسائلی که در مذهبی بارآوردن کودک باید مد نظر داشت

-زمینه های پرورش مذهبی در كودكان

-روش های پرورش مذهبی كودك

- معنی و مفهوم پرورش مذهبی ( قسمت اول(

-اهمیت عبادت در كودكی

-تربیت و آموزش دینی كودكان

-اهمیت و ضرورت تربیت فرزند در اسلام

-خدا در زندگی كودكان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.