پسر فراری ،معضلی که فراموش شده
ته خط از همین جا كه چشم بیندازی پیداست. چند روزی دور همی و سرگرمی و بعد ترس فردا و اینكه حالا با چه رویی برگردم خانه؟ هر روز به امید فردا كه اتفاق بهتری میافتد و وعدههایی كه به سرانجام نمیرسند. زندگی گروهی اولش جذاب است و بعد خستهكننده میشود. فرار، واژه هیجانانگیزی است؛ باز كردن در به روی دنیای ناشناخته و خطرهایش را به جان خریدن، آسان نیست. پسرها از خانه فرار میكنند تا ناشناختههایشان را پیدا كنند یا فرصتهای تازهای به رویشان گشوده شود.
پسرها از فقر، اعتیاد، تحقیر و فشار فرار میكنند غافل از اینكه فرار پایان كارشان نیست؛ شروع راه خطرناكی است كه روزنههای یك زندگی امن را برای همیشه به رویشان میبندد.
وقتی حرف فرار از خانه پیش میآید ، ذهنها بیشتر به سمت فرار دختران متمایل میشود؛ شاید چون از نظر فرهنگی فرار دختران قبح بیشتری در جامعه دارد. با این حال فرار از خانه دختر و پسر ندارد و به دلایل مختلف فرار پسران از خانه بیشتر هم هست. به گفته معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، سیدمهدی محمدی، فرار از خانه هم در میان دختران وجود دارد هم در میان پسران، اما تحقیقات نشان میدهد میزان فرار پسران بیشتر از دختران است.
قدم در راه بیبرگشت
هر روز تعدادی از دختران و پسران منزل را ترك میكنند. گروهی از این افراد به كانون خانواده خود برنمیگردند و برای یافتن محیط و شرایطی بهتر ، گرفتار سرنوشتی ناگوارتر میشوند. بررسیهای انجام شده و نتایج مصاحبه با این افراد نشان داده است مشكلات خانوادگی از جمله درگیریها و تنشهای موجود در خانواده، بیسرپرستی یا بدسرپرستی، عشقهای مجازی برای ازدواج، عدم توجه خانواده به مراحل بلوغ و بحرانهای موجود در این سن، كمبود محبت، نداشتن چارچوب معاشرت در خارج از محدوده خانواده و عدم برآوردن نیازهای فردی و اجتماعی فرد باعث انتخاب فرار از خانه به عنوان آخرین راه حل مشكل برای آنها بوده است.
به هرحال فرار از خانه وجود دارد، اما حرف آخر را باید همین اول زد و آن اینكه آنچه در مواجهه با این مرحله قابل تامل است، ضرورت بازنگری به روابط درون خانواده و تجدید ساختار خانه و خانواده است.
به دنبال پناهگاه
بچههایی كه از خانه میگریزند ، معمولا آن را پناهگاه مناسبی برای خود نمیدانند. آنها معمولا با احساسهایی نظیر كمبود محبت، احساس طردشدگی یا وجود خلا عاطفی و حمایتی در محیط خانواده و احساس تبعیضی كه باعث میشود نسبت به اعضای دیگر خانواده دچار بغض و كینه شوند ، مواجه هستند. این احساسها ممكن است در پسران پررنگتر از دختران باشد، چون معمولا پسران درونگراترند و احساساتشان را كمتر بروز میدهند و در نتیجه ممكن است شكل بروز نیازها در آنها متفاوت باشد و از چشم بقیه پنهان بماند.
پسران بیشتر از دختران احساس میكنند در محیط خانواده سردی عاطفی وجود دارد و نسبت به سرنوشت آنها و نیازهایشان بیتوجهی میشود. گاهی هم پسران نوجوان برای اجتناب از تجربه هیجانی یا پیامدی كه در آینده نزدیك در انتظارشان است یا برای اجتناب از تجربههای دردناك و ناخوشایند تكرارشونده در زندگیشان از خانه فرار میكنند. در مواردی هم زمینههای ناخودآگاهی وجود دارد و پسران برای پیشگیری در از دست دادن فعالیتها، روابط یا دوستیهایی كه باارزش یا مهم تلقی میشوند، از موقعیت میگریزند. آنها گمان میكنند با فرار میتوانند با افراد دیگری كه حمایتكننده، مشوق و فعال هستند زندگی كنند.
در موارد زیادی هم عامل فرار فرد از خانه، خود خانواده است. در كنار مسائلی مثل سوءاستفاده یا مورد غفلت قرار گرفتن كودك، عوامل دیگری هم وجود دارند كه كم و بیش در ایجاد انگیزه فرار در پسران موثرند؛ مثل استفاده از الكل یا داروهای روانگردان، طلاق یا جدایی پدر و مادر كه به شیوه درست انجام نشده است یا مرگ یكی از اعضای خانواده كه برخورد مناسبی با آن نشده است.
نوجوان پسر با تغییراتی كه در ذهن خود احساس میكند ، به دنبال آن است كه انگیزهها و ایدههای درونی خود را تحقق ببخشد و احساس میكند محیط خانواده برای پذیرش این ایدهها تنگ است. شاید به خاطر همین است كه خیلی از آنها تحقق خواستههایشان را بیرون از محیط خانواده جستجو میكنند.
بچههایی كه از خانه میگریزند، از كمبود محبت، احساس طردشدگی یا وجود خلا عاطفی و حمایتی در خانواده و احساس تبعیض رنج میبرند . همین جاست كه تلاشهای آنها برای پیدا كردن فضاهایی در بین دوستان و محیطهای خارج خانه بیشتر میشود و همین مساله امكان معاشرت با دوستان ناباب و تحت تاثیر آنها قرار گرفتن را بیشتر میكند. در نتیجه وسوسه فرار از خانه در پسران بیشتر میشود.
اگر والدین مستبد و خشن باشند و این تغییرات را درك نكنند ، این احساس پررنگتر میشود و در صورتی كه این فشارها با سختگیری مدرسه و تحصیل همراه شود ، نوجوان بیشتر از خانه گریزان میشود. به این ترتیب نوجوان برای گریز از تكالیف سخت مدرسه و فرار از زیر بار مسوولیت ترجیح میدهد صورت مساله را پاك كند و راه آسانتری برای زندگیاش پیدا كند. مجموعه عواملی مثل محرومیتها، نابسامانی در رفتارهای اعضای خانواده با یكدیگر، مواجهه با برخوردهای خشن و تعاملات ناهنجار در میان قشر جوان، منجر به پاسخ نامناسب در آنان میشود. ذهنیتهای مختلف نوجوانان، بسادگی با تلنگری مانند رفتارهای خشونتآمیز پدران و مادران با فرزندان، در قالب فرار از خانه و انجام حركتهای ناصحیح از سوی جوانان جلوه و بروز پیدا میكند.
آغوش خانواده را باز كن!
برای جلوگیری از فرار پسران از خانه، هیچكس به اندازه پدر و مادر نمیتوانند موثر باشند: «البته در شرایطی كه خانواده دچار نابسامانی است و خود زمینه فرار فرزندش را ایجاد كرده، نمیتوان انتظار زیادی از آنها داشت اما در خانوادههایی كه از سلامت برخوردارند ، نظارت و كنترل دقیق و دلسوزانه والدین بر رفت و آمدهای فرزندانشان با همسالان، برنامهریزی صحیح برای گذراندن اوقات فراغت فرزندان، برقراری همكاریهای لازم بین خانه و مدرسه، آشنا كردن فرزندان به اعتقادات دینی و مذهبی و تكریم شخصیت فرزندان و پرهیز از سرزنش و تحقیر آنها میتواند بسیار موثر باشد. اگر محیط خانه را طوری فراهم كنیم كه فرزندان در آن احساس آرامش كنند و بتوانند نیازشان را در محیط خانه تامین كنند، قطعا محیط بیرون خانه برایشان جذابیتی نخواهد داشت.»
منبع :جام جم آنلاین-باتلخیص
تنظیم برای تبیان :داوودی