با صحیفه سجادیه، «زبور آل محمد» آشنا شویم
علی بن حسین بن علی علیهم السلام چهارمین امام شیعیان، در سال 38 هجری قمری، روز سوم شعبان دیده به جهان گشود. نام مادرش شهربانو، «شهر بانویه» «شاه زنان» و...، و مشهورترین القاب آن حضرت «زین العابدین» و «سجاد» میباشد.
دوران كودكی را در مدینه سپری كرد، و مدت دو سال از امامت جدش، امیرمؤمنان علیه السلام و ده سال از امامت عمویش، امام حسن مجتبی علیه السلام و ده سال از امامت پدر بزرگوارش، امام حسین علیه السلام را درك نمود. (1)
در محرم سال 61 هجری قمری در جریان قیام امام حسین علیه السلام، در سرزمین كربلا حضور داشت و پس از آن فاجعه دردناك به امامت رسید و با توجه به وضعیت زمان و اختناق حاكم در آن دوران، اقدام به یك سلسله برنامههای ارشادی و فرهنگی و مبارزات غیرمستقیم نمود، بدون آنكه حساسیتحكومتها را برانگیزد و فعالیتهایی انجام داد كه مهمترین آنها عبارتند از:
1. زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا و رساندن پیام آن به مردم آن زمان
2. پند و ارشاد امت
3. تبیین معارف از طریق دعا و مناجات
كتابهای منسوب به امام سجاد علیه السلام
دوران امام سجاد علیه السلام، با توجه به برنامههای پیش گفته حضرت، طلیعه درخشش فرهنگ تشیع شمرده میشود و حدیث و دعا رونقی دیگر مییابد.
در این دوره، آثار مكتوب بر جای مانده از امام سجاد علیه السلام بسیار است.
در شمارش نوشتههای بهجا مانده از این امام همام به كتبی بر میخوریم كه برخی از آنها از این قرار است:
1. صحیفه سجادیه; (كه مقاله حاضر، در ادامه به معرفی این اثر میپردازد).
2. مناسك الحج: یكی دیگر از كتب آن حضرت است كه فرزندان آن حضرت این كتاب را نقل كردهاند و در بغداد نیز به چاپ رسیده است. (2)
3. رساله حقوق: از دیگر آثار گرانسنگ آن حضرت كه جامع آداب سلوك فردی و اجتماعی است و محور شرح و بسط زیادی قرار گرفته است، رساله حقوق آن حضرت است. (3)
4. الجامع فی الفقه: عنوان یكی دیگر از آثار آن حضرت است كه ابوحمزه ثمالی نقل كرده است. (4)
5. صحیفة الزهد: كتاب دیگری است كه توسط ابوحمزه ثمالی نقل شده است. (5)
6. كتاب دیگری كه توسط داود بن عیسی از آن حضرت نقل شده، كتاب حدیثی است كه امام سجاد علیه السلام آن را گردآوری نموده است. (6)
7. كتاب علی بن الحسین علیه السلام: عنوان كتاب دیگری است كه در ضمن مصادر از آن یاد شده است. (7)
آنچه در پیش رو دارید، قدمی است در معرفی صحیفه سجادیه، بدان امید كه جامعه ما، مخصوصا جوانان عزیز با این كتاب آشنایی بیشتری پیدا كنند و از دریای معرفت آن، گوهرها به دست آورند، و دنیا و آخرت خویش را با انس گرفتن با آن برای همیشه آباد كنند.
صحیفه سجادیه را بشناسیم
مدت سیزده قرن است كه كتاب صحیفه سجادیه مونس بزرگان زهاد و صالحان و مرجع و ملجا مشاهیر علما و مصنفان بوده و هست. برای آشنایی با این گنج معنوی بحث را در چند بخش پی میگیریم.
الف) سند صحیفه
از نظر سندی، صحیفه سجادیه در حد تواتر بلكه فوق آن است، شیخ آقا بزرگ تهرانی در این باره میگوید: «الصحیفة الاولی المنتهی سندها الی الامام زین العابدین... و هی من المتواترات عند الاصحاب لاختصاصها بالاجازة والروایة فی كل طبقة وعصر... ; (8)
صحیفه اولی كه سند آن به امام زین العابدین علیه السلام میرسد... از متواترات [و قطعیات] نزد اصحاب است; چرا كه از ویژگی آن، این است [كه تمام اصحاب از اساتید خود] اجازه نقل آن را در تمام طبقات [رجالی] و در تمام عصرها گرفتهاند.» كار شهرت سند صحیفه به جایی رسیده كه مرحوم محمد تقی مجلسی ادعا نموده است كه او در نقل و روایت صحیفه یك میلیون سند دارد. (9) و همین طور شیخ محمد بن نعمان مفید (م413) در ارشاد و علی بن محمد خزاز قمی، شاگرد صدوق بن بابویه (م381) و احمد بن عیاشی (م401) و ابوالفضل شیبانی، و.... آن را نقل نمودهاند، و از علمای اهل سنت نیز، ابن جوزی در خصائص الائمه، و حافط سلیمان بن ابراهیم القندوزی (م 1294) در ینابیع المودة از صحیفه اسم برده، بخشهایی از دعای آن را نقل نمودهاند. (10)
ابوالفضل شیبانی سندش به این صورت است: حدیث كرد ما را عامربن عیسی بن عامر سیرافی در مكه در سال 381، و گفت: حدیث كرد مرا ابو محمد حسن بن محمد بن یحیی بن حسن بن جعفر بن عبیدالله بن حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام، گفت: حدیث كرد مرا پدرم و او از عمیر بن متوكل، او از پدرش متوكل بن هارون و او از یحیی بن زید، پس از شهادت پدرش در حالی كه به سوی خراسان در حركتبود و مردی را به پایه و عقل او ندیدم.... كه او صحیفه كاملهای را كه دعاهای علی بن الحسین علیه السلام در آن بود، به من نشان داد. (11)
گذشته از كتب تاریخی و رجالی، هیچ كتاب دعای معتبری از دعاهای صحیفه سجادیه خالی نیست، مانند:
1. «مصباح المتهجد» شیخ طوسی (385 - 460).
2. «سلوك الحزین» قطب الدین بن سعید بن هبة الله راوندی (م573) كه كتابش مشهور به «دعوات الراوندی» میباشد.
3. «اختیار المصباح» از سید علی بن حسین بن باقی.
4. «اقبال و جمال الاسبوع و فتح الابواب» سید رضی الدین علی بن طاووس (م589).
5. «زوائد الفوائد» ابوالقاسم علی بن رضی الدین.
6. «البلد الامین» ابراهیم بن علی كفعمی (م. 868) و....
از همه آنها گذشته، علامه مجلسی اول، به نقل آیت الله مرعشی نجفی، در بسیاری از اجازات خود اشاره كرده كه او صحیفه را شفاها و بلاواسطه از حضرت حجة بن الحسن صاحب الزمان علیه السلام نقل میكند. مجلسی میگوید:
«در بین خواب و بیداری دیدم كه گویا در مسجد جامع عتیق اصفهان ایستادهام و حضرت مهدی علیه السلام نیز ایستاده بود. من چند مسئله را كه برایم مشكل شده بود، از محضر آن حضرت پرسیدم، پس جواب آن را برایم بیان فرمود. آنگاه از كتابی كه به آن عمل كنم سؤال كردم و آن حضرت مرا به مولانا محمد التاج حواله داد و من [نزد او رفتم] و از او كتابی گرفتم، به نظرم آمد كه آن كتاب دعا بود، پس آن را بوسیدم و بر چشم نهادم، ولی وقتی به خویش آمدم [و از خواب بیدار شدم] آن كتاب را در دستخود نیافتم، پس تا صبح گریه كردم، فردای آن روز به دنبال «محمد تاج» راه افتادم تا رسیدم به «دارالبطیخ»، مرد صالحی را كه آقا حسن نام و «تاجا» لقب داشت دیدم، به او سلام كردم، او مرا فرا خواند و به كتابخانه خود برد، اولین كتابی كه به دست من داد، همان كتابی بود كه در خواب دیده بودم، آنگاه شروع نمودم به گریه و گفتم همین كتاب مرا بس است. و از آنجا به نزد شیخ محمد مدرس رفتم و به مقابله آن نسخه با نسخهای كه جد پدر محمد مدرس از روی نسخه شهید نوشته بود، پرداختم. دیدم نسخهای كه حضرت صاحب الزمان به من مرحمت فرموده بود، درست مطابق نسخه صحیفه شهید میباشد. (12)
ب) نامهای صحیفه سجادیه
معروف است كه «صحیفه سجادیه» پس از قرآن و نهج البلاغه بزرگترین گنجینه گرانبهای حقایق و معارف الهی به شمار میرود و به نقل شیخ آقا بزرگ تهرانی به آن «اخت القرآن»: خواهر قرآن، «انجیل اهل بیت»، «زبور آل محمد» و «صحیفه كامله» نیز گفته میشود، (13) و قندوزی نیز چنین تعبیر نموده است:
«فی ایراد بعض الادعیة والمناجاة التی تكون فی الصحیفة الكاملة للامام الهمام زین العابدین... وهی زبور اهل البیت الطیبین علیهم السلام; (14) در بیان بعضی دعاها و مناجاتهایی كه در صحیفه كامله امام زین العابدین علیه السلام آمده است... و آن زبور اهل بیت پاك است.»
و علت اینكه آن را «صحیفه كامله» نامیدهاند، این است كه در نزد طایفه «زیدیه» از صحیفه نسخهای هست كه كامل نیست، بلكه در حدود نصف صحیفه موجود میباشد. به این جهت، به صحیفه موجود [در دستشیعیان دوازده امامی] صحیفه كامله گفته شده است. (15)
ج) شرحهای صحیفه
مرحوم علامه «شیخ آقا بزرگ تهرانی» در كتاب الذریعه در حدود پنجاه شرح - غیر از ترجمهها - بر صحیفه سجادیه نام برده است. (16)
علاوه بر این شرحها، گروهی از دانشمندان گذشته و معاصر، ترجمههای متعددی (17) بر صحیفه نگاشتهاند، كه در این بخش به عنوان نمونه به برخی شرحها اشاره میكنیم:
1. «الازهار اللطیفة فی شرح مفردات الصحیفة»، تالیف سید علامه محمد رضا اعرجی حسینی.
2. شرح میرزا محمد مشهدی جمال الدین طوسی صاحب دقائق التنزیل.
3. شرح محمد علی بن محمد نصیر چهاردهی رشتی (م 1334)، صاحب كتاب «شرح الوقت و القبلة».
4. شرح سید افصح الدین محمد شیرازی.
5. شرح مولا تاج الدین مشهور به (تاجا).
6. شرح مفتی، میر محمد عباس جزائری (م 1306).
7. شرح مولی حبیب الله كاشانی.
8. شرح ابن مفتاح ابوالحسن عبدالله بن ابی القاسم بن مفتاح الزیدی الیمنی.
9. شرح مولی خلیل قزوینی.
10. شرح آقا هادی ابن مولا صالح مازندرانی.
11. شرح مولا محمد طاهر بن حسین شیرازی.
12. شرح سید محسن بن قاسم بن اسحاق صنعانی یمنی زیدی از علمای قرن 13.
13. شرح سید محسن بن احمد شامی حسنی یمنی زیدی (متوفای 1251).
14. شرح سید جمال الدین كوكبانی یمنی الاصل ساكن هند (م 1339). (18)
د) مستدركات صحیفه
عدهای از علما و دانشمندان مستدركاتی بر صحیفه نوشتهاند.
مقصود از این مستدركات، دعاهای منسوب به حضرت سجاد علیه السلام است كه در صحیفه كامله نیامده است. در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
1. «صحیفه ثانیه»، تالیف شیخ محمد بن حسن الحر العاملی، صاحب وسائل الشیعه.
2. «صحیفه ثالثه»، گردآوری شده توسط مورخ و رجالی معروف، میرزا عبدالله افندی، صاحب كتاب ریاض العلمأ.
3. «صحیفه رابعه»، تالیف محدث میرزا حسین نوری طبرسی.
4. «صحیفه خامسه»، علامه محسن امین حسینی عاملی.
5. «صحیفه سادسه»، تالیف شیخ محمد باقر بن محمد حسن بیرجندی قائینی.
6. «صحیفه سابعه» كه توسط شیخ هادی بن عباس آل كاشف الغطأ نجفی، صاحب كتاب مستدرك نوشته شده است.
7. «صحیفه ثامنه»، تالیف حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی حائری.
8. «ملحقات صحیفه»، مؤلف آن شیخ محمد، معروف به تقی زیابادی قزوینی میباشد كه از شاگردان برجسته مرحوم شیخ بهایی بوده و ملحقات را در سال 1023 به پایان رسانده است. (19)
ه). جایگاه صحیفه نزد علما
دعاهای صحیفه علاوه بر حسن بلاغت و كمال فصاحت از علوم الهی و معارف یقینی برخوردار است كه عقلها در مقابل آن رام است و فحول علما در مقابل آن سر تسلیم و خضوع فرود آوردهاند.
این حقیقتبرای صاحبدلان حقیقتبین بانگاهی به صحیفه آشكار میگردد; زیرا عبارات صحیفه خود بیانگر آن است كه فوق كلام مخلوق و پایینتر از كلام خالق است; لذا هم از دسترس اوهام جاعلان برتر و بالاتر است و هم علما و بزرگان سختبدان توجه و از آن ستایش كردهاند كه به نمونههایی اشاره میشود:
1. ابن شهر آشوب (م588) در كتاب مناقب خود میگوید: «وقتی در بصره نزد یكی از بلغأ از فصاحت صحیفه كامله سخن به میان آمد، او گفت: من هم میتوانم مانند آن را بر شما املأ و بیان كنم. آنگاه قلم برداشت و سر به زیر افكند [و هیچ جملهای نتوانستبه زبان آورد] و در همان حال سرافكندگی از دنیا رفت. (20) »
2. در سال 1353 ه. ق مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمه الله نسخهای از صحیفه سجادیه را برای طنطاوی، دانشمند اهل سنت و مؤلف تفسیر طنطاوی (مفتی اسكندریه) به «قاهره» فرستاد. وی پس از دریافت و تشكر از چنان هدیهای گرانبها و ستایش فراوان در پاسخ نوشت: «این از بدبختی ماست كه تاكنون بر این اثر گرانبهای جاوید كه از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم، من هر چه در آن مینگرم آن را از گفتار مخلوق برتر و از خالق پایینتر مییابم. (21) »
تعجب از این مفسر معاصر است كه لااقل به منابع اهل سنتبه دقت توجه نكرده; چرا كه امثال قندوزی قسمتهایی از صحیفه سجادیه را در كتابهای خود نقل نمودهاند. (22)
3. از میرزا هادی مشهدی ذاكر نقل شده كه ابن جوزی در «خصائص الائمه» چنین گفته است: «اگر امیرالمؤمنین علی علیه السلام نبود، توحید مسلمانان و عقاید ایشان كامل نمیشد; زیرا آنچه پیغمبر اكرم بیان فرمود، اصول عقاید و فروع مهم دین بود، ولی دقائق عقائد را [همچون صفات ذات و فعل، و عینیت صفات با ذات را] مسلمانان مدیون و ریزه خوار خوان نعمت امیرالمؤمنین علیه السلام و شاگردان او میباشند...»، آنگاه درباره امام سجاد علیه السلام میگوید: «علی بن الحسین زین العابدین در املأ و انشأ و كیفیتسخن گفتن و خطاب و عرض حاجتبه پیشگاه الهی بر مسلمین حق تعلیم دارد; زیرا اگر آن حضرت نبود، مسلمانان آیین سخن گفتن و عرض حوائجخود را به خدای متعال نمیدانستند; لذا آن امام به مردم آموخت كه هنگام استغفار چگونه با خدا سخن بگویند و در موقع درخواستباران رحمتبا چه زبانی از خداوند نزول باران بخواهند، و زمان ترس از دشمن چگونه به خدا پناه برده، دفع شر دشمنان را بخواهند... (23) »
و) مروری بر دعاهای صحیفه
صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز با خدا وبیان حاجت در پیشگاه وی نیست، بلكه دریایی بیكران از علوم و معارف اسلامی است كه طی آن مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و پارهای از قوانین طبیعی و احكام شرعی در قالب دعا مطرح و بیان شده است.
در بخش ارتباط با خداوند طبق مقتضای زمانهای مختلف و احوال گوناگون دعاهایی بیان شده است، برخی دعاهای آن سالی یكبار، همچون دعای عرفه و وداع ماه رمضان، و برخی هر ماه یكبار، مانند دعای دیدن هلال، و برخی در هفته و برخی برای هر شبانه روز قرار داده شده است.
صحیفه سجادیه مشتمل بر 54 دعا است كه فهرست عناوین آن بدین شرح است:
1. ستایش خداوند كه با كلمه «حمد» شروع و با كلمه «حمید» پایان مییابد.
2. درود بر محمد و خاندان او.
3. درود و صلوات بر فرشتگان نگه دارنده عرش و سایر فرشتگان مقرب، همچون اسرافیل، میكائیل، جبرئیل، روح، ملك الموت، منكر، نكیر و....
4. درود و صلوات و درخواست رحمتبرای پیروان و ایمان آورندگان به پیامبران.
5. دعای حضرت برای خود و دوستانش.
6. دعا هنگام صبح و شام.
7. دعا هنگامی كه پیشامدها و حوادث مهمی پیش آید و نیز به هنگام غم و اندوه.
8. پناه بردن به خداوند از ناپسندیها، بدی اخلاق و كردارهای زشت و نكوهیده.
9. در اشتیاق به درخواست آمرزش از خداوند.
10. پناه بردن به درگاه خداوند.
11. درخواست عاقبتبه خیری.
12. اقرار به گناه و درخواست توبه و بازگشت.
13. درخواستحوائج از خداوند.
14. هنگامی كه انسان ستمی میبیند و یا از ستمكاران كار ناخوشایندی میبیند.
15. هنگام بیماری، اندوه و گرفتاری.
16. درخواست عفو از گناهان و عیبها.
17. درخواست دفع شر شیطان و پناه بردن به خداوند از دشمنی و مكر او.
18. دعا پس از رفع خطر و برآورده شدن سریع حاجت.
19. درخواستباران هنگام خشكسالی.
20. درخواست مكارم اخلاق و كردارهای پسندیده از خداوند.
21. دعا هنگام حزن و اندوه.
22. دعا هنگام رنج و سختی و دشوار شدن كارها.
23. دعا هنگام درخواست تندرستی و سپاس بر آن.
24. دعا برای پدر و مادر.
25. دعا درباره فرزندان.
26. همسایگان و دوستان.
27. دعا برای رزمندگان و مرزداران كشور اسلامی.
28. هنگام پناه بردن به خدا.
29. دعا هنگام تنگدستی.
30. كمك خواستن بر پرداخت قرض.
31. توبه و بازگشتبه خدا.
32. دعا بعد از نماز شب.
33. درخواستخیر و نیكی.
34. دعا هنگام گرفتاری به بلا و یا هنگامی كه مبتلا به گناهی را میبیند.
35. خشنودی از خداوند هنگام دیدن دنیا داران.
36. دعا هنگامی كه انسان به ابرها مینگرد و رعد و برق آسمان را مشاهده میكند.
37. اعتراف به ناتوانی از ادای شكر الهی.
38. دعای عذر خواهی از كوتاهی در ادای حقوق بندگان.
39. درخواست عفو و رحمت الهی.
40. دعا هنگام مرگ دیگران و یاد مرگ.
41. درخواست پرده پوشی و نگه داری از گناه.
42. هنگام ختم قرآن.
43. هنگام دیدن هلال ماه.
44. دعای اول رمضان.
45. دعای وداع ماه رمضان.
46. دعای روز عید فطر و جمعه.
47. دعای روز عرفه (نهم ذی حجه).
48. دعای روز جمعه و روز عید قربان.
49. دعا برای دفع مكر و شر شیطان.
50. ترس عاقلان از خدا.
51. تضرع و زاری در پیشگاه الهی.
52. اصرار به درخواست از خدای متعال.
53. در مقام كوچكی در پیشگاه الهی.
54. دعا برای دور شدن اندوهها.
ح) نمیاز یم صحیفه
اشاره شد كه صحیفه تنها شامل راز و نیاز... نیست، بلكه ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و عقیدتی نیز دارد. حضرت در ضمن دعاها، مباحثسیاسی بویژه مسئله «امامت» و رهبری جامعه اسلامی را مطرح كرده كه به نمونههایی از آن اشاره میشود:
1. امام سجاد علیه السلام در دعای بیستم (دعای مكارم الاخلاق) چنین میگوید:
«خدایا! بر محمد و آل او درود بفرست و مرا بر آنكه بر من ستم روا دارد، دستی (نیرویی) و بر آنكه با من ستیزه جوید، زبانی [و برهانی] و بر كسی كه با من دشمنی و عناد ورزد، پیروزی عطا كن، و در برابر آن كس كه نسبتبه من، به حیله گری و بد اندیشی بپردازد راه و تدبیر و در برابر كسی كه بر من آزار رساند، نیرو عنایت كن و در برابر عیب جویانی كه بر من عیب جویی و ناسزا گویی میكنند، توان تكذیب [و رد سخنان آنها] و در برابر خطر تهدید دشمنان، به من امنیت عطا فرما...» (24)
در واقع، این بخش از دعا شكوائیهای است از حضرت در برابر زورگوییهای حكومت و كارگزاران عبدالملك; نظیر «هشام بن اسماعیل مخزومی» حاكم مدینه، و از این جهتبار سیاسی دارد.
2. در دعای چهل و هشتم كه مربوط به عید قربان و روز جمعه است، چنین میخوانیم:
«خدایا! این مقام [خلافت و رهبری امت كه اقامه نماز جمعه و عید و ایراد خطبه از شئون آن است] مخصوص جانشینان و برگزیدگان تو، و این پایگاهها، از آن امنای تو است، كه آنان را در رتبه بالایی قرار دادهای، ولی ستمگران [همچون خلفای اموی] آن را به زور، غصب و تصاحب كردهاند... تا آنجا كه برگزیدگان و خلفای تو مغلوب و مقهور [و مجبور به سكوت] گشتهاند، در حالی كه میبینند احكام تو تغییر یافته، كتاب تو از صحنه عمل دور افتاده، فرائض و واجبات دستخوش تحریف گشته، و سنت (و راه و رسم) پیامبرت متروك گشته است. خدایا! دشمنان بندگان برگزیدهات از اولین و آخرین و همچنین اتباع و پیروانشان و همه كسانی را كه به كارهای آنان راضی هستند، لعنت كن و از رحمتخود دور ساز....» (25)
در این دعا امام سجاد علیه السلام با صراحت از مسئله امامت و رهبری امت كه اختصاص به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دارد و غصب شدن آن توسط ستمگران یاد میكند و بدین ترتیب، مشروعیتحكومتبنی امیه و حتی خلفای اول را نفی میكند.
3. در دعای عرفه (دعای چهل و هفتم) چنین میگوید: «پروردگارا! درود فرستبه پاكترین افراد خاندان پیامبر كه آنان را برای رهبری امت و اجرای اوامر خود برگزیدهای و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجتهای خویش بر بندگانت قرار دادهای، و به خواستخود، آنان را از هر گونه پلیدی یكباره پاك كردهای و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشتخویش قرار دادهای... خدایا! تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامی تایید فرمودهای كه او را برای بندگانت رهبر و پرچمدار، و در جهان گیتی مشعل هدایت قرار دادهای، پس از آنكه او را با ارتباط غیبی، با خود مرتبط ساختهای و او را وسیله خشنودی خود قرار دادهای و پیروی از او را واجب كردهای، و از نافرمانی او بیم دادهای، و به اطاعت از اوامر و پذیرش نهی او دستور دادهای، و مقرر داشتهای كه هیچ كس از او سبقت نگیرد، و هیچ كس از پیروی او واپس نماند [و سرپیچی ننماید]... (26).»
حضرت در این دعا با بیان نقش و موقعیت ویژه رهبران الهی و امامان از خاندان نبوت و امتیازهای آنان با دقت تمام شروعیتحكومت زمامداران وقت را نشانه رفته و نشان داده است كه مشروعیتحكومتبا انتخاب الهی به دست میآید، نه از طریق زور و قدرت و نه حتی از راه جمع آوری آرای مردم.
حسن ختام كلام را گوشههایی از دعای آن حضرت برای مرزداران و هشدارهایی كه بیان میفرماید، قرار میدهیم:
4. در دعای بیست و هفتم چنین آمده: «خدایا! بر محمد و آلش درود [و رحمت] فرست و مرزهای مسلمانان را به عزت خویش نفوذ ناپذیر گردان و مرزداران را با قدرت خویش تقویت فرما و عطایای آنها را از [خزانه] توانگری خود سرشار ساز.
بارالها! بر محمد و آل محمد درود فرست و عده [مرزداران] را افزون نموده، اسلحه آنها را بران، حوزههای آنان را حراست نمای و نقاط حساس جبهههای آنان را محكم كن و در بین آنها الفت [و همكاری] قرار ده و كارشان رابه خوبی روبه راه كن... و مشكلاتشان را با نصرت خویش حل نموده، با پایداری و صبر تقویتشان كن، و چاره جوییهای دقیق [به ایشان برای مقابله با دشمن] بیاموز... و هنگام برخورد با دشمن فكر دنیای فریبنده را از یادشان ببر و اندیشه ثروت اندوزی و جمع مال را از دلهای آنها بزدای... و با عشق به آخرت و بهشت دمسازشان كن.... (27) »
سید جواد حسینی
1) محمد بن یعقوب كلینی، اصول كافی، (تهران، مكتبة الصدوق)، 1381 ه. ق، ج1، ص467، و شیخ مفید، الارشاد، (قم، مكتبة بصیرتی)، ص256.
2) سید محمد رضا حسینی جلالی، تدوین السنه الشریفه، (مكتب الاعلام الاسلامی، قم، 1418ق، ص151).
3) علی بن شعبه، تحف العقول، (بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1394ق)، ص255.
4) ابوالعباس نجاشی، رجال النجاشی، (قم، مكتبة الداوری)، ص116.
5) الكافی، (دارالكتب الاسلامیه، 1366)، ج8، ص17.
6) رجال النجاشی، همان، ص157.
7) همان، ص 115 - 116.
8) آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، (تهران، المكتبة الاسلامیه)، ج15، ص18 - 19.
9) صحیفه سجادیه، ترجمه سید صدرالدین بلاغی، با مقدمهای از آیت الله مرعشی نجفی، (تهران، دارالكتب الاسلامیه)، ص9 مقدمه.
10) ر. ك: سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع المودة، (نجف، مكتبة الحیدریة، 1384 ه. 1965 م) ج1 - 2، ص599.
11) مقدمه آیت الله مرعشی بر صحیفه سجادیه، (همان)، ص8 - 9، مقدمه.
12) همان، ص27 - 29 مقدمه، با تلخیص و تغییر.
13) الذریعه، همان، ج15، ص18 - 19.
14) ینابیع المودة (همان)، ص599.
15) مقدمه آیت الله مرعشی نجفی بر صحیفه، (همان)، ص46 مقدمه.
16) الذریعه، (همان)، ج3، ص 345 - 359.
17) مانند ترجمه الهی قمشهای، فیض الاسلام، ابوالحسن شعرانی، محمد آیتی، و ترجمه سید احمد فهری و حسین انصاریان و....
18) همان، ص345 - 359 و ر. ك: مقدمه آیت الله مرعشی نجفی، (همان)، ص33 - 35 مقدمه.
19) همان، ص41 - 43.
20) همان، ص13 مقدمه.
21) همان، ص37 مقدمه، و ر. ك: مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، (قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام)، ص270 - 271.
22) ینابیع المودة، (همان)، ص599 - 630.
23) مقدمه آیت الله مرعشی بر صحیفه، (همان)، ص43 - 45.
24) صحیفه سجادیه، (همان)، ص102 - 103.
25) همان، ص281 - 282.
26) همان، ص254 - 256.
27) همان، ص40 - 41، دعای 41.