چه شیرین است لذت شهادت
خدایا! تو انسان را آفریدی برای تحمل سختیها و در مسیر زندگیشان راههایی قرار دادی، راه باطل و راه حق.
خدایا! این عاشقان راه تو را در پیش گرفتهاند و در راه تو هجرت گزیدند، پس پیروزشان گردان.
پروردگارا از این كه بیدار شدم و راه معشوق را پیدا كردم خوشحالم.
خدایا! خواب بودم بیدارم كردی، مریض بودم شفایم دادی، در دام نفسانیت اسیر بودم، آزادم نمودی. تشنه در كویر به دنبال آب بودم مرا به آب رساندی و سیرابم كردی.
خدایا! گرچه عمر كوتاهی داشتم اما خیلی رنج كشیدم، جسمم همانند دیوارهای فولادین و سرپوشیده روحم را حبس كرده بود و تو بودی ای خدای سبحان كه دیوارهای فولادین را شكستی و مرا از گرداب هولناك دریا و از سیاه چالهای ظلمت به روشنایی رساندی و به جای این همه مشقت دنیوی، سعادت بزرگی كه بالاترین درجه افتخار است به من عطا كردی.
خدایا! ریختن خونم نشانگر این است كه نهال تازه شكفته انقلاب اسلامی به آبیاری احتیاج دارد تا بارور شود و ندایم نشانگر رساندن پیام لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله است و آهم نشانگر طنین دردمندان عالم است و خشمم نشانه آن است كه ذلت نمیپذیرم و همیشه برای رضای خدا بر دشمنان می تازم و بازگشتم نشانگر ادای امانتی است كه در راه تو و رضای تو تقدیم میشود. (انا لله وانا الیه راجعون).
من با امام خمینی (ره) میثاق بستم و به او وفادارم زیرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بكشند و باز زنده كنند دست از او نخواهم كشید.
خدایا: دوست دارم در حال تشنگی دشمن ستمگر تیرش را در گلویم فرود آورد. مرا از مردن باكی نیست.
خدایا! اكنون خودت میدانی چه احساسی دارم. احساس میكنم كه در ركاب سیدالشهدا (ع) شمشیر میزنم و خود را در یك قدمی شهادت میبینم و هر لحظه انتظارش را میكشم.
آه، چه شیرین است لذت شهادت! آه، چقدر مشتاقم كه هر چه زودتر به این جوانان شهید بپیوندم!
خدایا! « های و هوی بهشت را میشنوم، چه غوغایی، حسین (ع) به پیشواز یارانش آمده چه صحنهای چه شكوهی … »
طلبه شهید رضا حقشناس