فاطمه! ای که غم از داغ تو، سر می شکند
زیر بـار غـــم تــو، کـــوه کــمر می شکند
مـرغ حـقّ بـودی و رفـتی سوی بـاغ ملکوت
جبرئیـل است که از داغ تو، پر می شکند
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1389/02/07
مرغ حقّ
فاطمه! ای که غم از داغ تو، سر می شکند |
زیر بـار غـــم تــو، کـــوه کــمر می شکند |
مـرغ حـقّ بـودی و رفـتی سوی بـاغ ملکوت |
جبرئیـل است که از داغ تو، پر می شکند |
وادی قُـدس بـُـوَد یـثــــرب و «فَاخْلَعْ نَعلیک» |
به درستی که درین طور شَجَر می شکند |
از فـشار غــم و انــدوه بــــه گــلــزار رسـول |
نــونــهــالــی کـه بود تازه و تر می شکند |
از بــرم رفـتـــی و انـدیــشه نـکـردی که مرا |
بـعــد فـقـدان نـبـی، رکن دگر می شکند |
جــان بــه قــربــان تـو و سینـه سپر کردن تو |
صبر کــردی و نگفتی که سپر می شکند |
محمدجواد غفورزاده (شفق
شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان