مخفی از دیده دشمن
ای فروزان گهر پاك بقیع
گل پرپر شده در خاك بقیع
با سلامت كنم آغاز كلام
ای تو را ختم رسل گفته سلام
ای فدای حق و قربانی دین
كرده یك عمر نگهبانی دین
تنت از درد و الم كاسته شد
تا كه دین قامتش آراسته شد
از عدو ظلم و شرارت دیده
چون پدر رنج اسارت دیده
خار در پای و رسن در بازو
رفتهای با اسرا در هر سو
كرده خون خاطرت ای شمع ولا
محنت واقعهی كرب و بلا
كربلا دیدهای و كوفه و شام
ای شهید از اثر ظلم هشام
آتش و غم پر و بالت را سوت
زهر كین شعله به جانت افروخت
اثر زهر به زین آلوده
كرد اعضای تو را فرسوده
خود تو مظلومی و قبر تو خراب
دیدهی دهر از این غصّه پر آب
شیعه را دل ز عزایت شده داغ
كه بود قبر تو بیشمع و چراغ
ظلم این است كه دور از ادراك
كرده یكسان حرمت را با خاك
نزد آن طایفهی زشت مرام
بوسه بر قبر شما هست حرام
با چنین ظلم و ستم از اعدا
بهتر این است كه قبر زهرا
مخفی از دیدهی دشمن گردید
تا زهر حادثه ایمن گردید
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
مؤید