تبیان، دستیار زندگی
به راستی، یک آدم در زندگی چند تا پیراهن لازم دارد؟ یکی، دو تا، ده تا، صد تا؟ بعضی از آدم‏ها پیراهن نو که می‏پوشن گویی پیراهن اون‏ها را پوشانده.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چند پیراهن

خون

به راستی، یک آدم در زندگی چند تا پیراهن لازم دارد؟ یکی، دو تا، ده تا، صد تا؟

بعضی از آدم‏ها پیراهن نو که می‏پوشن گویی پیراهن اونها را پوشانده.

بعضی از آدم‏ها سوار ماشین که می‏شن گویی ماشین سوار آنهاست و جای راکب و مرکوب عوض شده است.

خوش به حال کسانی‏ که پیراهن که می پوشن به پیراهن شرف اعتبار می‏دن. باور نمی‏کنی با هم سوره یوسف را مرور می‏کنیم.

پیراهن اول

برادران قصد کشتن یوسف را کردند، یکی گفت او را نکشید اگر واقعاً قصد این کار را دارید او را در چاه بیندازید. چشمان به خون غضب نشسته و با پنجه هایی هار از حسادت پیراهن از تن یوسف کنده شد. شبانگاه با چشمانی اشکبار و با پیراهنی خونین  نزد حضرت یعقوب نبی خدا آمدند. پیامبر خدا با دیدن پیراهن به دروغ فرزندان پی برد و از خداوند بزرگ درخواست صبری زیبا نمود.

پیراهن دوم

گویی پیراهن‏های یوسف همانند جسم و جانش بزرگ می‏شوند. اگر یوسف صدیق است. پیراهن او هم صادق است. باور نمی‏کنی پیراهن یوسف سخن می‏گوید. پس بیاد آر هنگامی‏که آن زن درها را بست اما یوسف قهرمانی یکتاپرسی با خشمی مقدس بر او بانگ سخن بر تافت که پناهگاه جاوید من خداست و چه زیبا مرا در بر می‏گیرد، مطمئن باش خدای من هرگز ظالمان را خشنود و کام روا نخواهد کرد.

وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ1

اکنون نوبت به سخن گفتن و شنیدن از زبان یوسف نیست اکنون زمان زمانه نطق پیراهن است. چه زیبا سخن گفتی که پارگی من از قفا نشانه صدق و پاکی و عصمت من است.

روشنایی

پیراهن سوم

پیامبر خدا، جانشین خدا بر زمین است، هر که به او تقرب یابد از او رنگ و اثر پذیرد. پیامبر خدا دل‏های مرده را زنده می‏کرد، من که پیراهنی در براو بودم. من نیز با انفاس سحرگاهی او با از کار هماره او و نمازهای مخلصانه او قرین بودم، دست مسکین نواز یوسف، از آستین من خارج می‏شد، قلب مهربان او برای هدایت مردمان درون من می‏تپید. من دیگر یوسفی شده بودم. من نیز موحد و خداشناس گشته بودم.

یوسف مرا از تن در آورد. لحظه‏ای قلبم فشرده شد، در خود شکستم. چرا مرا از خود جدا می‏کنی. مگر خادم نافرمانی بوده‏ام؟ که ناگاه صدای زیبای یوسف نبی برخاست: برادران این پیراهن مرا ببرید و بر وجه نورانی پدر بگذارید تا چشم‏های نابینای پیامبر پدر بینا گردد.2 دیگر سراپی شوق بودم تا کنعان بیدار ماندم تا چشمان یعقوب به طواف فرستاده رسول خدا آید و شفا یابد.3

بعد، سنت توسل، دعا، استشفا و تبرک جستن تنها از عقاید شیعیان نیست. این دستور تمامی پیامبران خداست حضرت یوسف دستور می‏دهد که تبرک بجویید. سراسر این سوره عزیز لبریز از دعاهای پیامبران خدا، توسل باواسطه خوبان و مقربان درگاه خدا به آستان پاک اوست. پس برادر مسلمانم شک بر دل او تردید در اندیشه خود راه ندهد، با یقین به خوبان خدا متوسل شو و در بارگاه آنان به زیارت رو و آستان بوس آنان باش که خداوند منتظر قدوم توست.

پس حی علی الزیارة

تهیه و تنظیم برای تبیان: سلطانی-دین و اندیشه


1- سوره مبارکه یوسف آیه 23
2- سوره مبارکه یوسف آیه 93
3- سوره مبارکه یوسف آیه 96