تبیان، دستیار زندگی
به نقل از مورخین پس از سرکوبی خرم دینان، به ویژه در منطقه کردستان وغرب، تصوف بر بستر اعتقادی گردان به قول و فعل مشایخ و بزرگان خود در میان آنها راه یافت و از سده سوم هجری با تصوف آشنا شدند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشایخ و بزرگان در کردستان

نقشه استان کردستان

به نقل از مورخین پس از سرکوبی خرم دینان، به ویژه در منطقه کردستان وغرب، تصوف بر بستر اعتقادی گردان به قول و فعل مشایخ و بزرگان خود در میان آنها راه یافت و از سده سوم هجری با تصوف آشنا شدند.

صوفیان دینور از شهرت بسزایی در سرزمین های اسلامی برخوردار بودند و از مشایخ معروف آنها در سده سوم هجری "ممشاد دینوری" را می توان نام برد. طریقت "سهروردیه" و سپس "نوربخشیه" نیز هر کدام سالیان دراز در کردستان رواج داشتند. موسس طریقه سهروردیه، "شیخ شهاب الدین سهروردی" و موسس طریقت نور بخشیه، "سید محمد نوربخش" است. امروزه در کردستان دو طریقت رواج دارد که مرکزشان در اورامان، مکری، سلیمانیه، شمدینان، فرپوت و ... است.

طریقه قادری:

دراویش قادری از قدیمی ترین سلسله های طریقت به شمارمی روند. موسس این طریقت "شیخ عبدالقادر گیلانی" (470-561هـ ق) ملقب به "قطب اعظم"، و "غوث اعظم" و مشهور به "غوث گیلانی" از مشایخ بزرگ است. رواج این طریقت در کردستان به وسیله "بابا رسول برزنجی" از سادات برزنجه در ناحیه شهر زور انجام گرفت.

پیروان این طریقت درک حقیقت و روشنی روح و وصول به حق را در قیل و قال و سماع می دانند و معتقدند که لذت جسم موجب شادمانی روح می شود.

آنها در مجالس ذکر خود با حضور مرشد دف می زنند و به روش خاص سرو گردن خود را ابتدا آهسته و به تدریج سریع تر حرکت می دهند و تا آخرین قدرت و توانایی خود، این کار را ادامه می دهند، به عالم جذبه می روند و آن قدر به ذکر ادامه می دهند تا به خلسه برسند و از خود بی خود شوند. در این حالت آنها دست به اعمالی می زنند که هر بیننده ای را شگفت زده می نماید؛ آتش می خورند، بر آتش راه می روند، ساج شده بر سینه می زنند، سیخ و خنجر در زبان و گونه، گلو و شکم و کتف خود فرو می کنند، شیشه و لامپ روشن می جوند، اشیای بزرگ را می بلعند و با اتصال شیشه و لامپ به بدن خود آن را روشن می کنند.

ذکر دراویش قادری بر دو نوع، یکی ذکر نشسته به نام "تهلیل" و دیگری ذکر ایستاده به نام "هره" است. در ذکر نخست، حلقه وار می نشینند و شیخ یا خلیفه رهبری ذکر را بر عهده می گیرد. او در حلقه مریدان قرار می گیرد و در حالی که تسبیحی در دست دارد به رهبری ذکر دراویش می پردازد. برای ذکر ایستاده "هره" دراویش به طور ایستاده حلقه ای تشکیل می دهند و خلیفه در وسط ایستاده و رهبری ذکر را به عهده می گیرد. این ذکر با آهنگ طبل (طاس)، دف و شمشال همراه است. دراویش این فرقه هر شب سه شنبه و یا شب جمعه در "تکیه" به گرد "پیر" جمع شده و مراسمی در برابر او برگزار می کنند.

طریقه نقشبندیه:

موسس این طریقه خواجه بزرگ "مولانا بهاء الدین محمد نقشبند بخارایی" است که در محرم 717 هـ.ق دردیه "قصر عارفان یا قصر مندوان" در یک فرسنگی بخارا به دنیا آمد. برخی از منابع او از سادات حسینی شمرده اند.

در وجه تسمیه نقشبند و معنی نقشبند – لقب خواجه بهاء الدین- نظرات مختلفی وجود دارد؛ گروهی نقشبند را در معنای مجازی گرفته اند و برخی در معنی حقیقی. آنان که معنی مجازی را در نظر دارند چنین نوشته اند که بهاء الدین از کثرت ذکر به درجه ای رسید که لفظ جلاله (الله) در درونش نقش بسته است.

ای برادر در طریق نقشبندذکر حق را در دل خود نقش بند

اما معنی حقیقی کلمه نقشبند صفت مرکب فاعلی است از مصدر نقش بستن به معنی تصویر کردن، نقاشی کردن، صورت گری و نقشبند به معنی نقاشی و مصور صورت گر است. نقاشان برجسته ای در این زمینه در قرون هشتم تا دهم وجود داشتند و احتمال نزدیک به یقین بهاء الدین قبل از ورود به طریقه خواجگان، نقش بند بود، شاید این حرفه پدرانش هم بوده است.

مروج این طریقت در کردستان "مولانا خالد نقشبندی" است که منسوب به تیره میکاییلی از طایفه "جاف" شهر زور است مولانا خالد در اواخر قرن دوازدهم هـ. ق در قراداغ در ناحیه شهر زور متولد شد، پس از تعلیمات نزد پدر و استادانی چون "سیدعبدالکریم برزنجی" و ... به سنندج رفت و نزد رییس العمای آنجا " شیخ محمد قسیم" مشغول تحصیل شد بعد به سلیمانیه بازگشت و در آنجا به تدریس اشتغال ورزید.

پیروان این طریقت عرفان و وصول به حق را در تفکر و سکوت می دانند و برخلاف پیروان قادریه از "قیل و قال و سماع" پرهیز می کنند، در جمع بر گرد مراد خویش حلقه می زنند و در حالی که چشم ها را بسته اند مدتی در خود فرو می روند تا بتوانند و در حالی که چشم ها را بسته اند مدتی در خود فرو می روند تا بتوانند با مراد رابطه برقرار کنند.

این حالت را "رابطه" گویند. سپس مراد، مرید نیازمند را ارشاد و انتخاب کرده، دو زانو در مقابلش می نشیند و با نگاه مستقیم به چشمان مرید تعلیمات روحی لازم را به او می دهد. این مرحله را "نوجه" مراد مؤثرتر است تا به حدی که منجر به نعره کشیدن او می شود، این وضع را "جذبه" خوانند، حالت جذبه آنقدر ادامه داده می شود تا مرید از توجه به نیاز گذشته و به صفای باطن برسد.

نعمت الهی و خاکساریه:

دو طریقه دیگر نیز در کردستان رواج دارد که بیشتر در منطقه کرمانشاه فعالیت می کنند: بنیان گذار طریقت نعمت اللهی که "شاه نعمت الله ولی" است و مقبره او در ماهان کرمان قرار دارد، و بنیان گذار طریقه خاکساریه که "سید جلال الدین حیدر" به نام سلسله جلالی خاکسار و فرقه ای منسوب به او هستند.

منبع:سیمای میراث فرهنگی کردستان