تبیان، دستیار زندگی
در ایران ، در سال 57، واقعه ای رخ داد كه به اندازه انقلاب فرانسه اهمیت دارد اما توجه اندكی به آن شده است. این بی توجهی شاید از سر عمد و در جهت تغییر دادن هویت انقلاب اسلامی بوده است. در 13 شهریور سال 57 ، تهران بزرگترین تظاهرات تا آنروز را تجربه كرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راهپیمایی در عید فطر

بخش سیاسی-شاه با هلكوپتر از بالا، با چشم خود می‌دید كه سیل بی‌پایان جمعیت پس از اقامه نماز عید فطر، فریاد زنان به مركز شهر رسیده‌اند. او هنگام بازگشت، حاضران از جمله فرماندهان نظامی و هویدا و درباریان را به سخت‌ترین ناسزاها بست. سرانجام از شدت خشم، لگدی بر بدنه‌ی اتومبیل كورسی لامبرگینی محبوبش كوفت. سوار بر آن شده و رفت. گویا صدای آن یك میلیون تن در گوشش بود كه تا فردا هیچكس را نپذیرفت در این زمان، حتی فرح نیز امكان ملاقات با او نیافت...

مقدمه:

13 شهریور

در ایران ، در سال 57، واقعه ای رخ داد كه به اندازه انقلاب فرانسه اهمیت دارد اما توجه اندكی به آن شده است. این بی توجهی شاید از سر عمد و در جهت تغییر دادن هویت انقلاب اسلامی بوده است. در 13 شهریور سال 57 ، تهران بزرگترین تظاهرات تا آنروز را تجربه كرد . این تظاهرات برای تخریب زندان نبود . با خشونت نیز همراه نبود . تظاهر كنندگان كه تعداد آنها به بیش از یک میلیون نفر می رسید ، برای ادای نماز عید فطر عازم بودند و در سر راه خود، به سربازان مسلح شاهنشاهی گل و شیرینی تعارف می كردند. رژیم شاه كه تا آن زمان از عمق فاجعه و نارضایتی مردم خبر نداشت، به یكباره از خواب غفلت بیدار شد. در این میان، واكنش خود شاه از همه دیدنی تر بود كه به آن پرداخته خواهد شد. نماز عید فطر و تظاهرات پس از آن، هویت انقلاب ایران را كاملا اسلامی نمود و بین مبارزه و مذهب پیوند برقرار كرد. نماز عید فطر، موجب شد تا شاه نیز اقدام لوئی 16 را تكرار كند، اما بسیار ناشیانه تر و در نتیجه مخرب تر. او مقابله ی خشونت آمیز با انقلاب اسلامی را انتخاب كرد و نتیجه ی آن كشتار مردم در جمعه ی سیاه (17 شهریور 57) بود. این واقعه ، مرگ سلطنت 2500 ساله را در كمتر از 5 ماه فراهم آورد

روز واقعه :

 در روز 13 شهریور سال 1357 " نماز و راهپیمایی میلیونی تاریخی عید فطر ، به امامت حجة الاسلام والمسلمین دكتر مفتح در تپه های قیطریه برگزار شد . رهبری این تظاهرات را روحانیت مبارز تهران به عهده داشت . روزنامه اطلاعات تعداد راهپیمایان را بیش از سه میلیون نفر ذكر كرد . این تظاهرات بسیار آرام برپا شد و سربازان مستقر در بین راه ، با شاخه های گل و بوسه های مردم مسلمان روبرو شدند . در پایان راهپیمایی ، روحانیت مبارز مردم را به انجام راهپیمایی دیگری در روز 16 شهریور دعوت كرد. میلیونها تن از مردم مسلمان سراسر كشور كه در عید فطر شركت كرده بودند ، پس از انجام نماز ، علیه رژیم دست به راهپیمایی زدند. روزنامه اطلاعات ، خبر این مراسم را از شهرهای آمل ، گرگان ، ساری ، نجف آباد، لنگرود، قزوین، اراك، شیراز، سبزوار، فسا، خرم آباد، گالیكش، اهواز، بناب، میاندوآب، خوی، اردبیل، كرج، آبادان، یزد، بهشهر و باختران گزارش كرد. در غالب مناطق كشور این مراسم به صورت آرام برپا شد لیكن در خمین ، فسا ، كرج و ایلام هشت نفر شهید و هشت نفر مجروح شدند. " (4) بنابراین این راهپیمایی مخصوص تهران نبود و در تمام شهرها انجام شد. اما آنچه در تهران موجب وحشت رژیم شد، حضور میلیونی مردم بود. تهران، هرگز چنین جمعیتی به خود ندیده بود. همین مسأله موجب شد كه رژیم به فكر چاره بیفتد. در پایان این راهپیمایی، تظاهر كنندگان خواستار برگزاری تظاهراتی دیگر در 16 شهریور شدند. اما دولت شریف امامی هر گونه اجتماع را ممنوع اعلام كرد . " (5)

13 شهریور

ماهیت مذهبی قیام 13 شهریور :

در انقلاب ایران، جریانهای مختلفی حضور داشتند. جناح مذهبی، به صورت جدی پس از سال 42 وارد عمل شد، در صورتی كه برخی گروههای مبارز غیرمذهبی ادعای قدمت بیشتری در مبارزه داشتند. جبهه های ملی، سابقه ی مبارزاتی خود را به دوران ملی شدن صنعت نفت ( دهه ی 30) و حزب توده حتی خود را به اواخر دوران رضا خان (دهه ی 20 ) نسبت می دادند. اما چه چیز موجب شد كه انقلاب ایران ، یك انقلاب اسلامی باشد؟ به نظر می‌رسد نماز عید فطر 1357، یكی از موثرترین عواملی بود كه موجب شد اسلامی بودن قیام تثبیت گردد و مورد تأیید همه ی گروهها قرار بگیرد. مردمی كه برای نماز عید بیرون آمده بودند، پس از نماز به تظاهرات پرداختند. در واقع جمعیت یك میلیونی مبارز ، از خواندن نماز، به عنوان اعلام مخالفت خود استفاده نمودند و این بسیار معنی دار است. جناحهای غیرمذهبی نهضت متوجه شدند كه اگر بخواهند با مردم همراه شوند باید مذهب را به عنوان یك اصل مهم مبارزاتی بپذیرند. در روز 13 شهریور ، بین نماز و مبارزه پیوند برقرار شد. شعارهایی كه در آن روز داده شد ، تماما ماهیت مذهبی داشتند. شعارهایی مانند " سكوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن " (6) ، " ان الحیاة ، عقیدة و جهاد " (7) "

برای حفظ قرآن ، مردم به ما ملحق شوید " (8) نكته ی جالب اینكه ، مردم پس از راهپیمایی ، نماز ظهر و عصر را در خیابان خواندند و این دوباره مطرح كردن یك نماد مذهبی در جریان مبارزه بود. حجة الاسلام هادی غفاری می گوید : "ساعت 6 صبح نماز [عید فطر ] تمام شده بود و مردم راه افتاده بودند و حالا ساعت 12:10 رسیده و ظهر شده بود . مردم شش ساعت این مسیر را آرام طی كرده بودند ... به هر حال در خیابان پهلوی برای نماز آماده شدیم . این جمعیت عظیم كنار خیابان وضو گرفته و نماز بسیار عارفانه ای خواندند ... نماز ظهر عید فطر روی آسفالت خیابان برگزار شد ؛ بدون هیچ زیراندازی من عبای خود را پهن كردم روی زمین و نماز خواندیم . نماز جماعت یك میلیونی در آن خیابان برگزار شد . به نظر من آن حركت روز عید فطر ، سد مقاومت شاه را شكست ... نیازی نبود كه مردم برای نهار خوردن جایی بروند ، از بس در بین مردم مواد خوراكی توزیع شده بود ... عده ای از مغازه دارها برای مردم شیرینی و میوه می آوردند . " (9)

چادر مشكی زنان : نماد مبارزه زنان در انقلاب اسلامی

موضوع دیگری كه به تظاهرات آن روز رنگ مذهبی داد ، حضور زنان با چادر مشكی بود . شاه كه تبلیغ می كرد زنان با كنار گذاشتن چادر ، به اجتماع راه پیدا كرده اند و خود را منجی و آزاد كننده‌ی زنان می دانست ، با حضور چند صد هزار زن ، با چادر مشكی مواجه شده بود كه خواستار بركناری او بودند . هما ناطق در این مورد می گوید : " بزرگترین بسیجی كه زنها كردند در انقلاب ، روز عید فطر بود كه مسلمانها ترتیب داده بودند و برای اولین بار بود كه می توان گفت تعداد زنها بر مردان می چربید . و اولین بار بود كه در یك تظاهرات ، همه نه تنها با حجاب اسلامی ، بلكه با حجاب سیاه [چادر] آمده بودند و برای ماها كه از دور نگاه می كردیم ، این یكی از عجیب ترین منظره هایی بود كه دیدیم . یعنی یكه خوردیم . " (10) تظاهرات مذهبی مردم در آن روز كاملا جنبه ی خود جوش داشت . اگرچه روحانیت مبارز ، نماز را ترتیب داده بود اما هیچ برنامه ای برای برگزاری راهپیمایی نداشتند . نماز به امامت شهید مفتح برگزار شد . سپس دو خطبه توسط ایشان ایراد شد . " بعد شهید باهنر صحبت كرد . صحبتهای ایشان مفصل بود ، البته خیلی تند نبود و بر سر تشكیل حكومت اسلامی و ضررها و مفاسد حكومتهای موجود بحث كرد . وقتی صحبتهای ایشان تمام شد ، ایشان اعلام كردند : برنامه ها تمام شد ، با نظم و انضباط متفرق شوید . هركس از شما شعار خواست جواب ندهید . كسانی كه شعار بدهند از ما نیستند . بعد از ایشان هم – طبق معمول – آقای مرتضایی فر بلندگو را گرفت و دو سه بار با اصرار گفت : هركس شعار داد ، از ما نیست . " (11) احتمالا این خواسته‌ی برگزار كنندگان نماز عید فطر از بیم واكنش شدید و خشن شاه بود. اما مردم شروع به دادن شعارهایی بر علیه رژیم نمودند و از جو مذهبی به نفع مبارزه‌ی سیاسی استفاده كردند . كار دیگری كه در آن روز صورت گرفت تغییر نام خیابانها بود . خیابان كوروش كبیر به خیابان دكتر علی شریعتی ، میدان 24 اسفند به میدان انقلاب و خیابان شاهرضا به خیابان انقلاب . این تغییر نامها توسط مردم و با استفاده از ماژیك و اسپری صورت گرفت . (12)

نظاره‌ی تظاهرات عید فطر توسط شاه

13 شهریور

خود شاه اصلا تصور نمی‌كرد كه مخالفین او تا این حد جدی باشند. او كه تجربه‌ی سال 32 و خرداد 42 را داشت فكر می‌كرد با همان تدابیر معمولی می‌تواند مردم را آرام كند و به وعده‌هایی آنها را دلخوش نماید. اما زمانی كه خود از نزدیك خیل راهپیمایان را مشاهده كرد، متوجه شد كه این بار، با قضیه‌ای كاملا متفاوت رو بروست . اوج تظاهرات مردم در هنگام ظهر 13 شهریور بود. نزدیك ظهر، هلی‌كوپترهایی بر فراز سر مردم می‌پرید. به زودی مردم آموختند تا به سوی این هلی‌كوپتر‌ها، مشت تكان دهند ، و شعارهای خود را فریاد كنند. یكی از این هلی‌كوپترها، نه متعلق به رادیو تلویزیون ، یا ژاندارمری و پلیس، بلكه از آن هوانیروز بود. "خسرو داد" فرمانده هوانیروز در كنار دست خلبان نشسته بود، در صندلی عقب كسی كه با چشمان او حدقه در آمده، موج انسان‌ها را می‌نگریست، و همچون خوابزدگان، هر گاه كه خلبان اجازه‌ی بازگشت می‌خواست، با سر پاسخ منفی می‌داد. او شاه بود. از بامداد آن روز ، با براه افتادن جمعیت خبرها جسته و گریخته به شاه رسید. اما هیچكدام از كسانی كه طرف پرسش او قرار گرفتند، رقم تظاهركنندگان را از ده هزار بالاتر نبردند. درباریان می‌كوشیدند چون همیشه باید «خاطر مبارك آسوده باشد» او را از واقعیت دور نگه دارند. اما هر چه روز به ظهر نزدیك‌تر می‌شد التهاب او فزونی یافت. سپهبد صمدیانپور رییس كل شهربانی كشور، وقتی پای تلفن خواسته شد، ناچار گردید فاش كند كه جمعیت تمام جاده قدیم شمیران را گرفته ، ولی درگیری و مقاومتی وجود ندارد. چنین بود كه شاه، ناگهان با فریاد از گارد خواست تا هلی‌كوپتر او را آماده پرواز كنند. فرح، درباریان ، هویدا و نظامیان گارد با حداكثر تلاش خود، تنها توانستند او را وادار كنند كه سوار بر هلی‌كوپتر هوانیروز شود. ساعتی بعد ، او از بالا، با چشم خود می‌دید كه سیل بی‌پایان جمعیت، فریاد زنان به مركز شهر رسیده‌اند. او هنگام بازگشت، در یك واكنش عصبی ، حاضران از جمله فرماندهان نظامی و هویدا و درباریان را به سخت‌ترین ناسزاها بست. فحش‌های مستهجنی كه تنها از زبان رضا شاه شنیده شده بود، همچون باران بر سر و روی حاضران باریده می‌شد. سرانجام از شدت خشم، لگدی بر بدنه‌ی اتومبیل كورسی لامبرگینی محبوبش كوفت. سوار بر آن شده و رفت. گویا صدای آن یك میلیون تن در گوشش بود كه تا فردا هیچ كس را نپذیرفت در این زمان، حتی فرح همسرش نیز امكان ملاقات با او نیافت».(16)

جمع بندی:

راهپیمای روز عید فطر، موجب تزریق نیرویی به ملت شد كه روزهای بعد نیز به مبارزه ادامه دهند. «نخستین واكنش شریف‌امامی ، در برابر راهپیمایی عظیم عید فطر، .... اعلام ممنوعیت راهپیمایی بود.(17) اما مردم در روز 16 شهریور نیز راهپیمایی عظیمی به راه انداختند. دولت و شاه مجبور شدند از آخرین حربه‌ی خود در روز 17 شهریور استفاده كنند: كشتار و سلاخی مردم بی‌دفاع. اما مردم به قدرت ایمان و مذهب پی برده بودند. از این راهپیمایی ، حاصل دیگری هم به دست آمده و آن پی بردن گروه‌ها و دستجات سیاسی به تأثیر مذهب و نیروی سازماندهی جناح اسلامی نهضت بود. در صدها مسجد تهران، دسته‌هایی جمع شدند ، كه ساعتی بعد در پیج هر خیابان به هم پیوستند. جویبارهایی كه چون به دریا رسیدند، ترس از وجودشان رخت بر بست. هر كس در پناه جمع، خود را قادر به انجام هر غیر ممكنی دید. (18) امام خمینی (ره) در 15 شهریور به مناسبت این راهپیمایی عظیم پیامی صادر نمودند. در این پیام آمده است: «مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید ، دست به عبادت ارزنده‌ی دیگری زدند كه آن فریادهای كوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر برای بر پا داشتن حكمت عدل اسلام است كه كوشش در این راه از اعظم عبادات است. .... نهضت خود در ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهید كه نمی‌دهید».(19) واقعه‌ی روز عید فطر، كشورهای خارجی را نیز به نقش گروه‌های مذهبی و رهبری امام خمینی واقف ساخت. «مجموع تأثیرات راهپیمایی عید فطر، تا روزها پس از آن واقعه، در سرویس‌های اطلاعاتی آمریكا، انگلیس ، فرانسه ، رژیم صهیونیستی ، مسكو و كشورهایی كه خود را به نحوی درگیری علاقمند رویدادهای ایران می‌دیدند ، بررسی می‌شد .. توجه اصلی از گروه‌های سیاسی به جانب نجف و تهران برگشت».(20)

پی نوشت:

1- بهنود ، مسعود ؛ دولتهای ایران از سید ضیا تا بختیار ؛ انتشارات جاویدان ، صفحه 777

2- همان ، صفحه 778

3- همان 4- مؤلفین ؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی ؛ بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ، صفحه 902 5- نعمتی زادگان ، مرتضی ؛ مبارزات شهید دكتر باهنر ؛ مركز اسناد انقلاب اسلامی ، صفحه 126 6- مجموعه برنامه " داستان انقلاب ا" از رادیو BBC ؛ تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران ، نشر تفكر ، 1373 ، صفحه 282 7- غفاری ، هادی ؛ خاطرات ؛ حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی ، 1374 صفحه 280 8- همان ، صفحه 281 9- همان ، صفحه 282 10- مجموعه برنامه " داستان انقلاب " از رادیو BBC ، صفحه 285 11- غفاری ، صفحه 279 12- همان ، صفحات 283-280 13- بهنود ، صفحه 778 14- مجموعه برنامه " داستان انقلاب " از رادیو BBC ، صفحه 283 15- غفاری ، صفحه 280 16- بهنود ، صفحات 774-778 17- همان ، صفحه 780 18- همان ، صفحه 771 19- امام خمینی ، صحیفه ی نور ، جلد سوم ، صفحه 5و454 20- بهنود ، صفحه 782

تنظیم:س.آقازاده