تبیان، دستیار زندگی
برخی از مفسران – مانند صاحب تفسیر نمونه ـ معتقدند: ‌آیه عمومیت دارد و نتیجه آن چنین است كه در هر زمان، كه پایه‌های ایمان و عمل صالح در میان مسلمانان مستحكم شود، آنان دارای حكومتی ریشه دار و پرنفوذ خواهند شد. البته بی‌شك، حكومت حضرت مهدی«علیه السّلام» مصدا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیات مهدوی (1)

خلاف مؤمنان، وعده الهی

(وَعَدَ اللهُ الذینَ آمَنوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتَ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الارض كَما اسْتَخْلَفَ الَّذین مَنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَكِنَنَّ لَهُمْ دینَهمْ الّذی ارْتضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِن بَعْدِ خَوفِهِمْ اَمناً یَعْبُدُونَنی لایُشركُون بی شیْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَاولِئكَ هُمُ الفاسِقون )

«خدا به كسانی از شما كه ایمان آورده و كارهای شایسته كرده‌اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمین جانشین (خود) قرار دهد؛ همان‌ گونه كه كسانی را كه پیش از آنان بودند جانشین خود قرار داد. و آن دینی كه برایشان پسندیده است، به سودشان مستقر می‌كند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، ( تا) مرا عبادت كنند و چیزی را با من شریك نگردانند و هر كسی پس از آن به كفر گراید، آنانند كه نافرمانند».

آیه شریفه از وعده‌ای بسیار زیبا خبر می‌دهد؛ خداوند به مؤمنان صالح وعده می‌دهد كه:

متمهدیان و مدعیان مهدویت

1. برای آنان جامعه‌ای صالح مخصوص خود درست می‌كند و زمین را در اختیارشان قرار می‌دهد.

2. دینشان را در زمین چیره و برتر می‌سازد.

3. امنیت را جایگزین ترسشان می‌كند.

4. فقط خدای را عبادت می‌كنند.

این آیه خطاب به امت پیامبر«صلّی الله علیه و آله و سلّم» بوده و خداوند در آن از تعبیر «وعد» استفاده كرده است و وعده‌های خدا تخلف بردار نیست. بنابراین، مفاد آن این می‌شود كه خداوند، به گروهی ازامت پیامبر اسلام«صلّی الله علیه و آله و سلّم» وعدة «استخلاف» روی زمین را داده است. این گروه دو ویژگی مهم و اساسی دارند:

1. ایمان، كه همة اعماق وجودشان را پر كرده است.

2. عمل صالح، كه همة اعضا و جوارحشان درخدمت و اطاعت مولا است.

وجود امام زندة حاضر را از همین آیه و با توجّه به آیات دیگر، می‌توان برداشت كرد

این وعده چند ویژگی دارد:

الف. خلافت بر روی زمین:

خلافت ؛ یعنی، مسلط شدن بر كل زمین و استفاده از موهبت‌های آن. البته خداوند متعال خلافت روی زمین را به امت‌های صالح پیشین؛ (مانند قوم نوح و صالح) نیز عطا فرموده بود به نظر می‌آید مراد از این خلافت و حكومت، تنها اصل جانشینی است، نه گسترده و محدوده آن؛ یعنی، همان گونه كه دیگران به حكومت و خلافت در زمین ـ هر چند در منطقه‌ای محدود ـ رسیدند، شما هم می‌رسید. اینكه چرا برای همة زمین از كلمه «الارض» استفاده شده، دلیل‌های متعدد دارد، از جمله: 1. اصل «اطلاق» است، قیدزدن نیاز به دلیل دارد. 2. تمكین دین مورد رضایت و امنیت كامل، زمانی اتفاق می‌افتد كه سراسر زمین، تحت حاكمیت و سیطره اینان باشد. 3.روایاتی كه در ذیل آیه وارده شده است.

ب. تمكین دین مورد رضایت خدا

تمكین هر چیزی برقرار كردن آن در یك مكان است و این كنایه از پایداری، تزلزل نداشتن و زوال ناپذیری آن چیز می‌باشد؛ به گونه‌ای كه اگر اثراتی داشته باشد، هیچ مانعی جلوی تأثیر آن را نمی‌گیرد. «تمكّن دین» در آیة به این معنا است كه بر سر راه آن هیچ‌گونه كفر و شركی ایجاد نكند. اوامر و دستوراتش محترم شمرده شده و بدان عمل شود. اصول و معارفش مورد پذیرش همگان بوده و همه به آن معتقد باشند و دربارة آن اختلاف نكنند.

ج. دین مورد رضایت

دینی كه خدا آنرا «پسندیده » است، همانا دین مقدس اسلام است كه در جریان غدیر خم با نصب ولایت امیرمؤمنان «علیه السّلام» تمام و كمال یافت و كافران از نابودی آن ناامید گشتند:

(اَلْیَومَ یَئِسَ الَّذین كَفَروا مِنْ دِیِنكُم فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخشَوْنِ اَلْیَومَ اكْمَلتُ لَكُمْ دیِنَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ وَ رَضیتُ لَكُمْ الاسلامَ دیناً)؛

دینی كه ولایت اهل بیت عصمت و طهارت در متن آن قرار دارد. اسلام است و امامت امام علی«علیه السّلام» تا امام مهدی«علیه السّلام» را در بر دارد، دین «مرضی» و مورد قبول خداوند است.

د. امنیت:

در چنین دورانی ترس و خوف تبدیل به امنیت و آرامش می‌شود. طبیعی است كه ترس و خوف، عواملی دارد و از بین رفتن آن نیز، نتیجه از بین رفتن اسباب و علل است. پس، در این دوران هیچ عاملی، باعث نگرانی و ترس برای مؤمنان نخواهد بود.

هـ. عبادت صحیح:

نتیجه چنین حكومتی، این است كه تنها خداوند «عبادت» می‌شود؛ همة مظاهر شرك. از بین می‌رود؛ عبادات خالصانه تنها برای او خواهد بود و دیگر هیچ معبودی جز خدا، پرستیده نمی‌شود.

تغییر خطاب در آیه از غایب (وعد الله) به متكلم وحده (یعبدوننی) و استفاده از عبارت نكره «شیئاً» در سیاق نفی كه مفید عموم است، هر دو به خوبی بر ازبین رفتن شرك به طور كامل و حاكمیت توحید دلالت دارد.

علامه طباطبایی (رضوان‌الله‌علیه) درباره جمله «وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلك...» می‌فرماید:

«ذلك» (كه برای اشاره است) به «موعود» (وعده خدا) باز می‌گردد، لذا مناسب است كه كلمه «كفر» را به معنای كفران (در مقابل شكر نعمت) بگیریم و چنین معنی كنیم:«هر كس كفران كند بعد از تحقق این وعده، او واقعاً فاسق است».

طبق این گفتار، «كفر» دامنه وسیعی را در بر می‌گیرد و به این معنا است كه هر كس این موهبت الهی را ضایع كرده و از آن استفاده نكند، فاسق بوده و از راه عبودیت و بندگی خارج شده است.

پس از بیان قسمت‌های گوناگون آیه، اكنون جای این پرسش است كه: منظور خداوند از این وعده، شامل چه افرادی می‌شود؟

برخی از مفسران – مانند صاحب تفسیر نمونه ـ معتقدند: ‌آیه عمومیت دارد و نتیجه آن چنین است كه در هر زمان، كه پایه‌های ایمان و عمل صالح در میان مسلمانان مستحكم شود، آنان دارای حكومتی ریشه دار و پرنفوذ خواهند شد. البته بی‌شك، حكومت حضرت مهدی«علیه السّلام» مصداق كامل این آیه است.

علامه طباطبایی(رضوان‌الله‌علیه) بیان بلندی در این زمینه دارد كه خلاصه آن چنین است :

از ظاهر آیه استفاده می‌شود كه آیه مربوط به برخی از افراد امت اسلام است و اینان دارای مجتمعی صالح خواهند بود. این جامعه دارای دین مرضیّ خدا بوده و دین اسلام به گونه‌ای در جامعه برقرار می‌گردد كه تزلزلی در آن راه نخواهد یافت و امنیت به گونه‌ای در آن اجتماع به وجود می‌آید كه دیگر از هیچ دشمنی (خارجی، داخلی، علنی و پنهانی) نمی‌ترسند (چرا كه همه زمینه‌های خوف از بین می‌رود و لذا خوف تبدیل به امنیت می‌شود). این چنین امنیتی است كه جای امتنان دارد؛ چرا كه آیه در مقام امتنان و منت گذاشتن بر مردم است و امتنان وقتی مناسب و پذیرفتنی است كه جامعه از هر جهت در امان بوده و آزادی برای همه باشد. در این جامعه اخلاص در عبادت عمومیت پیدا می‌كند و بنیان هر كرامتی غیر از تقوا منهدم می‌شود. این جامعه با این صفات تاكنون به وجود نیامده است.پس اگر مصداقی داشته باشد، در روزگار امام مهدی«علیه السّلام» می‌باشد و حق مطلب این است كه اگر واقعاً بخواهیم حق معنای آیه را به آن بدهیم، آیه جز با اجتماعی كه با ظهور حضرت مهدی «علیه السّلام» تشكیل می‌شود، قابل انطباق با هیچ مجتمعی نیست.

ممكن است كسی بگوید: هرچند این آیه مربوط به حكومت حضرت مهدی«علیه السّلام» است؛ ولی آیا از این آیه می‌توان استفاده كرد كه ایشان زنده و حاضر است؟

در پاسخ باید گفت: آری، وجود امام زندة حاضر را از همین آیه و با توجّه به آیات دیگر، می‌توان برداشت كرد:

1. دین مورد رضایت خدا، اسلام است و این دین آن هنگام كامل و مورد رضایت خدا قرار گرفت كه پیامبر«صلّی الله علیه و آله و سلّم» در غدیر خم ؛ امام علی«علیه السّلام» را به عنوان خلیفه و ولیّ تعیین كرد و این ولایت و خلافت را جزء ‌دین قرار داد و وجود آن را باعث اكمال و اتمام دین دانست :«الیوم اكملت...».

برخی از مفسران – مانند صاحب تفسیر نمونه ـ معتقدند: ‌آیه عمومیت دارد و نتیجه آن چنین است كه در هر زمان، كه پایه‌های ایمان و عمل صالح در میان مسلمانان مستحكم شود، آنان دارای حكومتی ریشه دار و پرنفوذ خواهند شد. البته بی‌شك، حكومت حضرت مهدی«علیه السّلام» مصداق كامل این آیه است.

پس تا دین هست، ولایت و خلافت نیز باید باشد و چون در هر زمان دین هست، ولی و خلیفه نیز باید تا قیامت باشد.

2. هر رهبری كه بخواهد حكومت كند، خود باید برای تشكیل این حكومت برنامه ریزی كند؛ چنان كه سنت خدا بر این قرار گرفته است و با رجوع به خلافت و رهبری پیشوایان و پیامبران گذشته؛ این مطلب روشن می‌شود. امام زمان«علیه السّلام» نیزكه می‌خواهد حاكمیت دوران ظهور را بر عهده داشته باشد، باید خود رهبری قیام و تشكیل حكومت را در دست بگیرد و نیرو سازی كند. پس باید زنده و حاضر باشد و در راستای ایجاد انقلاب جهانی و تشكیل حكومت خویش، فعالیت كند.

3. وعده خدا در هر زمان كه مقتضی فراهم و موانع مفقود باشد، امكان پذیر است و خداوند این را به عهدة انسان‌ها گذاشته است: «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛ یعنی، هر زمان كه انسان‌ها بخواهند، خدا تغییر می‌دهد. پس هر زمان كه انسان‌ها حاكمیت مهدی«علیه السّلام» را بخواهند، خداوند آن را رقم می‌زند. بنابراین باید امام و رهبر در هر زمان باشد تا با خواست انسانها، قیام جهانی و حكومت عدل برقرار شود. امام صادق «علیه السّلام» در روایتی فرمود:

«اِنّهُ لَمْ یَجیء تَأویلُ هذِه الآیةِ وَ لَو قامَ قائمُنا سَیَری مَن یُدرِكُهُ ما یَكُونُ مِن تأویلِ هذِهِ الآیَةِ، وَلَیَبْلُغَنَّ دینُ مُحَمَّد«صلّی الله علیه و آله و سلّم» ما بَلَغَ اللّیلُ حَتّی لایَكُونَ مُشرِكٌ عَلَی ظَهْرِ الاَرضِ كَما قال الله تَعالی وَ یَعْبُدونَنِی لایُشركونَ بِی شَیئاً»

تأویل و مصداق این آیه هنوز نیامده است. هنگامی كه قائم ما قیام كند كسی كه او را درك می‌كند، تأویل این آیه را می‌بیند: هر آینه دین محمد«صلّی الله علیه و آله و سلّم» به هر جایی كه شب برسد، می‌رسد (همه كره زمین)، به صورتی كه هیچ مشركی بر روی زمین نخواهد بود؛ همان گونه كه خداوند فرمود: ( یَعْبُدوننی... ).

*نكته: ‌از نظر ترتیب نزول سوره‌ها، آیه 55 سوره «نور» می‌تواند تفسیر 105 سورة «انبیاء» باشد؛ بدین معنا كه در آیه 105 سوره «انبیاء» اصل طرح و مجریان و گستره آن بیان شده بود، ولی این آیه ویژگی‌ها و اهداف را بیان می‌كند.

منبع: امام مهدی علیه السلام در قرآن، مهدی یوسفیان


تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه_شکوری