تبیان، دستیار زندگی
شاید شنیده اید که می گویند زن حافظ حریم هاست و تا زنی نخواهد، هیچ مردی جرات یک نگاه چپ را هم نخواهد داشت و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چراغ چشمک زن های جنسیتی


شاید شنیده اید که می گویند زن حافظ حریم هاست و تا زنی نخواهد، هیچ مردی جرات یک نگاه چپ را هم نخواهد داشت و...

احتیاط؛ شما به حوزه استحفاظی نزدیک می‌شوید!

چراغ سبز نیست!

آدمی در دو جنس زن و مرد آفریده شده است و خداوند گرایش این دو جنس به یکدیگر را در نهاد آنها سرشته است طبیعت انسان، عرف جامعه و شریعت اسلام هم بر این گرایش صحه گذاشته و آن را به عنوان بدیهی ترین اصل فطرت پذیرفته است؛ اما ارتباط زن و مرد چگونه و حد و حدود آن کدام است؟ مبنای این ارتباط چیست و چگونه می توان حد و مرز آن را تعیین کرد.

شاید شنیده اید که می گویند زن حافظ حریم هاست و تا زنی نخواهد، هیچ مردی جرات  یک نگاه چپ را هم نخواهد داشت و...

با خواندن جمله فوق،برخی از زنان بر آشفته می شوند و می گویند: پس مردها چی؟اونا هر کاری دلشون می خواد می تونند انجام بدهند ، مردها حتی به زنهای محجبه هم رحم نمی کنند و نگاهاشون دریغ نمی کنند و...

صبر کنید، لیوان آب خنکی بنوشید .

ما بی طرفانانه و با نگاهی منطقی به این موضوع خواهیم پرداخت.

این اندیشه ،چه درست و چه اشتباه، به زنان و مردان آموخته شده و بخشی از هنجار و عرف جامعه گردیده و همگان -پیر و جوان، زن و مرد، باسواد و بی سواد و...- بر صحت آن صحه می گذارند و رعایت حد و مرز روابط با نامحرم را، از جانب زنان بیش از مردان مطالبه می کنند.

حال، اگر کمی اندیشه کنید و تجربیات اجتماعی خود، دوستان، آشنایان و حتی غیر آشنایان را در خاطرتان مرور کنید،خواهید دریافت که این جمله چندان هم ناروا نیست و برخی از دختران و زنان، سهوا رفتارهایی می کنند که ....

و بدین ترتیب است که  در آتش آن، تر و خشک با هم می سوزند.

در این یادداشت سعی نموده ایم به این مهم پرداخته و در باب نحوه برخورد دختران و زنان با این نقش تعیین و مطالبه شده ،چند کلامی بدون رو در بایستی و به دور از تعصبات، به گفتمان بنشینیم:

اغلب مردها طوری هستند که حد و حدود رابطه‌شان با خانم‌ها را خود ماها باید مشخص کنیم. خیلی‌شان اگر دست خودشان باشد، رابطه را بی‌حد و مرز تصور می‌کنند.

برخورد ما، حرف زدن ما و رفتار خود ماست که به آن‌ها نشان می‌دهد چطوری باید با ما رفتار کنند و تا کجا اجازه پسرخاله شدن دارند. این برخورد و رفتار که می‌گویم، از نحوه راه رفتن و لباس پوشیدن‌مان تا حرف زدن و کلمه‌هایی که استفاده می‌کنیم و نگاه‌ها و لبخندهای‌مان؛ همه را شامل می‌شود.

وقار و متانت در راه رفتن، آرامش و جدیت [و نه خشونت] در حرف زدن، و سنگینی در پوشش، ابهتی به‌مان می‌دهد که به مردها کمتر جرات جلو آمدن و عبور از خط قرمز را می‌دهد. به عبارتی آن محدوده شخصی‌مان را چنان وسیع می‌کند که عابرین کلا بی‌خیال تلاش برای ورود به منطقه? ممنوعه می‌شوند!

تصور کنید هر کدام از ما در اطراف‌مان یک محدوده شخصی، یک فضای سبز، یک حیاط خلوت داشته باشیم که دورش را حصار کشیده‌ایم و درش را فقط به روی کسانی که خودمان تشخیص می‌دهیم باز می‌کنیم؛ روی محارم، ولی حتی نه همه محارم.

حیاط خلوت بعضی از ماها، خیلی وسیع‌ است و حیاط خلوت بعضی‌مان کوچک‌تر. آن‌هایی که محدوده شخصی بزرگ‌تری را برای خودشان حصارکشی کرده‌اند، عملا فاصله?میان خودشان و آدم‌های آن طرف حصار را زیادتر کرده‌اند و انگار خط قرمز ضخیم‌تری کشیده‌اند و آن‌هایی که حیاط خلوت‌شان را کوچک گرفته‌اند، فاصله‌شان با آدم‌های آن طرف حصار، با فاصله‌ای که از آدم‌های داخل حیاط خلوت‌شان دارند، عملا فرق زیادی ندارد.

مرزبندی

حالا این مرزبندی برچه اساسی انجام می‌شود؟ دقیقا بر اساس رفتاری که داریم. رنگ و نوع پوششی که داریم، نحوه نگاه کردن‌مان، کلمه‌هایی که استفاده می‌کنیم؛ هر کدام حاوی پیامی است که به مرد نشان می‌دهد محدوده شخصی و خط قرمزی که برایش داریم تعریف می‌کنیم، کجاست. بنابراین محدوده فضای شخصی ما با توجه به رفتارمان، ممکن است کم و زیاد شود.

وقار و متانت در راه رفتن، آرامش و جدیت [و نه خشونت] در حرف زدن، و سنگینی در پوشش، ابهتی به‌مان می‌دهد که به مردها کمتر جرات جلو آمدن و عبور از خط قرمز را می‌دهد. به عبارتی آن محدوده?شخصی‌مان را چنان وسیع می‌کند که عابرین کلا بی‌خیال تلاش برای ورود به منطقه? ممنوعه می‌شوند!

«تو» نه؛ «شما»!

چراغ سبز نیست!

یکی از ساده‌ترین چیزهایی که می‌تواند حصار فضای شخصی‌مان را بشکند و با سرعت زیادی خط قرمزها را یکی‌یکی و از پی ِ هم از بین ببرد، مفرد کردن فعل‌ها و ضمایر جمع است. یعنی وقتی که «شما» تبدیل بشود به «تو».

به نظر تغییر ساده و بی‌اهمیتی می‌آید، اما در عمل، اجازه «تو» گفتن، یعنی اجازه بیش از پیش خودمانی شدن؛ یعنی باز کردن درب حیاط‌مان به روی مخاطبِ پشت حصار. همین امر ساده، محدوده ورود ممنوع ِ فضای شخصی‌مان را می‌شکند و ابهت دخترانه‌مان را در هم می‌ریزد و طوری سریع عمل می‌کند که بعد از آن، شنیدن هر حرفی نباید دور از انتظارمان باشد.

رفتار مردها، بازتاب رفتار زن‌ها

نکته جالب توجه، تفاوت رفتار یک شخصیت مذکر با این دو دسته خانم است. کسی که با خانم‌های دسته? اول -که خط قرمزهای پررنگ‌تری دارند- در نهایت احترام و احتیاط برخورد می‌کند، با خانم‌های دسته دوم بدون هیچ احساس گناهی جور دیگری رفتار می‌کند.

شاید بعضی‌ها تفاوت رفتار آقایان را منحصر به شخصیت هر مردی بدانند. یعنی به نظر آن‌ها یک مرد ممکن است در برخورد با خانم‌ها جوانب احتیاط را رعایت کند و یکی دیگر ترجیح بدهد راحت برخورد کند. اما توجه به آدم‌ها نشان می‌دهد که بخش زیادی از تفاوت رفتاری مردها از نحوه? رفتار خود خانم‌ها نشئت می‌گیرد.

در همین فضای مجازی اگر نگاهی به شبکه‌های اجتماعی بیندازیم، تفاوت عکس‌العمل آقایان را در برخورد با دختری که خط قرمزهایش پررنگ‌تر است و وقارش در نوشتن و حرف زدن بیشتر است، با کسی که محدوده ممنوعه خیلی کوچک‌تری دارد و همه را به حیاط خلوت‌ش راه می‌دهد، به وضوح قابل تشخیص است. آدم‌های دسته دوم، خواسته یا ناخواسته، افراد بیشتری را به محدوده خودشان جذب می‌کنند.

این موضوع حتی در بین مردهای مذهبی هم -متأسفانه- به وضوح دیده می‌شود. مذهبی‌هایی که با خانوم‌های دسته اول با نهایت احترام برخورد می‌کنند و نسبت به خط قرمزهای آن‌ها محتاط ‌اند، در برخورد با خانم‌های دسته دوم، به راحتی از قواعدی که آن‌ها (خانم‌های دسته دوم) برایشان تعریف می‌کنند پیروی می‌کنند. در حالی که همان‌طور که از خانم‌های مذهبی انتظار می‌رود بنا بر اصولی دینی رفتار کنند، از آقایان مذهبی هم انتظار می‌رود در هر شرایطی بر اساس اصول اسلامی، حریم‌ها را رعایت کنند و از محرمات و مکروهات فاصله بگیرند.

شاید اگر بدانیم که هوس مردها سیری‌ناپذیر است و طیف چیزهایی که آن‌ها را ارضا می‌کند، طیف وسیعی از رفتار و حرکات است، بیشتر مراقب خودمان خواهیم بود. اگر بدانیم که قوه تخیل مردها و تصویر ذهنی‌شان قوی است، اگر بدانیم که بعضاً با حرف زدن ِ ساده، یا حتی صرفاً با نفس کشیدن در یک فضای مشترک ارضا می‌شوند، بیشتر دقت می‌کنیم و کمتر در مواقع غیرضروری باهاشون روبرو می‌شویم

طیف خواسته‌های سیری‌ناپذیر مردها

شاید اگر بدانیم که هوس مردها سیری‌ناپذیر است و طیف چیزهایی که آن‌ها را ارضا می‌کند، طیف وسیعی از رفتار و حرکات است، بیشتر مراقب خودمان خواهیم بود. اگر بدانیم که قوه? تخیل مردها و تصویر ذهنی‌شان قوی است، اگر بدانیم که بعضاً با حرف زدن ِ ساده، یا حتی صرفاً با نفس کشیدن در یک فضای مشترک ارضا می‌شوند، بیشتر دقت می‌کنیم و کمتر در مواقع غیرضروری باهاشون روبرو می‌شویم یا حتی خیلی از ملاقات‌های به ظاهر ضروری را غیرضروری تشخیص می‌دهیم.

این‌ها که می‌گویم، مربوط به طبیعت مرد است نه مذهب و شرایط او. چیزی نیست که آدم بتواند یک طیف خاص از مردها را -مثلاً مردهای متأهل یا مذهبی را- از آن استثنا کند. این یک چیز طبیعی است که مذهبی و غیرمذهبی نمی‌شناسد. همان پسرهای خوب مذهبی هم -گرچه دست از پا خطا نکنند- ممکن است در ذهن‌شان چنین مشغولیت‌هایی داشته باشند.

مواظب سوء تفاهمات باشید

گاهی در عین حال که مواظب رفتارمان هستیم، ممکن است سوء تفاهم‌هایی پیش بیاید که طرف مقابل احساس کند یک رفتار یا صحبتی خاص از طرف ما، به معنای چراغ سبز است و اجازه ورود. این جور وقت‌ها باید به سرعت و با درایت، سوء تفاهم را به بهترین شکل رفع کرد. در وقت رفع سوء تفاهم، باید جدی بود و خجالت را کنار گذاشت. اغلب مواقع، اگر زود اقدام کنیم، یک تذکر کوتاه می‌تواند کارگر باشد.

فرآوری: نسرین صفری

بخش خانواده ایرانی تبیان


منبع:

سایت چارقد، سایت تفریحی –آموزشی تاپ فان همراه با تغییرات

مقالات مرتبط :

ارزش زن و جاذبه ی جنسی

حجاب؛ خاموش کننده عطش غرایز

بی نیاز از نگاه دیگران

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.