تبیان، دستیار زندگی
شیخ محمدتقی برغانی در سه محور به نبرد پرداخت1) دربار ایران 2) شیخیگری 3) بابیگری. ائتلاف و هم پیمانی شوم این سه گروه سبب گردید جنایت هولناكی به وقوع پیوندد. سحرگاه 15 ذی القعده 1263 ق موقع نماز نافله صبح هنگامی كه شیخ در محراب مسجد خود در حال سجده بود نخس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهایی ها تروریستند

معرفی آیت الله محمد تقی برغانی، شهید ثالث

شهید ثالث

شهید ثالث، شیخ محمد تقی برغانی، معروف به شهید ثالث(برغان ح 1180- شهادت قزوین 1263 ق) فرزند شیخ محمد ملائكه، از نوادگان شیخ محمد كاظم طالقانی از اسطوانه های علم و دین و مرجع بزرگ تقلید. وی پس از فراگیری علوم اولیه در اوائل عمر قرآن كریم و نهج البلاغه را حفظ نمود، مقدمات و قسمتی از سطوح و علوم عقلی را نزد پدرش در برغان فرا گرفت و بعد راهی قزوین شد و به تكمیل سطوح عالی پرداخت؛حكمت و فلسفه را از محضر ملا آقا بیدآبادی و آخوند ملاعلی نوری كسب كرد. بعد راهی عتبات عالیة عراق گردید و در كربلا به حوزة درس وحید بهبهانی پیوست و هنگامی كه مرض وبا عراق را فرا گرفت ، به ایران بازگشت و در حوزه های قم و خراسان و اصفهان نزد بزرگان علم و اجتهاد به كسب دانش پرداخت و خود نیز به تدریس مشغول گشت.

او در اصفهان عهده دار كرسی تدریس فلسفه گردید؛ سپس به عراق بازگشت و در كربلا سكنا گزید و به حوزة درس سید علی طباطبائی حائری- صاحب ریاض- ملحق گردید. از خواص اصحاب شیخ جعفر(م 1228 ق) صاحب كشف الغطاء بود؛ تا اینكه به درجة والای اجتهاد نائل شد و اجازاتی از مشایخ خود دریافت كرد و به ایران بازگشت.

آیت الله برغانی در محراب مسجد خود در حال سجده بود که با شمشیر بر فرق او زدند و او سر خود را با ندای: فزت و رب الكعبه، بلند كرد

جنگ اول ایران و روسیه كه در 1218ق آغاز گردیده بود در این سالها پایان یافت و بر اثر بی كفایتی فتحعلی شاه قاجار تعداد زیادی از ولایات شمال ایران به اشغال روسها درآمد و انعقاد معاهده نامة ننگین گلستان، خشم وطن پرستان ایرانی و روحانیون مبارز را برانگیخت. شهید ثالث و برادرش شیخ محمدصالح برغانی حائری علیه دربار قاجار قیام نمودند، كه منجر به تبعید شهید ثالث و برادران او به عراق گشت.

پس از تبعید، كربلا را مسكن خویش قرار داد و به فتوا و زعامت دینی اشتغال یافت؛ و مسجدی در محلة باب السلامه كربلا بنا نمود و به امامت در آن می پرداخت. این مسجد تا عصر حاضر به نام او شهرت دارد. او مدت زمانی نیز به همین صورت در نجف اقامت گزید. هنگامی كه شیخ جعفر كاشف الغطاء به توصیه اطبای نجف و برای تغییر آب و هوا عازم ایران شد تا در ییلاق برغان اقامت كند، شهید ثالث و برادران او را همراه خود به ایران آوردند و نزد فتحعلیشاه قاجار برای آنها وساطت كردند. و شاه قاجار وساطت شیخ جعفر كبیر را در قبال این شرط پذیرفت كه آنان در دارالخلافة تهران اقامت نگزینند.

شهید ثالث قزوین را مقر نهضت علمی خود قرار داد و مدرسه و مسجدی در آنجا بنا كرد كه طلاب علوم دینی از اطراف و اكناف به محضر او می شتافتند.

از حوادث برجسته و مهم دوران زندگی شهید ثالث، شكل گیری دو جنبش مذهبی بود كه نخستین آن در جزیره العرب جنبش وهابیگری بود. وهابیه براساس افكار عالم حنبلی مذهب بنام محمدبن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی نجدی شكل گرفت. و در نتیجه افكار او سعودبن عبدالعزیز وهابی در رأس سپاه بزرگ به شهر مقدس كربلا حمله نمود. در این هنگام شهید ثالث در كربلا جهت تحصیل به سر می برد او با گردآوری جوانان غیور به مبارزه با وهابی گری پرداخت. تااینكه آنان را از كربلا بیرون راند.

دومین جنبش جزیره العرب جریان شیخیه است این جریان براساس افكار شیخ احمد بن زین الدین آل سقر احسائی از علمای غالی مشرب شیعه كه اندیشه و نظریه نسبت دادن صفات الهی به ائمه داشت پی ریزی شد. شیخ احمد احسائی مؤسس فرقه شیخیه كه ایران را زمینه و مكان مناسبی برای نشر اندیشه و افكار غلو آمیز خود یافته بود به ایران هجرت نمود. دعوت او در ابتدا پیشرفت زیادی داشت وی روابط صمیمانه ای با فتحعلی شاه برقرار كرد. و حقوق مستمری برای او تعیین شد.

شیخ محمدتقی برغانی در سه محور به نبرد پرداخت1) دربار ایران 2) شیخیگری 3) بابیگری. ائتلاف شوم این سه گروه سبب شد جنایت هولناكی به وقوع پیوندد

شیخ احمد احسائی به مكتب فلسفی قزوین روی آورد و در مدرسه صالحیة مشغول تدریس آراء و اندیشه فلسفی- كلامی خود گشت. قزوین مانند دیگر مراكز شیعه به دو قسمت تقسیم گردید: یكی شیخیه و دیگری متشرعه؛ پس اختلافات شدیدی در آن حكمفرما شد مراكز علمی شیعه و علمای بزرگ به علت حمایت دربار از شیخ احسائی مخالفت های خویش را با احتیاط مطرح می كردند اما نخستین مخالفت آشكار با شیخ احمد احسائی از جانب شهید ثالث صدرت گرفت. وی با تعیین وقت برای مناظره با شیخ احمد احسائی از علمای فریقین برای شركت در جلسه مناظره دعوت كرد و در تاریخ معین مناظره و مباحثه آغاز شد. در این جلسه آخوند ملاآقای حكمی و آخوند ملا یوسف حكمی متخصصین فلسفه الهی و دیگر علمای فن حدیث و فقاهت به رهبری شهید ثالث كوشیدند تا شیخ احسائی را قانع كنند. هنگامی كه شیخ احمد احسائی بر رأی و نظر خود اصرار ورزید ، شهید ثالث حكم به تكفیر وی داد. فقهای امامیه شهید ثالث را به عنوان رئیس العلماء شیعه تصدیق كردند و تمامی علمای ایران و عراق و سایر مراكز شیعه حتی در زادگاه شیخ احمد احسائی تا عصر حاضر از این فتوا پیروی می كنند.

شیخ محمدتقی برغانی در سه محور به نبرد پرداخت1) دربار ایران 2) شیخیگری 3) بابیگری. ائتلاف و هم پیمانی شوم این سه گروه سبب گردید جنایت هولناكی به وقوع پیوندد. سحرگاه 15 ذی القعده 1263 ق موقع نماز نافله صبح هنگامی كه شیخ در محراب مسجد خود در حال سجده بود نخست با شمشیر بر فرق او زدند. وی سر خود را با ندای: فزت و رب الكعبه، به خدای كعبه سوگند كه پیروز شدم بلند كرد و مهاجم دوم با نیزه بر دهان مبارك او زد و او را با هشت ضربه شمشیر و نیزه مجروح ساختند و 2 روز بعد 17 ذی القعده براثر جراحات وارده به ملكوت اعلی پیوست و در مقبره اختصاصی خود در شاهزاده حسین مدفون گردید. قاتلان شهید را دستگیر و اعدام نمودند.

مؤلفات شهید ثالث

شهید ثالث آثار و مؤلفات مهم و گرانقدری در زمینه های مختلف علوم و فنون اسلامی از خود به یادگار باقی گذاشته است. بعضی از آنها به طبع رسیده است. از مشهورترین آنها كتاب منهج الاجتهاد به زبان عربی كه دایره المعارف گونه فقه شیعه در 24 جلد بزرگ است كه تمام ابواب فقه از طهارت تا دیات را در بر دارد. شرحی مزجی بر الشرایع، محقق حلی كه شرح الشرایع به عربی در یك جلد بزرگ و فقه فارسی كه هر دو كتاب شامل تمامی ابواب فقه از طهارت و دیات می باشند؛ عیون الاصول در دو مجلد بزرگ كه غالب آن اعتراض بر میرزای قمی و رد نظریات وی در كتاب قوانین اوست . شرح الروضه به عربی؛ شرح بر معالم الاصول به عربی؛ ملخص العقاید عربی؛ دیات در فقه به فارسی؛ رسالت فی صلاه الجمعه؛ رساله فی قضاء الصلوات؛ رساله فی عدم الوجوب هبه الولی مده منقطعه المولی علیه؛ رساله القضاء عن الاموات؛ كتاب مجالس المتقین كه مكرر به چاپ رسیده است. همچنین از آثار و مآثر باقی وی تا عصر حاضر؛ مسجد بزرگ در قزوین واقع در محله دیمج، مدرسه طلاب علوم دینی در سه طبقه در شمال مسجد مذكور و مسجدی بزرگ در كربلا در محلة باب السلامه كه تمامی این آثار امروزه به نام وی معروف است.

مقبره شهید ثالث

تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری


1. عبدالحسین شهیدی صالحی، «ولایت فقیه از دیدگاه شهید ثالث»، مجله حوزه، ش56 و 57، ص389.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.