تبیان، دستیار زندگی
چندی پیش در مصاحبه ای كه از یكی از هنرمندان بنام كشور تهیه شده بود خواندم كه وی تمام عشق خود را در محدوده ابزار هنری خود خلاصه كرده بود. وی اینچنین گفته بود: «معنویات من روی صحنه نهفته است، مقدس‌ترین جایی كه سراغ دارم صحنه است، بزرگ‌ترین معشوق من صحنه است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عشق هنرمند عشق نیست!


عشق حقیقی عشق و محبتی است كه تنها به خداوند باری تعالی معطوف گردد و عشق های زمینی تا زمانی كه به عشق به خدا منجر نگردد، ناقص و ناپایدار خواهد بود و در بسیاری از موارد آغازگر تباه و نابودی عاشق خواهد بود.

هنرمند

چندی پیش در مصاحبه ای كه از یكی از هنرمندان بنام كشور تهیه شده بود خواندم كه وی تمام عشق خود را در محدوده ابزار هنری خود خلاصه كرده بود. وی اینچنین گفته بود: «معنویات من روی صحنه نهفته است، مقدس‌ترین جایی كه سراغ دارم صحنه است، بزرگ‌ترین معشوق من صحنه است». به احترام هنرمند مورد نظر، نام او را در صندوق امانات خود محفوظ می داریم و فرض می گیرم كه اگر هنرمندی چنین اعتقادی داشته باشد و عشق خود را صحنه بازی و نمایش بداند، آیا به خطا رفته است یا نه؟ و آیا برای صحنه نمایش می توان چنان منزلتی را تصور كرد كه شایستگی عشق ورزی را دارا شود؟

به چه چیزی باید عشق ورزید؟

صحنه بازی محلی است با مختصات فیزیكی خاص، كه در اغلب موارد از موادی همانند چوب، آهن، پارچه، لباس، پرده، دكور و هر آنچه كه برای نقش آفرینی بازیگران مورد نیاز است ساخته می شود. تمامی لوازم صحنه بیجانند و هیچیك از آنها از روح به معنای رایج آن برخوردار نیستند و این هنرمند است كه با بازی  -با تعبیری مسامحه گرانه- به صحنه روح می دهد.

برخی روانشناسان عشق را به انواع مختلفی كه بیشتر شامل عشق های فیمابین مرد و زن است تقسیم كرده اند كه ذكر آن در این مجال جای ندارد اما برای روشن شدن عشقی كه هنرمند مزبور مورد نظر خود قرار داده است، لازم است تقسیم بندی معقولی را مبنای بحث خود قرار دهیم. برای دست یابی به غرض خود و حل مسئله، به تعریف و تقسیم عشق از دیدگاه عرفا می پردازیم.

عرفا عشق را به عشق حقیقی و مجازی تقسیم كرده اند. در تعریف عشق حقیقی گفته شده است كه علاقه و محبت به پروردگار عالم و خداوند یكتا كه تمام هستی از آن اوست، حقیقت عشق است و عشق حقیقی را شكل می دهد و در مقابل، محبت به غیر او عشقی مجازی است و این عشق ناتمام و ناقص خواهد بود. عشق واقعی آن عشقی است كه محبت عاشق به معشوق مایه آرامش قلب و سكون روان باشد. همانطور كه قرآن كریم در آیه 28 از سوره مباركه رعد به این مسئله اشاره می كند كه ««الا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلوبُ» یعنی تنها با یاد خدا دلها آرام می‏گیرد، یعنی رسیدن به هیچ مطلوبی به انسان آرامش حقیقی نمی‏دهد»(مجموعه آثار،ج3،ص522).

عشق حقیقی و معقول عشقی است كه به خالق یكتا ابراز شود و آن همان محبت قلبی و كمال و تمام به اوست و هر آن عشقی كه به وجود مقدس او ره نیابد، قابل ستایش نخواهد بود و در شأن انسان نیست

و حاصل عشق های مجازی آرامشی است گذرا و غیرحقیقی هر چند به واسطه عوامل بیرونی تصور شود كه از عمق و داغی برخوردار است اما عشق مجازی «یك آرامش موقّت می‏دهد تا وقتی كه خیال می‏كند به مطلوب حقیقی رسیده است، ولی یك مدّتی كه فطرتش او را از نزدیك بو كرد و او را شناخت و درست درك كرد، یك نوع عدم سنخیّت [میان خود و او] درك می‏كند و حالت بیزاری در او پیدا می‏شود. تنها حقیقتی كه اگر به او برسد دیگر محال است نسبت به او بیزاری پیدا كند خداوند متعال است، و این، زمانی است كه قلب انسان به «حقیقت»، به «او»، به «توحید» رسیده باشد.»(همان،ص522).

بنابر این هیچ معشوقی شایسته عشق ورزی نیست مگر عشق و محبتی كه خداوند باری تعالی  محبوب واقعی آن باشد. خالی از لطف نیست كه به نكته ای ظریف اشاره شود و آن این كه در موردی كه عشق مجازی به عشق مجازی منتهی گردد، آن عشق نیز عشقی حقیقی تلقی خواهد شد «و آن هنگامی است كه با تقوا و عفاف توأم گردد. یعنی در زمینه فراق و دست نارسی از یك طرف و پاكی و عفاف از طرف دیگر، سوز و گدازها و فشار و سختی‏هایی كه بر روح وارد می‏شود آثار نیك و سودمندی به بار می‏آورد. عرفا در همین زمینه است كه می‏گویند عشق مجازی تبدیل به عشق حقیقی یعنی عشق به ذات احدیت می‏گردد و در همین زمینه است كه روایت می‏كنند: مَنْ عَشِقَ وَ كَتَمَ وَ عَفَّ وَ ماتَ ماتَ شَهیداً.. آن كه عاشق گردد و كتمان كند و عفاف بورزد و در همان حال بمیرد، شهید مرده است. اما این نكته را نباید فراموش كرد كه این نوع عشق با همه فوایدی كه در شرایط خاص احیاناً به وجود می‏آورد، قابل توصیه نیست؛ وادیی است بس خطرناك‏.»(همان،ج16،ص253)

از آنچه یادآور شد مشخص گردید كه عشق حقیقی و معقول عشقی است كه به خالق یكتا ابراز شود و آن همان محبت قلبی و كمال و تمام به اوست و هر آن عشقی كه به وجود مقدس او ره نیابد، قابل ستایش نخواهد بود و در شأن انسان نیست.

هیچ معشوقی شایسته عشق ورزی نیست مگر عشق و محبتی كه خداوند باری تعالی محبوب واقعی آن باشد. خالی از لطف نیست كه به نكته ای ظریف اشاره شود و آن این كه در موردی كه عشق مجازی به عشق مجازی منتهی گردد، آن عشق نیز عشقی حقیقی تلقی خواهد شد «و آن هنگامی است كه با تقوا و عفاف توأم گردد

صحنه نمایش مقدس ترین مكان نیست

از این رهگذر، نتیجه ای بدست می دهد كه عبارت منقول از یكی از هنرمندان را نمی توان به سادگی و بدون هیچ شك و شبهه ای پذیرفت مگر آنكه انتخاب صحنه به عنوان معشوق را مسامحه و لغزش در گفتار او بپذیریم. اما به یقین تعبیر «مقدس‌ترین جایی كه سراغ دارم صحنه است» تعبیری غلط است و با هیچ توجیهی نمی توان آن را به تاویل برد. گاهی از اوقات به دلیل حضور مردان و زنان بزرگ تاثیرگذار و كه دارای احوالات معنوی هستند و یا به دلیل اتفاقات خاص مذهبی و ارزشمند، برخی اماكن از احترامی مجازی برخوردار می شوند كه از آن مكان با كلمه مقدس یاد می كنیم، لیكن بكار بردن كلمه «مقدس ترین» تنها برای خانه خدا یعنی كعبه مكرمه زیبنده است و بنابر آیات قرآن كریم این مكان دارای تقدس ذاتی نسبت به همه مكان ها است. كعبه مكانی است كه همه مسلمانان جهان جهت ادای فریضه نماز به سوی آن می ایستند و همین وحدت جهت، نشانگر اهمیت این مكان و یكتایی آن برای پرستش واحد یكتا می باشد.

امید است افراد شاخص جامعه كه به نوعی اعمال و گفتار ایشان برای افراد جامعه تاثیر گذار است، در كاربرد الفاظ و اصطلاحات دقت بیشتری به خرج دهند و در بیان اعتقادات خود وسواس بیشتری داشته باشند.

مهدی سیف جمالی                   

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان     


مطالب مرتبط:

كنترل غریزه ی عشق ورزى

کی گفته عاشقی حرام است؟

آثار و برکات دوستی با اهل بیت(علیهم السلام)

عشق مجازی را ،راحت خدایی کنیم !!

نجات از جنون عشق مجازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.