تبیان، دستیار زندگی
می زنی تیپ، موی سیخ سیخی شده تكیه كلام تو ،بیخی* توی آیینه گر نگاه كنی شكل خود ، حتماً اشتباه كنی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«موی سیخی»

موی سیخی

پسرم اینقدر بهانه چرا؟

داد و فریاد توی خانه چرا؟

باز ایراد های جورواجور

گاه با خواهش وگهی با زور

گیر لپ تاب می دهی هر روز

كلّه ام تاب می دهی هر روز

یا فلان گوشی بلوتوث دار

شده موضوع بحث تو هر بار

روز وشب فكر دیدن سی دی

درخط تازه های دی وی دی

می زنی تیپ، موی سیخ سیخی

شده تكیه كلام تو ،بیخی*
توی آیینه گر نگاه كنی
شكل خود ، حتماً اشتباه كنی
كه منم این كه موی اوسیخی است ؟
یا كه این یك جوان مریخی است؟

پسر خوب هیچ می دانی

ادبیات چاله میدانی

شده در گفته های تو پیدا

میكنی استفاده گاه به گاه

شده ورد زبان تو مثلاً

عشقی و سوتی و خفن ،عمراً

موی سیخی

یا برای خوش آمد برو بچ

می شوی با تمام آن ها مَچ

معنی این برو بچ و مَچ هم

تو به من یاد داده ای پسرم

و من از این برو بچ نادان

شده ام نا امید و دل نگران

گرچه بس فوق العاده ای پسرم!!

ولی البته ساده ای پسرم

می خوری گول صحبت برو بچ

مغز تو می شود خزانه گچ

كم كمك درس می شود تعطیل

می كنی كارهای هردمبیل

لامپ اخلاق را كه آف كنی

می روی نم نمك خلاف كنی

تا بجنبی شب است وتاریكی است

پیش رو كوره راه ِ باریكی است

انتهایش رسد به تركستان

گاهی اوقات هم به قبرستان

پسرم كوره راه را برگرد

راه چون شب سیاه را برگرد

نوجوانی و شور و شر داری

پیش رو راه پر خطر داری

جاده صاف هم همین بغل است

معنی اش همت و كمی عمل است

پند « جاوید » گوش كن پسرم

چون كه من ناسلامتی پدرم


*بیخی = بیخیال


محمد جاوید

تنظیم : بخش ادبیات تبیان