آثار علمى و فرهنگى حج
در برخى روایات، از منافع علمى و آثار فرهنگى حج و نقش آن در نشر معارف اهلبیت (علیهمالسلام) و تفقه در دین یاد شده است "مع ما فیه من التفقه و نقل اخبار الائمة الى كل صقع و ناحیة" (1) ؛ یعنى در حج فوائد دیگرى است چون تحصیل فقه دین و نقل اخبار امامان به دیگر سرزمینها و نواحى، و این خود ثمره گرانقدرى بود براى زائران بیتالله و شیفتگان اسلام نبوت و امامت و تشنهكامان زمزم ولایت كه به سرزمین وحى؛ یعنى خاستگاه اهلبیت پیامبر اكرم و مهد نشو و نماى آنان بیایند و اسلام ناب و فقه خالص و بىآلایش اسلام و قرآن را از زبان حاملان آن بشنوند و با امام وقت خود ملاقات كنند و احكام و شرایع دین را از زبان اهلش بشنوند و بدعتهاى رایج را از چهره دین بزدایند و در مراجعت به دیار خود اخبار و آثار وارثان وحى را به اقصى نقاط جهان ببرند و براى خویشان و آشنایان و مردم شهر و دیار خود بازگویند.
در سایر عصرها نیز این بهره عملى، كما بیش قابل دسترسى است زیرا وجوه مسلمین و نمایندگان امت و عالمان دین از هر ناحیه به حج مىآیند و فرصتى دست مىدهد كه از تضارب آراء و تبادل افكارشان حق و باطل بازشناخته شود و پیام آن به گوش جانها برسد.
با توجه بدانچه به اختصار از نظر گذشت، منافع حج را مىتوان بدینگونه جمعبندى و خلاصه كرد:
1ـ بعد عبادى و معنوى و رسیدن به مقام قرب و جلب رحمت و مغفرت الهى كه بزرگتریـن دستاورد ایـن سفر روحـانـى است و بـا تأسى بـه ابـراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح (علیهماالسلام) و هاجر، آن مادر فداكار و موحّد و دیگر صالحان، كه مشعلدار توحید و صبر و فداكارى در عصر تیرگىها بودند، تكمیل شده و تبلور عینى مىیابد.
2ـ دیدار سرزمین وحى و میعادگاه پیامبران و مهد ظهور اسلام و حضرت ختمالمرسلین و زنده نگهداشتن خاطرات روحانى مكه مكرمه و مدینه طیبه كه یادآور نزول وحى آسمانى و مسؤولیت سنگین رسالت و صبر و مجاهدت پیامبر بزرگ و یاران مخلص آن حضرت و مقاومت سیزده ساله مكّه و آنگاه هجرت به مدینه و اعلاء كلمه اسلام در سایه صبر و جهاد و شهادت است و لحظهلحظه خاطرات دیگرى كه وجب وجب این سرزمین پاك در سینه دارد و تذكار آن براى اهل دل و ارباب معرفت و شیفتگان، جالب و روحانگیز و درسآموز است.
3ـ بهرهورى از علم و فقاهت و شناخت معارف و آثار معنوى و فرهنگى كه حج همراه دارد و تبلور كامل آن در عصرهاى نخستین، مكتب نورانى اهلبیت عصمت و طلایهداران اسلام ناب محمدى (صلّى الله علیه و آله) بود كه پاسداران اسلام حق و عدل در برابر اقطاب قدرت و زورمدارانى بود كه در كسوت خلافت اسلامى تجدید كننده جاهلیت و حكومت كسرى و قیصر بودند.
4ـ منافع اجتماعى ـ سیاسى كه در صحنه جهانى و روابط بینالملل اسلامى براى مسلمین سرنوشتساز است و به همین لحاظ فریضه حج در زمان و مكان خاص، تضمینى است براى مشاركت سالانه انبوه مسلمین و چهرههاى مؤثر و برجسته كشورهاى اسلامى براى یك دیدار جمعى و رابطه و تفاهم و آگاهى از وضع یكدیگر و چارهاندیشى براى مشكلات و آلام مشترك خود و تأمین و تضمین مصالح جهان اسلام به ویژه در عصر كنونى كه ملت واحده كفر گستاخانه و با برنامهاى حساب شده در برابر اسلام انقلابى صفآرایى كرده و جز با وحدت امت اسلامى و تدبیر و ایده و آرمان مشترك به مقابله با آن نمىتوان پرداخت.
5ـ آثار و منافع اقتصادى به ویژه براى نیازمندانى كه از كسب و كار و حرفه و تجارت جهت معاش خود بهره مىگیرند و نیاز مسافران را برآورده مىسازند و از این رهگذر دهها هزار خانوار سود مىبرند و فقر و نیازمندى خود را برطرف مىسازند و این بدان معنا نیست كه زائر به منظور سود تجارى آهنگ حج كند و عملش را بىارزش سازد و فریضه حج را از قله عظیم معنویش به حضیض مادیات فرو نهد. بنابر این توجه به این نكته اساسى در منافع مادى حج ضرورى است تا موارد مثبت و منفى آن باز شناخته شود و زائران بیتالله الحرام از آغاز در فكر سود مادى و نفع تجارى نباشند به ویژه آن كه عرضه كالا و خرید و فروش در سفر حج بسیارى موارد با شؤونات ملت و كشور و روح اسلام و حیثیت زائران در تضاد باشد.
بطور خلاصه حج جامعترین عبادات است جهات مختلف عبادى، فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و اقتصادى فردى و اجتماعى در آن ملحوظ شده است اما فلسفه نهایى و كلى و محورى آن همانا انسانسازى و تهذیب نفوس و دل كندن از مادیات و تحمل رنج سفر و بذل مال و ریاضت و عبادت و سبكبال شدن روح و توشه معنوى گرفتن و به غناى روحى رسیدن است و نیز تحكیم قدرت اسـلام و امت اسلامى و پا برجا ساختن شعائر پایدار دین همانگونه كه در خطبه تاریخى حضرت زهـرا (سلام الله علیها) آمـده است: «و الحج تشییدا للدین» بنابراین سایر آثار و منافع را باید به عنوان آثار جانبى نگریست.
این بود مرورى گذرا به منافع و آثار حج در یك نگرش الهى. هر چند تبیین فلسفه حج در هر سطر و واژهاى از اعمال و مناسك و شعائر، نیاز به تأمل و تعمق و تشریح و توضیح فراوان دارد و كاوشگران از آن غفلت نورزیدهاند و هنوز جاى تحقیق باقى است.
پینوشت:
1- تفسیر صافى، ج 2، ص 121.
منبع:
برگرفته از مقالهای در مجله میقات حج، ش 10 .