خواب، خوراک و بهداشت امام هشتم
دوست و دشمن، دور و نزدیک، به جلالت شأن و عظمت شخصیت و کرامت و بزرگواری امام رضا(علیه السلام) واقف و معترفند ؛ ما نیز در اینجا به بررسی چند مورد از احوالات شخصی ایشان می پردازیم. به عنوان نمونه ایشان هرگز پاهایش را کنار افرادی که در حضورش بودند دراز نمی کرد و هرگز در حضور افراد تکیه نمی داد... و هرگز او را ندیدم که آب دهانش را بیرون بیندازد، و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند خنده کند؛ بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست، همه خدمتکاران و غلامان، حتّی دربان های اسطبل ها را کنار سفره می نشاند.»1
خواب و استراحت
خواب و استراحت اولیای الهی نیز، زمینهای برای نشاط جهت عبادت و تلاش بود، نه خواب غافلانه و تن پرورانه.آن حضرت شبها کم میخوابید، بسیار بیداری میکشید و چه بسیار شبها که تا صبح بیدار بود. شبها در رختخواب خویش، زیاد تلاوت قرآن میکرد، چون به آیهای میرسید که در آن یادی از بهشت و دوزخ بود، از خداوند بهشت میطلبید و از دوزخ به او پناه میبرد.2
رجاء بن ضحاک نقل میکند که در ثلث آخر شب از بستر بر میخاست و به تسبیح و حمد الهی و تکبیر و تهلیل و استغفار میپرداخت.
میفرمود: ما اهل بیت پیامبر، هنگام خواب، ده خصلت و رفتار داریم: با وضو میخوابیم، دست راست را زیر سر و صورت میگذاریم، سی و سه بار سبحان الله، سی و سه بار الحمد الله، سی و چهار بار الله اکبر میگوییم، رو به قبله میخوابیم، فاتحه الکتاب، وآیة الکرسی میخوانیم، آیه (شهد الله انّه لا اله الاّ هو...) میخوانیم و نیز سوره توحید یا قدر.3
معمّر بن خلاد گوید: حضرت رضا علیه السلام با من کاری داشت. وقتی خدمتش رسیدم، فرمود: حالا برگرد، فردا بیا، آن هم پس از طلوع خورشید، چون من پس از نماز صبح، استراحت میکنم.4
این نشان میدهد که آن حضرت، علاوه بر تهجّد شبانه، بین الطلوعین را هم پس از نماز صبح به دعا و ذکر میپرداخته تا خورشید طلوع کند و پس از اندکی استراحت، برای کارهای عادی بر میخاسته است.
سیره خواب اندک شب و پرداختن به راز و نیاز و انس با معبود، در زندگی حضرت رسول و امیرمؤمنان علیها السلام هم بوده و از آنان به نسل طیب و طاهرشان رسیده است.
خوراک و پوشاک
نعمت شناسی و سپاس از یک سو، تواضع و خاکساری از سوی دیگر، حرمت نهادن به بندگان خدا از دیگر سو در سیره او نسبت به خوردن و نوشیدن و آداب سفره و غذا مشهور بود. هرگاه سر سفره غذا مینشست، همه غلامان و کارپردازان و دربانان را هم بر سر همان سفره مینشاند و با آنان غذا میخورد.5وقتی غذا برای حضرت میآوردند، یک سینی میطلبید و کنار سفره میگذاشت. آنگاه از بهترین طعامهای سفره در آن میگذاشت و دستور میداد که آن را به مساکین بدهند.6
یاسر، خادم او نقل میکند: وقتی ما مشغول غذا بودیم، حضرت ما را احضار نمیکرد و در پی کاری نمیفرستاد، تا آنکه از غذا فارغ شویم، یا اگر سراغشان میرفت و سر سفره غذا بودند، میفرمود: بلند نشوید تا غذایتان تمام شود.7
بدون شام، شب را سپری نمیکرد، هرچند خیلی مختصر باشد، میفرمود: این برای قوّت جسم مفید است.8
آن حضرت به خرما علاقه زیاد داشت و با اشتیاق میخورد و میفرمود: جدم رسول خدا و اجداد و نیاکانم همه خرما دوست بودند. شیعیان ما هم چون از سرشت ما آفریده شده اند، خرما دوست دارند.9
وقتی از آب زمزم مینوشید، میگفت: بسم الله والحمدلله والشکر لله.
حضرت رضا علیه السلام همواره لباس را از طرف راست میپوشید و آن را سبب عافیت و وفور نعمت میدانست.10
جامه حضرت، اغلب زبر و خشن بود، اما هنگامی که میخواست نزد مردم آید، خود را آراسته میکرد.11
نقش نگین آن حضرت عبارت بود از «ماشاءالله، ولا قوّه الاّ بالله»12
نظافت و بهداشت
به روایت معمر بن خلاّد، در دورانی که حضرت در خراسان بود، پس از نماز صبح در مصلای خویش مینشست و به ذکر میپرداخت تا خورشید طلوع کند. آنگاه پارچهای میآوردند که در آن چند مسواک بود، با یکایک آنها مسواک میکرد، آنگاه برای حضرتش کُندر میآوردند و میجوید، سپس قرآن تلاوت میفرمود.13نظم آن حضرت در این زمینه هم مشهور بود. مسواکدانی داشت که پنج مسواک در آن بود و بر هریک نام یکی از نمازهای پنجگانه نوشته شده بود و هنگام هر نماز با یکی از آنها مسواک میزد.14
وقتی در ثلث آخر شب برای نماز شب بر میخاست، پس از ذکر تسبیح و حمد و استغفار، مسواک میزد. و این به خاطر آن است که یکی از مستحبات قبل از وضو، مسواک هنگام سحر است.15
آن حضرت شیعیان را به آداب و سننی در روز جمعه فرا میخواند، از جمله شستشوی سر و صورت با خطمی، ناخن گرفتن، کوتاه کردن شارب، عطر زدن.16
جواد محدثی
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
1.عیون اخبار الرضا علیه السلام ، ج2، ص184، روایت 7 و ر.ک: منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، سید حمید حسینی، قم، دارالحدیث، 1380، چاپ دوم، ص5، روایت 53.
2. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 181.
3. بحارالانوار، جعلیه السلام 3، ص 210.
4. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 67.
5. مناقب، ج 4، ص 361.
6. محاسن برقی، ص 392.
7. فروع کافی، ج 6، ص 2898؛ بحارالانوار، ج 49، ص 102.
8. مسند الرضا، ج 2، ص 322.
9. بحارالانوار، ج 49، ص 103.
10. مکارم الاخلاق، ص 116؛ مسند الرضا، ج 2، ص 35.
11. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 1علیه السلام 8.
12. مسند الرضا، ج 2،ص 363.
13. وسائل الشیعه، ج 1، ص 360.
14. بحارالانوار، ج علیه السلام 3، ص 137.
15. سنن النبی، ص 223.
16. مستدرک الوسائل، ج 1، ص 414.