اخلاق از دیدگاه رسول مكرم اسلام
چه كسی میتواند نقش «غضب» را در حیات انسان انكار كند؟ آیا هنگامی كه حقوق فردی مورد تجاوز قرار میگیرد اگر تمام قدرتهای ذخیره وجود او در پرتو غضب بر افروخته نگردد چگونه ممكن است در حال خونسردی از حقوق خویش دفاع كند؟ اما همین خشم و غضب اگر از محورهای اصلی خود منحرف گردد و مهار آن از دست عقل رها شود انسان را به صورت حیوان درندهای بیرون میآورد كه حد و مرزی نمیشناسد. پس از این كه ویژگی اخلاق را مورد بررسی قرار دادیم اینك به گفتارهای رسول اكرم در این خصوص توجه فرمایید:
1-بعثت لا تمم حسن الخلق؛ من برای تكمیل خوبیهای اخلاق مبعوث شدهام.
2-اكمل المومنین ایماناً احسنهم خُلُقاً؛ كاملترین مومنان از نظر ایمان كسی است كه اخلاقش از همه بهتر باشد.
3-إن اثقل شی یوضع فی میزان المومن یوم القیامه خلق حسنٌ؛ روز قیامت سنگینترین چیز در ترازوی مومن اخلاق خوب خواهد بود.
4-إنّ من خیاركم احسنكم اخلاقاً؛ بهترین شما كسی است كه دارای بهترین اخلاق باشد.
5-عن رجل من مزینه قال: قالوا یا رسول الله! ما خیر ما اُعطی الانسان؟ قال: الخُلق الحَنَنُ؛ مردی از قبیله مزینه روایت میكند كه بعضی از اصحاب اظهار داشتند: ای رسول خدا! بهترین چیزی كه به الانسان عطا شده چیست؟
فرمودند: اخلاق نیكو.
انسان مومن، با اخلاق خوب خود، به مرتبه و مقام كسانی میرسد كه شبها نماز نافله میخوانند و روزها همیشه روزه میگیرند.
6- عن عائشه قالت: سمعت رسول اللهصلی الله علیه یقول: إنّ المومن لیُدركُ بحسن خُلُقه درجه قائم الیل و صائم الانهار.
از عائشه روایت شده كه از رسول اكرم شنیدم كه فرمودند:
انسان مومن، با اخلاق خوب خود، به مرتبه و مقام كسانی
میرسد كه شبها نماز نافله میخوانند و روزها همیشه روزه میگیرند.
7-عن معاذٍ قال: كان آخر ما وصّانی به رسول اللهصلی الله علیه حین وضعت رِجلی فی الغَوْزِ أن قال: یا معاذ! أحسن خلقك للناس؛ از حضرت معاذ بن جبل روایت است كه آخرین وصیت آن حضرت هنگامی كه پا در ركاب اسب گذاشته بودم این بود كه اخلاق خود را برای مردم نیك بگردان.
در پرتو این احادیث، به خوبی میتوان درك كرد كه اخلاق از دیدگاه اسلام چه ارزشی دارد ولی متاسفانه امروز عموم مسلمانان به جای خود، افراد متدین و كسانی كه به عبادت نوعی اهمیّت قایلاند، آنان نیز درباره اخلاق بسیار بیتفاوت به نظر میرسند، بعضی چنین میپندارند كه عمل كردن به تمام احكام فقط برای كسانی لازم است كه میخواهند خیلی به درجه كمال دست یابند اما برای نجات، نماز و روزه كافیاند، در صورتی كه این پندار اشتباه است زیرا همچنان كه نماز و روزه باعث نجات از عذاب الهی هستند. اختیار نمودن اخلاق خوب و دوری از اخلاق بد نیز برای این هدف ضروری است.
تربیت اخلاقی از چنان حساسیتی برخوردار است كه نبی مكرم اسلام مجاهد واقعی شخصی را معرفی میكند كه با رذایل اخلاقی به مبارزه برمیخیزد.
«المجاهد من جاهد نفسه.»
مولای روم دراین باره چه زیبا میسراید:
ای شهان كشتیم ما خصم برون | |
ماند خصمی زوبتر در اندرون | |
كشتن این، كار عقل و هوش نیست | |
شیر باطن سخره خرگوش نیست | |
قد رجعنا من جهاد الاصغریم | |
با نبی اندر جهاد اكبریم | |
سهل شیری دان كه صنم را بشكند | |
شیر آن را دان كه خود را بشكند |
آری! مواجه با رذایل اخلاقی یك جهاد ابدی و پایان ناپذیر است، یك مرد داخلی كه به مراتب از نبرد خارجی خطرناكتر میباشد و شكست در آن ذلت و زبونی با خود به همراه دارد.
لازم به یاد آوری است كه بدون ایمان، اخلاق یا هر عمل دیگر، هیچ گونه ارزش و اعتباری ندارند. ایمان برای هر عمل به منزله روح و جان است اگر شخصی بدون این كه بر ادّله و رسول او ایمان داشته باشد؛ اما از اخلاق خوب برخوردار بود این اخلاق، اخلاق حقیقی نیست بلكه صورت اخلاق است كه فاقد هر گونه ارزشی به نزد خداوند است.
اخلاق بد نوعی بیماری است
وجود انسان مركب از نیروهای متضادی است از سویی هوسهای سركش و غرایز و امیال حیوانی او را به طغیان، تعدی نسبت به حق همنوعان، هوسبازی دروغ و خیانت دعوت میكنند و از طرفی نیروی عقل و ادراك، عواطف انسانی و وجدان او را به عدالت، نوع دوستی، پاكدامنی، درستكاری و تقوی فرامیخوانند.كشمكش این نیروها در همه انسانها وجود دارد و پیروزی نسبی یكی از این عوامل موجب میشود كه افراد از نظر ارزشهای انسانی در سطوح كاملاً مختلفی باشند، گاهی از مقربترین فرشتگان بالاتر و زمانی از خطرناكترین درندگان پست میشود.
ولی نكتهای كه در اینجا لازم است به آن توجه شود این است كه غرایز و امیال و شهوات به صورت اصلی و طبیعی و متعادل نه تنها زیانبخش نیستند، بلكه وسایل ضروری ادامه حیات خواهند بود.
به عبارت دیگر، همانطور كه در ساختمان جسم انسان یك عضو بیمصرف و بیكار آفریده نشده در ساختمان روح و جان او نیز هر غریزه و انگیزهای نقش حیاتی دارد و تنها در صورت انحراف از وضع طبیعی و بر هم خوردن تعادل به صورتهای خطرناك و كشنده بیرون میآیند.
مثلاً چه كسی میتواند نقش «غضب» را در حیات انسان انكار كند؟ آیا هنگامی كه حقوق فردی مورد تجاوز قرار میگیرد اگر تمام قدرتهای ذخیره وجود او در پرتو غضب برافروخته و بسیج نگردد چگونه ممكن است در حال خونسردی از حقوق خویش دفاع كند؟ اما همین خشم و غضب اگر از محورهای اصلی خود منحرف گردد و مهار آن از دست عقل رها شود انسان را به صورت حیوان درندهای بیرون میآورد كه هیچگونه حد و مرزی را به رسمیت نمیشناسد .
بنابراین همان طور كه به هم خوردن تعادل جسمی همیشه با عوارض ناگواری همراه است كه نام بیماری به آن میدهند، به هم خوردن تعادل قوای روحی و غرایز و امیال نیز یك نوع «بیماری روحی» محسوب میگردد كه علمای اخلاقی به آن «بیماری قلب» میگویند.
هشدار قرآن و حدیث از اخلاق بد
در قرآن مجید و احادیث نبوی مانند نماز و روزه بر اخلاق خوب بسیار تاكید شده است و همان طور كه متخلفین از عبادات به عذاب تهدید شدهاند به آدمهای بداخلاق نیز به شدت هشدار داده شده است. مثلاً بخل یك بیماری اخلاقی است، خداوند درباره آن میفرمایند: "ولا یحسبن الذین یبخلون بماء آتاهم ادلما من فضله هو خیراًَ لهم بل هو شر لهم سیطوقون ما بخلوا به یوم القیامة" (آل عمران/ 180) ؛ آنان كه نسبت بدانچه خداوند از فضل خود بدیشان عطا كرده است بخل میورزند گمان نكنند كه این كار برای آنان خوب است و به سود ایشان میباشد، بلكه این كار برای آنان بد است و به زیان ایشان تمام میشود. در روز قیامت همان چیزی كه بدان بخل ورزیدهاند طوق (سنگین اسارت بر گردن) ایشان میگردد.همین طور در سوره همزه كسانی كه مال را بیش از حد دوست میدارند و بر دیگران طعنه جویی و عیب ورزی میكنند به عذاب دوزخ تهدید شدهاند!
ویل لكل همزة لمزة. الذی جمع مالاً و عدّده. یحسب انّ ما له اخلده. كلاً لینبذن فی الحطمه" ؛ وای به حال هر كه عیبجو و طعنه زن باشد، همان كسی كه دارائی فراوانی را گرد میآورد و آن را بارها و بارها میشمارد، آخر گمان میبرد كه داراییاش به او جاودانگی میبخشد، هرگز چنین نیست او بدون شك به خرد كنند ه و درهم شكننده پرت میگردد و فرو انداخته میشود.
ملاحظه بفرمایید در آیات فوق فقط به خاطر اخلاق سوء وعید دوزخ بیان شده است. همین طور در احادیث نبوی، راجع به بعضی اخلاق سوء وعید بسیار شدید ذكر شده است مثلاً درباره تكبر فرموده است: « ولا یدخل الجنة من فی قلبه مثقال ذرة من كبر» ؛ كسی كه ذرهای تكبر در دلش باشد، وارد بهشت نخواهد شد.
در باره دورویی ارشاد رسول گرامی این است: «تجدون شر الناس یوم القیامة ذا الوجهین یاتی هولاء بوجه و هولاء بوجه»؛ بدترین انسان روز قیامت آدم دو رو خواهد بود كسی كه در برخورد با افراد تغییر چهره میدهد.
درباره عدم ترحم میفرماید: «لا یرحم الله من لا یرحم الناس» خداوند بر شخصی كه بر مردم رحم نمیكند، رحم نكند، در این حدیث كلمه «الناس» به صورت عام ذكر شده كه شامل مومن، كافر، متقی و فاجر میشود. بدون تردید، رحم و كرم حق همه انسانهاست، البته برای كافر و فاسق عطوفت راستین فقط در این است كه از انجام كفر و فسق آنان ناراحت و نگران نبوده و در تلاش حفاظت آنان- دفع كفرو فسق - باشیم.
در پارهای از روایات آدم بداخلاق غیر مومن خوانده شده است.
رسول مكرم اسلام سوگند خورده و میفرماید: «و الذی نفس بیده لا یومن عبد حتی عیب لاخیه ما یحب نفسه»؛ قسم به ذاتی كه جانم در دست اوست انسان مومن نمیشود مگر این كه برای برادرش چیز را بپسندد كه برای خود میپسندد .
در حدیثی درباره همسایه سه بار قسم خورده چنین فرمودهاند: «والله لایومن، و الله یومن و الله یومن، قیل من یا رسول الله؛ قال الذی لا یامن جاره بوائقه»؛ قسم به خدا مومن نیست، قسم به خدا مومن نیست، قسم به خدا مومن نیست، پرسیده شد چه كسی ای رسول خدا؟ فرمودند: كسی كه همسایهاش از اذیت و آزار او در امان نباشد.
در محتوای این احادیث باید فكر نمود گناهانی كه درباره آنان تهدید بیان شده و مرتكب آن محكوم به بیایمانی شده از قبیل اخلاق بد هستند. اخلاقیات از چیزهای اضافی نیستند كه فقط برای تحصیل ثواب بیشتر لازم باشند. بلكه موجب نجات از عذاب جهنم و از شرایط مسلمان بودن هستند به ویژه آن دسته از اخلاق كه در قرآن كریم درباره آنها زیاد تاكید شده است مانند:
صبر، توكل، راستگویی، امانتداری، وفا به عهد، اخلاص، محبت كامل به خدا و پیامبر، خیر خواهی نسبت به دیگران، حسن ظن به دیگران، عیب پوشی، رحم ، عفو و گذشت ، فرو بردن خشم، سخاوت، عدل و انصاف، تواضع و فروتنی ...