تبیان، دستیار زندگی
دكتر یحیی یثربی یكی از اساتید مبرز و بنام دانشگاه علامه طباطبایی است كه در حوزه فلسفه و عرفان صاحب كرسی و دارای آثار متعدد وگرانبهاست. ایشان در نقد شیوع عرفانهای دروغین برآن است كه شیوع عرفان‌های دروغین اصلاً دلایلی معرفتی ندارد بلكه دارای دلایلی جامعه‌شن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقد عرفانهای دروغین در گفتگو با دكتر یثربی

دكتر یحیی یثربی

اشاره:

دكتر یحیی یثربی یكی از اساتید مبرز و بنام دانشگاه علامه طباطبایی است كه در حوزه فلسفه و عرفان صاحب كرسی و دارای آثار متعدد وگرانبهاست. ایشان در نقد شیوع عرفانهای دروغین برآن است كه شیوع عرفان‌های دروغین اصلاً دلایلی معرفتی ندارد بلكه دارای دلایلی جامعه‌شناسی است. عبارت" جوامع سكولار چون در حوزه معنویت پایگاهی ندارند به احساسات روی می‌آورند و ما هم اگر وارد مقولات حسی شویم زمینه را برای رقبای خارجی خود زیاد می‌كنیم" بخشی از بیانات ایشان است كه در گفتگو با خبرگزاری فارس عنوان شده است كه شما رابه مطالعه آن فرامی خوانیم.

******

... عرفان در یك تعریف عبارت است از تلاش انسان برای راه پیدا كردن از ظاهر جهان به باطن آن.

این تعریف كلی از عرفان است كه پیش‌فرض‌هایی دارد. اول این‌كه هستی دو رویه دارد، یكی ظاهر و دیگری باطن. دوم اینكه انسان از این ظاهر می‌تواند به باطن جهان راه پیدا كند و سوم اینكه این راه یافتن با عقل و حس‌های پنج‌گانه رخ نمی‌دهد و انسان باید به ریاضت و زندگی سخت روی بیاورد و از همه چیز بگذرد.

... چنین عقیده‌ای از دیرباز در هند، یونان و ایران باستان وجود داشته و چیزی نیست كه در اسلام به وجود آمده باشد و حتی در صدر اسلام نیز این مباحث مطرح نبوده است. بعد از آشنایی اسلام با دیگر فرهنگ‌ها، عرفان در اسلام راه پیدا كرد و عرفان اسلامی پدید آمد.

راست و دروغ هر چیز با تطبیق به واقعیت مشخص می‌شود. اما یك سری چیزهایی هستند كه ما ملاكی برای راست و دروغ آن‌ها نداریم و در این باره ادعاهای زیادی مطرح می‌شود، مثلاً من اكنون می‌توانم ادعا كنم به معراج رفته‌ام، دروغ یا راست بودن این امر به سادگی مشخص نمی‌شود.

در مكتب‌های عقل‌گریز، همیشه ادعا نقش مهم دارد و باید توجه داشت كه طبیعت عرفان به صورتی است كه دروغ در آن زیاد است، زیرا یك حوزه حسی و فیزیكی و عقلی نیست كه بتوان حقانیت و بطلان آن را با دلایل و قوانین عقلی اثبات كرد. همه عرفا دراین‌باره هشدار داده‌اند و شاید در هیچ دوره‌ای مثل اكنون عرفان‌های دروغین زیاد نشده باشد، زیرا ما در شرایط امروزی از این هشدارها غافل شده‌ایم.

عرفان‌های بومی سرزمین‌های دیگر، مثل عرفان‌های هندی، عرفان‌های مسیحی و عرفان‌هایی كه از طریق فلاسفه نوافلاطونی به جامعه‌‌ ما وارد شده‌اند، در قیاس با عرفان اسلامی، عرفان‌های دروغین شمرده می‌شوند. این عرفان‌ها عوارض متعددی دارد كه من خودم سال‌های سال مبتلا به عوارض این عرفان‌ها بوده‌ام كه هنوز هم ردپاهایی از آن‌ها در وجود من وجود دارد. زیرا عرفان بر احساسات، روحیه و روان انسان تأثیر بسیاری می‌گذارد.

من معتقدم معارف اسلامی را با این نام «عرفان» مطرح نكنیم، چون این نام مشابه‌های زیادی دارد و ادعا در این راه زیاد است، ما باید راه عملی اسلام را یك نام دیگر بگذاریم، مثلاً‌ حكمت اسلامی یا اسلام ربانی كه مبتلا به آسیب‌های عرفان نشود.

جوامع سكولار چون در حوزه معنویت پایگاهی ندارند به احساسات روی می‌آورند و ما هم اگر وارد مقولات حسی شویم زمینه را برای رقبای خارجی خود زیاد می‌كنیم. ما می‌توانیم حقانیت خود را با عقل و منطق ثابت كنیم و اصلاً نیازی به این نیست كه به مسائل عرفانی روی بیاوریم. عقلانیت باید كارها را سامان بدهد.

به نظر من شیوع عرفان‌های دروغین اصلاً دلایلی معرفتی ندارد و كاملاً دلایل جامعه‌شناسی دارد. انگیزه‌های غیر معرفتی در این امر تأثیر ویژه‌ای دارند، چه از سوی مروجان این عرفان‌ها و چه از طرف مخاطبان و پیروان آنها.

منبع:

به نقل از فارس، با تلخیص و تصرف

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.