تبیان، دستیار زندگی
استایش شده ترین محصول فرهنگی در قاموس مدعیان کار فرهنگی .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ستایش شده ترین محصول فرهنگی در قاموس مدعیان کار فرهنگی

بخش ارتباطات- رمانی چند صد صفحه ای سراسر جنسی که یک نقد بیست صفحه ای ضمیمه آن است، با کاغذ مرغوب چاپ و در سراسر کشور از فروشگاه های بزرگ تا سوپرمارکت ها توزیع شده است'. خوشبختانه این اتفاق نیافتاده است، اما.. با تاسف فراوان یک اتفاق بدتر رخ داده است.

سوال

ماجرا از این قرار است که مجموعه کمپانی فاکس، پس از یازده سپتامبر اقدام به تولید فیلم ها و سریال هایی در مورد تروریسم و نقش مسلمانان در این اقدامات و ... نمود. شاخص این سریال ها، مجموعه چند ده قسمتی بیست و چهار بود که داستان مرکز ضدتروریسم آمریکا را روایت می کند که چگونه ماموران این مرکز، نامزد سیاهپوست ریاست جمهوری این کشور را از اقدامات تروریست ها نجات می دهند، چگونه پس از رییس جمهور شدنش، به وی در مدیریت کشور علیه تروریست ها کمک می کنند و چگونه با رشادت تمام، تروریست ها را به سزای کارهایشان می رسانند و عملیات های مختلف علیه آمریکا را خنثی می کنند.

ناگفته پیداست که در اکثر موارد، تروریست های مورد ادعا مسلمانان هستند و تم کلی اثر نیز ترسیم چهره ای خشونت بار از مسلمانان احتمالا با هدف آماده کردن افکار عمومی برای مقاصد خاص نظامی یا تحدیدی علیه مسلمانان است.

اما داستان به اینجا ختم نمی شود و نویسنده و سفارش دهنده فیلم به این هم راضی نمی شوند. در بخشی از مجموعه که قهرمان داستان ما، مامور ویژه ضد تروریسم، جک باور، به دنبال تروریست ها خود را به در و دیوار می زند، در بررسی اسناد و رکوردهای مالی یک شبکه تروریستی که در تلاش برای دستیابی به بمب هسته ای و استفاده از آن علیه مردم آمریکاست، متوجه می شود که فردی خاورمیانه ای به نامه "سیدعلی" (با بازی فرانسیس کوین) فاینانسر و تامین کننده مالی تروریست ها است! تصور کنید چطور از میان این همه اسم ها و ترکیب های مختلف اسامی، چگونه چنین نقشی به چنین اسمی چسبانده می شود! موضوع موقعی جالبتر می شود که مجموعه در ادامه روایت پردازی خود در پیداکردن همکاران سیدعلی، به فردی به نام "محمود" می رسد!

البته از کسانی که جلوی جلوگیری از ظهور ظواهر غیرفرهنگی می ایستد و کار را صرفا به نهادهای فرهنگی حواله می کند، بعید نیست خود در مقام اجرای "کار فرهنگی" به چنین استراتژی رسیده باشد؟

بقیه داستان را هم که خودتان حدث بزنید که چگونه مرکز ضدترور آمریکا کار را پیش می برد.

حالا تصور کنید در دولت اسلامی ما چه اقدامی صورت گرفته است؟ نقدی چند دقیقه ای در حد همان بیست صفحه مثال تخیلی که در ابتدای متن شرح آن آمد را به انتهای فیلم ضمیمه کرده اند و مجموعه را با کیفیت خوب و دوبله خوب و با شعاری جالب توجه، "ستایش شده ترین فیلم جهان" به بازار فرستاده اند. دو سه قسمت اول این مجموعه فعلا درآمده است. کافی است سری به سوپرمارکت محله بزنید تا پوسترهای بزرگ تبلیغاتی "ستایش شده ترین سریال دنیا" را ببینید.

مشایی

آیا این از سر تساهل مفرط بوده است؟ یا شاید بی توجهی باعث شده است؟ یا شاید هم استراتژی فرهنگی دولت است؟ البته از کسانی که جلوی جلوگیری از ظهور ظواهر غیرفرهنگی می ایستد و کار را صرفا به نهادهای فرهنگی حواله می کند، بعید نیست خود در مقام اجرای "کار فرهنگی" به چنین استراتژی رسیده باشد؟ شاید هم نفوذی در کار است و ما خبر نداریم؟

وقتی دبیر کمیسیون فرهنگ (که جای وزیر ارشاد نشسته است) و همه کاره فرهنگ دولت، عادت دارد هر چند ماه یکبار اظهارات جنجالی بی ثمر بر زبان آورد، پخش پرسروصدا و تبلیغاتی چنین محصولاتی آنهم با چنین شعارهایی - نه به نقد چند دقیقه ای ته فیلم و نه به این تحسین روی فیلم - اصلا عجیب نیست.

البته ما که به توجیهات آقای فرهنگ عادت کرده ایم.

اما آقای همه کاره فرهنگ و حامی و مافوق آقای همه کاره فرهنگ، باید جواب دهد که آیا از این به بعد در دولت شما می توان به صرف چسباندن چند صفحه نقد، هر چند نقد خوب، به کتاب ضدنظام یا چند پلان مصاحبه به فیلم سراسر مبتذل، آن را در شبکه رسمی پخش کرد؟ چند نفر از مردم کوچه و بازار فیلم را می بینند (به ویژه اینکه جدیدا تعدادی از شبکه های ماهواره ای اقدام به بازپخش فیلم های اینچنینی دوبله شده در شبکه رسمی می کنند) و چند نفر نقد انتهایی را می خوانند. آیا تنها راه نقد چنین فیلم هایی این روش است؟ آیا اگر شما چنین فیلمی بسازید و در آن اوباما را تروریست یا حامی مالی تروریست ها معرفی کنید، آمریکا اجازه دوبله و پخش در شبکه رسمی اش را به شما می دهد؟

ما هشدارمان را دادیم که یک جای کار می لنگد.

منبع: الف

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور