تبیان، دستیار زندگی
رزق در تعبیر دیگر به معنای روزی و هر چیزی که از آن نفع بردارند و موسوم به (جیره) است، گفته می‌شود. گاه معنای رزق توسعه یافته و بر هر چیز نافع و سودمندی که (به شئی و شخص) برسد رزق گفته می‌شود، اگر چه غذا نباشد؛ مانند همه مزایای حیات از مال و جاه و عشیرت و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رزق و رزّاق از دیدگاه قرآن

رزق حلال

معنای رزق:

"رزق"، گاهی برعطای جاری در دنیا یا آخرت گفته می‌شود و گاهی به بهره و نصیب و گاهی آنچه به شکم جاندار می‌رسد و با آن تغذیه می‌کند اطلاق می‌شود.

"رازق" به خالق رزق و عطاکننده رزق و آن کسی که سبب رزق می‌شود هم گفته می‌شود. بنابراین "رازق" در حقیقت خدای متعال است و به انسانی که در وصول رزق سبب می‌شود هم گفته می‌شود. ولی (رزاق) به جز خدای متعال به کسی گفته نمی‌شود.1

"رزق" در تعبیر دیگر به معنای روزی و هر چیزی که از آن نفع بردارند و موسوم به (جیره) است، گفته می‌شود. گاه معنای رزق توسعه یافته و بر هر چیز نافع و سودمندی که (به شئی و شخص) برسد رزق گفته می‌شود، اگر چه غذا نباشد؛ مانند همه مزایای حیات از مال و جاه و عشیرت و اولاد و جمال و علم و غیره، مانند این آیه: «أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجًا فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ » 2 ؛  آیا از این مردم درخواست مزد می‌کنی و حال آن که مزد پروردگارت بهتر است و خداوند بهترین روزی‌دهندگان است.

رزاق:

در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ »3 ؛ همانا خداوند بسیار روزی دهنده و صاحب نیروی استوار است. آنچه از این آیه حاصل می‌گردد این است که رزق در حقیقت جز به خدای متعال نسبت داده نمی‌شود زیرا مقام، مقام حصر است (منحصر کردن رزاقیت در خدا) 4 و آنجا که رزق به غیرخدا نسبت داده شده، مانند آیه شریفه «وَارْزُقُوهُمْ فِیهَا وَاكْسُوهُمْ »5 ؛ از مال سفیهان به اندازه نیازشان به آنها روزی و پوشاک بدهید، از قبیل نسبت به غیرحقیقی است.6 پس تنها خدا رزّاق است.7

انواع رزق:

رزق برحسب اعتبارات به انواع مختلف تقسیم می‌شود:

الف: رزق حلال و رزق حرام:

- رزق حلال: به رزقی گفته می‌شود که از طریق مشروع (طبق نظر دین) به دست آمده باشد.

- رزق حرام: به رزقی گفته می‌شود که از طریق نامشروع و برخلاف نظر دین به دست آمده باشد.

در این ارتباط رسول گرامی اسلام (ص) فرموده‌اند: «العبادة سبعون جزء وافضلها جزء طلب الحلال»8 ؛ عبادت هفتاد بخش است و بهترین بخش آن طلب رزق حلال است. همچنین حضرت فرموده‌اند: «مَنْ اکل من کدّیده حلالاً فتح له ابواب الجنّة یدخل من ایها شاء»9 هر کس از دسترنج خود به طور حلال روزی بخورد خداوند درهای بهشت را به روی او می‌گشاید که از هر دری می‌خواهد وارد شود. و همچنین حضرت فرموده‌اند: «طلب الحلال فریضة علی کل مُسلم و مُسلمه»10 طلب روزی حلال بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است. و هرکس از حلال بخورد فرشته‌ای بر سر او می‌ایستد و برای او استغفار می‌کند تا از خوردن فارغ شود.11

رسول گرامی (ص) اسلام در باره رزق حرام فرموده‌اند: «من اکتسب مالاً من غیر حله کان زاده الی النار»12 هر کس مالی را از غیر حلال به دست بیاورد همان توشه او به سوی آتش دوزخ است. همچنین فرموده‌اند که خدای تبارک و تعالی فرموده است: «هر که باک نداشته باشد که از چه راهی دینار و درهم به دست می‌آورد من هم باکی ندارم که روز قیامت از کدام در او را به دوزخ وارد کنم».13

- سؤال قابل طرح این است که اگر روزی دهنده هر بنده‌ای خداست و آنکه از راه حرام کسب معاش می‌کند گناهکار است، چگونه خداوند نسبت گناه (روزی او را به خود) می‌دهد و حال آنکه به حسب عقل و نقل هر نسبت گناهی از خدا نفی شده است و او منزه است از اینکه چیزی را نهی کند و آنگاه به آن فرمان دهد و یا چیزی را نهی کند و راه رزق را در آن منحصر سازد؟

رازقیت برحسب علم خداست نسبت به مصلحت مکلف است، پس گاهی روزیِ او بدون اکتساب و زحمت تلاش و رنجِ کوشش، حاصل می‌شود و گاهی هم با اکتساب و تلاش و کوشش.

پاسخ این سؤال این است که رازقیت عامی که خداوند در قرآن بیان فرموده(14) برحسب تکوین است نه تشریع، توضیح اینکه: همه چیزهایی که آدمیان یا موجودات دیگر در این عالم از آن بهره می‌برند خداوند آفریده و راه استفاده از آنها را برای ایشان مقرر فرموده است، هرچه هر انسانی می‌خورد و می‌نوشد و می‌پوشد و… خدا آفریده و در دسترس او قرار داده است، پس خداوند رازق و رزاق همه است، مؤمن باشد یا کافر، متقی باشد یا فاجر.

ولی برحسب تشریع، خداوند مقرر فرموده که این مواهب خدادادی را از راه مشروع، یعنی مطابق دستور او به دست آورند و به طریق مشروع هم مصرف کنند، و در این صورت است که رزق به صفت حلال متصف می‌گردد، و هرگاه از طریق نامشروع به دست آورند و مصرف کنند به صفت حرام متصف می‌گردد، و از این جهت روا نیست به خدا نسبت داده شود، هرچند برحسب تکوین و آفرینش هر دو از خداست.

و خلاصه: همه وظیفه خوار و جیره‌خوار خداوندند، چیزی که هست بعضی این جیره را از راهی که او مقرر کرده می‌گیرند و بعضی از غیر آن راهی که مقرر فرموده است.15

ب: رزق طالب و رزق مطلوب:

امام علی (ع) در وصیت‌نامه خود به فرزندش امام مجتبی(ع) می‌فرماید: «واعلم یا بنی ان الرزق رزقان. رزق تطلبه و رزق یطلبک. فان لم تأته اتاک»16 ای فرزند من! روز بر دو قسم است، یکی آن که تو در پی آنی، و دیگری آنکه او به دنبال تو می‌گردد، که اگر تو به سوی او نروی او به سوی تو می‌آید.

و نیز می‌فرماید: «الرزق رزقان: رزق تطلبه و رزق یطلبک فان لم تأته اتاک، فلا تحمل هم سنتک علی هم یومک، کفاک کل یوم ما فیه، فان تکن السنه من عمرک فان‌ الله تعالی سیؤتیک فی کل غد جدید ما قسم لک، و ان لم تکن السنه من عمرک فما تصنع بالهم لما لیس لک، ولن یسبقک الی رزقک طالب و لن یقلبک علیه غالب و لن یبطی عنک ما قد قدرلک»17؛  روزی دو گونه است روزیی که تو می‌جوی و روزیی که ترا می‌جوید، که اگر تو به سویش نروی او به سویت خواهد آمد، پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش بار مکن، که روزیِ هر روز تو را بس است، پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید، خدای بزرگ در فردای هر روز آنچه قسمت تو کرده است به تو می‌دهد، و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست؟ و در آنچه روزی تو است هیچ خواهنده‌ا‌ی بر تو سبقت نگیرد و هیچ غالبی بر تو چیره نگردد و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد. 18

در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید در ذیل جمله‌ای که از نامه امام به فرزندشان نقل شد می‌نویسد:

این مطلب درست و مطابق با واقع است، زیرا رازقیت برحسب علم او نسبت به مصلحت مکلف است، پس گاهی روزیِ او بدون اکتساب و زحمت تلاش و رنجِ کوشش، حاصل می‌شود و گاهی هم با اکتساب و تلاش و کوشش19 بنابراین رزقِ طالب همان رزقِ بدون رنج است و رزقِ مطلوب، رزق همراه با رنج اکتساب.

ج – رزق تکوینی و رزق تشریعی:
لقمه های حلال

در ضمن بیان رزق حلال و رزق حرام به این مطلب اشاره‌ای شد و توضیح این است که خداوند چون خالق همه موجودات است، روزی آنها را نیز برعهده گرفته است؛ چنانکه در قرآن کریم می‌فرماید: «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَیَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا »20 ؛ جنبده‌ای در زمین نیست جز اینکه روزی او برخداست و جای ثابت و متغیر آن را هم می‌داند. خداوند در عالم وجود، هر موجودی را که آفریده و نیاز به تأمین زندگی دارد موادی را که زندگی او را تأمین کند و اسباب داخلی و راهنمایی‌های طبیعی را هم برای او انجام داده تا بتواند به حیات خود ادامه دهد و این رزاقیت عام خداوندی که همه از آن بهره‌مندند و این کرم خداوندی است که همه از آن بهره‌ور و وظیفه‌خوارند و اوست که حاجت موری را به علم غیب در بن چاهی به زیر صخره صماء می‌داند و تأمین می‌کند.

ولی خداوند برای بشر در رابطه با تحصیل این مواد که روزی او را تأمین می‌کند مقررات و احکامی قرار داده است، که اگر از راه آن مقررات مواد روزی را به دست آورد حلال و طیب است و اگر از غیر آن راه به دست آورد حرام و پلید است و این قسم روزی را روزی تشریعی می‌گویند که در واقع همان روزی تکوینی است ولی راه تحصیلش متفاوت است.

د – رزق کریم:

در مواردی از قرآن کریم از بعضی از روزی‌ها به «رزق کریم» یاد شده است، علامه طباطبائی (ره) می‌نویسد: خداوند از روزی کریم، بهشت و نعمت‌های بهشت را در مواردی از کلام خود اراده کرده است. مانند آیه شریفه «فَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِیمٌ ، وَالَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِیمٌ »21 ؛ کسانی که ایمان آورده و اعمال شایسته انجام دادند آمرزش و رزق کریم از آن ایشان است، و کسانیکه در محو آیات ما تلاش کردند و پنداشتند ما را درمانده می‌کنند اینان یاران دوزخند.

که از مقابله جزای این دو دسته معلوم می‌شود که رزق کریم بهشت و نعم بهشتی است، و جالب آن که در عموم آیاتی که رزق کریم یاد شده، پیش از آن مغفرت آمده است.

البته در دنیا نیز رزق کریم و غیرکریم می‌تواند مصداق داشته باشد، آن روزیی که عزت و کرامت و شرافت و مناعت نفس آدمی را حفظ کند، رزق کریم است. اگرچه از کمیت و کیفیت بالایی برخوردار نباشد. و آن روزیی که با دنائت نفس و زبونی و ذلت همراه باشد روزی پست است.

هـ – روزی گشاده و روزی تنگ:

در قرآن کریم آیات متعددی است که مفاد آنها این است که خداوند روزیِ هر کس را که بخواهد گشاده می‌کند و روزی هرکس را بخواهد تنگ می‌گرداند. مانند: «اللّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاء وَیَقَدِرُ »22 خداوند روزی هر کس را بخواهد گشاده می‌کند و یا تنگ.  و در سوره روم آمده است که:

«وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ إِنَّ فِی ذَلِكَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ »23 ؛ هرگاه رحمتی را به این مردم بچشانیم به آن شاد می‌گردند و اگر به واسطه کردار بدشان بدی به آنها برسد در آن ناامید می‌شوند، آیا نمی‌دانند که خداوند است که گشاده می‌کند روزی را برای هرکه بخواهد و تنگ می‌گیرد، در این کار خدا، نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان می‌آورند.

علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه اول می‌نویسد: «مراد این است که مردم نسبت به نعمت یا نقمتی که به آنها می‌رسد سطحی نگرند، هرگاه نعمتی را یافتند به آن شاد می‌گردند، بدون اینکه بدانند آن نعمت با اراده حق‌تعالی به آنها رسیده و اگر مصیبتی به آنها وارد شود ناامید می‌گردند، گویا نمی‌دانند که مصیبت نیز به اذن پروردگار به انسان می‌رسد و اگر او اذن ندهد مصیبتی بر انسان وارد نمی‌شود.»

عوامل وسعت روزی ، از آن جمله: صله رحم، حسن رفتار با همسایه، تعقیب نماز صبح و عصر، صبح زود برای طلب روزی بیرون آمدن، همواره با طهارت بودن، اجابت مؤذن، ترک حرص، شکر نعمت، اجتناب از قسم دروغ، شستن دست قبل از طعام، هر روز سی مرتبه سبحان‌الله گفتن، استغفار و نماز شب….

و در ذیل آیه دوم می‌نویسد: این آیه، خطای انسان را در مبادرت به شادی و ناامیدی را هنگام چشیدن رحمت و برخورد با

وسعت رزق

مصیبت بیان می‌کند، زیرا انسان فکر می‌کند وسعت روزی و یا تنگی آن به دست اوست و هرگاه وسعت در روزی برای او پیدا شده همواره هست و از این جهت شاد می‌گردد، و اگر تنگی معیشت پیش آمد نیز همواره گرفتار آن است و از این‌رو ناامید می‌گردد ولی اگر بداند که وسعت و تنگی روزی تابع مشیت الهی است و برای هر دو امکان زوال هست، نه موجبی برای شادی او و نه علتی برای ناامیدی او خواهد بود. 24

و اما اینکه فراخی و تنگی روزی به دست خداست وقرآن آن را به عنوان یک امر قطعی و مشهود برای انسان یاد می‌کند (اولم یروا) از این جهت است که رزقی که به دست انسان می‌رسد یا به دست می‌آورد، وجود آن متوقف بر هزاران هزار سبب و شرط است که تلاش آدمی به عنوان یک سبب به‌شمار می‌آید و عموم اسباب به خدای متعال منتهی می‌گردد. پس خداست که عطا می‌کند و منع می‌نماید و روزی را فراخ می‌کند یا تنگ می‌نماید. 25

نکته‌ای را که درباره فراخی و تنگی روزی نباید از نظر دور داشت، نقش خود انسان در فراخی و تنگی روزی است، درست است که فراخی و تنگ‌روزی متوقف بر مشیت الهی است ولی نباید مشیت الهی را بدون حساب تلقی کرد، بلکه مشیت او از روی علم و حکمت است و تا محلی قابل فراخی یا تنگی روزی نباشد خداوند روزی او را فراخ یا تنگ نمی‌کند. در آیاتی که یاد شد اگر دقت شود بعد از آنکه می‌فرماید خداست که روزی را برای هر که بخواهد فراخ یا تنگ می‌کند، این فراخی و تنگی روزی بندگان، بر مبنای علم و حکمت خداوند است.

و از طرف دیگر نباید پنداشت که فراخی و تنگی روزی یک فضای حتمی و غیرقابل تغییر است و گمان کرد که:

گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد

بلکه هر دو دگرگونی‌ پذیر و قابل زوال است در کتب حدیث، روایات فراوانی درباره اعمالی که روزی را وسعت می‌بخشد و یا اعمالی که موجب فقر و تنگی روزی می‌شود آمده است. در سفینة البحار حدود چهل عمل را یاد می‌کند که مؤثر در وسعت روزی است، از آن جمله: صله رحم، حسن رفتار با همسایه، تعقیب نماز صبح و عصر، صبح زود برای طلب روزی بیرون آمدن، همواره با طهارت بودن، اجابت مؤذن، ترک حرص، شکر نعمت، اجتناب از قسم دروغ، شستن دست قبل از طعام، هر روز سی مرتبه سبحان‌الله گفتن، استغفار و نماز شب…. .

در سفینة البحار اعمالی یاد شده که موجب فقر و تنگی روزی می‌شود از آن جمله:

قسم دروغ، زنا، عادت به دروغ، کثرت استماع غناء، اندازه‌گیری نکردن در معیشت، ترک فامیل، خواب میان نماز مغرب و عشاء و پیش از طلوع خورشید، دست نشستن هنگام غذا، ظروف ناشسته در شب گذاردن، و استخفاف به نماز و26

و از طرفی، دعا برای وسعت روزی، یکی از اموری است که در روایات سفارش شده و کمتر دعای مأثوری است که در آن از خدا، وسعت روزی، روزی حلال و طیب خواسته نشده باشد.

امام علی (ع) در وصیت‌نامه خود به فرزندشان امام مجتبی (ع) می‌فرماید: «ثم جعل فی یدیک مفاتیح خزائنه بما اذن لک فیه من مسألته، فمتی شئت استفتحت بالدعاء ابواب نعمته»27 ؛ آنگاه خداوند کلیدهای خزینه‌های خود را در دو دست تو قرار داد، بدینگونه که به تو اجازه داد که از او مسألت نمایی، پس هر زمان بخواهی می‌توانی به وسیله دعا، درخواست کنی که درهای نعمت را به روی تو بگشاید.

و- رزق حَسَن :

در پاره‌ای از آیات، قرآن رزق را به صفت حَسَن ستوده است، مانند: آنچه از شعیب پیامبر در گفتگوی با قومش حکایت شده «یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّی وَرَزَقَنِی مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا » ؛ ای قوم من خبر دهید اگر من بر دلیل آشکاری از جانب پروردگارم باشم و روزی نیکویی به من داده باشد.

در تفسیر المیزان در ذیل این آیه آمده است که مراد از رزق حسن، وحی نبوت است، که مشتمل بر اصول معارف و شرایع است. و در سوره حج از پاداش هجرت و شهادت به رزق حسن، تعبیر شده است.  28رزق حسن، رزقی است از آلودگی منزه و یا از معنویت والایی برخوردار باشد.

تنظیم : رهنما_گروه دین و اندیشه تبیان


1- المفردات اثر راغب اصفهانی، ص 194.

2- قرآن کریم، سوره مومنون آیه 73.

3- قرآن کریم، سوره ذاریات آیه 58.

4- حصر به واسطه ضمیر فصل و خبر محلّی به الف و لام است.

5- قرآن کریم، سوره نسا آیه 4.

6- یعنی سبب به جای مسبب قرار گرفته است.

7- تفسیر المیزان، ج 3 ، ص 146 (چاپ عربی - بیروتی).

8- تا 13 – بحارالانوار، مجلد 102 ص 9 تا 12.

14- «وما من دابة فی الارض الاعلی الله رزقها»، سوره هود آیه 6.

15- حدیث امام علی (ع) و اعرابی و مهار شتر، که خواهد آمد.

16- شرح نهج‌البلاغه فیض الاسلام نامه 31 بخش 106

17- همان، حکمت 371

18- و ینظرما فی البحار ج 103 ص 31-29

19- ج 16 ص 114.

20- سوره هود، آیه 6.

21- سوره حج، آیه 51.

22- سوره رعد، آیه 26

23- سوره عنکبوت آیه 36 و 37

24- البته مقصود از فرح شادی مفرط است که موجب غفلت می‌گردد.

25- المیزان، ج 16، ص 193-192، با اندک توضیح.

26- سفینه البحار، ج 2، ص 382-381.

27- نامه 31 نهج البلاغه، بخش 71.

28- سوره حج، آیه 58.