تبیان، دستیار زندگی
توبه همچون امور معنوی دیگر دارای قانون مخصوص به خود است. هر کسی که طبق قانون آن عمل کند تاثیر آن را خواهد دید. ندامتی که با یاس آمیخته شده و جز افسردگی، ملامت، ضعف اعصاب و پیشروی بیشتر در گناهان را در پی ندارد، اصلا ضوابط توبه را ندارد که توبه نامیده شود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واکسن توبه را بزنید!

واکسن

توبه همچون امور معنوی دیگر دارای قانون مخصوص به خود است. هر کسی که طبق قانون آن عمل کند تاثیر آن را خواهد دید. ندامتی که با یاس آمیخته شده و جز افسردگی، ملامت، ضعف اعصاب و پیشروی بیشتر در گناهان را در پی ندارد، اصلا ضوابط توبه را ندارد که توبه نامیده شود و فواید توبه بر آن بار شود.

قانون این است که پشیمانی، مثبت و سازنده باشد یعنی با امید به بخشش در هم آمیخته باشد، شامل اعتماد و حسن ظن به خدا باشد آنگاه نتیجه یعنی بخشش را نیز در پی خواهد داشت. در خبر است که  توبه دارای تعاملی دوسویه است و از سوی خدا پذیرفته می‌شود. در نهج البلاغه (حکمت، 435) آمده است که: «ولا لیفتح لعبدباب التوبة و یغلق عنه باب المغفره؛ در توبه را باز نگذاشته، که در آمرزش را بسته نگه دارد.

خداوند در عین رحمانیت، حکیم نیز هست. خود، کار بیهوده نمی‌کند و بندگان را نیز به کار بیهوده تشویق نمی‌کند اگر می‌خواست توبه را نپذیرد به آن امر و تشویق نمی‌کرد. پس هر کس به خدا اعتماد کند و برای فرار از غضب او به خودش پناه ببرد رستگار خواهد شد.

 توبه در نهج البلاغه

اگر پیرامون عبارت‌هایی که برای توصیف و تشویق به توبه در نهج البلاغه آمده است، تامل کنیم، ضمن دست یافتن به واقعیت‌های شگفت انگیزی در این خصوص، به سمت توبه تشویق و ترغیب خواهیم شد .

توبه در نهج البلاغه گاهی سخت و دست نیافتنی و گاهی آسان و سهل الوصول معرفی شده است. زیرا در ابعاد مختلفی بررسی شده اما نهایتا بحث جامعی پیرامون توبه به دست آمده است که توبه را چه در بعد تربیتی، صرف نظر از مسائل اجتماعی و مادی آن، و چه در بعد حقوقی و اجتماعی در نظر گرفته است.

توبه در بعد تربیتی - اعتقادی

در پاره‌ای از احادیث، توبه مساوی با پشیمانی ذکر شده است. که در این صورت بسیار آسان خواهد بود زیرا بسیار اتفاق می‌افتد که انسان علی رغم میلش مرتکب گناه شده سپس پشیمان می‌شود اما باز هم تکرار می‌کند آیا این پشیمانی هم توبه محسوب می‌شود؟

شاید نفع توبه در دفع گناهان است مانند منفعت واکسیناسیون در برابر بازگشت بیماریها. یعنی توبه می‌تواند اثری بر روح انسان بگذارد که حساسیت و نفرت او را از گناهان بیشتر نماید؛ این فایده و منفعت کمّی نیست. لذا کسی که بخاطر ناامیدی از اراده خود در ترک گناهان، از ابراز پشیمانی و رفتن به سمت توبه ابا می‌ورزد خود را از نیروهای معنوی توبه محروم می‌کند.

حقیقت این است که ذات توبه همان پشیمانی است. پشیمانی یک نیروی معنوی فوق‌العاده دارد که می‌تواند نیروی مخرب و شیطانی حاصل از گناه را از بین ببرد. پشیمانی نه تنها به کمک تلقین، تحکیم اراده و تقویت تقوا موجب ترک گناه می‌شود، بلکه با حرارت معنوی‌اش گناهان را در خود ذوب می‌کند. گناه همچون درد و عفونت روحی است که در کوره سوزان پشیمانی ذوب می‌شود.

حضرت در خطبه 16 در مورد توبه می‌فرماید: التوبة من ورائکم؛ توبه از پشت سرتان می‌آید. با آن که توبه حرکتی مثبت و روبه جلو محسوب می‌شود اما حضرت آن را موجود زنده‌ای می‌داند که از  پشت سر، انسان را تعقیب می‌کند. ناگزیر برای پیوستن با این موجود معنوی و بهره گرفتن از نیروی آن، بازگشت به سمت عقب لازم است. گویا گناه حرکتی رو به بیراهه داشته که باید از آن، بازگشت. بنابراین توبه همان بازگشت از راه خطا است هر چند دوباره حرکت به خطا تکرار شود.

توبه و منفعت

به جهت آن که توبه جبران و بازگشت است منطقی نیست که برای آن سود و فایده‌ای در نظر بگیریم بلکه دفع ضرر نهایت

توبه

فایده آن است اما حضرت آن را صاحب منفعت دانسته و می‌فرماید: اعملوا والعمل یرفع والتوبة تنفع؛ عمل کنید که عمل به سمت خدا بالا می‌رود و توبه نفع می‌رساند.(خطبه، 230/2)  شاید نفع توبه در دفع گناهان است مانند منفعت واکسیناسیون در برابر بازگشت بیماریها. یعنی توبه می‌تواند اثری بر روح انسان بگذارد که حساسیت و نفرت او را از گناهان بیشتر نماید؛ این فایده و منفعت کمّی نیست. لذا کسی که بخاطر ناامیدی از اراده خود در ترک گناهان، از ابراز پشیمانی و رفتن به سمت توبه ابا می‌ورزد خود را از نیروهای معنوی توبه محروم می‌کند.

با توجه به تشویق زیاد برای توبه و پرهیز دادن از یاس نسبت به خدا، می‌توان گفت که اصرار بر این است که بندگان خدا دائما به توبه روی آورند هر چند فقط در حد پشیمانی قلبی و اقراری ساده نزد خودشان باشد. اگر توبه قرار بود یک مرتبه صورت گیرد خداوند در قرآن نمی‌فرمود: ان الله یحب التوابین؛ توابین صیغه مبالغه است و به معنای زیاد توبه کنندگان است. پس توبه بعد از هر غفلتی سودمند است و موجب تقویت اعتقادات می‌گردد.

توبه در ابعاد دیگر

توبه صرف ندامت و اعتراف، فقط به لحاظ تربیتی کارساز است و انسان را در جایگاه کسی قرار می‌دهد که مرتکب گناه نشده است و برای گناه نکردن هم انگیزه‌ای قوی دارد اما در جنبه‌های مختلف مادی، اجتماعی، حقوقی و حتی جسمانی، با پشیمانی نمی‌توان اثر وضعی گناه را از بین برد لذا حضرت علی (علیه‌السلام) در برخورد با کسی که استغفار می‌کرد با اشاره به همه ابعاد توبه فرمود: اتدری ما الاستغفار ؟ الاستغفار درجة العلیین و هو اسم واقع علی ستة معان: اولها الندم علی ما مضی، والثانی العزم علی ترک العود الیه ابدا، والثالث ان تودی الی المخلوقین حقوقهم حتی تلقی الله املس لیس علیک تبعة، والرابع ان تعمد الی فریضه علیک ضیعتها فتودی حقها، والخامس ان تعمد الی اللحم الذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان، حتی تلصق الجلد باالعظم، و ینشا بینهما لحم جدید، والسادس ان تذیق الجسم الم الطاعه کما اذقته حلاوه المعصیه، فعند ذلک تقول استغفر الله؛

در پاره‌ای از احادیث، توبه مساوی با پشیمانی ذکر شده است. که در این صورت بسیار آسان خواهد بود زیرا بسیار اتفاق می‌افتد که انسان علی رغم میلش مرتکب گناه شده سپس پشیمان می‌شود اما باز هم تکرار می‌کند آیا این پشیمانی هم توبه محسوب می‌شود؟

می‌دانی معنای استغفار چیست؟ استغفار درجه والا مقامان است و دارای شش معنا است: اول - پشیمانی از آنچه گذشت {تربیتی – اعتقادی}، دوم- تصمیم به عدم بازگشت{روانی}، سوم- پرداختن حقوق مردم، چنانکه خدا را پاک دیدار کنی که چیزی بر عهده تو نباشد{حقوقی- اجتماعی}، چهارم - تمام واجب‌های ضایع ساخته را به جا آوری{عبادی}، پنجم- گوشتی که از حرام بر اندامت روییده، با اندوه فراوان آب کنی تا پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه بروید{توبه در بعد جسمانی}، ششم - رنج اطاعت را به تن بچشانی چنانکه شیرینی گناه را به او چشانده بودی، پس آنگاه بگویی استغفرالله. (نهج البلاغه، حکمت، 417)

البته این مطلب درباره استغفار است نه توبه، لذا شاید بتوان گفت استغفار اعم از توبه و بزرگتر و عمیقتر از آن است اما به هر حال منظور هر کسی از توبه، پاک شدن و مغفرت یافتن نیز هست پس استغفار و توبه اگر یکی نباشند؛ مکمل هم هستند .

توبه و محدودیت زمانی

توبه موجب تقرب بوده و عبادت محسوب می‌شود اما توبه تنها عبادتی است که بصورت نیابتی قابل انجام نیست.

توبه

نهج‌البلاغه با اصرار زیادی تذکر می‌دهد که توبه فقط در این دنیا امکان‌پذیر است و الا همه در آخرت با دیدن حقایق توبه می‌کنند اما توبه آخرت سودی نمی‌بخشد. با مرگ در توبه بسته می‌شود کسی هم نمی‌تواند به جای میت گناهکار توبه کند. و یرهقهم الاجل و یسد عنهم باب التوبه؛ مرگ آنها را در کام خود می‌کشد و درهای توبه بسته می‌شود.

جالب‌تر این که توبه در دنیا هم از مدت محدودی برخوردار است: العمر الذی اعذر الله فیه الی ابن ادم ستون سنة؛ عمری که خدا از فرزند آدم پوزش را می‌پذیرد شصت سال است.(حکمت، 326) بنابر این تا مهلت باقیست باید از انرژی این موجود آسمانی کمک گرفت و او را به صحرای قیامت دعوت نمود که هیچ کمک کننده‌ای در قیامت بهتر از توبه نخواهد بود: لا شفیع انجح من التوبه؛ هیچ شفاعت کننده‌ای کارسازتر از توبه نیست.(حکمت، 371)

توبه و عوامل کمک کننده

عوامل معنوی و کارهای خیر ضمن فراهم کردن توفیق توبه در تاثیرگذاری توبه نیز دخالت دارند و البته هر عاملی به اندازه توان معنوی خود دارای قدرت تاثیرگذاری خواهد بود. نماز که جزء قوی‌ترین عوامل معنوی است در توبه بسیار موثر است. نماز هم زمینه توبه را ایجاد می‌کند و هم اگر خوب و عمیق باشد خود، کار توبه را نیز انجام می‌دهد. در حکمت 299 از حضرت علی(علیه‌السلام) می‌خوانیم که: «ما اهمنی ذنب امهلت بعده حتی اصلی رکعتین و اسال الله العافیه»؛ آنچه که بین من و خدا نارواست، اگر انجام دهم و مهلت دو رکعت نماز داشته باشم که از خدا عافیت طلبم مرا اندوهگین نخواهد ساخت. این روایت علاوه بر آن که لطف شدید و رحمت بی پایان خداوند را نسبت به بندگانش نشان می‌دهد از نیروی شگرف نماز در پاک کنندگی گناهان نیز خبر می‌دهد.

امید که در این ماه عزیز، خداوند به توفیق توبه‌ی واقعی را عطا نماید.

انسیه نوش آبادی، گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.