تبیان، دستیار زندگی
آگاهی از سر گذشت اقوام و ملل بخاطر توصیه های اكید اسلام در عبرت آموزی از تاریخ تمدنها و حیات بشری و آموزندگیها و فوائدی كه دارد هماره مورد توجّه مسلمین بود. هنگام ظهوراسلام، آگاهیهای مردم، بیشتر به افسانه های تاریخی از قبیبل...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علم تاریخ و پیشگامان آن

آگاهی از سر گذشت اقوام و ملل بخاطر توصیه های اكید اسلام در عبرت آموزی از تاریخ تمدنها و حیات بشری و آموزندگیها و فوائدی كه دارد هماره مورد توجّه مسلمین بود. هنگام ظهوراسلام، آگاهیهای مردم، بیشتر به افسانه های تاریخی از قبیبل ایلیاد یونانی، روایات شاهنامه ایرانی و مها بهاراته هندی و داستانهای اعراب بائده (نابود شده) مانند طسم و جدیس و سیل عرم و غیره اخصاص داشت.

و اگر تاریخ مدونی هم وجود داشته مانند: تاریخ هرودوت و توسیدید یونانی، چون مربوط به دولتهائی بوده كه بكلی از بین رفته بودند، ارزش چندانی نداشته است. بعلاوه دائره آن بسیار محدود بوده است.

اشتمال قرآن به یك سلسله از قصص و تواریخ انبیا و اقوام و ملل گذشته و ترغیب مردم به توجه به سر گذشتهای آنان از یكسو نیاز مسلمین به آگاهی از زندگی فردی و اجتماعی پیامبر اكرم و یارانش و چگونگی پیشرفت اسلام و مبارزات و جنگهای محمد (ص) با دشمنان اسلام از سوی دیگر، و شناخت اوضاع و احوال مردم كشورهای مفتوحه و همجوار از دیگر سو، و عوامل دیگر، موجب گردید كه مسلمین در علم تاریخ و سیره و مغازی پیشرفت فوق العاده و چشمگیری بنمایند و كتاب های نفیس و ارزنده ای در این زمینه تالیف كرده و به جهان دانش عرضه كنند، كه طبق آماریكه حاجی خلیفه مولف "كشف الظنون" كه در قرن یازدهم می زیسته ارائه داده میان 18500 كتابیكه مسلمین تا آن قرن نوشته اند1300 جلد آن مربوط به تاریخ بوده كه برخی از آنها تا هشتاد مجلد بوده است و نخستین كسی كه در علم تاریخ اسلامی كتاب نوشته "عبیدالله بن ابی رافع" شاگرد امیرالمومنین (علیه السلام) بوده كه درباره كسانیكه در جنگ جملو صفین و نهروان از صحابه در ركاب امیرالمومنین شهید شده اند نوشته است.

تنّوع پژوهش تاریخی

مورخان اسلامی در رشته های مختلف تاریخ: سیره پیامبر اكرم، طبقات روات، صحابه، رجال، شعراء، ملل و نحل (تاریخ ادیان) و فتوح بلدان و جنگهای گوناگون اسلامی و حوادث عمومی جهان و ... كتاب های ارزنده ای نوشته اند.

نخستین كسی كه سیره نبوی را نوشته "محمد بن اسحق" متوفی به سال 152 بوده است. ولی امروز آنچه كه از كهن ترین سیره نبوی در دست است سیره عبدالملك بن هشام متوفی به سال213 است كه براساس سیره ابن اسحاق از طریق زیاد بن عبدالله بكائی متوفی به سال 183 تدوین كرده است و جامعترین كتابی كه در زمینه فتوح نوشته شده كتاب "فتوح البلدان" بلاذری متوفی به سال 279 است كه بعد از فتوحات شام واقدی و فتوحات مصر و مغرب ابن عبدالكریم و فتوحات بیت المقدس و غیره نوشته شده، ولی جامع همه آنها است.

و در قسمت رجال و طبقات صحابه و غیره نیز كتاب های فراوانی نوشته شده كه به عنوان نمونه می توان از كتاب های زیر یاد كرد:

قدیمترین كتاب طبقات كه فعلاً در دست است، كتاب طبقات ابن سعد كاتب واقدی، متوفی به سال 230 است، كه اخیراً در ده مجلد چاپ شده است. وی كاتب ابو عبدالله محمد بن عمر واقدی متوفی به سال 207 است كه صاحب تالیفات عدیده و از جمله كتاب طبقات بوده كه پس از او به نام كاتب واقدی معروف شده و از معلوماتش كتاب "الطبقات الكبری" را تالیف نموده كه هم اكنون در دست ماست.

و پس از آن كتاب طبقات الشعراء ابن قتیبه و ابن سلام و تراجم الحكما ابن قفطی و طبقات الاطباء ابن ابی اصیبعه و فیات الاعیان ابن خلكان و فوات الوفیات صلاح الدین كتبی و الوافی بالوفیات صلاح الدین صفدی و طبقات الحفاظ ذهبی و طبقات الاخیار شعرانی و اسدالغابه ابن اثیر و الاصابه ابن حجر و الا ستیعاب ابن عاصم قرطبی و اغانی ابی الفرج و عقد الفرید ابن عبدربه و البیان و التبیین جاحظ و مرآه الزمان ابن جوزی در چهل مجلد و الصله ابن بشكوال و المعجم ابن آبار و ... قرار دارد. و در قسمت تاریخ ادیان نیز از ملل و نحل شهرستانی، الفرق بین الفرق بغدادی: بیان الادیان ابوالمعالی و ... باید یاد كرد و اما در قسمت تاریخ عمومی نیز كتاب های زیادی نوشته شده، از هشام بن محمد كلبی متوفی به سال 206 كه بگذریم نخستین تاریخ عمومی اسلامی را باید تاریخ "یعقوبی" نوشته احمد بن یعقوب بن واضح متوفی به سال 278 دانست.

وی كه دانشمندی شیعی است این كتاب را در دو مجلد كه یك جلد آن مربوط به تاریخ یهود، هند، یونان، روم، ایران و غیره است و جلد دیگر آن راجع به تاریخ اسلام از آغاز تا زمان معتمد عباسی است نوشته و فرغانی نیز تكمله ای بر آن نگاشته كه تا سال 312 را شامل است.

پس از یعقوبی تاریخ ابن جریر طبری متوفی به سال 310 قرار دارد. این كتاب كه به نام "اخبار الرسل و الملوك" نامیده شده در حقیقت یك دائرة المعارف معلومات تاریخی است. این كتاب در شانزده مجلد به ترتیب سال، نگارش یافته، از ابتدای آفرینش تا سال 302 مسائل تاریخی و حوادث عمومی جهان را شامل است. پس از آن، تاریخ مسعودی متوفی به سال 346 موسوم به "مروج الذهب" قرار دارد كه علاوه بر تاریخ وضع شهرها و دریاها و حیوانات و غیره به ترتیب در آن آمده و برای هر دولت و ملتی فصلی جداگانه دارد. مسعودی غیر این كتاب و "التنبیه و الاشراف" كتاب دیگری در بیست مجلد به نام "اخبارالزمان" داشته كه از بین رفته و بدست ما نرسیده است.

"مسیوكار ترمر" درباره مسعودی چنین می نویسد:

"بیانات جالب توجه این مورخ در مسائل مشكل و پیچیده حقیقتاً ما را به حیرت می اندازد و چنین معلوم می شود كه او علاوه بر اینكه به تمام كتب تاریخی عرب احاطه تام داشته از كتاب های تاریخی روم و یونان و نیز از تاریخ قدیم و جدید اقوام شرقی كاملاً مطلع بوده است".

"بعد از اینها به تدریج كتاب های ارزشمندی در زمینه تاریخ عمومی توسط  دانشمندانی چون: ابن مسكویه، ابن اثیر، ابوالفرج، ابن جوزی، ابوالفداء، ابن خلدون، ذهبی، ابن طقطقی، ابن تعزی و ... نگارش یافت و مآخذ اصلی برای تاریخ امم و اقوام اسلامی قرار گرفت".

"ابن خلدون كه در عصر خویش تا حدی پیشرو اشپنگلر و توینبی بشمارمی رود، ظاهراً اولین مورخی است كه در پرتو تعقل و استدلال كوشید تا حوادث تاریخ را بوسیله علل طبیعی آنها تبیین كند. بدین گونه، وی در مقدمه خویش نه فقط یك دیدی تازه برای تاریخ بلكه یك "علم تازه" را در زمینه تاریخ بوجود می آورد: فلسفه تاریخ. در هر حال، طریقه ابن خلدون در تبیین تاریخ بر آنچه یونانیها- امثال توسیدید- می شناختند برتری بارز داشت نه فقط بدان سبب كه وی حوادث و تجاربی بیش از آنكه توسیدید می شناخت در پیش چشم داشت، بلكه بیشتر بدان سبب كه وی فیلسوفانه تر به قضایا و حوادث می نگریست. در حقیقت، شیوه یی كه ابن خلدون در تحقیق فلسفه تاریخ و اسباب وعلل ظهور تمدن و توحش پیش گرفت در اروپا هم تقریباً تا پیدایش ویكو (Vico) نظیر نیافت. شاید مونتسكیو را هم از بعضی جهات بتوان با او مقایسه كرد و اگر" هردر"، "اگوست كنت"، و"هربرت اسپنسر" با آثار و آراء او آشنائی یافته بودند بیشك نتایج تحقیقاتشان رنگ دیگر داشت."
"بهر حال مسلمین در تاریخ، كتاب های بسیار زیادی بوجود آوردند، و هیچ قومی قبل از شروع عصر جدید دراین رشته به پایه مسلمین نرسیده بود." كار مورخّین اسلام در مقایسه با كار یونان و روم  و مخصوصاً در مقایسه با كار مورخین اروپا در قرون وسطی و حتی بعد از آن براستی شایسته تحسین و اعجاب است.

"در تاریخ نویسی مسلمین، یك خاصیت بارز عبارتست از علاقه یی كه قوم به احوال امم مختلف دیگر داشته اند. نه فقط درباره بابل، مصر، ایران، یهود، یونان و روم؛ اطلاعات امثال مسعودی، یعقوبی، دینوری و طبری مبتنی بر ماخذ قابل اعتمادست، بلكه در باب اقوام هند، سودان، ترك، چین و فرنگ هم در آثار بیرونی، مسعودی، یعقوبی، ابن اثیر و رشید الدین فضل الله معلومات دقیق هست و حاكی از دقت و كنجكاوی. به رغم ایرادهایی كه بر بعضی از مورخین، لااقل در پاره ای مواضع محدود، وارد به نظر می آید مورخین بزرگ اسلام غالباً در كار خویش بحد امكان دقت و حتی وسواس داشته اند".

در این ناحیه از فعالیتهای علمی مسلمین توجه به چند نكته زیر ضروری است:

1- سبك های گوناگون:

مورخان اسلامی در تالیفاتشان، سبكهای مختلفی داشته اند:

برخی به ترتیب سنوات مثل طبری و ابن اثیر و غیره ... و جمعی به ترتیب اسامی ملتها و دولتها مثل مسعودی و ابن خلدون و ابن طقطقی، و طائفه ای هم به ترتیب اسامی شهرها و فرمانروایان مانند ابن عساكر و دینوری كتاب هایشان را نگاشته اند.

مفصلترین نوع اخیر، تاریخ بغداد تالیف خطیب بغدادی و تاریخ دمشق نوشته ابن عساكر است كه در هشتاد مجلد نگارش یافته است. و بعد از آنها كتاب های: خطط كندی، خطط مقریزی، خطط قضاعی و اخبار مصر القاهره قرار دارد كه در ضمن تاریخ مصر، شرح حال رجال و تاریخ اسلام را بیان می كند.

2- دقت در نقل مطالب

تاریخ نگاران اسلامی در نقل مطالب دقت خاصی می داشتند و این دقت در تقید آنها به ذكر نام كسانیكه واسطه نقل خبر بوده اند مانند طبری كه تقید به ذكر اسانید دارد هویداست.

"تقیّد طبری در نقل و ذكر اسانید، البته تضمین عمده یی بوده است در صحت نسبی مطالب و روایات. این شیوه كه در واقع از اهل حدیث اخذ و تقلید شده است، تاریخ را نزد طبری سلسله یی از روایات كرد كه مورخ، هر روایت را از یك راوی نقل می كند و او نیز از یك یا چند راوی دیگر تا برسد به كسی كه شاهد واقعه بوده است، یا آنكه واقعه در ایام وی رخ داده. این ذكر اسانید كه بمنزله ذكر ماخذست، در تاریخ امروز می بایست مورخ را از وقوع در خطا یا لااقل از وقوع در مسوولیت، بر كنار دارد. اما عیب عمده اش آنست كه بسبب اختلاطات- و احیاناً تناقضات كه در روایات آنها ممكن است روی داده باشد- ایجاد یك سلسله منظم از حوادث و بررسی علت و معلول را در سلسله حوادث دشوار می كند و مورخ را از قضاوت در اسباب و نتایج باز می دارد. شك نیست كه این یك عیب عمده است كه در تواریخ اسلامی هست اما در تواریخ سایراقوام قدیم هم بدون آنكه كارشان مبتنی بر ذكر اسانید باشد نظیر این ایراد وارد است. در ضبط نام و انساب نیز كار مورخان اسلام دشوار بوده است، اما آن را غالباً با دقت تمام انجام داده اند. امكان وقوع اشتباه در نام و نسب اشخاص بسا كه منتهی شود به انتساب حوادث مختلف به شخص واحد.

ازاین رو در معرفت رجال توجه به این نكته را مورخین ضروری یافته اند. قصه جالبی را  ابن خلكان درباره قاضی نقل می كند كه یك سال حج می كردم و در ایام تشریق در منی بودم. شنیدم كسی می گوید: ای ابوالفرج، گفتم شاید مرادش منم؛ باز گفتم در بین مردم بسیار كسان هستند كه ابوالفرج كنیه شان باشد، جوابش ندادم. منادی چون دید كسی جوابش نداد فریاد زد: ای ابوالفرج المعافی. خواستم به او جواب دهم باز گفتم ممكن هست ابوالفرج دیگری هم باشد كه اسم او معافی است ازین رو جوابی ندادم تا آنكه بازگشت و ندا داد: ای ابوالفرج المعافی بن زكریا النهروانی. دیگر برایم شك نماند كه مرا ندا می دهد، چون اسم و كنیه ام را ذكر كرد و همچنین پدرم و شهری را كه بدان منسوبم نام برد. پس گفتم: اینك من، چه می خواهی؟ گفت: شاید تو از نهروان شرق هستی؟ گفتم بلی. گفت آنكه ما می خواهیم از نهروان غرب است این است حكایتی كه ابن خلكان نقل می كند و هنوز هم می تواند برای مورخ آموزنده باشد و عبرت انگیز"

و همچنین از حكایتی كه ابن خلكان در ترجمه حال ابوالوفاء بوزجانی ذكر می كند كه:

"تاریخ وفاتش را نمی دانستم. جایش را در ترجمه حال وی سفید گذاشتم، بیست سال بعد، آنچه را می جستم در كتاب ابن اثیر یافتم و در جایش نگاشتم" هویداست، این ریزه كاریها نشان می دهد كه مورخان اسلامی تا چه اندازه در نقل مطالب دقیق و كوشا بوده اند.

"یعقوبی با دقت و علاقه، اخبار و اطلاعات راجع به بلدان مختلف را از اهل محل می پرسید و از آن میان فقط آنچه را اشخاص موثق تصدیق می كردند، ضبط می كرد، بعدها در مسافرتهای خویش راجع به آن مطالب جداگانه تحقیق می كرد. مسعودی برای جمع آوری اطلاعات دقیق مسافرتهای طولانی كرد، چنانكه در آسیا تا هند و سیلان و در آفریقا تا زنگبار رفت. بیرونی در مقدمه "الآثارالباقیه" چنان دقت و احتیاطی در شیوه تحقیق توصیه می كند كه گوئی آن مقدمه یك محقق امروزیست و "تحقیق ماللهند" او حتی با موازین امروزی نیز شاهكار تحقیق در عقائد و تاریخ محسوبست.

ابن مسكویه حتی در بیان سیرت و احوال پیغمبر از بیان اموری كه قبولش با عقل صرف ممكن نیست و حاجت به ایمان و اعتقاد دارد، خود داری می كند و ابن خلدون در قضاوت راجع به مسائل تاریخ نهایت تعقل و احتیاط را توصیه و عمل می كند، و همه اینها نشانه دقت نظر مورخان اسلامی است"

3- تجزیه و تحلیل و قضاوتهای قاطع

یكی دیگر از امتیازات مورخان اسلامی این بوده كه مطالب را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دادند و باصطلاح به فلسفه تاریخ می پرداختند. مانند ابن خلدون كه جرجی زیدان در باره تاریخ او می گوید:

"مزیت عمده تاریخ ابن خلدون از مقدمه ای است كه بر اساس فلسفه تاریخ نوشته و پیش از وی نه یونانی ها و نه رومی ها هیچكدام چنان كتابی در فلسفه تاریخ ننگاشته بودند، به قسمی كه فعلاً شهرت آن محتاج به توصیف نمی باشد."

و در ترسیم مطالب، چنان ریزه كاریها را نشان می دادند كه شایان تحسین است. برای نمونه:

"بیهقی چهره قهرمانان تاریخ را با قلم زیبای خویش چنان ترسیم می كند كه حتی چند تار موئی را كه  بر پیشانی "حسنك" وزیر به هنگام اعدامش نمایان بود از قلم نمی اندازد."

ابن طقطقی مولف كتاب "الفخری" گه گاه چنان از عباسیان انتقاد می كند كه در آن روزگار فقط از یك شیعی بی پروا چنان بیانی ممكن بود صادر شود.

"مقارن ظهور اسلام و قرنها بعد از آن، هیچ كشور و ملتی چنین عنایت خاصی را نسبت به تاریخ عمومی و سیر و مغازی و فتوح و رجال و طبقات و ... نداشته و این تنها مسلمین بودند كه به پیروی از آئین دانش پرور اسلام، توانستند چنین پیشرفت چشمگیر را در زمینه تاریخ مانند دیگر رشته ها بنمایند و گنجینه های گرانبها و بی نظیر در رشته تاریخ برای بشریت برای همیشه به میراث بگذارند."

"عدم توجه به تبیین دقیق حوادث، و اكتفا به ذكر جزئیات كه بعضی بر مورخین اسلامی عیب گرفته اند اختصاص به آنها ندارد. سعی در تحقیق و شناخت علل و اسباب حوادث تاریخی در اروپا هم سابقه زیاد ندارد و حتی در قرن هفدهم میلادی بوسرئه هم مثل طبری حوادث را فقط بر اصل مشیت تعبیر می كرد. معهذا، در بین مسلمین توجه به اسباب و علل هم بوده است، چنانكه ابوعلی مسكویه در تجارب الامم به تبیین حوادث بیشتر اهمیت می دهد تا به نقل روایت"

منابع:

1-    تمدن اسلام و عرب

2-    تاسیس الشیعه

3-    كارنامه اسلام

4-    تاریخ تمدن اسلام

5-    وفیا الاعیان

6-    نقش پیامبران در تمدن اسلام

7-    الشیعه و فنون السلام

8-    فجر الاسلام

9-    مقدمه سیره ابن هشام

10-مروج الذهب

11- جوان مسلمان و دنیای متجدد