تبیان، دستیار زندگی
دوباره محرم و عاشورا از راه رسید تا تعبیری که از انسانیت فراگرفته ، بازگوید و این دوباره گفتن‌ها هنوز تازه و جدید و عمیق اند . قرن ها پیش ، امام حسین و یارانش روی دورترین و خشک ترین صحنه زمین ، نمایش عشق را برپا کردند و در نقش های خود آنچنان خوش درخشیدند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهرا امیری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عیار عشق شما چند است؟


دوباره محرم و عاشورا از راه رسید تا تعبیری که از انسانیت فراگرفته ، بازگوید و این دوباره گفتن‌ها هنوز تازه و  جدید و عمیق اند . قرن ها پیش ، امام حسین و یارانش روی دورترین و خشک ترین صحنه زمین ، نمایش عشق را برپا کردند و در نقش های خود آنچنان خوش درخشیدند که تمام کائنات،  صحنه ای زیباتر و ملکوتی تر و پاک تر از آن سراغ ندارند و این چنین شد که آواز آن حادثه تمام مرزهای جغرافیایی را در هم شکست و معادلات خاکی و زمینی  بسیاری را در برهم زد و بر قلب های قریبان و غریبگان نشست و مایه بیداری انسان های بسیاری  شد .

محرم

پیام شهادت امام حسین آزادگی و آزادگی از بندهای بیرونی و درونی بود . پیام امام شهید ، نه صرفا شهادت و احیای دین  بود که فرمودند: "اگر دین ندارید لا اقل آزاده باشید " بلکه پیام او آزادگی وآزاد زیستی و رهایی از ظلم بود ، هدفی که او همه خانواده را به قربانگاه عاشقی برد تا در محضر خداوند آزادگی و رهایی خویش را از اسارت همه چیزی هایی که می تواند آزادی اشرف مخلوقات را تسخیر کند ، اثبات نماید  .

و حال اگر بخشی از وظیفه ما در قبال سرور آزاده شهیدان،  این است که ایامی را به یاد او و به نام او و با حفظ کرامت او ، نه به سوگ که به فراگیری سخن او بگذرانیم و بکوشیم مشق او را خط به خط  بیاموزیم .

قصه کربلا در ایران بال های خود را به وسعت تمام قلب ها  گشود . از آن پس فرهنگ غنی ایرانی  بستری شد برای جاودانه نگاه داشتن این حماسه تاریخی و جهانی . فرهنگ ایرانی از جمله فرهنگ ها و منش هایی است که توانسته قصه ناب عاشورا را به گونه ای شکیل و پر صلابت درون خود حل کند و آن را دست به دست و سینه به سینه به کودکان خرد خویش بیاموزد .

وظیفه انکار ناپذیر ماست که  دهه اول محرم را به یاد کسانی که در سرزمین معطر و غنی کربلا مشق عشق تمرین می کردند و ایمان خود را محک می زدند و بر عیار عاشقیشان می افزودند ، ما هم دهه ای را به یاد بگذرانیم . بی تابی نکنیم اگر خیابان ها و یا معابری به دلیل دسته های عزاداری سد شده اند و یا صدای بلند دسته های عزاداری به درون خانه هایمان  می ریزد . کمی در این ایام مهربانتر با تاریخ و یاد آن برخورد کنیم . چرا که حادثه عظیم و باشکوه کربلا تنها متعلق به گذشته نیست که تمام شده باشد ، بلکه نطفه انسانیت و آزادگی در آن زمان در شکم تاریخ شکل گرفت تا روزی تکامل یابد و مردمان آن را با دستان خویش از دل تاریخ بیرون بکشند و تولد معصومیت و پاکیزگی واقعی را جشن بگیرند .

البته حادثه روز دهم محرم ماه ، نه مستحق گریه های ما که شایسته بالیدن ماست . اینکه بدانیم و بپذیریم مردی و مردمانی تنها به آن دلیل که نمی خواستند سر خویش را در مقابل ظلم فرود آورند ، آنقدر عظمت یافتند که سر به آسمان ساییدند  .

کربلا تنها متعلق به گذشته نیست که تمام شده باشد ، بلکه نطفه انسانیت و آزادگی در آن زمان در شکم تاریخ شکل گرفت تا روزی تکامل یابد و مردمان آن را با دستان خویش از دل تاریخ بیرون بکشند و تولد معصومیت و پاکیزگی واقعی را جشن بگیرند .

قصه زیبا و عمیق کربلا ، حکایت تشنگی و یا مرگ دلخراش شهیدان خفته در آن و یا کودکان و زنان آواره و اسیر در صحرا نیست ، بلکه داستان زیبایی است از شور و شعور ، معادله عقل و عشق ، معامله دل گسستن از داشته های خاکی در قبال رحمت بی کران الهی ، و حکایت ابراهیمی که همه دلبستگی اش به اسماعیل را قربانی می کند تا رضایت رب را از آن خود سازد . پس این روز بزرگ نه مستحق گریه من و توست و نه مستحق فریاد و دفاع من و تو . عاشورا حرف های زیادی برای گفتن دارد و تا تاریخ زنده است خود توان دفاع از خویش را در میان کوره راه های سرد و تاریک و گاه سوزان و ملتهب تاریخ دارد . قصه عاشورا فقط گوش می خواهد برای شنیده شدن و عقل و درک برای فراگرفتن و بازوان توانمندی برای احیا .

محرم

البته در سال های اخیر گاه این فرهنگ عاشورایی که ایرانیان سال ها برای حفظ آن کوشیده اند به کج راه می رود.  برای مثال  در برخی موارد جوانان با آرایش های مشکی و تیره  و پوشش هایی نامناسبی در مکان های عمومی و خیابان ها ظاهر می شوند که در واقع هیچ ارتباطی با این ایام ندارد و صرفا جهت خودآرایی و جلوه نمایی اینچنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند .  شب های روشن از چراغانی که نه محل عزاداری ، بلکه به مکانی برای قرارها و دیدارهای دختران و پسران تبدیل شده است بخش دیگری  از این کج روی ها محسوب می شود که لازم است خود افراد و بانیان مراسم ، نظارت و کنترل محیط های اطراف را بر عهده گیرند و حتی المقدور از اجتماعات خلاف شئونات جلوگیری نمایند . حتی در برخی مواقع مراسمی که تا پاسی از شب ادامه می یابد و موجبات دردسر و برهم زدن آسایش هم عزاداران و هم همسایه ها را فراهم می کند، نوعی کج روی و انحراف از آئین اصیل عاشوراست . عاشورا روز بزرگی است نباید با آزار و ایجاد ناراحتی برای سایرین  از ارزش و احترام به این روز بکاهیم . حرکات و منش های کسانی که می خواهند تداعی گر و یادآور آن صحنه های بزرگ مردانگی و جوانمردی باشند ، می بایست همراه با وارستگی و نجابت و اصالت باشد .

نوع دیگر از کج روی ها مربوط  به مدیحه سرایی هایی می شود که  در قالب و آهنگ موسیقی های پاپ تولیدی اخیر، عرضه می شوند.  در برخی موارد دیگر نیز مدیحه سرایی ها کاملا از موضوع کربلا که درس آزادگی است منحرف می شود و گویی تنها غرض و مقصود را در به گریه انداختن حاضرین می دانند ، در حالیکه اگر چه گریه و اشک ریختن  بر امام حسین و یارانش شایسته است ولی باید بدانیم  حکایت کربلا در واقع مایه شکفتن خنده در عمیق جان و روان آدمی است وقتی می بیند که چنین سرمشق بزرگی را از گنجینه تاریخ به یادگار گرفته .

در برخی موارد جوانان با آرایش های مشکی و تیره و پوشش هایی نامناسبی در مکان های عمومی و خیابان ها ظاهر می شوند که در واقع هیچ ارتباطی با این ایام ندارد و صرفا جهت خودآرایی و جلوه نمایی اینچنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند .

بیایم این میراث گرانقدر اسلامی و انسانی را سخت نزد خویش و مردمان و فرزندان خویش نگهبانی و نگهداری کنیم و پاسدار و حافظ حرمت های آن باشیم . اختصاص یک دهه از سال اندک بهایی است که می توانیم به یاد مقام عالی سرور شهیدان بپردازیم و بهای آن حمایت از مراسم یادبودی است که در این ایام برگزار می شود که بخش عظیمی از این حمایت، به صبر ما در قبال  مواردی از جمله معابر سد شده از دسته های عزاداری  و یا ایستگاه های پذیرایی و یا تجمع و سرو صدای ناشی از عزاداری مربوط می شود  . بیایید به احترام این همه شجاعت ، تنها یک دهه شهرمان را و دنیایمان را به یاد و یادآوری او اختصاص دهیم . باشد که ما نیز سهمی از کربلا هر چند اندک داشته باشیم .

ز- امیری 

بخش اجتماعی تبیان