وارثان تورات تحریف شده
بخش سیاسی- در دو بخش گذشته گفتیم مسیحیان بنیادگرا علاوه بر اعتقاد به عصمت کتاب مقدس، یعنی مبرا بودن آن از تحریف یا اشتباه اعتقاد داشتند، وظیفه آنها اکنون فراهم ساختن زمینه‌های ظهور دوم مسیح در فلسطین و بنای مجدد اسرائیلی بود که این کتاب از آن سخن می‌گفت تا زمینه ساز راهیابی ایشان به بهشت گردد.
اسرائیل در فلسطین به قیمت آوارگی و قتل و کشتار فلسطینیان بنا گردید و پس از آن نوبت توسعه سرزمین مقدس بود، جنگ‌های اعراب اسرائیل به راه افتادند و پیروزی صهیونیست‌ها در هریک از این جنگ‌ها باور مسیحیان بنیادگرا به درستی پیشگویی‌های تورات را دو چندان و رابطه آنها با یهودیان صهیونیست را مستحکم‌تر کرد، چون آنها بودند که باید با گرد آمدن در سرزمین مقدس یکی از شروط ظهورمسیح را محقق نمایند.
بعد نوبت قدس بود که باید از دست مسلمان‌ها خارج می‌شد، جنگ 67 و بی‌کفایتی اعراب این امکان را نیز برای آنها فراهم کرد، حال ادامه بحث:
اما اشغال قدس گامی قبل از پایان تاریخ نبود و باید که پیش از آن معبد سلیمان بر «قبة الصخره» بنا می‌گردید به همین دلیل ملاحظه می‌کنیم، رژیم صهیونیستی هیچ‌گاه از حفاری‌های زیر زمینی خود زیر مسجد الاقصی دست نمی‌کشد و گروه‌ها و سازمان‌های افراطی و تندرویی در رژیم صهیونیستی هستند که متولی امر تخریب مسجد الاقصی می‌باشند و به شدت از سوی کابینه رژیم صهیونیستی حمایت می‌شوند، جالب این که این گروه‌ها ماهیانه یک روز را به تظاهرات از میدان ندبه در قدس تا بیت المقدس اختصاص می‌دهند و طی آن با سر دادن شعارهایی علیه فلسطینی‌های مسلمان ساکن قدس خواستار بیرون راندن آنها از این شهر می‌شوند تا با خالی شدن عرصه امکان تخریب مسجد الاقصی و بنای معبد سلیمان برای آنها فراهم گردد تا مسیح آنها در این معبد بر تخت سلطنت بنشیند و هزار سال با کامیابی و بدون جنگ و خونریزی بر جهان حکومت کند.
ملت اسراییل، ملت خداست که اکنون در صدد تأسیس یک امپراتوری است
میراث یهود برای مسیحیان آمریکا به گفته "پل فندلی" سناتور، نویسنده، اندیشمند و سیاستمدار آمریکایی و کارشناس لابی یهودیان آمریکا به حرکت واداشتن آمریکایی‌ها جهت تأسیس اسراییل در سال 1948 بود، چون یهود جایگاه مهمی را در باورهای این آمریکایی‌ها و برنامه‌های آسمانی و زمینی خداوند ایفا می‌کنند.
به این ترتیب فندلی نتیجه می گیرد، توجه به میراث تورات بسیاری از مسیحیان آمریکایی را واداشت تا به خاورمیانه و جنگ‌های آن به عنوان بازتاب حوادثی بنگرند که عهد قدیم آن را به تصویر کشیده است، بنابراین فلسطینی ها و اعراب قرن بیستم همان متحدان "جولیت" هستند که به جنگ "داوود پیامبر" رفتند.
در سال 1970 "هال لیندسی" از رهبران برجسته پروتستانیسم و از جمله مبلغان انجیل در آمریکا کتاب مشهور "سیاره بزرگ مهاجر زمین" را منتشر کرد، در این کتاب که به محض انتشار به سرعت ده‌ها میلیون نسخه از آن فروش رفت و بعدها فیلمی از آن تهیه شد، می‌خوانیم: "مهم ترین نشانه پایان تاریخ و دومین ظهور مسیح بازگشت یهود پس از هزاران سال به سرزمین اسراییل است".
هم‌چنین در جای دیگر می‌خوانیم: " روس‌ها یا همان اتحاد جماهیر شوروی سابق قوم یأجوج (نیروی شر) هستند که با هم‌پیمانانشان می‌خواهند به اسراییل حمله کنند... و پس از جنگ آرمگدون در دشت مجدل میان فلسطین و اردن، اسراییلی‌ها (یا قوم ماجوج و نیروی خیر) بر آنها پیروز و زمینه ساز دومین ظهور مسیح خواهند شد".
در سال 1973 "اورال رابرتس" راوی و نویسنده مشهور انجیل، کتاب " درام آخرالزمان" را با حمایت وصف ناپذیر از اسراییل منتشر کرد، به اعتقاد او "ملت اسراییل، ملت خداست که اکنون در صدد تأسیس یک امپراتوری است".
در سال 1975 کشیش "بیلی گراهام" ( رهبرسازمان مسیحی-صهیونیستی جوانان مسیح) فیلم "سرزمین خداوند" را ساخت که در آن به وعده خداوند جهت تاسیس اسراییل در سرزمین فلسطین اشاره می‌کرد و شکوه شهرها و آبادی‌ها را در سرزمین موعود به گونه‌ای اغراق آمیز به تصویر می‌کشید.
سال 1967 حوادث مهم دیگری را نیز در بطن خود داشت، به قدرت رسیدن "جیمی کارتر" بنیادگرای مسیحی که با افتخار اعلام کرده بود: "او یک مسیحی دوباره متولد شده است"، به همین دلیل بسیاری از کارشناسان سال 67 را سال "اوانجیلی‌ها" (نام دیگر مسیحیان بنیاد گرا یا نئوصهیونیست‌ها) می‌دانند.
هر کس یهود را به قتل مسیح متهم و با آنها دشمنی کند (پدیده دشمنی با سامیان) به شدت مجازات خواهد شد
کارتر در سخنرانی‌های انتخاباتی خود از تحقق پیشگویی‌های تورات گفت: "تأسیس اسراییل بی‌شک تحقق پیشگویی‌های تورات است".
هم چنین اعلام کرد: "هر کس یهود را به قتل مسیح متهم و با آنها دشمنی کند (پدیده دشمنی با سامیان) به شدت مجازات خواهد شد».
کارتر اولین رئیس جمهور آمریکا بود که هیئتی را تشکیل داد و آن را مامور بررسی حادثه "هولوکاست" (سوزاندن یهود توسط نازی‌ها در جنگ جهانی دوم) کرد و هنگامی که درمارس 1979 از اسراییل دیدن نمود، به مناسبت امضای پیمان "کمپ دیوید" در کنست (پارلمان) اسراییل گفت: "من بسان دیگر رؤسای جمهوری آمریکا ایمان دارم، رابطه ما با اسراییل فراتر از روابط ویژه است، از آنجا که این رابطه از وجدان، اخلاق، دین و اعتقادات ملت آمریکا نشأت می گیرد، بنابراین رابطه‌ای بی همتاست، بویژه آنکه هر دو کشور را مهاجران مبلغ مسیحی - صهیونیست تأسیس کردند، پس ما با هم میراث تورات را تقسیم خواهیم کرد".
ادامه دارد..
مطالب مرتبط:
نئوصهیونیست‌ها چه کسانی هستند؟
قبس زعفرانی
گروه جامعه و ارتباطات
تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور
