تبیان، دستیار زندگی
به تأخیر انداختن توبه، خودفریفتگی است و امروز و فردا کردن موجب سرگشتگی و تعلل ورزیدن (عذر و بهانه آوردن) در برابر خداوند موجب هلاکت و پافشاری بر گناه در امان ماندن است از مکر خدا «و در امان نباشند از مکر خدا مگر گروه زیانکار».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توبه قریب

*h(g b1j(

به تأخیر انداختن توبه، خودفریفتگی است و امروز و فردا کردن موجب سرگشتگی و تعلل ورزیدن (عذر و بهانه آوردن) در برابر خداوند موجب هلاکت و پافشاری بر گناه در امان ماندن است از مکر خدا «و در امان نباشند از مکر خدا مگر گروه زیانکار».

إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلىَ اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بجَِهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُوْلَئکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیهِْمْ وَ کاَنَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا * وَ لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیَِّاتِ حَتىَّ إِذَا حَضرََ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنىّ‏ِ تُبْتُ الَْانَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ أُوْلَئکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا

یعنی جز این نیست که پذیرش توبه از جانب خدا فقط براى کسانى است که از روى نادانى بدى مى‏کنند سپس بى‏درنگ توبه مى‏کنند اینانند که خداوند توبه‏شان را مى‏پذیرد و خدا داناى حکیم است. * و توبه کسانى که پیوسته گناه مى‏کنند تا چون مرگ یکیشان فرا رسد، گوید: اینک توبه کردم، پذیرفته نیست، و نه توبه کسانى که در حال کفر مى‏میرند. براى اینان عذابى دردناک فراهم ساخته‏ایم.

این دو آیه مشتمل بر یکى از حقایق اسلام و تعالیم قرآنى است؛ حقیقت توبه، آثار و احکام آن. همچنین شرایط توبه و توبه‌های مقبول و غیر مقبول را بیان می‌کنند.

توبه در اصل به معنی روجوع است و حقیقت آن پشیمانی از اعمال ناشایست و تصمصم بر عدم تکرار آن است

خداوند در این آیه به سه شرط از شرایط مهم پذیرش توبه اشاره می‌کند:

1. گناه به جهالت انجام گرفته باشد.

2. توبه بلافاصله بعد از گناه صورت بگیرد.

3. توبه قبل از مشاهدة آثار طعی مرگ مانند رؤیت فرشتگان باشد.

گناه آمیخته به جهل

به راستی منظور از اینکه گناه با جهالت باشد، چیست؟ پاسخ صریح و روشن آن است که انسان باطن گناه و عذاب مخصوص آن را نمی‌داند و این همان جهل است

جهالت حاصل بحران‌هایی است که انسان گرفتار آن شده و بدون میل و رغبت و بدون دشمنی با حق به ورطة گناه کشیده می‌شود. مثل کسی که بر اثر طغیان خشم اختیار خود را از دست می‌دهد و مرتکب گناه می‌شود. ار این رو عملی که در آن لحظه از انسان سر می‌زند جاهلانه تلقی می‌شود. لذا بعد از خاموش شدن آتش غضب از کردة خویش پشیمان خواهد شد.

به معنای دیگر انسان در حالت عادی و با آگاهی تمام ماهیت گناه و نافرمانی از دستور الهی را می‌بیند و در این حالت مرتکب گناه نمی‌شود

.

امام زین العابدین ـ‌علیه السلام در دعای شریف ابوحمزة ثمالی به گناه از روی جهالت این گونه اشاره می‌فرماید: الهى لم اعصک حین عصیتک و انا بربوبیتک جاحد و لا بامرک مستخف و لا لعقوبتک متعرض و لا لوعیدک متهاون لکن خطیئة عرضت و سولت لى نفسى و غلبنى هواى[4]؛ خداى من هنگامى که به معصیت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انکار خداوندیت نکردم و نه بخاطر خفیف شمردن امر تو بود و نه مجازات ترا کم اهمیت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده کیفرت را سبک شمردم بلکه خطایى بود که در برابر من قرار گرفت و نفس اماره، حق را بر من مشتبه کرد و هوى و هوس بر من چیره شد.

توبة قریب

انسان باید بالافاصله بعد از فروکش کردن بحران و طوفان‌هایی که شرایط تحمیل گناه بر انسان را فراهم کرده بودند، به خود آمده، اعلام پشیمانی، اقدام به توبه و جبران گناه نماید. در غیر اینصورت رسوبات معصیت جان او را تاریک می‌کند و یا مرگ فرصت توبه را از او خواهد گرفت.

انسان بعد از ارتکاب ناخواستة گناه پشیمانی جانسوزی برایش پدید می‌آید که این حالت غالبا برای مؤمنان خداترس حاصل خواهد شد. لذا در آیة مورد بحث می‌خوانیم که برخداست که چنین توبة شرمسارانه را برای این گناه جاهلانه بپذیرد: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلىَ اللَّهِ لِلَّذِینَ...

امام زین العابدین ـ‌علیه السلام‌ـ‌ در مناجات شاکین می‌گوید: إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَةً ...ِ وَ تُسَوِّفُنِی بِالتَّوْبَةِ.. خدایا من از نفس اماره به تو شکایت دارم که مرا به تأخیر توبه وامی‌دارد.

پیامبر اسلام ـ‌صلی الله علیه و آله‌ـ در سفارشی به ابن مسعود نسبت به بازگشت و توبه به سمت خدا می‌فرماید: انسان مؤمن هر گاه مرتکب گناهی شود، نقطة سیاهی در دل او پدید می‌آید، اگر توبه کند و باز گردد، آن نقطة سیاه پاک می‌شود و اگر بر گناه خود بیفزاید، آن نقطة سیاه نیز گسترش می‌یابد. این همان سرّی است که خداوند متعال در کتاب خویش از آن یاد کرده است «کلا بل ران علی قلوبهم..»

سیاه بخت کسانی هستند که ارتکاب گناه برایشان امری عادی شده و طبعا آنها توبه را به آینده موکول می‌کنند.

پیشوای ششم امام صادق‌ ‌‌ـ‌علیه السلام‌ـ در مورد به تأخیر انداختن توبه می‌فرماید: تَأْخِیرُ التَّوْبَةِ اغْتِرَارٌ وَ طُولُ التَّسْوِیفِ حَیْرَةٌ وَ الِاعْتِلَالُ عَلَى اللَّهِ هَلَکَةٌ وَ الْإِصْرَارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللَّهِ «فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُون‏» ؛ به تأخیر انداختن توبه، خودفریفتگی است و امروز و فردا کردن موجب سرگشتگی و تعلل ورزیدن (عذر و بهانه آوردن) در برابر خداوند موجب هلاکت و پافشاری بر گناه در امان ماندن است از مکر خدا «و در امان نباشند از مکر خدا مگر گروه زیانکار».

انسان تائب دو گونه است : یکی اینکه بلافاصله بعد از بیداری از گناه توبه می‌کند، که او «تائب من قریب» است و خدا هم به چنین کسی وعدة قبولی توبه‌اش را داد است: «فَأُوْلَئکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیهِْمْ».

دیگر اینکه توبه را به امروز و فردا می‌اندازد و معتقد است که تا هنگام مرگ فرصت توبه پیدا خواهد کرد. غافل از اینکه طبعا گناهان دیگری هم بر گناهان پیشین او اضافه خواهد شد. چنین شخصی «تائبٌ من بعید» است و خداوند نیز به چنین کسی وعدة احتمالی قبول توبه و نه حتمی آن را داده است: ً عَسَى اللَّهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَیْهِم‏؛ شاید خدا توبة آنها را قبول کند

اما معیار توبة قریب این است که انسان هنگامی که متنبه شد «که چرا من مرتکب فلان گناه شدم» حکم توبة قریب شامل حال او می شود. از این رو شاد کسی امروز گناهی را مرتکب شود و چندین سال بعد به خود بیاید و حرمت نافرمانی از دستور خدا را دریابد. لذا در همان ساعت آگاهی و بیداری مکلف به توبة قریب می‌گردد و باید امیدوار باشد و تصور نکند که راه توبه برای کسی که دیر از جهالت خود رها شده مسدود است. لذا اگر هم گفته می‌شود تا دم مرگ فرصت توبه است اشاره به همین موضوع دارد. یعنی اگر کسی از گذشتة سیاه خود دیر پشیمان شده ناامید از توبه و رحمت و بخشش خداوند نگردد، چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد: إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابین‏..

توبة غیر مقبول

آیه 18 سورة نساء به همین توبه؛ یعنی توبة غیر مقبول اشاره دارد. آن توبه‌ای است که انسان با دیدن مقدمات قطعی مرگ از قبیل مشاهدة فرشتگان و غیر که بیانگر کوتاه شدن دستش از دنیاست قصد توبه داشته باشد. مثل فرعون که با دیدن مرگ گفت: حَتىَّ إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ ءَامَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَاهَ إِلَّا الَّذِى ءَامَنَتْ بِهِ بَنُواْ إِسْرَ ءِیلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِین‏؛ تا چون غرق شدنش در رسید، گفت: ایمان آوردم که هیچ معبودى نیست جز همان که بنى اسرائیل به او ایمان آوردند و من از تسلیم شدگانم‏.


منبع :رسا             تنظیم  مجید نقدی گروه حوزه علمیه