تبیان، دستیار زندگی
آیا رژیم صهیونیستی و آمریکا در حال برنامه ریزی برای حمله به تاسیسات اتمی ایران هستند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حمله به تأسیسات هسته ای ایران؟

حمله به تأسیسات هسته ای

مقدمه:

بخش سیاسی-این روزها روزهای بسیار حساسی برای دستگاه سیاست خارجی ایران است.غرب احساس می کند تحریمهای اقتصادی علیه ایران از کارایی برخوردار نیست و ایران با استراتژی خاص خود می کوشد ضمن خریدن زمان به سمت هسته ای شدن گام بر دارد.آرایش نیروهای نظامی در منطقه هم حاکی از تحولات جدیدی است.نیروهای رزمی ایالات متحده از عراق خارج شده اند اما از منطقه خلیج فارس بیرون نرفته اند.

راه اندازی نیروگاه هسته ای بوشهر اگرچه زیر نظر آژانس بین المللی انرژی هسته ای است اما سوژه جدید پروژه ایران هراسی شده است. رسانه های غربی با حجم زیاد بر خطر هسته ای شدن ایران تاکید می کنند.در کنار این موج رسانه ای ،در مدت یک ماه گذشته بویژه ماه آگوست سخنان صریح تری درباره حمله نظامی به ایران مطرح می شود و چه از سوی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و چه اخیرا در بریتانیا تهدیداتی در این زمینه طرح می شود.در این راستا چند سوال مطرح است:

1-این تهدیدات از سوی کدام چهره های سیاسی غرب بوده است؟

 2- با توجه به کدام محاسبات غربی ها چنین جراتی به خود داده اند و زمینه چینی نسبی حداقل برای تست افکار عمومی انجام می دهند؟

3-آیا این تهدیدات جدی هستند و آیا واقعا غربی ها به این نتیجه رسیده اند که ایران به سمت برنامه هسته ای نظامی بازگشت ناپذیر درحال حرکت است؟

4-واکنش داخلی در این زمینه چه باید باشد و چه تمهیداتی باید اندیشید؟

رسانه ای شدن تهدیدها:

در دو سه روز گذشته دفاع تونی بلر نخست وزیر سابق بریتانیا از حمله نظامی به ایران در صدر اخبار جهان قرار گرفت.اما این تهدید در ادامه پروژه ای است که از یکی دو ماه قبل شروع شده است.یکی از اولین حرفهای جدید درباره بالا رفتن حمله نظامی به ایران از سوی یک گروه تحقیقاتی انگلیسی مطرح شد. گروه تحقیقاتی آکسفورد، موسسه پژوهشی که مقر آن در لندن است، در انتهای تیر گزارشی را با عنوان "حمله نظامی علیه ایران؛ اثرات و پیامدها" منتشر کرد که در آن هشدار داده شده است که چنین حمله ای به وقوع یک "جنگ طولانی" منجر خواهد شد. بر پایه این تحلیل ، احتمال حمله نظامی اسرائیل علیه تأسیسات اتمی ایران افزایش یافته است اما چنین حمله‌ای می تواند برای منطقه بسیار ویرانگر باشد.

حدود دو هفته بعد از این گزارش  دریادار مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، در گفت‌و‌گویی با شبکه تلویزیونی

مایکل مولن

ان‌بی‌سی، در پاسخ به این پرسش که آیا ایالات متحده آمریکا طرحی برای حمله به ایران دارد، گفته است که [در صورت نیاز] چنین طرحی وجود دارد.

در همین روزها بود که مجله معتبر تایم باز هم گزینه حمله نظامی‌ به ایران را در راس قرار داده و نوشت: حمله نظامی‌ به ایران، گزینه‌ای که از نو بر روی میز قرار گرفت. در این گزارش تاکید شده بود که ایالات متحده بر حجم تحرکات نظامی‌ خود بیخ گوش ایرانی‌ها افزوده است. بر اساس این گزارش امریکایی‌ها در حال شناسایی اهدافی هستند که گفته می‌شود تاسیسات هسته‌ای ایران است.این مجله حتی احتمال حمله در ماه سپتامبر (شهریور-مهر)را مطرح کرد!

درکنار این جنگ روانی  هفته‌نامه اشپیگل نشانه‌های جدی شدن خطر حمله اسرائیل به مراکز هسته‌ای ایران را در گزارشی مفصل آشکار ساخت. این هفته‌نامه از جمله به موافقت واشنگتن با فروش تعدادی بمب‌افکن استتاری اف ۲۲ به اسرائیل اشاره کرد و نوشت: هدف اصلی، نابود ساختن مرکز غنی‌سازی اورانیوم در نطنز و نیروگاه بوشهر است.

اما جنگ روانی هم چنان ادامه دارد. مجله آمریکایی آتلانتیک که با لابی صهیونیست ها در آمریکا بسیار دمخور است تیتر

مجله آتلانتیک

یک روی جلد  سپتامبر خود را به آمادگی اسرائیل برای حمله به ایران اختصاص داده است.

تیتر اول این مجله این است: اسرائیل برای بمباران ایران آماده می شود، چرا، چطور و باچه هدفی ؟ مجله‌ی آمریکایی آتلانتیک از امکان حمله‌ی یک‌جانبه‌ی اسراییل به ایران خبر می‌دهد. این مجله می‌نویسد، اسراییل ممکن است ظرف ۱۲ ماه آینده به طور یک‌جانبه و بدون «چراغ سبز» آمریکا به ایران حمله کند.

مقایسه عجیب تونی بلر!

تونی بلر این روزها برای بازاریابی کتاب خاطراتش تلاش می کند.او در مصاحبه ای با بی بی سی ضمن مقایسه ای عجیب از امکان تکرار یازده سپتامبر توسط ایرانیها خبر داد! او در مقایسه ای مستقیم مابین اقدام تروریستی القاعده در ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ که طی آن بیش از ۳۰۰۰ نفر در نیو یورک به قتل رسیدند، با امکان مبادرت به اقدامی مشابهی توسط جمهوری اسلامی، در صورت در اختیار داشتن بمب اتمی اظهار داشت: " اجازه بدهید توضیح بدهم – بنظر من موضوع تکان دهنده اینست که تعداد ۳۰۰۰ نفر کشته شده گان نیویورک در یک روز، چنانچه آنها قادر میبودند، میتوانست تا ۳۰۰.۰۰۰ نفر افزایش یابد.

اشاره مستقیم و مقایسه غیر قابل اشتباه تونی بلر در رابطه با امکان استفاده از بمب اتمی علیه مردم غیر نظامی، با

تونی بلر

انگیزه تامین هدفهای عقیدتی و سیاسی- مشابه رویداد تروریستی ۱۱ سپتامبر در نیو یورک بود. بلر در این زمینه تاکید کرد : " در آن برهه من تصمیم گرفتم که به استقبال خطر نباید رفت ( حمله به افغانستان و تغییر رژیم طالبان ) . از این جهت در رابطه با ایران و امکان دست یافتن آن به ظرفیت تولید بمب اتمی متاسفانه من کمترین خطری را نمی توانم بپذیرم – هرگز ."

بلر در بخش دیگری از اظهارات خود نگرانی های ناشی از مبادرت به حمله نظامی علیه ایران و نتایج احتمالی آنرا مورد بحث قرار داد. بلر تاکید کرد " بعضی ها ممکن است بگویند عواقب حمله نظامی به آنها ( ایران) بسیار بزرگ خواهد بود- به این دلیل میباید بسیار با احتیاط عمل کرد، شما ممکن است بسیاری را از خود برنجانید، شما ممکن است ( ایران و منطقه ) را نا آرام کنید. من تمامی این استدلال ها را درک میکنم با این وجود امکان هیچ خطری را در زمینه تجهیز ایران به بمب اتمی نمی پذیرم.!!!!

محاسبات غلط غربی ها از مسائل داخلی ایران

مارک لینچ، یکی از تحلیلگران مجله " فارین پالیسی"(Foreign policy) در تحلیلی از علت تمایل برخی گروهها برای حمله نظامی به ایران سخن می گوید. به اعتقاد نویسنده یکی از دلایل مهم این است که حکومت ایران در شرایط فعلی بسیار ضعیف‌تر از چند سال پیش است. در فاصله سال‌های ۲0۰۵ تا ۲۰۰۷ زمانی که دولت جورج بوش می‌کوشید با دیپلماسی قطبی کردن منطقه، ایران را منزوی و ضعیف سازد، جمهوری اسلامی ایران و گروه‌های همفکر و متحد آن مثل حزب الله و حماس پرچمداران فعال مبارزه به اصلاح ضد آمریکایی درمنطقه بودند. نویسنده فارین پالیسی در مقایسه با آن سال‌ها می‌گوید که در یک سال و نیم ریاست جمهوری باراک اوباما موقعیت ایران در منطقه بسیار ضعیف شده است. تحت تاثیر

مجله سیاست خارجی

سیاست باراک اوباما برای جلب افکار عمومی جهان عرب و خاورمیانه دولت ایران نقش سردمداری خود در مقابله با آمریکا را از دست داده و اکنون برای بسیاری از کشورهای منطقه ترکیه یک الگو و سرمشق جذاب‌تری به نسبت ایران است. و بالاخره بحران سیاسی پس از انتخابات سال گذشته نارسایی‌ها و ضعف‌های سیستم سیاسی ایران و نارضایتی عمومی مردم آن کشور را به خوبی برای منطقه عریان ساخت.

این مطلب دچار ضعف اساسی در تحلیل می باشد.اگرچه شاید حزب الله لبنان نتوانست در انتخابات پارلمانی جریان حاکم را شکست دهد اما همچنان به عنوان وزنه ای تاثیر گذار بر امنیت و سیاست لبنان حضور دارد.حماس پس ا جنگ غزه نه تنها فرونپاشید که با وجود تحریمها و محاصره هم چنان غزه را در کنترل خود دارد.اگرچه در حوادث فتنه سال 1388 برخی مشکلات امنیتی به وجود آمد اما جمهوری اسلامی نشان داد که از لحاظ امنیت داخلی،مدیریت رسانه ای و افکار عمومی،کنترل اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی دارای قدرت نرم عینی است و به هیچ وجه با جمهوری های تازه استقلال یافته شوروی قابل مقایسه نیست.ضمن اینکه مردم ایران در تاریخ معاصر نشان داده اند با هر نگاه سیاسی و هر تفاوت در فکر در برابر بیگانه و دشمن موضعی یکدل دارند.

آیا این تهدیدات جدی است؟

اگرچه در طرح موضوع حمله به ایران رسانه های غربی نوعی فضاسازی مشترک داشتند اما در تمامی این تحلیلها نوعی ترس از نتایج این حمله وجود داشته است.از نگاه مرکز تحقیقاتی آکسفورد واکنش ایران به این حمله چنین خواهد بود:

1-از معاهده منع گسترش سلاح های اتمی خارج شود و به منظور جلوگیری کردن از حملات بیشتر فورا به ساخت سلاح اتمی بپردازد. برای چنین کاری ممکن است از تأسیساتی استفاده شود که در اعماق زیاد زمین قرار دارد؛ گزارش ها از در حال ساخت بودن چنین تأسیساتی حکایت دارد

2-به اسرائیل حمله موشکی کند و منافع آمریکا و متحدان غربی اش را مورد حمله قرار دهد.

3-با بستن تنگه هرمز باعث افزایش شدید قیمت نفت شود.

4-علیه تأسیسات غربی تولید، پالایش و انتقال نفت در خلیج فارس حملات موشکی یا شبه نظامی ترتیب دهد.

5-از گروه های شبه نظامی مخالف حضور غرب در عراق و افغانستان حمایت جدی کند.

 گروه تحقیقاتی آکسفورد در گزارش خود نتیجه گرفته است: "پیامدهای حمله نظامی به ایران چنان جدی است که به هیچ شکلی نباید آن را تشویق کرد. یافتن راه های دیگر برای پایان دادن به بحران اتمی ایران، هر قدر هم که مشکل باشد، باید دنبال شود".

در چنین چارچوبی است که تحلیلگر فارین پالیسی در پایان خاطر نشان می‌کند که حمله نظامی به ایران، اقدامی غیرسازنده و غیرضروری با عواقب منفی فراوان است و کاخ سفید به خوبی این را می‌داند و بعید است چنین حمله‌ای در آینده نزدیک اتفاق بیفتد.

نتیجه گیری:

علیرغم جنگ روانی شدید غرب با توجه به تهدیدات جدی حمله رژیم صهیونیستی و یا آمریکا به ایران برای منافع آنها احتمال چنین حمله ای پایین است.اما آماده باش سامانه های دفاعی کشور از ضروریات است و هم چنین برنامه ریزی برای تعمیق پدافند غیر عامل را باید در دستور کار قرار داد.یکی از زمینه های سیاسی جسارت غرب برای طرح موضوع  حمله اختلافات سیاسی و جناحی داخلی است که می بایست با بصیرت و اجماع همه نخبگان سیاسی از تمام گرایشها و صف بندیها تبدیل به وحدت سازنده شود تا خدای نکرده مورد سو استفاده دشمن قرارنگیرد.

سید حسین زرهانی

گروه جامعه و ارتباطات