تبیان، دستیار زندگی
اینکه قرآن می گوید بر دلهایشان قفل زده اند ، قفل چیست همین خصوصیات اخلاقی می باشد همین کینه ها و خود پرستیهاست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعجاز قرآن در یک کلمه است!

آیت الله امجد

قرآن در بیان و بنان آیت الله استاد امجد(2)

• اینکه قرآن می گوید بر دلهایشان قفل زده اند ، قفل چیست همین خصوصیات اخلاقی می باشد همین کینه ها و خود پرستیهاست.

• قرآن ذی وجوه است و اگر نمی توانید معانی مختلف را بر آن حمل کنید ، آن معنی را که خوب و عقلانی است قبول کنید .

• در مورد قرآن کریم گفته شده قرآن وجوه معنایی مختلفی دارد ،اما توجه داشته باشیم که متکلم خداست و محدودیت علمی ندارد و مخاطب اصیل قرآن حضرت رسول (ص) است که در فهم معانی متفاوتی که منظور متکلم بوده مشکلی ندارد و ظرفیت آن را دارد . پس اگر متکلم لفظی بگوید و هزاران معنا را قصد کند ، مخاطب هم که رسول است هزار معنا را بفهمد ، دیگر اشکالی در رابطه با ذی وجوه بودن قرآن وجود ندارد . البته باید به این نکته توجه داشت که قرآن ذی وجوه است اما هرگز ایهام شعری در آن وجود ندارد. و همچنین با اینکه مخاطب اصیل قرآن حضرت رسول (ص) است ، اما این موضوع منافاتی با عربی مبین بودن (فهم همگانی) آن ندارد.

• بنا بر نظر علما، الفاظ برای معانی عامه وضع شده است و معنای انتزاعی دارند ، مثلا چراغ یک معنای عام است . اول چراغ موشی بود بعد چراغ توری شد ، بعد برق آمد و ... اما همیشه چراغ یک معنای انتزاعی داشته است و بر همه اینها صدق می کند. گاهی الفاظ مشترک است اما معانی برداشت شده از آن متفاوت است ، مثلا یک قبیله به عین، چشمه و قبیله دیگر نقره و دیگری زانو اطلاق می کردند.

• مجموع قرآن برای همه مردم قابل فهم است ولی ممکن است برخی از مسائل و مطالب آن را همه افراد متوجه نشوند.

• آیاتی درقرآن وجود داردکه به آنها آیات محکم گفته می شود مانند آیه ((لاتدرکه الابصار هو یدرک الابصار))یعنی چشم او را نمی بیند ولی او چشم را می بیند آیاتی نیز وجود دارد مانند ((علی العرش استوی )) (یعنی بر عرش ایستاده است) که آیه متشابه است با ارجاع آیه متشابه به محکم می توان نتیجه گرفت که خدا ماده نیست پس عرش هم نمی تواند مادی باشد. عقل با محکمات متشابهات را تشخیص می دهد.

اگر متکلم لفظی بگوید و هزاران معنا را قصد کند ، مخاطب هم که رسول است هزار معنا را بفهمد ، دیگر اشکالی در رابطه با ذی وجوه بودن قرآن وجود ندارد

• در مورد تشخیص و عقل برهانی می توانیم بگوئیم: گاهی عقل چیزی را درک می کند و گاهی نیز موضوعی را عقلی می نماید یعنی اول صغری وکبری را درست کرده و سپس عقل آن را می فهمد، از طرف دیگر عقل همه چیز را نمی فهمد لکن آنچه فهمیدن آن برای بشر لازم است عقل درک می کند و در حقیقت مایه کار ما عقل است. با عقل دنبال حضرت صادق علیه السلام می رویم. عقل مهم است معجزه مهم نیست، چون حضرت موسی علیه السلام معجزه عصا را نشان داد ولی پیروانش با شنیدن صدای گوساله به دنبال گوساله رفتند. عقل برهانی انسان را از انحرافات نگه می دارد.

• قران تحدی (به مبارزه فراخواندن) دارد، یکی از تحدی های قرآن این است که اگر قرآن از جانب کسی غیر از خدا می آمد آنوقت قرآن دارای اختلافات و تناقضات می بود و بعد باید کسی می آمد و در خصوص تناقضات قرآن کتاب می نوشت ولی الان در قرآن تناقضی وجود ندارد ، تحدی قرآن فقط به فصاحت و بلاغت آن نیست ، چون در آن زمانی که قرآن نازل شد ، مردم به صورت طبیعی شاعر بودند ، و لذا در آن زمان فصاحت و بلاغت قرآن جلوه کرد تا مردم آن زمان خاضع شوند.

• قرآن یک کلمه (لن تفعلوا) دارد که همه را به زانو در می آورد یعنی اینکه ابدا نخواهید توانست مثل قرآن را بیاورید و دانشمندان درطول قرن ها نتوانستند که یک آیه مانند آن را بیاورند. اعجاز قرآن دراین یک کلمه است خدا نمی فرماید که ما نمی گذاریم مثل قرآن را بیاورید (یعنی صرف) بلکه می گوید شما نمی توا نید مثل قرآن را بیاورید.


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری