تبیان، دستیار زندگی
درادامه ی سلسله مقالات گذشته در این مقاله قصد داریم به نوع محبت والدین با کودکان در رابطه با ایجاد محدودیت ها بپردازیم ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با داداشت مهربون باش !

انضباط: آسان‌گیری و محدودیت‌ها(4)

با داداشت مهربون باش !

مقاله ی اول(درخت ، برای بالا رفتن است)

مقاله ی دوم (سبز،زرد ،قرمز)

مقاله ی سوم (داداشت ، کیسه بوکس نیست )

درادامه ی سلسله مقالات گذشته ، در این مقاله قصد داریم به نوع محبت والدین با کودکان در رابطه با ایجاد محدودیت ها بپردازیم :

راههای گوناگونی برای بیان محدودیت‌های خاص وجود دارد. در برخی مواقع ، ترتیب چهار مرحله‌ای زیر ممکن است موثر واقع شود:

مرحله(1): پدر و یا مادر خواسته ی کودک را در می‌یابد و آن را به نحوی ساده بیان می‌کند: «دلت می‌خواهد که امشب به سینما می‌رفتی.»

مرحله(2): پدر یا مادر محدودیت‌های عملی خاص را به نحوی آشکار بیان می‌کند: «اما در خانه ی ما رسم این است که شبی که فردایش مدرسه داری، نباید به سینما بروی.»

مرحله(3): پدر یا مادر راه هایی را بیان می‌کند که به کمک آنها حداقل بخشی از خواسته ی کودک برآورده شود: «می‌توانی آخر هفته به سینما بروی.»

مرحله(4): پدر یا مادر به کودک کمک می‌کند تا او مقداری از ناراحتی خود را که احتمالاً به هنگام تحمیل محدودیت‌ها پدید می‌آید، ابراز کند:

«کاملاً مشخص است از این رسم خوشت نمی‌آید.»

«دلت می‌‌خواهد رسم این بود که هر شب، شب سینما رفتن باشد.»

«وقتی بزرگ شدی و برای خودت صاحب خانه شدی، مطمئنم که این قاعده را عوض خواهی کرد.»

همیشه ضروری یا امکان پذیر نیست که بیان محدودیت با یک چنین الگوئی انجام شود. برخی مواقع لازم است که ابتدا محدودیت را بیان کرد و سپس احساسات کودک را منعکس ساخت. وقتی کودک قصد دارد خواهرش را با سنگ بزند، مادر باید بگوید: «سنگ نزن به خواهرت، بزن به آن درخت!» اگر مادر با اشاره به سمت درخت هدف کودک را عوض کند، کار مثبتی انجام داده است. سپس می‌تواند به احساسات کودک بپردازد و چند طریق بی‌ضرر برای بیان آنها به او پیشنهاد کند:

«هر قدر که بخواهی می‌توانی از دست عروسکت عصبانی باشی.»

«شاید توی دلت عصبانی باشی، شاید از او متنفر باشی، ولی قصد آزارش را نخواهی داشت.»

«اگر بخواهی می‌توانی درخت را جای خواهرت بگیری و به طرفش سنگ بیندازی.»

«اگر بخواهی، حتی می‌توانی عکس خواهرت را روی یک کاغذ بکشی، آن را به درخت بچسبانی، و بعد آن را با سنگ بزنی؛ ولی خواهرت نباید صدمه‌ای ببیند.»

محدودیت‌ها باید به نحوی بیان شوند که حس احترام به خود کودک را به مبارزه نطلبند.

محدودیت‌ها اگر شخصیتی را هدف قرار ندهند و خلاصه شده بیان شوند، بهتر مورد توجه کودک قرار خواهند گرفت.

این طرز بیان محدودیت که : «شب روزهایی که به مدرسه می‌روی سینما بی‌سینما» ، انزجار کمتری در کودک پدید می‌آورد تا این طرز بیان  که: «می‌دانی که در شب روزهای مدرسه نمی‌توانی به سینما بروی.»

این طرز بیان محدودیت را که :«وقت خواب است» کودک با میل بیشتری می‌پذیرد تا این طرز بیان را که : «تو خیلی کوچکی و شما نباید تا دیر وقت بیدار بمانی. برو تو رختخوابت.»

این طرز بیان محدودیت که : «امروز وقت تماشای تلویزیون تمام شده» بهتر است تا این طرز بیان که : «امروز به اندازه کافی تلویزیون تماشا کرده‌ای، تلویزیون را خاموش کن.»

کودک از این طرز بیان محدودیت که «سرهمدیگر داد نکشید» با میل بیشتری اطاعت می‌کند تا از این طرز بیان محدودیت که «بهتر است سر او داد نکشی.»

محدودیت‌ها اگر به وظایف اشیاء اشاره کنند، کودک با میل بیشتری آنها را خواهد پذیرفت: جمله «صندلی برای نشستن است، نه برای ایستادن» بهتر است تا «روی صندلی نایست.» «این مکعب‌های چوبی برای بازی کردن هستند، نه برای پرت کردن» بهتر است تا« مکعب‌ها را نینداز» یا «متأسفم که نمی‌توانم بهت اجازه بدهم مکعب‌ها را پرت کنی، این کار خیلی خطرناک است.»

ادامه دارد...

منبع :رابطه والدین با فرزندان (راه حل های جدید برای مسائل قدیمی )- با تغییر و تلخیص

نویسنده :دکتر هایم جی .گینات

مقالات مرتبط :

راه حل های مناسب برای کم کردن اختلاف خواهر و برادرها         

چگونه با فرزندم دوست شوم؟                

چند اصل گفتگو     

گفتگوهای بی‌حاصل   

من چی میگم ، مامان چی میگه !!!   

تو دیگه بزرگ شدی!    

با هوش ترین كودكان جهان     

یادگار تلخ دوران کودکی     

کودک را سردرگم نکنیم (قسمت دوم)   

مامان لطفا به وسایل من دست نزن !     

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.