تبیان، دستیار زندگی
یكی از اشكالاتی كه همواره در بحث امامت مطرح می‌شود این است كه با توجه به این‌كه امامت از جمله مسائل اعتقادی است؛ چرا در آیات قرآن به ویژه «آیه تبلیغ» نام علی(ع) وارد نشده است، بلكه تنها تعبیر اجمالی «ما انزل الیك» در این آیه به چشم می‌خورد؟ پاسخ جامع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نام امام علی در قرآن نیامد؟

یكی از اشكالاتی كه همواره در بحث امامت مطرح می‌شود این است كه با توجه به این‌كه امامت از جمله مسائل اعتقادی است؛ چرا در آیات قرآن به ویژه «آیه تبلیغ» نام علی(ع) وارد نشده است، بلكه تنها تعبیر اجمالی «ما انزل الیك» در این آیه به چشم می‌خورد؟

پاسخ جامع و تفصیلی این سوال را از زبان دکتر مجید معارف، استاد دانشگاه تهران بخوانید:

"این اشكال برای كسانی كه نسبت به روش قرآن در طرح مباحث گوناگون اعتقادی، اجتماعی، و تاریخی بدون اطلاع هستند، مطرح می‌شود. آنان علاوه بر این آیات، قرآن را جدا از شرایط تاریخی عصر نزول، اسباب نزول آیات و نیز قرائن متصله و منفصله تفسیری، مورد توجه و احیانا تفسیر قرار می‌دهند، كه در نتیجه به ظاهر، اشكالی به این بحث وارد می‌شود. اما اگر در صورتی كه اولا به سبك و روش قرآن در طرح بسیاری از مطالب خود به شكل اجمالی توجه شود و ثانیا مبنای قرآن جهت روشن كردن مطالب اجمالی مدنظر قرار گیرد، آن وقت اشكال یاد شده دفع و مشخص می‌شود كه حقایق قرآن برای طالبان حقیقت به شكل كاملا مطلوب بیان شده است.

مصداق ناس در عبارت قرآنی «وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» كسانی جز منافقان درون جامعه اسلامی نبوده‌اند كه با حساسیت فراوان تحولات اجتماعی را دنبال كرده و نگران رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص) بوده‌اند و پیامبر اسلام(ص) در معرفی حضرت علی(ع) به جانشینی خود، از مخالفت گروه دیگری غیر از آنان واهمه نداشته است.

امام علی(ع)

در تفسیر این آیات می بایست دو مساله مورد توجه مخاطبان آیات الهی واقع شود، مسئله اول این‌كه قرآن كریم در بسیاری از زمینه‌ها از جمله زمینه‌های اعتقادی، اجتماعی، تاریخی و احكام عبادی به نحو اجمال سخن رانده است و دیگر آن‌كه طبق نص قرآن، از جمله آیه 44 سوره مباركه نحل و آیه 2 سوره مباركه جمعه، رسول خدا(ص) مأمور تبیین حقایق قرآن برای مردم است. ضمنا رسول خدا(ص) نیز جهت امتثال امر پروردگار با دو روش قولی و فعلی به تبیین همه آیات قرآن اقدام كرد و مطابق برخی از روایات در مسیر آموزش حقایق قرآن ده آیه ده آیه به تعلیم حقایق آیات مبادرت می‌ورزید.

اگر قرار باشد كه سنن قولی و فعلی رسول خدا(ص) در زمینه آیاتی چون «وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ» یا «وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ» حجت واقع شده و مسلمانان اقامه نماز، پرداخت زكات و برگزاری حج و عمره خود را بر اساس آن تنظیم كنند، چرا قول و فعل رسول خدا در تعیین مصادیق اهل بیت(ع) در آیه تطیهر یا تبیین مفاد «ما انزل الیك» در آیه تبلیغ مورد توجه قرار نگیرد؟ آیا می‌توان حجیت قول و فعل رسول خدا(ص) را تنها محدود به آیات معینی از قرآن دانست؟ یا آن‌كه احادیث وارده در زمینه رفتار رسول خدا(ص)، درباره آیات تبلیغ، اولواالامر و تطهیر از قوت و شهرت كمتری برخوردار است؟ كه هرگز چنین نیست. این استدلالی است كه امام صادق(ع) در پاسخ سوال ابوبصیر به كار بردند و او را قانع كردند.

در این حدیث ابوبصیر از امام صادق(ع) سؤال می‌كند: «آیه «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ » درباره چه كسانی نازل شد؟ امام(ع) فرمود: این آیه در شأن علی(ع) و دو فرزندش حسن(ع) و حسین(ع) نازل شد. ابوبصیر می‌گوید: باز از حضرت سؤال كردم كه مردم می‌گویند، از چه جهت خداوند نام علی(ع) و خاندانش را نبرده است؟ امام صادق(ع) فرمود: در پاسخ به مردم بگویید: دستور نماز خواندن بر رسول خدا نازل شد، در حالی كه سخنی از سه ركعت و چهار ركعت در میان نبود، و این رسول خدا(ص) بود كه ركعات نماز را تفسیر كرد. دستور پرداخت زكات نازل شد، اما در آن نیامده بود كه از چهل درهم یك درهم بپردازید، و این رسول خدا(ص) بود كه نصاب زكات را تفسیر كرد. دستور حج نازل شد در حالی كه در آن نیامده بود كه هفت نوبت طواف كنید، و این رسول خدا(ص) بود كه مراسم طواف را تفسیر كرد.»

امام صادق(ع) در ادامه حدیث می‌فرمایند: «بر همین پایه فرمان خدا نازل شد كه از خدا و رسول خدا(ص) اطاعت كنید و نیز از آنان كه از بین شما صاحبان امر باشند. كه مصداق آن درباره علی(ع) و حسن(ع) و حسین(ع) ثابت و پابرجا ماند؛ زیرا در ارتباط با این دستور بود كه رسول خدا(ص) فرمودند: هر مؤمنی كه من سرپرست و مولای او هستم، علی مولا و سرپرست او خواهد بود. و باز فرمودند: به شما مؤمنان سفارش می‌كنم كه از كتاب خدا و خاندان من جدا نشوید كه من از خدا خواسته‌ام كه میان قرآن و خاندانم جدایی نیفكند تا قیامت كه بر حوض كوثر آنان را به من ملحق می‌سازد و خداوند پذیرفت. بدانید كه اگر رسول خدا(ص) لب فرو می‌بست و خاندان خود را معرفی نمی‌كرد، خاندان فلان و بهمان مدعی می‌شدند كه ما صاحب‌الامر شماییم.»

مصداق ناس در عبارت قرآنی «وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» كسانی جز منافقان درون جامعه اسلامی نبوده‌اند كه با حساسیت فراوان تحولات اجتماعی را دنبال كرده و نگران رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص) بوده‌اند و پیامبر اسلام(ص) در معرفی حضرت علی(ع) به جانشینی خود، از مخالفت گروه دیگری غیر از آنان واهمه نداشته است

علاوه بر این پاسخ، می‌توان به مصلحت‌های دیگری كه در عدم ذكر نام امامان(ع) در آیات قرآن است استناد داد. آیات قرآن، اخبار و حوادث عصر رسول خدا(ص) و معرفی اشخاص و جریان‌ها را به گونه‌ای گزارش كرده تا حساسیت خاصی جهت تحریف و از بین بردن قرآن به وجود نیاید و همین موضوع یكی از دلایل عدم ذكر اسامی شخصیت‌های متعالی و در نقطه مقابل شخصیت‌های مذموم از منافقان و جز آن است. ضمنا روش قرآن در بیان مسائل اجتماعی، تأكید بر طرح اوصاف و ویژگی‌های افراد و جریان‌های مؤثر است تا معرفی صریح اشخاص و مصادیق هر جریان.

قرآن با طرح اوصاف و ویژگی‌های افراد و جریان‌ها، فرصتی را برای مخاطبان خود فراهم می‌آورد كه به تطبیق آن ویژگی‌ها بر خود اقدام كنند. به عنوان نمونه در شرایطی كه بر اساس تفاسیر معتبر مصادیق ابرار در سوره دهر یا انسان، علی(ع) و فاطمه(س) هستند، با این وجود با بیان ویژگی‌های این نیكوكاران، این امكان وجود دارد كه هر كس بتواند به روش آنان تأسی كرده و به تدریج در مصادیق ابراز قرار گیرد.

زمخشری نخست شأن نزول آیه را كه درباره علی(ع) است، نقل كرده و سپس می‌نویسد: «اگر كسی بگوید چگونه صحیح است كه آیه در شأن علی(ع) نازل شده باشد، در صورتی كه لفظ الذین به صورت جمع به كار رفته است؟ می‌گویم این آیه با آن‌كه درباره یك فرد نازل شده است، اما لفظ جمع به كار رفته تا آن‌كه سایر مردم نیز به چنین كاری ترغیب شوند و به ثوابی مانند ثواب علی(ع) دست یازند». البته سخن زمخشری سخن بسیار درستی است جز آن‌كه تاریخ سراغ ندارد كه پس از علی(ع) كس دیگری در حال ركوع به انفاق مال خود دست زده باشد.

به عقیده مفسران شیعه در آیه تبلیغ نكات مهمی وجود دارد كه ارتباط این آیه را با موضوع جانشینی علی(ع) قطعی و مسلم می‌كند. كه به برخی از این نكات اشاره كوتاهی می‌كنیم. نكته اول این‌كه در آیه تبلیغ به مسئله مهمی اشاره شده است كه اگر پیامبر(ص) آن‌را به گوش مرد نرساند، رسالت پروردگار را ابلاغ نكرده است. به عبارت دیگر این مسئله چیزی معادل اصل نبوت و رسالت پیامبر(ص) بوده است كه در صورت عدم ابلاغ آن اصل رسالت ناقص می‌شده است؛ چرا كه می‌فرماید: «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ »؛ یعنی اگر این كار را نكنی رسالت او را ادا نكرده‌ای.

این مسئله چیزی از قبیل نماز، روزه، حج و سایر عبادات اسلامی و یا اعتقادات دینی مثل توحید و معاد نبوده است؛ زیرا آیه تبلیغ در سوره مائده قرار دارد و سوره مائده در شمار آخرین سوره‌هایی است كه بر رسول خدا(ص) نازل شده و حتی طبق برخی از روایاتی كه در تفاسیر شیعه و سنی آمده است، آخرین سوره‌ای است كه بر پیامبر(ص) نازل شد و تا این تاریخ برای مردم علاوه بر معرفی اصول اعتقادی؛ مانند توحید، نبوت و معاد، تمام احكام عبادی و مسائل حلال و حرام نیز نازل شده و به مردم ابلاغ شده بود. به طوری كه بعدها عایشه در حدیثی خطاب به مسروق گفت: «اگر كسی برای تو نقل كند كه حضرت محمد(ص) حكمی از آن‌چه خدا بر او نازل كرده است را كتمان ساخته، او دروغ گفته است».

زمخشری نخست شأن نزول آیه را كه درباره علی(ع) است، نقل كرده و سپس می‌نویسد: «اگر كسی بگوید چگونه صحیح است كه آیه در شأن علی(ع) نازل شده باشد، در صورتی كه لفظ الذین به صورت جمع به كار رفته است؟ می‌گویم این آیه با آن‌كه درباره یك فرد نازل شده است، اما لفظ جمع به كار رفته تا آن‌كه سایر مردم نیز به چنین كاری ترغیب شوند و به ثوابی مانند ثواب علی(ع) دست یازند».

این مسئله به گونه‌ای بود كه رسول خدا(ص) در ابلاغ آن واهمه داشت و نگرانی‌ها و ملاحظاتی را مدنظر قرار داده بود؛ لذا خداوند با پیام «وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» حمایت خود را از پیامبر(ص) اعلام كرد و در ابلاغ آن مسئله از سوی حضرتش دستور قطعی داد.

كسانی كه رسول خدا(ص) نگران مخالفت و احتمالا شورش آن‌ها بوده است مشركان قریش نبوده‌اند؛ چرا كه در این زمان، پیامبر(ص) بر جزیرةالعرب سیطره داشت و با برچیده شدن بت‌‌پرستی در سال هشتم هجری، دیگر اثری از نفوذ و قدرت مشركان بر جای نمانده بود. آنان نیز از مخالفان پیامبر(ص) از اهل كتاب نبوده‌اند؛ چرا كه در پایان عمر رسول خدا(ص) اهل كتاب نیز قدرت و نفوذی در عربستان نداشتند. به خصوص كه یهودیان در نبردهای مختلف خود با مسلمانان قلع و قمع شدند و نفوذ آن‌ها از عربستان برچیده شد.

مصداق ناس در عبارت قرآنی «وَاللّهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» كسانی جز منافقان درون جامعه اسلامی نبوده‌اند كه با حساسیت فراوان تحولات اجتماعی را دنبال كرده و نگران رهبری جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص) بوده‌اند و پیامبر اسلام(ص) در معرفی حضرت علی(ع) به جانشینی خود، از مخالفت گروه دیگری غیر از آنان واهمه نداشته است.

مسئله ولایت و رهبری امت اسلامی پس از رحلت پیامبر اكرم(ص) و معرفی مصداق آن؛ یعنی حضرت علی(ع) بوده است كه حساس‌ترین قضیه در آن شرایط بود. از آن‌جا كه امامت و رهبری، اصلی در طول نبوت و رسالت به شمار می‌رود، خدای متعال به رسول خود اخطار كرد كه اگر این كار را انجام ندهی رسالت خود را انجام نداده‌ای. پیامبر گرامی اسلام(ص) با مقدمه‌های مناسبی كه در حدیث غدیر وجود دارد همانند «ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم» به انجام رسالت الهی خود مبادرت ورزید.


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری