نجات با موسیقی
داستان فیلم «امشب شب مهتابه» و چگونگی روایت آن بهگونهای است كه در نظر اول بهدلیل آهنگساز و خواننده بودن شخصیت اولِ داستان در فیلم، انتخاب احسان خواجه امیری برای آهنگسازی آن انتخابی منطقی و درست بهنظر میرسد اما خروجی نهایی مجموعة اثر بیانگر این نكته است كه این انتخاب، انتخاب مناسبی نبوده است.
به گزارش همشهری ، داستانِ تكراری و بارها دیده شدة فیلم و ریتم كُند و روند روایی ملال آور داستان، اهمیت حضور یك آهنگساز متخصص و باتجربة فیلم – و نه یك آهنگساز ترانههای پاپ – را برای كمك به فیلم بیشتر مشهود میكند. به بیانی دیگر با توجه به داستانِ فیلم، حضور یك آهنگساز ترانههای پاپ (به معنای متداول آن) در كنار فیلم شرطی لازم اما ناكافی بوده و كارگردان برای كمك به فیلم نیازمند حضور یك متخصص آهنگسازی فیلم در كنار خود بوده است.
آهنگساز و خواننده بودن شخصیت محوری فیلم (و شاید هم حضور احسان خواجه امیری بهعنوان آهنگساز این فیلم) سبب میشود كه بیننده در طول حدود 90دقیقه فیلم، 9 ترانه به شكل كامل یا ناقص بشنود؛ ترانههایی كه بخش قابل توجهی از زمان فیلم را بهخود اختصاص دادهاند.
استفاده از موسیقی در فیلم به شكل ترانه و یا هر گونة دیگر از انواع موسیقی فینفسه محل اشكال نیست اما توجه به نقش و وظیفة موسیقی در تقویت بار دراماتیك داستان در لحظات حضورش در فیلم است. نكتة آزاردهنده درخصوص ترانهها در این فیلم این است كه این موسیقیها كاركردی تصویری در فیلم ندارند و در روند روایی داستان نیز كمكی به بار دراماتیك آن نمیكنند. بهنظر میرسد كارگردان بیشتر از اینكه متعهد به فیلمِ خود باشد مجذوب ترانههای فیلم است.
به بیانی دیگر این ترانهها عنصری در خدمت اهداف فیلم نیستند بلكه بیشتر از اینكه این قطعات نقشی در كمك به داستان و فیلم داشته باشند فیلم تلاش میكند تا خود را به آنها نزدیك كند.
نماهای استفادهشده در بسیاری از صحنههای فیلم تصاویری هستند كه بیش از اینكه در راستای تقویت روند روایی داستان مؤثر باشند سعی میكنند كلیپوار به ترانهها كمك كنند.
از ترانه امشب شب مهتابه ساخته زنده یاد علی اكبر خان شیدا تا اجرای تقریبا كامل ترانه تو قلبت مال من نیست... ساخته احسان خواجه امیری كاركرد موسیقی فیلم در داستان ندارند. موفقترین لحظة حضور ترانه در این فیلم استفادهای كوتاه از یكی از فرازهای ملودی ترانه «یه شب مهتاب» در سكانس مُردن پیام روی تخت بیمارستان است. اطلاق واژة موفق به این لحظه از حضور موسیقی در فیلم بیشتر به جهت شكل اركستراسیون و شیوة اجرای آن است.
صرفنظر از نكات پیشگفته، آنچه میتواند درخصوص موسیقیهای متن مورد توجه قرار گیرد این است كه در این فیلم قطعات ساخته شده برای موسیقیهای متن از ساختار فنی قدرتمندی برخوردار نیستند.
توجه به تیتراژ ابتدایی فیلم میتواند دلیلی بر این مدعا باشد. این قطعه (یا واریاسیونهایی از آن) كه به دفعات در بخشهای مختلف فیلم شنیده میشوند، از نظر فرم، ساختاری سرد و ملال آور دارد.
درخصوص این موسیقی این نكته نیز قابل توجه است كه قطعات ساخته شده در برخی از سكانسها در تناسب با اتفاقات صحنه نیز خوب عمل نمیكنند. بهعنوان نمونه در نماهای بیرون آمدن سحر از امامزاده و فال گرفتن و همینطور سكانس گفتوگوی سحر و پدر پیام در مورد اعتقادِ پیام به خدا، موسیقی میتوانست نقش فعالتری در تقویت صحنهها ایفا كند.
از نگاهی دیگر در موسیقی این فیلم، احسان خواجه امیری لحظات موفقی نیز داشته است. در اجرای ترانهها میتوان لحظات خوب و موفقی را در ترانههای مختلف سراغ كرد. اجرای خوب و تحسینبرانگیز تحریرهای فواصل چهارم و سوم پایین رونده در ترانه آخر فیلم از آن جمله است.
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی