تبیان، دستیار زندگی
عصمت از مقوله معرفت و از سنخ بینش است اما نه هر گونه بینشی بلمه بصیرتی توام با یقین به گونه ای راه را بر هر گونه ارتکاب فعل معصیت بر معصوم می بندد..
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عصمت معصوم چگونه است؟

عصمت

اشاره:

مساله عصمت پیامبران جزو اصول مسلم اعتقادی شیعیان به شمار می رود و ایمان به کتاب آسمانی و احکام الوهی درگرو باورداشت همین اصل اعتقادی است.

تا آنجا که ذهن تاریخ به یاد می آورد منکران و معاندان ادیان آسمانی به خصوص دین حقّه اسلام، همواره می کوشیدند با تشکیک در این مساله، سلامت رسالت پیامبران را زیرسوال برده و یافته ها ی ایشان در امور وحیانی را بافته خیال، آمیخته ی با نسیان، و پرداخته ی توهمات انسانی بینگارند.

گذشته از منکران، در میان پیروان برخی ادیان نیزعده ای قایل به عدم عصمت پیامبران بوده وهستند که در این صورت هیچ تضمینی برای صحت و درستی آنچه پیامبران آورده اند وجود نداشته و تنها ملاک آلوهی و فوق بشری بودن محتوای وحی به دست خودشان از دستشان گرفته خواهد شد.

عده ای از همین منکران در زمان حیات امام هشتم شیعیان، علیه السلام، نزد ایشان رفته و با سلاح استناد به آیات قران کریم، شبهاتی طرح کرده و چند و چون این مساله را از محضر ان بزرگ پی جسته اند.

در سلسله نگاره های "پرسمان عصمت" که از چندی پیش آهسته و پیوسته پیشکش محضرتان شده و می شود، اهم سوالات برانگیخته پیرامون این اصل اصیل اعتقادی پاسخ می یابد:

سوال اول: آیا شخص معصوم قدرت بر گناه دارد؟

در خصوص چند و چون عصمت حضرات معصومین علیهم السلام، دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است.

به نظر می رسد دیدگاه شیعیان که از آبشخور کتاب و سنت سرچشمه گفته است، وزین ترین و عقلانی ترین انگاره موجود است.

از منظر شیعیان، ماهیت عصمت از مقوله معرفت است و آن عبارت است از بینش و بصیرت خاص معصوم نسبت به ماهیت و اثار ارتکاب فعل گناه، به گونه ای که راه را بر هرگونه نافرمانی الهی از سوی معصوم می بندد اما این نحوه معرفت اگرچه الزام آور است اما جبری نیست.

توضیح بیشتر این نظریه را از نگاه حکیم و فیلسوف برجسته معاصر پی می گیریم:

« دربارهٴ‌ توانایی یا ناتوانی معصوم، بر فعل گناه، اختلاف است. برخی معتقدند که ساختار بدنی و نفسانی انسان معصوم به گونه‌ای طرّاحی شده و ویژگی‌هایی در او به کار رفته است که اقتضا دارد هرگز بر معصیت اقدام نکند. بعضی نیز گفته‌اند که عصمت، قدرت بر طاعت و عدم قدرت بر گناه است.

امامیّه بر این ‌باور است که عصمت، با قدرت بر گناه منافات ندارد؛ یعنی شخص معصوم، قادر بر معصیت است؛ وگرنه استحقاق مدح و ثواب بر ترک معصیت را نمی‌داشت. افزون بر این، ثواب و عقاب در حقّ او بی‌معنا بود، بلکه او باید از محدودهٴ‌ تکلیف خارج باشد؛ حال آن که این گونه نیست؛ زیرا انسان معصوم مکلف است و بر اطاعت دستور خداوند، مستحق مدح است و ساختار بدنی او نیز مانند دیگر مردم است: “قل إنّما أنا بشرٌ مثلکم یوحی إلیّ…” [1]

بنابراین عصمت در نزد امامیه، ملکه‌ای است که انسان با داشتن آن، عواقب دردناک هرگناه و معصیت را با همهٴ‌ وجود احساس می‌کند؛ آن سان که پزشکِ حاذق، فرآیند یک بیماری واگیر و خطرناک و میکرب‌های کشنده را در بدن بیمار می‌بیند و هرگز از نیم خوردهٴ‌ این بیمار نمی‌خورد و با او تماس مستقیم برقرار نمی‌کند و از وی پرهیز کامل دارد و شرایط و لوازم بهداشت را مراعات می‌کند و تا می‌تواند به چنین شخصی نزدیک نمی‌شود.

در جایی که انسان، دست خود را به دهان مار سمّی خطرناک و افعی کُشنده نزدیک نمی‌کند، شخص معصوم در اثر شهود شعله‌های دوزخ از تماس آن جداً خودداری می‌کند. او جهنّم را می‌بیند؛ زیرا به مقام یقین رسیده است (از راه معرفت و عبادت): “کلاّ لو تعلمون علم الیقین * لترونّ الجحیم”[2] و چگونه می‌توان از جهنم مشهود نهراسید.

نتیجه این که از دیدگاه امامیّه، پیامبران و پیشوایان دینی با داشتن ملکهٴ‌ عصمت (که موهبت و تفضّل الهی است)، هیچ گاه گِرد معاصی بزرگ یا کوچک نمی‌گردند؛ هم پیش از بعثت، هم پس از آن، و دامنشان از زمان تمیز و آغازِ ظهور عقل تا پایان عمر، از هرگونه ناپاکی و آلودگی پاک و منزّه و مبرّاست.[3]

----------------------------

1- «الکهف/110» : بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود...

2- «التکاثر/ 6و5»: چنان نیست که شما خیال می‌کنید؛ اگر شما علم الیقین (به آخرت) داشتید (افزون طلبی شما را از خدا غافل نمی‌کرد)!* قطعا شما جهنم را خواهید دید!

3- وحی و نبوت در قرآن/ص 238


شکوری؛ گروه دین و اندیشه تبیان