حوزه علميه کاشان
دار المؤمنين كاشان ، يكى از قديمىترين شهرهاى ايران والبتّه بنا به برخى از اسناد ، كهنترين شهر جهان (هزاره هفتم قبل از ميلاد)مىباشد كه از همان سالهاى نخستين ورود دين اسلام به ايران ، اكثريت مردم آن ، معتقد به تشيّع اثنى عشرى بودهاند .
نصير الدين عبد الجليل قزوينى رازى در « بعض مثالب النواصب في نقض بعض فضايح الروافض » از تصانيف حدود 560 ق مىنويسد : در بلاد حلب ... و كاشان و ... همه ، شيعى اصولى امامى باشند ...و به قم و كاشان و آبه ، فتوى و حكومات ، به مذهب باقر و صادق عليهما السلام كنند ؛ و قاضى ، علوى يا شيعى باشد .
مرحوم تسترى صاحب «مجالس المؤمنين » كاشان را از عواصم شيعه معرّفى مىكند .
تقاضاى شيعيان منطقه كاشان از امام محمّد باقر عليه السلام براى اعزام نماينده و سفير به كاشان و در نتيجه عزيمت حضرت على بن محمّد الباقر عليهما السلام به كاشان (اردهال)، شاهدى گويا بر ولايت پذيرى مردم اين سامان و سابقه ارادت آنان به خاندان پيامبر اسلام عليه وعلى آله السلام مىباشد ؛ كما اينكه وجود مضاجع و مراقد منوّره امامزادگان عظيم الشأن در اكثر روستاها ، دهات و محلاّتِ شهر كاشان ، گواه اين حقيقت است كه اين منطقه ، محلّ مناسبى براى ارشاد توسّط آنان و در امان ماندن از ظلم وجور حكّام وطواغيت بوده است .
از سوى ديگر ، به شهادت كتب تاريخ و شرح حال ، اين ديار ، مركز پرورش علماء و دانشمندان در علوم و فنون مختلف دينى ، هنرى و ادبى بوده است ، به گونهاى كه سابقه مدارس علمى و حوزههاى دينى در كاشان به قرون پنجم و ششم هجرى باز مىگردد .
مؤلّف « النقض » آورده است : » كاشان - بحمد اللَّه والمنّه - منوّر و مشهور بوده هميشه و هست به زينت اسلام و نور شريعت ... و مدارس بزرگ ، چون مدرسه صفويّه و مجديّه و شرفيّه و عزيزيّه با زينت و آلت و عدّت و اوقاف و مدرّسين چون امام ضياء الدين ابو الرضا فضل اللَّه بن على الحسينى ، عديم النظير در بلاد عالم به علم و زهد ، و غير او از ائمّه و قضات و كثرت فقهاء و مقريان و مؤذّنان و عقود مجالس و تربيت علماء سلف چون قاضى أبو على طوسى و اولادش ... و در او صلحاى بى مرّ و حاجيان بى عدّ است ... كه همه را دلالت است بر صفاى ايمان و نزهت طاعت مؤمنان كاشان .
شرحى اجمالى بر تاريخ مدارس علمى و مشاهير علماى كاشان : - قرن سوّم : ابوالحسن على بن محمد كاشانى ، از اصحاب خاصّ حضرت جواد عليه السلام بوده كه در سال 220 ق وفات يافته است .
اثرى كه از او به جاى مانده ، «جوامع الكبير في الفقه »است .
- قرن چهارم : نويسنده «حدود العالَم» كاشان را در اين سده (دوره آل بويه)كانون دانش و ادب ايران معرّفى كرده است .
از جمله علماى اين دوره بايد به عبد الرحمان بن الحسن ابو محمد الكاشاني الضرير و علي بن عبداللَّه الكاشاني - كه ابن غضائرى از او روايت كرده - اشاره نمود .
- قرن پنجم و ششم : علماى شهيرى همچون سيد ابو الرضا فضل اللَّه راوندى ، عبدالجبار طوسى كاشانى ، محمد بن اسماعيل ابو البركات راوندى و كثيرى از علماى اين خاندان ، در اين دوره زندگى مىكردند كه صاحب كتاب « طبقات أعلام الشيعة »نام بيش از سى نفر آنان را در جلد سوّم كتاب خود آورده است .
در مورد سيّد ابو الرضا راوندى دو نكته گفتنى است : اوّلاً : حوزه علمى وسيع اوست كه بنا به شواهد و اسناد ، مركزيت آن در كنار بارگاه و مضجع شريف و منوّر حضرت على بن محمد الباقر عليه السلام در اردهال كاشان بوده است ، و شاگردان بسيارى را در آن تعليم و تربيت كرده .
سيد على خان مدنى در « الدرجات الرفيعة »آورده است : له (أبي الرضا)مدرسة عظيمة بكاشان ليس لها نظير على وجه الأرض ... و نقل إليها دروسه و مجالس وعظه و تذكيره فكان يؤمّها الطلبة وغيرهم من كلّ وجه ، فكانت عامرة صورةً ومعنىً بوجوده وإفاداته ودروسه ومواعظه .
ثانياً : محل تدريس وافاضه سيد ابو الرضا به نام (مدرسه مجديّه)بوده كه در مقدّمه ، به نقل از مؤلف « النقض »، ذكرى از آن به ميان آمد .
و از مؤلّفات و تصانيف او مىتوان به « ضوء الشهاب في شرح الشهاب »، «الأربعين »، « النوادر »، « التفسير »و « ترجمة العلوي للطبّ الرضوي»اشاره كرد . همچنين از كتابهاى قطب الدين راوندى ، بايد به « الدعوات » يكى از منابع « بحار الأنوار » و « راحة الصدور وآية السرور » اشاره كنيم .
- قرن هفتم و هشتم : در اين دوره به نام فيلسوف و عارف بزرگ خواجه أفضل الدين مرقى كاشانى (بابا أفضل مرقى) بر مىخوريم كه معاصر خواجه نصير الدين طوسى و بنا به قولى (طبقات أعلام الشيعة : 20/3) دايى و استاد وى بوده است .
اين رباعى ، در وصف بابا أفضل الدين ، منسوب به خواجه طوسى است : گر عرض دهد سپهر أعلى فضل فضلا و فضل أفضل از هر ملكى به جاى تسبيح آواز آيد كه أفضل أفضل علاوه بر او ، علمايى چون عماد الدين علىّ بن قطب الدين سعيد بن هبة اللَّه راوندى (نواده ابو الرضا) و عبد الرزاق بن احمد كاشانى و الحسن بن الحسين بن الحسن الكاشانى ، از اين منطقه برخاستهاند و جالب آن كه عليرغم هجوم و حشيانه مغولان در اين دوره ، مدارس علمى و دينى كاشان ، به بركت وجود اين عالمان ارزشمند ، هنوز پا برجا و پر رونق مىباشد.
- قرن نهم و دهم : اين دو سده ، دوران هجرت بسيارى از علماء به كاشان بوده است ؛ از جمله ، خاندان فتحانيّين قمّى كه كثيرى از علماء آن به قصد اخذ علم و دانش علماء و به خاطر رونق علمى حوزه كاشان ، به اين شهر عزيمت كرده و نامشان در كتب تاريخ و تراجم ذكر شده است .
اوّلين عالم از اين تبار كه قبل از 838 هجرى به كاشان مهاجرت كرده ، ابو الفضائل رضى الدين عبد الملك الفتحاني القمي الكاشاني است كه از فاضل مقداد و احمد بن فهد حلى روايت مىكند .
بنا به گفته مرحوم آقا بزرگ طهرانى ، او حوزه علميه و كتابخانهاى در كاشان تاسيس مىكند كه شاگردان زيادى از آن فارغ التحصيل مىشوند و اين حوزه )به نام مدرسه فتحانيّه( تا سال 1132 ق .
داير بوده است .
ديگر از علماى اين دودمان ، ابو العلاء وجيه الدين عبد اللَّه است كه از مشايخ ابن ابي جمهور مىباشد .
و نيز ابو المعالي علاء الدين بن أبي الفضائل رضي الدين عبدالملك الفتحاني وابو المؤيّد ابراهيم الكاشاني از اين دوره مىباشند.
از ديگر علماى قرن دهم از منطقه كاشان به نام فتح اللَّه بن شكر اللَّه كاشانى (ملاّ فتح اللَّه كاشانى)صاحب كتاب تفسير شريف « منهج الصادقين » بر مىخوريم .
همچنين بايد به نام اين بزرگان در اين دوره اشاره كرد : سعد الدين محمد استرآبادى (ساكن كاشان)، شمس الدين كاشانى ، شمس الدين محمد بن تاج الدين الحسن بن بهاء الدين على كاشانى ، سعد الدين محمد كاشانى كه يكى از مشايخ اجازه حسين بن حيدر بن قمر كركى است (او در سال 1005 وارد كاشان شده و از شمارى از علماء همچون سعد الدين محمد ، پدر و دايى ملا محسن فيض استجازه كرده است).
در دوران صفويه ، به خصوص در عهد شاه طهماسب (984- 930 ) ، اين شهر يكى از مراكز مهمّ علمى و دينى و نظارت بر محافل و مشاغل شرعى گرديد .
محقّق كركى - اعلى اللَّه مقامه - در اين دوره ، براى نظارت و تطبيق مؤسّسات دينى با موازين مذهب شيعه به ايران آمد و به خواسته شاه در كاشان اقامت گزيد .
و به دنبال آن ، نهضت بزرگ علمى در اين شهر پديد آمد كه تا اوايل قرن چهاردهم ادامه يافت .
قرن يازدهم : در اين عصر ، يكى از زبدگان علماى شيعه و نخبگان و مشاهير دار المؤمنين يعنى محمد محسن بن شاه مرتضى بن محمود بن على كاشانى )معروف به ملا محسن فيض كاشانى( محدّث ، مفسّر ، فيلسوف ، شاعر و فقيه نامى جهان اسلام ، چشم به هستى گشود ، آثار فراوان او (كه حدوداً صد عنوان است)منبع و مأخذ علماء در علوم مختلف بوده و هست .
از جمله آنهاست : « صافى »(در تفسير) ، « وافى » (در فقه)، «المحجّة البيضاء » ، « اصول المعارف » ، « أصفى » ، « مصفّى »، «مفاتيح الشرايع » ، « شوق مهدى ».
از ديگر علماء حوزه علمى كاشان در اين سده ، به دانشمند فقيه محمّد مؤمن الكاشاني (برادر مرحوم فيض)اشاره شده كه شاگرد شيخ بهايى بوده و آثارى چون : « شرح نهج البلاغه » ، « رجال المؤمن »(در علم رجال) و « شرح صحيفه سجاديه »دارد .
قرن دوازهم : در اين قرن نيز حوزه علميه اين شهر ، متأثّر از نهضت علمى قرن دهم ، شاهد ظهور برگزيدگانى بوده كه از جمله آنها هستند : اسحاق بن محمد بن محمد محسن الفيض ، و فرزندش معزّ الدين يونس ؛ و فرزند ديگر فيض ، علم الهدى محمد بن محمد محسن كه بيش از شصت عنوان كتاب و از جمله آنها « اللآلي المنثورة من الأخبار المأثورة » و « معادن الحكمة في مكاتيب الأئمّة » از اوست .
همچنين نام يكى از نوادگان مرحوم فيض ، يعنى محمد حسين بن محمد محسن بن محمد بن محمد محسن (معروف به مدرّس)در اين دوره مطرح است كه در « موسوعة طبقات الفقهاء »به عنوان فقيه و اصولى و متكلّم و مفسّر و اديب معرّفى شده است .
در آنجا گفته شده كه محلّ تدريس و افاضه او «مدرسه خان »(سيد لطيف)بوده كه در آن زمان يكى از مشهورترين مدارس كاشان بوده است .
برخى از آثار او عبارت است از : « تعليقة على تفسير الصافي »، « تعليقة على أنوار التنزيل في التفسير للبيضاوي » ، « المنظومة الفقهيّة » .
در بين عالمان قرن دوازدهم به نام محمد بن محمد زمان ابن الحسين بن محمد رضا بن حسام الدين كاشانى مىرسيم كه يكى از اعلام اماميّه است و شاگردى چون ملاّ محمد مهدى نراقى را پرورش داده است .
از آثار اوست : « الحقّ الصراح فيما لابدّ منه في ايجاب النكاح »، « نور الهدى في مسألة الزكاة »، «مرآة الأزمان في الزمان الموهوم »و «هداية المسترشدين » .
قرن سيزدهم : اين دوره ، يكى از پررونقترين دورههاى حوزه علميه كاشان است و البتّه معروفترين علماء اين عصر ، ملا محمد مهدى بن أبي ذر النراقي ، ملا أحمد بن محمد مهدى (فاضل)نراقى ، آخوند ملا محمّد كاشانى ، شيخ ميرزا أبو تراب كاشانى ، سيد محمد تقى پشت مشهدى كاشانى هستند .
در اين سده ، كه همزمان با حكومت سلسله قاجار نيز مىباشد ، عليرغم ركود مجامع علمى در برخى شهرها ، كاشان در پرتو شخصيت علمى نراقيّين ، يكى از مراكز مهم و مطرح در بين حوزههاى شيعى گرديد ؛ چنان كه برخى فضلاء ، با پايان تحصيلات در حوزه عراق ، به اين شهر آمده و به تكميل و تنقيح آموختههاى خويش مىپردازند .
حتى دانشمند بزرگ و عالم كم نظيرى چون شيخ انصارى رحمه الله به اين شهر هجرت كرده و از بين شهرهاى ايران ، بيشترين مدّت را در كاشان مىماند و در طول سه سال اقامت خود ، با ملا احمد نراقى و سيد محمد تقى پشت مشهدى گفت و گوى علمى داشته است .
اين ، خود ، حكايت از غناى حوزه علمى دار المؤمنين و وجود تربيت يافتگان كم نظيرش مىكند .
برخى آثار ملا محمد مهدى نراقى عبارت است از : «جامع السعادات »، « معتمد الشيعة » ، «طائر قدسى ».
و در ميان آثار فرزندش ملا احمد نراقى ، به اين آثار مىتوان اشار كرد : » معراج السعادة « ، » مستند الشيعة « ، «عوائد الأيّام»، « خزائن » .
محلّ تدريس و مركز علمى و افاضه اين بزرگان و خاندان پر گوهرشان )كه در ذيل ، به برخى از علماء اين تبار اشاره مىكنيم( مدرسه سلطان فتح على شاه قاجارى(مدرسه سلطانى)در كاشان بوده است .
شيخ ميرزا ابو القاسم نراقى ، شيخ مولى احمد نراقى ثانى (معروف به آقا كوچك) ، كه حكايت ناصر الدين شاه با او و شهرتش به ( آقا بزرگ ) ، پس از آن ، گفتنى و خواندنى است ، ميرزا ابو تراب نطنزى .
از ميان علماى قرن سيزدهم اين شهر ، به اين آيات نيز مىتوان اشاره كرد : سيد محمد تقى بن عبدالحي بن ابراهيم بن ماجد بن ابراهيم پشت مشهدى حسينى كاشانى كه بنا به نوشته صاحب كتاب «الكرام البررة » ، از اعاظم عصر خويش بوده و از او آثارى در فقه و اصول و عقائد و غيره به جاى مانده كه از آن جمله مىتوان به « تنقيح الاُصول » ، « رسالة في حجيّة الظنّ » ، «رسالة في مباحث الألفاظ » اشاره نمود و آثارش دلالت بر وسعت نظر وانديشه و تبحّر او در حكمت و كلام و حديث و رجال دارد .
همچنين بايد به بزرگانى اشاره جست همچون : سيد محمد تقى بن عبد الغنى كاشانى ، سيد حسين بن سيد رضى الدين محمد بن حسين بن حسن لاجوردى كاشانى ، شيخ محمد رسول كاشانى بن عبدالعزيز (صاحب « الزيارة المفجعة »)، حاج مولى عبد الباقي كاشانى ، سيد عبد الرحيم بن سيد محمد تقى پشت مشهدى (از شاگردان شيخ انصارى)، سيد عبدالغفار بن عبدالرزاق رضوى كاشانى ، شيخ عبدالوهاب بن محمد حسين كاشانى (صاحب «مصابيح الطريق »)، سيد ميرزا حبيب اللَّه بن سيد رفيع الدين محمد حسينى كاشانى .
قرن چهاردهم : در خرمن پرفيض حوزه علميه اين سامان ، علماى بزرگى در اين قرن ، ارشاد و تدريس و افاضه و مرجعيّت امور مردم را بر عهده گرفتند كه از ميان آنان ، بايد اين معاريف را ذكر كرد : مرحوم آية اللَّه العظمى آمير سيد على يثربى كاشانى )معروف به آقا ضياء ثانى( كه مراجع بزرگى چون امام خمينى قدس سره و آيات عظام محقّق داماد و مرعشى نجفى - قدّس سرّهما - از مكتب درسى او در مدت اقامت در قم برخاستهاند ، ايشان حوزهاى در كنار مرقد حبيب بن موسى (نواده امام كاظم عليه السلام)در كاشان دائر كرده بودند ، كه از حوزه علميه قم هم عدهاى براى استفاده به كاشان مىآمدهاند مثل حضرات آيات اخوان مرعشى .
و از سوى مرحوم آيت اللَّه بروجردى بارها نمايندگانى براى دعوت ايشان به حوزه قم ، به محضرشان رسيده بودند .
پدر ايشان مرحوم آيت اللَّه سيد محمد رضا يثربى از شاگردان ميرزاى شيرازى و محدث نورى قدّس سرهما بودهاند.
و همچنين علمايى مثل ملا حبيب اللَّه شريف كاشانى ، حاج سيد مصطفى كاشانى ، حاج سيد ابو القاسم كاشانى (رهبر نهضت ملّى شدن نفت) ، شيخ محمد غروى كاشانى در اين دوره بودهاند .
مدارس علميه شهر كاشان از ابتدا تا كنون - كه بعضاً تا حدود قرن سيزده دائر بوده - غير ازآنچه ذكر شد ، عبارت است از : مدرسه خواجه معين الدين كاشانى ، دار السياده غازانيّه ، مدرسه عماديّه ، مدرسه خواجه تاج الدين ، مدرسه حسينيّه ، مدرسه رزّاقيه ، مدرسه محمد صالح بيك ، مدرسه حاجى محمد حسين (ميان چال)، مدرسه حاج محمد تقى(مركز تدريس ملا مهدى نراقى « آقا بزرگ»، مدرسه گذربابا ولى .
در پايان به مدارسى اشاره مىكنيم كه هم اكنون در اين شهر داير بوده و مهد تربيت ، و تعليم علوم دينى به مشتاقان و طلاب علوم اسلامى مىباشند : 1 - حوزه علميه حضرت آيت اللَّه يثربى : (تاسيس 1387 ق) اين حوزه در زمانى تأسيس شد كه حوزه كاشان پس از سالها رونق ، از رونق افتاده بود .
هم اكنون متجاوز از 400 نفر طلبه در آن و 400 نفر ديگر در مدارس تحت پوشش آن مشغول به تحصيل اند .
مدارس تحت پوشش اين حوزه : الف : مدرسه علميه وليعصر عليه السلام در قمصر كاشان : مؤسس معظم با دو انگيزه اقدام به بر پايى اين مدرسه كردند : اول آنكه متأسفانه يكى از محلات قمصر بر اثر تبليغات فرقه ضاله بهائيت فريب خورده بودند كه تأسيس اين مدرسه با نام وليعصر عليه السلام ، سدى در مقابل گسترش انحراف مىشد .
و دوم اينكه با بر پايى بنايى در نقطهاى خوش آب و هوا از تعطيلى زياد حوزه جلوگيرى مىشد .
اين مدرسه در سال 1395 ق تأسيس شد كه با ممانعت ساواك ساخت و ساز آن تعطيل شد، بعد از پيروزى انقلاب به صورتى مجلل بناى آن تكميل شد به نحوى كه گنجايش تحصيل 200 نفر را داراست و در حال حاضر 120 نفر در آن اشتغال به تحصيل دارند .
ب : مكتب كوثر كه اختصاص به تحصيل خواهران دارد و 200 نفر در آن اشتغال به تحصيل دارند .
ج : مدرسه علميه امام موسى بن جعفر عليهما السلام در بَرْزُك كاشان كه 80 نفر در آن اشتغال به تحصيل دارند .
د : مدرسه علميه باقر العلوم عليه السلام در مشهداردهال كه چون بناى ساختمان جديد آن آغاز شده ، طلاب آن به قمصر و بَرْزُك منتقل شدهاند .
2 - مدرسه عليمه امام خمينى رحمه الله (مدرسه سلطانى) .
3 - مدرسه علميه آيت اللَّه مدنى كاشانى قدس سره (ميان چال).
4 - مدرسه درب يلان .
5 - دار العلم اعتمادى .