کرسی درس اخلاق قرآنی
شماره نخست: «خاكساری پیشه كردن»
اشاره: در آیات کریمه کلام وحی، در کنار بیان احکام و عقاید، آیات بسیاری وجود دارد که سبک زیست مسلمانی را در ارتباط با خدا و خلق نشان میدهد.
در این سلسله نوشتارها، سعی داریم به تببین بیشتر آیات اخلاقی از منظر قرآن بپردازیم:
شماره نخست: «خاكساری پیشه كردن»
در باب تواضع و فروتنی که نقطهی مقابل آن تکبر و غرور است، در قرآن و روایات، بسیار سخن گفته شده است، که در این نوشتار سعی میکنیم تا حدی به آن بپردازیم. از جمله نشانههای تواضع، تواضع در راه رفتن، سخن گفتن، پذیرفتن انتقاد، لباس پوشیدن و... است. در قرآن و در سوره لقمان، از زبان ایشان خطاب به فرزندشان این گونه آمده است: «و لا تصعر خدك للناس و لا تمش فی الاَرض مرحا ان لا یحب كل مختال فخور [و از مردم به (نخوت) رخ بر متاب و در زمین خرامان راه مرو، كه خدا، خودپسند لافزن را دوست ندارد].
«و در سورهى فرقان، اولین نشانهى بندگان خوب خدا، حركت متواضعانهى آنهاست. وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنا [و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما. آیه شصت و سوم. و بندگان خدای رحمان، كسانیاند كه روی زمین به نرمی گام بر میدارند؛ و چون نادانان، ایشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت پاسخ میدهند] و یكى از اسرار نماز كه در سجده آن، بلندترین نقطه بدن را (حداقل در هر شبانه روز 34 مرتبه، در هفده ركعت نماز واجب) روى خاك مىگذاریم، دورى از تكبر و غرور و تواضع در برابر خداوند است.
گرچه تواضع در برابر تمام انسانها لازم است، اما در برابر والدین، استاد و مۆمنان، لازمتر است. تواضع در برابر مۆمنان، از نشانههاى برجسته اهل ایمان است. أذِلَّه عَلَى الْمُۆْمِنِینَ [بخشی از آیه پنجاه و چهارم سوره مائده. و با مۆمنان فروتنند].
بر خلاف تقاضاى متكبران كه پیشنهاد دور كردن فقرا را از انبیا داشتند، آن بزرگواران مىفرمودند: ما هرگز آنان را طرد نمىكنیم. وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا [بخشی از آیه بیست و نهم سوره هود. و كسانی را كه ایمان آوردهاند، طرد نمیكنم] انسانِ ضعیف و ناتوانى كه از خاك و نطفه آفریده شده و در آینده نیز، مردارى بیش نخواهد بود، چرا تكبر مىكند؟
مگر علم محدود او با فراموشى آسیبپذیر نیست؟ مگر زیبایى، قدرت، شهرت و ثروت او زوالپذیر نیست؟ مگر بیمارى، فقر و مرگ را در جامعه ندیده است؟ مگر تواناییهاى او نابود شدنى نیست؟ پس براى چه تكبر مىكند؟ قرآن مىفرماید: متكبرانه راه نروید كه زمین سوراخ نمىشود، گردنكشى نكنید كه از كوهها بلندتر نمىشوید. وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا [آیه سی و هفتم سوره اسراء. و در روی زمین به نخوت گام بر مدار، چرا كه هرگز زمین را نمیتوانی شكافت و در بلندی به كوهها نمیتوانی رسید].
از نشانههاى تواضع، پذیرفتن پیشنهاد و انتقاد دیگران و نشستن در پایینتر از جایى است كه در شأن اوست» (تفسیر نور).
نمونههایى از تواضع اولیاى الهى
1- شخص اول آفرینش كه پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) است، آن گونه مىنشست كه هیچ امتیازى بر دیگران نداشت و افرادى كه وارد مجلس مىشدند و حضرت را نمىشناختند، مىپرسیدند: كدام یك از شما پیامبر است؟ ایكم رسول الله.
2- در سفرى كه براى تهیه غذا هر كس كارى را به عهده گرفت، پیامبر نیز كارى را به عهده گرفت و فرمود: جمع كردن هیزم با من.
3- همین كه پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) دیدند براى نشستنِ بعضى افراد فرش نیست، عباى خود را دادند تا چند نفرى روى عباى حضرت بنشینند. پوشیدن لباس ساده، سوار شدن بر الاغ برهنه، شیر دوشیدن، همنشینى با بردگان، سلام كردن به اطفال، وصله كردن كفش و لباس، پذیرفتن دعوت مردم، جارو كردن منزل، دست دادن به تمام افراد و سبك نشمردن غذا از سیرههاى حضرت بود.
4- برخى از شیعیان خواستند به احترام امام صادق (علیهالسلام)، حمام را خلوت و به اصطلاح قُرق كنند، حضرت اجازه نداد و فرمود: لا حاجه لى فى ذلك، المۆمن اخف من ذلك. نیازى به این كار نیست، زندگى مۆمن، سادهتر از این تشریفات است.
5- هر چه اصرار كردند كه سفرهى امام رضا (علیهالسلام) از سفره غلامان جدا باشد، آن حضرت نپذیرفت.
6- شخصى در حمام، امام رضا (علیهالسلام) را نشناخت و از او خواست تا او را كیسه بكشد، حضرت بدون معرفى خود و با كمال وقار، تقاضاى او را قبول كرد. همین كه آن شخص، حضرت را شناخت، شروع به عذرخواهى كرد و حضرت او را دلدارى دادند.
از نشانههاى تواضع، پذیرفتن پیشنهاد و انتقاد دیگران و نشستن در پایینتر از جایى است كه در شأن اوست» (تفسیر نور).
در تفسیر نمونه هم آمده است: «تکبر و غرور، یك نوع بیمارى روانى و اخلاقى است، یك نوع انحراف در تشخیص و تفكر است، وگرنه یك انسان سالم از نظر روح و روان، هرگز گرفتار این گونه پندارها و تخیلات نمىشود.
ناگفته پیدا است كه منظور لقمان، تنها مساله روى گرداندن از مردم و یا راه رفتن مغرورانه نیست، بلكه منظور، مبارزه با تمام مظاهر تكبر و غرور است، اما از آنجا كه این گونه صفات، قبل از هر چیز خود را در حركات عادى و روزانه نشان مىدهد، انگشت روى این مظاهر خاص گذارده [=گذاشته] است.
از جمله جاهایی که میتواند تواضع را نشان دهد، راه رفتنن است. درست است كه راه رفتن مسئله سادهاى است، اما همین مسئله ساده، مىتواند بیانگر حالات درونى و اخلاقى و احیاناً نشانه شخصیت انسان بوده باشد، چرا كه روحیات و خلقیات انسان در لابلاى همه اعمال او منعكس مىشود و گاه یك عمل كوچك، حاكى از یك روحیه ریشهدار است. در حدیثى از رسول خدا(ص) مىخوانیم: كسى كه از روى غرور و تكبر، روى زمین راه رود، زمین و كسانى كه در زیر زمین خفتهاند، و آنها كه روى زمین هستند، همه او را لعنت مىكنند.
باز در حدیث دیگرى از پیامبر اكرم (ص) مىخوانیم: پیامبر، از راه رفتن مغرورانه و متكبرانه نهى كرد و فرمود: كسى كه لباسى بپوشد و با آن كبر بورزد، خداوند او را در كنار دوزخ به قعر زمین مىفرستد و همنشین قارون خواهد بود، چرا كه او نخستین كسى بود كه غرور و كبر را بنیاد نهاد.
در روایت دیگر، این ماجرا از پیامبر گرامى اسلام (ص) نقل شده است كه از كوچهاى عبور مىفرمود، دیوانهاى را مشاهده كرد كه مردم اطراف او را گرفتهاند و به او نگاه مىكنند، فرمود: على ما اجتمع هۆلاء. اینها براى چه اجتماع كردهاند. عرض كردند: در برابر دیوانهاى كه دچار صرع و حملههاى عصبى شده است. پیامبر(ص) نگاهى به آنها كرد و فرمود: این دیوانه نیست، مىخواهید دیوانه واقعى را به شما معرفى كنم؟ عرض كردند: آرى، اى رسول خدا. [فرمودند]: دیوانه واقعى كسى است كه متكبرانه گام بر مىدارد، دائما به پهلوهاى خود نگاه مىكند، پهلوهاى خود را به همراه شانهها تكان مىدهد(و كبر و غرور از تمام وجود او مىبارد). این دیوانه واقعى است، اما آنكه دیدید، بیمار است.
آن قدر كه در روایات اسلامى [به] وسیله پیامبر (ص) و ائمه اهل بیت (ع) به مسئله تواضع و حسن خلق و ملاطفت در برخوردها و ترك خشونت در معاشرت، اهمیت داده شده است، به كمتر چیزى اهمیت داده شده.
بهترین و گویاترین دلیل در این زمینه، خود روایات اسلامى است، كه نمونهاى از آن را در اینجا بیان میکنیم:
در مورد تواضع و فروتنى نیز از حضرت على (ع) مىخوانیم: زینه الشریف التواضع. آرایش انسانهاى باشرافت، فروتنى است و بالآخره در حدیثى از امام صادق (ع) مىخوانیم: فروتنى، ریشه هر خیر و سعادتى است، تواضع مقام والایى است و اگر براى فروتنى زبان و لغتى بود كه مردم مىفهمیدند، بسیارى از اسرار نهانى و عاقبت كارها را بیان مىكرد ... كسى كه براى خدا فروتنى كند، خدا او را بر بسیارى از بندگانش برترى مىبخشد... هیچ عبادتى نیست كه مقبول درگاه خدا و موجب رضاى او باشد، مگر اینكه راه ورود آن فروتنى است».
در بخشی از خطبه صد و نود دو نهجالبلاغه میخوانیم «... دلها در پذیرفتن كبر و نخوت همانند یكدیگرند ومردم روزگاران گذشته، پی در پی بر این شیوه روان بودهاند، تكبری (در خود پروراندند) كه بر سینهها سنگینی میكند».
و در بخشی از دعای بیست و ششم صحیفه امام سجاد (ع) هم میخوانیم: «بار الها، مرا آن گونه ساز كه... با ایشان [=مردم] نرمخو باشم و به تمام ایشان نیكی كنم».
نویسنده: دکامی - کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان
آخرین یادداشتهای قرآنی:
پایان عصر طلایی مصر
حِست را درباره این کتاب نفیس بنویس!
آیا میتوان شیطان را دید؟
بزرگترین بازار در انتظار حواسپرتی مشتریان
شاید این صفحات معجزه کند
مجموعه كامل یادداشتهای قرآنی