گفتوگو با رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی
کلید درب ادبیات جهان را نداریم!
حجتالاسلام و المسلمین رسول جعفریان از جمله محققان برجسته حوزوی و دانشگاهی در رشته تاریخ اسلام است. موسس کتابخانه تخصصی تاریخ ایران و اسلام که بیشتر سالهای زندگی خود را به تالیف، تصحیح، ترجمه و تحقیق در تاریخ ایران و اسلام گذرانده است. کتاب «اطلس شیعه» از جمله نتایج تلاشهای وی به شمار میرود. وی هماکنون ریاست کتابخانه مجلس شورای اسلامی را برعهده دارد.
گفتوگو با جعفریان به بهانه بحث کوتاهی در ارتباط با پدیده جهانی شدن ادبیات است که تبیاد(ادبیات+تبیان) جواب وی را در این زمینه برای شما بصورت نکاتی مختصر و مفید قرار می دهد، باشد که بهره برید.
*روزگاری نه چندان دور آنچه ما بهعنوان ایرانی در قالب متن مینوشتیم سکه روزگار بود اما این روزها خبری از حضور اندیشه مکتوب ایرانی در خارج از ایران نیست.
وقتی صحبت از «ما» میکنیم باید ببینیم این «ما» کیست و متعلق به کدام بخش جغرافیایی و در چه دوره زمانی است. یک «ما» مربوط به روزگار مولوی است . یک وقت دیگر، مقصود از «ما»، «ما»ی دوره صفوی است. این «ما» در دوره قاجار باز هم محدودتر میشود، بهطوری که آنان که فارسی را زبان علم میدانند کمکم زبان روسی را زبان علمی میشناسند. همین «ما» وقتی به دوره پهلوی میرسد، دیگر به شدت محصور و محدود و ملی شده است. این زمان دنیا عوض شده است. بنابراین، آن «ما»ی قرن 7 و 8 هجری، «ما»ی قرن 10 و 11 نیست چنان که «ما»ی آن زمان «ما»ی دوره معاصر.
*امروز آنچه هویت فکری «ما» را تشکیل میدهد، در عین آنکه میراثی از گذشته دارد، قوت جهانی بودن و شدنش ضعیف است. این مسئله به این نیست که شما یک فرهیختهای مثل حافظ یا مولوی داشته باشید، مکتب و مدرسهای میخواهید که فرهیختهای مثل مولوی و حافظ در آنها تربیت شود.
*اسلام دین جهانی است اما مهم این است که همان را نیز ما محلیاش نکنیم.
*ما در نوشتههایمان تنها معیارهای داخلی خودمان را در نظر داریم. برای نمونه، شما در ارتباط با قیام عاشورا اگر علت قیام امامحسین(ع) بر حکومت یزید را به دلیل برخی از رفتارهای ظاهری یزید بدانید که امروزه انجام آنها در دنیا عادی است، نمیتوانید اندیشه حسینی را به ملتهای دیگر منتقل کنید، هر چند در داخل کشور موفق باشید. اما اگر یک چهره آزادیخواه از امامحسین(ع) ترسیم شد و بر اساس اندیشههای عقلایی مقبول میان بشر، هدف از قیام او برای مبارزه با استبداد شرح داده شد، آنگاه است که میتوانیم به معیارهای جهانی برسیم.آن وقت است که ما میتوانیم اثرمان را به ادبیات جهانی نزدیک کنیم. مردم دنیا در هر شرایطی اسطورههای انسانی والامقام میخواهند، اگر در تبیین شخصیت امامحسین(ع) این اصل را مراعات کنیم و از حضرتش چنان که بهترینها را دارد، یک اسطوره برای جهانیان بسازیم و با زبان و ادبیات نوین و جاذبههای هنری آن را بیان کنیم میتوانیم انتظار داشته باشیم که اثر ما نزدیک به ادبیات جهانی شود.
*وقتی پس از انقلاب اسلامی، ادبیات شیعه، ادبیات مبارزه علیه ظلم و استبداد و ستمگری شد، جاذبه یافت. اینها ارزشهای جهانی است.
*آدمها یک مذاق محلی دارند، یک مذاق بینالمللی، بههر حال باید اینها را هم در نظر گرفت. مشکل ما این است که حتی لفظ و کلاممان را نمیخواهیم تغییر بدهیم، لفظ و کلامی که گاهی باعث زدگی از ما هم میشود و حتی اگر نشود زبان شما محلی خواهد ماند و کسی رغبت ترجمه آن را نخواهد کرد.
تفاوت ادبیات جهانی با ادبیات محلی در همین مسائل است. در معیارهای هنری، در تصویرسازی هنری و... شما کتاب قلعه حیوانات جورج اورول را ببینید، به لحاظ مضمون مانند کتاب نون و القلم جلال آلاحمد است، تقریبا در همان مایههاست. نقد چپروی افراطی احزاب کمونیستی است. یکی جهانی میشود، یکی از مرزهای ایران هم آن طرفتر نمیرود. وقتی شما اصطلاحاتی به کار میبرید که در سایر زبانها امکان ترجمهاش هم نیست، همینجا مشکل شروع میشود. این راه را ادامه دهید و جلو بروید، ببینید چه نتیجهای میدهد.
*یک اثر جهانی، درصدد بیان معضل همه جهان یا بخش عمده انسانهاست، همه دنیا را در خودش میگنجاند، شخصیتهای آن را، مفاهیم موجود در آن را، هر کسی در هر جای دنیا میفهمد. داستان را باید بتوان سریع خواند و از آن عبور کرد.
*ما هنوز محدودیتهای فکری 400 سال اخیرمان را حفظ کردهایم. آدمهای جهانی نیستیم. دشمنیهای گذشته و حال چنان شده است که اقوام همسایه ما هم علاقهای به حفظ هویت ایرانی و آثار برجای مانده از ما در خودشان نشان نمیدهند که هیچ، در حذف آن هم تلاش میکنند.
*یک مشکل اصلی ما محدودیت زبانی است که در دایره فارسی ماندهایم و چارهای هم نداریم. ما چند ایرانی داریم که یک تاریخ فلسفه درست از غرب نوشته باشد؟ ما چند ایرانی داریم که یک تاریخ درست برای آمریکا نوشته باشد؟ شما وقتی گرفتار محدودیت زبانی و فرهنگی هستید، چطور میتوانید زبان جهانی را در اختیار داشته باشید و نقاط دیگر را تصرف کنید؟ مطالعات جهان در اروپا چند قرن است که مستمر ادامه یافته و داشتههای جهانیان و متونشان در اختیار آنهاست. اینها برای جاسوسی باشد یا نباشد، آثار فرهنگی خود را در غرب میگذارد.
آنان را با داشتههای سایر ملتها آشنا میکند. روی قصهنویس و فیلمنامه نویسشان اثر میگذارد. وقتی گوته متاثر از حافظ میشود برای این است که دیوان حافظ ترجمه شده و در اختیار آنهاست. اگر از ترجمه حافظ عاجز بودند یا از انتشار آن ممانعت کرده بودند که گوتهای در کار نبود.
تهیه و تنظیم : بخش ادبیات تبیان