تبیان، دستیار زندگی
عارف به حضور شاه شرفیاب شد. شاه خواست که نکته‌ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد. استاد دستش را به داخل کیسه‌ فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: بیا، اینها دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن. شاهزاده با تمسخر گ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشاوره شاهزاده خانه خود شوید

مشاوره

روزی عارف پیری با مریدان خود از کنار قصر پادشاه در حال گذر بود. شاه که در ایوان کاخش مشغول تماشا بود، او را دید و به سرعت به نگهبانان دستور داد تا استاد پیر را به قصر آورند.

عارف به حضور شاه شرفیاب شد. شاه ضمن تشکر از او، خواست که نکته‌ای آموزنده به شاهزاده جوان بیاموزد تا در آینده‌ی او تاثیر گذار شود.

استاد دستش را به داخل کیسه‌ای که همراهش بود فرو برد و سه عروسک از آن بیرون آورد و به شاهزاده عرضه نمود و گفت: " بیا، اینها دوستان تو هستند، اوقاتت را با آنها سپری کن."

شاهزاده با تمسخر گفت: " من که دختر نیستم با عروسک بازی کنم! "

عارف اولین عروسک را برداشته و تکه نخی را در گوش فرو کرد. و نخ بلافاصله از گوش دیگر عروسک خارج شد.

سپس دومین عروسک را برداشته و این بار تکه نخ از گوش عروسک داخل و از دهانش خارج شد.

او سومین عروسک را امتحان نمود.

تکه نخ در گوش عروسک فرو می‌رفت، اما بیرون نمی‌آمد.

استاد گفت : "جناب شاهزاده، اینان همگی دوستانت هستند، اولی که اصلا به حرفهایت توجهی نداشته، دومی هر سخنی را که از تو شنیده، همه جا بازگو خواهد کرد و سومی دوستی است که همواره بر آنچه شنیده لب فرو می‌بندد."

شاهزاده فریاد شادی سر داده و گفت: "پس بهترین دوست من همین سومی است و من هم او را مشاور خود خواهم نمود".

عارف پاسخ داد: نه! و دوباره دست در کیسه‌اش کرد و چهارمین عروسک را بیرون آورد و آن را به شاهزاده داد و گفت: "این دوستی است که باید بدنبالش بگردی"

مشاوره

شاهزاده تکه نخ را گرفت و امتحان نمود.

با تعجب دید که نخ همانند عروسک اول از گوش دیگر خارج شد، رو به حکیم کرد و گفت : " استاد این که نشد! "

عارف پیر پاسخ داد: دوباره امتحان کن

شاهزاده باز هم امتحان کرد و این بار تکه نخ از دهان عروسک خارج شد.

برای بار سوم نیز امتحان کرد و تکه نخ در داخل عروسک باقی ماند.

استاد رو به شاهزاده کرد و گفت: "شخصی شایسته دوستی و مشورت توست که بداند کی حرف بزند، چه موقع به حرفهایت توجهی نکند و کی ساکت بماند."

خُب این مسلم است که من و شما هم هر چند شاهزاده نیستیم اما باید دنبال چنین دوستانی برای خودمان باشیم. اما

آنچه من می‌خواهم تذکر دهم یک قدم فراتر است و آن اینکه بیایید خودمان هم برای دیگران چنین دوستانی باشیم. این خصوصیت - و شاید بهتر باشد بگویم درایت! - برای زندگی بویژه زندگی زناشویی، لازم و ضروری است. آقایان و خانمها باید گاهی وقتها خوب گوش کنند و هیچ نگویند و گاهی باید آنچه می‌شنوند را نشنیده بگیرند و ...

اگر این کار را بکنید، شما همراه خوبی برای شاهزاده‌ی خانه‌ی خود خواهید بود.

حسین عسگری - گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.