تبیان، دستیار زندگی
علی گرچه در حال نماز، غرق در عبادت الهی بود و با حضور قلب و توجه كامل با خداوند مناجات می‏نمود، امّا قلب پاك او در برابر فریاد استمداد و استغاثه و آه و ناله مستمندان و بی‌چارگان جامعه حساس بود و قلب او در مقابل ندای محرومان و برای گره گشایی از كار آنان م
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مدال افتخار شیعیان

مدال

آیه ولایت

برو ای گدای مسكین در خانه علی زن     كه نگین پادشاهی دهد از كرم گدا را

روز 24 ذی الحجه یكی از زیباترین خاطرات را در فرهنگ شیعه به یاد می‏آورد؛ روزی كه امیرمؤمنان علی علیه‏السلام با ایثار انگشتر خویش در حال نماز به یك نیازمند، گوی سبقت را از مسلمانان حاضر در مسجد ربود و شایسته تجلیل و تقدیر حضرت حق قرار گرفت و به دریافت مدال آیه ولایت از سوی پیك وحی مفتخر گردید.

عبداللّه‏ بن عباس ماجرا را این گونه روایت كرده است:

روزی در كنار چاه زمزم نشسته بودم و برای مردم از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله حدیث نقل می‏كردم. در آن حال، ابوذر غفاری به نزد ما آمد و با صدای رسایی گفت: ای مردم! من از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله شنیدم كه فرمود: «عَلِی قائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قاتِلُ الْكَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخُذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ؛ علی، رهبر نیكوكاران است و كشنده كافران. هر كس او را یاری كند، یاری خواهد شد و هر كس به او اهانت كند، خوار خواهد گشت.»

آن گاه ابوذر سخنانش را چنین ادامه داد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مسجد نماز ظهر را خواندم. بعد از نماز، نیازمندی بلند شد و از مردم یاری خواست، كسی به او چیزی نداد. او دستانش را به سوی آسمان بلند كرد و عرضه داشت: خدایا! تو خود گواه باش در مسجد رسول اللّه‏ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از مسلمانان یاری خواستم، امّا كسی به من پاسخ مثبت نداد. در این موقع، علی علیه‏السلام در گوشه‏ای از مسجد در حالِ ركوعِ نماز بود كه با انگشت كوچكِ دست خود كه انگشتری در آن بود به سائل اشاره كرد و سائل نزدیك آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله كه در حال نماز شاهد این ماجرا بود، وقتی نمازش را تمام كرد، رو به سوی آسمان نمود و عرضه داشت: خداوندا! برادرم موسی از تو درخواست نمود كه: پروردگارا! به من سعه صدر عنایت كن و كارهایم را سهل و آسان نما و گره از زبانم بگشا و سخنانم را روان و راحت گردان! و همچنین موسی علیه‏السلام تقاضا كرد كه: خدایا! برادرم هارون را وزیر و یاور من قرار بده! و به وسیله برادرم مرا نیرومند گردان و او را در كارهایم شریك فرما!

علی علیه‏السلام‌ گرچه در حال نماز، غرق در عبادت الهی بود و با حضور قلب و توجه كامل با خداوند مناجات می‏نمود، امّا قلب پاك او در برابر فریاد استمداد و استغاثه و آه و ناله مستمندان و بی‌چارگان جامعه حساس بود و قلب او در مقابل ندای محرومان و برای گره گشایی از كار آنان می‏تپید

آن گاه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: خداوندا! من ، محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا! از تو درخواست می‏كنم كه سینه‏ام را گشاده گردانی و كارهایم را آسان كنی و از میان خانواده‏ام، علی را به عنوان وزیر و پشتیبان من قرار دهی!

ابوذر در ادامه گفت: هنوز دعای پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله تمام نشده بود كه حضرت جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! بخوان! پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پرسید: چه بخوانم؟ گفت بخوان: «اِنَّما وَلِیكُمُ اللّه‏ُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ ءامَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»؛(1) «همانا رهبر و سرپرست شما خداست و رسول او و كسانی كه ایمان آورده‏اند؛ آنان كه نماز اقامه می‏كنند و در حال ركوع زكات می‏پردازند.»(2)

این روایت را گذشته از منابع شیعه بسیاری از اهل تسنن نیز نقل كرده‏اند و آیه شریفه را درباره امیرمؤمنان علی علیه‏السلام می‏دانند. علامه فرزانه مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین در كتاب ارزشمند المراجعات می‏نویسد: صاحب كنزالعمال نزول این آیه در مورد خاتم بخشی علی علیه‏السلام را به اتفاق مفسران نسبت می‏دهد و بر این باور است كه در این زمینه كسی به غیر از علی علیه‏السلام مورد نزول این آیه نیست. علامه سید شرف الدین ادامه می‏دهد كه این اجماعِ تفسیری را به غیر از صاحب كنزالعمال، عده‏ای دیگر از دانشمندان اهل سنت نقل كرده‏اند كه از جمله آنها امام قوشجی در بحث امامت شرح تجرید است.

سید شرف الدین در توضیح سخن می‏گوید: اگر این حقیقت (نزول آیه ولایت در‌شان علی علیه‏السلام ) یك مسئله بدیهی و روشن نبود، ما به نقل تمام اقوال و آرأ در این زمینه اقدام می‏كردیم؛ امّا به لطف الهی در این سخن شك و تردیدی نیست و خوشبختانه تمام دانشمندان مسلمان به آن اعتراف دارند.(3)

برای تكمیل و روشن شدن بیشتر اذهان، ما فقط به نقل یك روایت از طریق اهل تسنن اكتفا می‏كنیم:

حاكم حسكانی از اساتید علم حدیث و از دانشمندان برجسته حنفی مذهب در قرن پنجم در كتاب «شواهد التنزیل»، با نقل روایتی از عبداللّه‏ بن عباس، ماجرای خاتم بخشی علی علیه‏السلام را این گونه گزارش كرده است: آن روز بلال برای نماز اذان گفت. با شنیدن صدای اذان، رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله از منزل بیرون آمد. مردم در مسجد مشغول نماز بودند؛ بعضی ایستاده، برخی در حال ركوع، و عده‏ای دیگر در حال سجده بودند. در این هنگام، فقیر بی‏چاره‏ای در مسجد می‏گردید و از مردم درخواست كمك می‏كرد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با دیدن این صحنه او را صدا كرد و با او چنین گفتگو نمود:

- آیا كسی چیزی به تو داده است؟

- بلی!

- چه چیزی به تو داده‏اند؟

- یك انگشتر نقره‏ای.

- چه كسی آن را به تو داد؟

- آن مردی كه ایستاده و نماز می‏خواند.

پیامبر هنگامی كه با اشاره سائل به فرد مورد نظر نگاه كرد، متوجه شد كه او علی بن ابی طالب علیه‏السلام می‏باشد. دوباره پرسید:

- او در چه حالی انگشتر را به تو بخشید؟

- او در حال ركوع آن را به من داد.

در این هنگام، پیامبر این آیه شریفه را تلاوت كرد: «اِنَّما وَلیكُمُ اللّه‏ُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ ءامَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلوةَ وَیؤْتُونَ الزَّكوةَ وَهُمْ راكِعُونَ»(4)

امام باقر علیه‏السلام در ادامه فرمود: «واجبات خدا یكی پس از دیگری نازل می‏شد و مسئله ولایت آخرین آنها بود كه بعد از اعلان ولایت، آیه اكمال دین نازل گردید. و خداوند متعال فرمود: با این پیام دیگر واجبی را بر شما نازل نخواهم كرد؛ زیرا واجبات شریعت اسلام با مسئله ولایت كامل شد

علامه شیخ عبدالحسین امینی شصت و شش نفر از دانشمندان اهل حدیث و استوانه‏های روایی اهل سنت را با نام و نشانی دقیق كتابهایشان فهرست كرده و متن حدیثی را كه حاوی انطباق آیه مذكور با شخص علی علیه‏السلام است از انس بن مالك نقل می‏كند و در آخر می‏افزاید: «مضمون این حدیث در این كتابها موجود است و همه آنها تصریح دارند كه این آیه در مورد خاتم بخشی حضرت امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در مسجد نبوی نازل گردیده است.»(5)

این مسئله آن قدر معروف و مشهور می‏باشد كه بسیاری از شعرای فارس و عرب در مورد آن شعرها سروده و قصیده‏ها گفته‏اند. حسان بن ثابت قصیده معروف خود را این گونه سرود و به محضر علی علیه‏السلام تقدیم داشت:

اَبا حَسَنٍ تَفْدیكَ نَفْسی وَ مُهْجَتِی    وُ كُلُّ بَطیی‏ءٍ فِی الْهُدی وَ مُسارِعُ

«ای اباالحسن! جانم و قلبم فدای تو باد! و جان و دل هر كس كه در راه هدایت تند یا كند گام بر می‏دارد، فدایت باد!»

اَیذْهَبُ مَدْحی وَالْمُحِبّینَ ضائِعا    وَ مَا الْمَدْحُ فی ذاتِ الاِْلهِ بِضائِعٍ

«آیا مدح من و دوستانت تباه خواهد شد؟ نه، هرگز مدحی كه در راه خدا انجام شود، تباه و ضایع نمی‏گردد.»

فَاَنْتَ الَّذی اَعْطَیتَ اِذْ اَنْتَ   راكِعٌ  فَدَتْكَ نُفُوسُ الْقَوْمِ یا خَیرَ راكِعٍ

«تویی آن كس كه در هنگام ركوع بخشیدی! جان همه مسلمانان به فدایت ای بهترین ركوع كننده!»

بِخاتَمِكَ الْمَیمونِ یا خَیرَ سیدٍ    و یا خَیر شارٍ ثُمَّ یا خَیرَ بائِعٍ

«انگشتری مباركت را [تو در راه خدا بخشیدی] ای بهترین آقا و ای بهترین خریدار و بهترین فروشنده.»

فَاَنْزَلَ فیكَ اللّه‏ُ خَیرَ وِلایةٍ    وَ بَینَها فی مُحْكَماتِ الشَّرائِعِ(6)

«خداوند متعال نیز در حق تو بهترین [آیه را كه] آیه ولایت [است[ فرستاد و در محكمات شرائع آن را بیان نمود.»

شعرای فارسی زبان نیز شعرها سروده و خطابه‏ها ایراد كرده‏اند كه دو بیت را می‏آوریم:

ناصر خسرو:

آنچه علی داد در ركوع فزون بود    زآن كه به عمری بداد حاتم طائی

ابن یمین:

مرتضی را دان ولی اهل ایمان تا ابد    چون ز دیوان ابد دارد مثال «اِنّما»

آخرین حكم الهی

امام باقر علیه‏السلام در این زمینه می‏فرماید: «خدای متعال طبق آیه ولایت [انّما ولیكم اللّه‏...] اطاعت از رهبری و سرپرستی اولوالامر را بر مردم واجب ساخت. مسلمانان متوجه نشدند كه مقصود از ولایت چیست؟ خداوند [در روز غدیر] به پیامبر اكرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله امر كرد كه ولایت را برای مردم تفسیر كند؛ همچنان كه نماز و روزه و زكات و حج را برایشان توضیح داده است؛ امّا رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله مدتها صبر كرد؛ زیرا آن حضرت همانند سایر واجبات نمی‏توانست مسئله ولایت و جانشینی خویش را به مردم اعلان كند و می‏ترسید اگر مسئله رهبری و ریاست بر مسلمانان را مطرح نماید، مردم سخن او را نپذیرند و از دین برگردند. به همین جهت، دلتنگ شد و به حضرت پروردگار عرض حال نمود.

خداوند متعال به پیامبر وحی كرد كه: «ای رسول ما! آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، بر مردم ابلاغ كن و اگر این پیام را نرسانی، رسالت خود را انجام نداده‏ای و خداوند تو را از گزند مردم حفظ می‏كند.»(7) پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با نزول این آیه، با كمال اطمینان مسلمانان را گرد آورد و در روز غدیر خم به اعلان ولایت و رهبری علی علیه‏السلام اقدام نمود و تأكید كرد كه حاضرین به غائبین اطلاع دهند.»

امام باقر علیه‏السلام در ادامه فرمود: «واجبات خدا یكی پس از دیگری نازل می‏شد و مسئله ولایت آخرین آنها بود كه بعد از اعلان ولایت، آیه اكمال دین(8) نازل گردید. و خداوند متعال فرمود: با این پیام دیگر واجبی را بر شما نازل نخواهم كرد؛ زیرا واجبات شریعت اسلام با مسئله ولایت كامل شد.»(9)

پاسخ یك شبهه

گاهی می‏پرسند: از سویی مشهور است كه علی علیه‏السلام در حال نماز آن چنان غرق در عبادت می‏شد كه وقتی در یكی از جنگها به پایش تیر رفته بود و از شدت درد و ناراحتی جسمی، امكان جرّاحی و بیرون كشیدن آن نبود، گفتند: آن را در حال نماز از بدن مباركش خارج كنید؛ چون او در حال عبادت آن چنان مشغول راز و نیاز با پروردگار خویش است كه احساس درد نخواهد كرد.(10) و از سویی امام در حال نماز انگشتر به سائل می‏دهد و این نشانگر توجه به اطراف و دیگران است. آیا این دو حال، در نماز با هم سازگاری دارد یا نه؟

علاوه بر اینكه برخی از محققین در صحت حكایت اول تردید دارند، در پاسخ این پرسش جوابهای متعددی گفته شده كه ما به چند مورد اشاره می‏كنیم:

اول: مشتاقان حضرت حق و تشنگان كوثر معرفت در حالات عرفانی و مناجات با معشوق و معبود خویش، آن چنان از فیض حضور و لقای یار و مشاهده تجلیات دلدار سرمست می‏شوند كه تمام دردها و رنجهای خویشتن را به عنوان لذت بخش‏ترین جرعه‏های حیات بخش معنوی سر می‏كشند. آنان همواره زمزمه می‏كنند كه:

مشنو ای دوست كه غیر از تو مرا یاری هست    یا شب و روز به جز فكر توام كاری هست

آنان در آن حال، نه اینكه دردها و رنجهای جسمی خویش را احساس نمی‏كنند و بی اختیار احساس خود را از دست می‏دهند، بلكه با اراده خویش توجه خود را از آنچه در راه خدا نیست، برمی گردانند. به عبارت دیگر، لذت حضور و شوق وصال آن چنان آنان را به وجد و شعف می‏آورد كه رنجها و دردهای شخصی تحت الشعاع آن قرار می‏گیرد و در پرتو فضای معنوی دركِ حضور محو می‏شوند و از شوق اینكه رضایت حق را به دست آورده‏اند، تمام ناملایمات در منظر آنان زیبا و دوست داشتنی جلوه می‏كند و آوای «ما رَأَیتُ اِلاّ جَمیلاً»(11) سر می‏دهند؛ حتی آنان تحمل مصائب را اولین منزل عشق می‏دانند و بر این باورند كه:

ترك مال و ترك جان و ترك سر     در طریق عشق اول منزل است

چنان كه درباره بعضی از یاران امام حسین علیه‏السلام در روایات آمده است كه «لایجِدُونَ اَلَمَ مَسِّ الْحَدیدِ؛(12) آنان درد برخورد نیزه‏ها و شمشیرهای آهنین را احساس نمی‏كردند.» نه اینكه آنان تیرها و شمشیرها و نیزه‏ها را نمی‏دیدند یا توجه نداشتند، بلكه درد و رنج آنها در مقابل شوق شهادت و كسب رضای پروردگار متعال هیچ بود.

بنابراین، در حالی كه یاران و مریدانِ آنان چنان هستند، پس خود ایشان چگونه خواهند بود. بی تردید مقام اولیأ الهی به مراتب بالاتر از اینهاست. اگر در یك زمان علی علیه‏السلام هنگام نماز متوجه درد پای خود نمی‏شود، عملی كاملاً درست و خداپسندانه می‏باشد؛ چرا كه معنای مناجات عاشقانه و عبادت عارفانه همین است و اگر در زمانی دیگر، در هنگام نماز صدای سائل او را متوجه خود می‏سازد و او با از خودگذشتگی و ایثار مال در راه رضای خداوند، نیاز یك انسان بی چاره را برطرف می‏كند، باز هم عملی كاملاً منطقی و خداپسندانه می‏باشد. علی علیه‏السلام در هر دو مورد از خود گذشتگی و ایثار نموده است؛ آنجا از جان خویش و اینجا از مال خویش. و در هر دو حال، مشغول عبادت مخلصانه بوده است و نتیجه هر دو عمل یكی است و آن كسب رضای پروردگار و خالق جهان هستی می‏باشد.

اَبا حَسَنٍ تَفْدیكَ نَفْسی وَ مُهْجَتِی    وُ كُلُّ بَطیی‏ءٍ فِی الْهُدی وَ مُسارِعُ

«ای اباالحسن! جانم و قلبم فدای تو باد! و جان و دل هر كس كه در راه هدایت تند یا كند گام بر می‏دارد، فدایت باد!»

تكمیل عبادت

دوم: این ایراد را می‏توان ناشی از یك غفلت دانست و آن اینكه شنیدن صدای سائل و كمك به او، پرداختن به غیر خدا و توجه به خویشتن یا امور دنیوی نیست، بلكه آن هم در واقع، توجه به خدا و در جهت اخلاص می‏باشد. علی علیه‏السلام‌ گرچه در حال نماز، غرق در عبادت الهی بود و با حضور قلب و توجه كامل با خداوند مناجات می‏نمود، امّا قلب پاك او در برابر فریاد استمداد و استغاثه و آه و ناله مستمندان و بی‌چارگان جامعه حساس بود و قلب او در مقابل ندای محرومان و برای گره گشایی از كار آنان می‏تپید.توجّه او به سائل نه تنها در جهت غیرحق نبود، بلكه دقیقا در راستای اخلاص و توجه به مبدأ هستی و پروردگار خویش بود. او با پاسخ به كمك خواهی و ندای مظلومانه یك فقیر كه آه و ناله‏اش از دردهای جانكاه وی خبر می‏داد، عبادت خویش را با اطاعت دیگری در آمیخته و با هر دو عمل خویش، در جهت رضای الهی قدم برداشته، ثواب عبادت خویش را مضاعف گردانید. و به همین علت هم بود كه عمل زیبا و خداپسندانه او مورد ستایش وحیانی قرار گرفت؛ چرا كه او عبادتی را مكمّل عبادت دیگر قرار داد.(13)

________________________________________

1. مائده/55.

2. مجمع البیان، ج3، ص210.

3. المراجعات، ص231.

4. شواهد التنزیل، ج1، ص233.

5. الغدیر، ج3، ص162.

6. همان.

7. مائده/67.

8. مائده/3.

9. اصول كافی، كتاب الحجه، باب مانص اللّه‏ عزوجل و رسوله علی الائمه علیهم‏السلام.

10. المحجة البیضأ، ج1، ص398.

11. لهوف، سید بن طاووس، ص292. این كلام حضرت زینب در مجلس ابن زیاد بود، هنگامی كه ابن زیاد گفت: ای دختر علی! این همه مصیبتها را چگونه دیدی؟ زینب علیهاالسلام پاسخ داد: «من همه مصائب و مشكلات را در راه خدا زیبا می‏بینم.»

12. بحارالانوار، ج45، ص80؛ مدینة المعاجز، ج3، ص504؛ العوالم، الامام الحسین علیه‏السلام، ص344.

13. پرسمان ولایت، از نگارنده.

عبدالكریم پاكنیا

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.