تبیان، دستیار زندگی
ری استخاره  همه می دانیم کلمه خیر در مقابل شر است " بهتر و بدتر " و در لغت عرب که از عبارت " خار الشی علی غیره " استفاده می کنند، هنگامی است که می خواهند برتری چیزی را بر دیگری یاد آور شوند . باب استفعال که از جمله...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استخاره............................به قلم سیدمحمدرضا آقامیری

استخاره

همه می دانیم کلمه خیر در مقابل شر است " بهتر و بدتر " و در لغت عرب که از عبارت " خار الشی علی غیره " استفاده می کنند، هنگامی است که می خواهند برتری چیزی را بر دیگری یاد آور شوند .

باب استفعال که از جمله ابواب مزید فیه عربی است معنای طلب و خواستن در آن نهفته است واستخاره نیز که مصدر اعلال شده همان باب است معنی خواستن در آن پنهان است یعنی ( طلب خیر کردن ) عرب زبانان در جمله ( استخار الله العبد فخارله ) در حقیقت می گویند: بنده ای از خدای بزرگ در خواست نیکی کرد خدای بزرگ نیز خیر و خوبی برای او رقم زد " طلب من الله الخیر فاولاه " از خداوند خیر خواست خدا نیز به او نیکی فرمود .

کلمه استخاره در عبارتهای بسیار فقهی و روایی عنوان گردیده است ، مع الوصف در کتب عمده فقهی پیرامون آن سخنی به میان نیامده ، چرا که هیچ حکم الزامی به آن تعلق نگرفته است ، غافل از آنکه امور مندوبه و احکام استحبابی نیز از احکام فقهی است و لو الزامی در آن نیست، پس استخاره هم از احکام فقهی مستحبی به حساب می اید و در زمره احکامی است که جایگاه الزامی در فقه ندارد اما بسیار فراوان است .

در گذشته استخاره اجمالاً و شاید با در نظر گرفتن معنای صرف معنوی مورد نظر متشرعین بوده است اما در روزگار ما رویکرد عرف به این مقوله فقهی با عناوین مختلف ، مورد نظر گروه بسیاری از مومنان است اما حقیقتاً استخاره چیست ؟

استخاره درخواست شایسته ترین راه از خداوند عزوجل برای کاری که در تدارک انجام آنیم از حیث فساد و صلاح ، سود و زیان دنیوی و اخروی از طریق دست یازیدن به قرآن شریف و یا اخذ قبضه تسبیح و یا کتابت رقعه و مانند اینها می باشد .

استخاره در روش و عناوین مختلفی نقل شده که احیاناً ریشه در اخبار و نصوص روایی دارد گر چه قرآن نیز رهنمون مومنان در کلیه مسائل فردی و اجتماعی است همانگونه که در جریانات تاریخی و احوال علماء در خصوص تمسک جستن آنان به قرآن داستانها شنیده ایم و یا احیاناً برای جماعت غیر علمی مومن و قرآن پناه اعجاز آن حاصل آمده باشد و نتائج حیاتبخشی را بدنبال داشته باشد .

اما روشها و عناوین

1 - در روایت است که حضرتش فرمود هرگاه در امری از امور حیران گشتی روبه سوی خدا کن و از او خیر طلب نما، دل را متوجه اوساز و به لطف و عنایت او امیدوار باش در این حال نماز بگزار و پس از اتمام دو رکعت نماز از خدا طلب خیر نما ، بخدا قسم بنده ای از خداوند طلب خیر نکرد، جز آنکه او را به مصلحت رهنمون ساخت .

2 - در روایت علی ابن یسع قمی آمده است که : قرآن را بگشا ، پس نگاه کن به اول آنچه می بینی در کتاب شریف ، همان را به دل سپار و بدان عمل کن .

3 - سومین عنوانی که برای استخاره نقل کرده اند استخاره به رقاع است در این خصوص نیز اخبار غیر مستندی آمده است که از آن نمونه اخبار ، خبر هارون بن خارجه است که می گوید هنگام انجام کاری شش رقعه بساز و در سه از آن کتابت کن ، افعل ، و در سه تای دیگر بنگار لا تفعل به این نحو که در سه قطعه کاغذ می نویسی بسم الله الرحمن الرحیم خیرة من الله العزیز الحکیم لفلان ابن فلانه افعل و در سه قطعه دیگر می نگاری بسم الله الرحمن الرحیم خیره من الله العزیز الحکیم لفلان بن فلان لا تفعل سپس هر شش قطعه را در زیر سجاده ات جای ده پس آنگاه دو رکعت نمازگزار و آنگاه که از نماز فارغ گشتی به سجده درآی و یکصد بار بگو استخیر الله برحمته خیره فی عافیه سپس بر جای خود بنشین و بگو " اللهم خرلی و اخترلی فی جمیع اموری فی یسر منک و عافیه " یعنی ای خدا مرا برتری ده و خیرم را بر من بنمای آنگونه که در تمام کارهایم در آرامش و سلامتی باشم ، پس از ذکر دعای مذکور شش قطعه نوشته زیر سجاده را در هم آویز و یک یک بردار و نگاه کن اگر سه از آن به صراحت افعل آمد آن کار را انجام ده و اگر لا تفعل در آمد حتماً از آن کار بگذر اما گر همراه باهم یکی افعل بود و دیگری لا تفعل تا پنج قطعه را در آور غلبه با هر طرف بود به آن عمل کن و قطعه ششمی را دور انداز که بدان حاجتی نیست .

در مورد فلان ابن فلانه به طور مثال می تواند محمد ابن فاطمه باشد و یا فاطمه بنت محمد.

4 - استخاره دیگری که مرسوم است استخاره با تسبیح است که پس از ذکر دعا و ثناء قبضه ای از آن را می گیری همانگونه که حضرتش فرمود آنگاه می شماری اگر دانه های تسبیح دو ماند استخاره خوب است و اما اگر یک آمد استخاره بد است و البته در روایت دیگری است که اگر تعداد سنگ ریزه ها فرد آمد بدان عمل کن و اگر زوج آمد واگذار.

5 - استخاره دیگری که در خبر آمده است این است که دو خاتم را که بر یکی نوشته است افعل و در دیگری نوشته است لا تفعل بدست آر و پس از درخواست خیر از خدای لا یزال یکی را بردار و به آنچه نوشته شده عمل کن، البته در همان خبر آمده است که عالم یعنی امام موسی کاظم صلوات الله علیه استخاره ذات الرقاع را مطابق سنت آورده و فرموده بود .

6 - استخاره دیگری که آن نیز در نصوص آمده است استخاره به ذکر الفاظ و اوراد در خصوص استخاره است در خیر مورد وثوقی آمده است که به مسجد در آی و دو رکعت نماز بجای آر و صد بار از خدا خیر طلب نما سپس به دل خود نگر ، هر چه به قلبت خطور کرد به آن عمل نما .

7 - استخاره دیگری که منقول است استخاره به قرعه است در خبر ابن سیابه آمده است که به حضرتش فرمود چگونه استخاره نمایم؟ حضرت فرمودند در دو قطعه کاغذ بنویس دعاهای ماثوره در خصوص استخاره را و آنچه در نظر داری انجام دهی در آن قطعه یاد آور شو و ذیل کاغذ بنگار اعمل بهذا الطرف و در قطعه دیگری هم همان ادعیه را بنویس و ترک آن عمل را کتابت نما و یا عمل دیگری را بنویس و همان اعمل بهذا الطرف را در آن قطعه دیگر نگار ، آنگاه یکی را به قید قرعه درآور و بدان عمل کن .

8 - استخاره دیگری که منسوب به صاحب الجواهر محمد حسن نجفی "رحمه الله" است آن است که پس از ذکر اذکار در خصوص استخاره و طلب خیر از "خدای جلیل" قبضه ای از تسبیح را بر می گیری و هر هشت دانه را به یکبار می شماری .

چنانچه در آخر یک دانه باقی ماند فی الجمله خوب است .

اگر دو باقی ماند فی الجمله بد است .

و اگر سه دانه باقی ماند میانه است و هر دو طرف مساوی.

اگر چهار دانه باقی ماند دو نهی از آن است .

اگر پنج دانه باقی ماند در صورت انجام عمل پشیمانی در راه است .

اگر شش دانه باقی ماند بسیار عالی است و باید تعجیل نمود

اگر هفت دانه باقی ماند پشیمانی در پی آن است.

اگر 8 دانه باقی ماند بسیار بد است و باید از آن گذشت .

تنبیه:

گر چه روش ها و عناوین استخاره را بر شمردیم و یادآور شدیم که استخاره از احکام مستحبه شرعیه شمرده می شود، اما غالب اخباری که در این خصوص است ضعیف بر آورد می شود.

لیکن قدر متیقن در تمام موارد مذکور که موافق اصول مذهب و قواعد شرعیه است همان وجه اول است که در حاشیه مفاتیح نیز بدان اشارت رفته است البته در حاشیه مذکوره آمده است که قبل از استخاره سه مرتبه سوره توحید و سه مرتبه صلوات بر رسول گرامی اسلام و خاندانش فرستاده شود سپس این دعا خوانده شود (( اللهم انی تفألت بکتابک و توکلت علیک فارنی من کتابک ما هو المکتوب من سرک المکنون فی غیبک )) و وجه دیگری که باز می توان مطابق با اصول و قواعد دانست وجه ششم است .

در پایان یاد آور می شوم در دائره المعارف بزرگ اسلامی در ذیل معنای استخاره به قلم عبدالامیر سلیم مطالبی آورده که دانستن آن نیز خالی از لطف نیست که متن آن از نظ می گذرد .

او استخاره را چنین بیان کرده است : استخاره عنوانى‌ است عام‌ برای‌ آنگونه‌ از آداب‌ دینى‌ كه‌ با انجام‌ دادن‌ آنها، شخص‌ انتخاب‌ احسن‌ را از خداوند مى‌طلبد. استخاره‌ در لغت‌، طلب‌ و خواستن‌ بهترین‌ در امری‌ است‌ نك: ابن‌منظور، ذیل‌ خیر، اما در اصطلاح‌ دینى‌، واگذاردن‌ انتخاب‌ به‌ خداوند در كاری‌ است‌ كه‌ انسان‌ در انجام‌ دادن‌ آن‌ درنگ‌ و تأمل‌ دارد. گاه‌ در روایات‌، استخاره‌ مشاوره‌ای‌ با خداوند دانسته‌ شده‌ است‌ مثلاً نك: برقى‌، 598؛ ابن‌ بابویه‌، 1/562. در منابع‌ دینى‌ از دیرگاه‌ دربارة استخاره‌ گفت‌ و گو شده‌، و برای‌ آن‌، آدابى‌ از دعا، نماز و ذكر بیان‌ گردیده‌ است‌. استخاره‌ كردن‌ در امری‌ كه‌ در شرع‌، حكمى‌ روشن‌ ارد، روا نیست‌ و تنها در كارهای‌ مباح‌ یا در انتخاب‌ میان‌ دو مستحب‌، نیكو و پسندیده‌ است‌ نك: ابن‌ طاووس‌، 167- 168، 172 به‌ بعد؛ ابن‌ حجر، 11/154.

از برخى‌ روایات‌ چنین‌ برمى‌آید كه‌ در دورة پیش‌ از اسلام‌، نوعى‌ «استخاره‌ از الله‌» در میان‌ عرب‌ معمول‌ بوده‌ است‌ نك: ابن‌ سعد، 8/171؛ ابوالفرج‌، 19/92، ولى‌ دربارة چگونگى‌ آن‌ شرحى‌ داده‌ نشده‌ است‌. از نخستین‌ نمونه‌های‌ عمل‌ به‌ استخاره‌ در دورة اسلامى‌ روایتى‌ از حضرت‌ على‌ ع‌ است‌، مبنى‌ بر اینكه‌ چون‌ پیامبر ص‌ وی‌ را به‌ یمن‌ فرستاد، او را بر به‌كارگیری‌ استخاره‌، آنگاه‌ كه‌ تصمیم‌گیری‌ دشوار گردد،ترغیب‌ كرد طوسى‌، امالى‌، 1/135. همچنین‌ به‌ هنگام‌ رحلت‌ حضرت‌ رسول‌ ص‌ و بروز اختلاف‌ نظر میان‌ صحابه‌ در كیفیت‌ دفن‌ آن‌ حضرت‌، به‌دنبال‌ دو كس‌ فرستادند كه‌ یكى‌ به‌ شیوة مكیان‌ زمین‌ را مى‌شكافت‌ و

یكى‌ به‌روش‌ مدنیان‌ لحد مى‌ساخت‌؛ آنگاه‌ عبارت‌ «اللهم‌ خِرْلِرَسولِك‌» را بر زبان‌ آوردند و امر را بر آن‌ نهادند كه‌ هر یك‌ زودتر رسد، روش‌ او را به‌كار بندند نك: ابن‌ سعد، 22/74- 75؛ ابن‌ ماجه‌، 1/496؛ نیز نك: مجلسى‌، 22/518، 529. استخاره‌ و طلب‌ كردن‌ بهترین‌ از خداوند نزد مذاهب‌ گوناگون‌ اسلامى‌

امری‌ پسندیده‌ شمرده‌ شده‌، و در این‌ باره‌ احادیثى‌ چند از پیامبر ص‌ و ائمة اطهار ع‌ نقل‌ شده‌ است‌ نك: احمد بن‌ حنبل‌، 1/168؛ برقى‌، 598 -599 .

در حدیثى‌ نبوی‌ به‌ روایت‌ جابر به‌ چگونگى‌ نماز استخاره‌ پرداخته‌ شده‌ است‌. در این‌ حدیث‌ كه‌ از منابع‌ اساسى‌ در مباحث‌ فقهى‌ مربوط به‌ نماز استخاره‌ به‌شمار مى‌آید، دعای‌ ویژه‌ای‌ نیز برای‌ تعقیب‌ این‌ نماز آمده‌ است‌ مثلاً نك: احمد بن‌ حنبل‌، 3/344؛ بخاری‌، 7/162؛ ترمذی‌، 2/345-346. در منابع‌ امامیه‌ به‌ علاوه‌، احادیث‌ دیگری‌ به‌ نقل‌ از ائمه‌ع‌ در آداب‌ نماز استخاره‌ آمده‌ است‌ نك: كلینى‌، 3/470 به‌ بعد؛ ابن‌ بابویه‌، 1/562 -563؛ طوسى‌، تهذیب‌...، 3/179 به‌ بعد. نماز استخاره‌ نزد فقیهان‌ از نمازهای‌ مستحب‌ یا مسنون‌ شمرده‌ شده‌ است‌ مثلاً نك: ابن‌ ادریس‌، 1/313؛ سید بكری‌، 1/257. به‌اتفاق‌ مذاهب‌ فقهى‌، نماز استخاره‌ دو ركعت‌ است‌ و بنا بر قول‌ مشهور نزد مذاهب‌ گوناگون‌، بهتر آن‌ است‌ كه‌ در قرائت‌ این‌ نماز پس‌ از فاتحة الكتاب‌، در ركعت‌ نخست‌ سورة كافرون‌ و در ركعت‌ دوم‌ سورة اخلاص‌ خوانده‌ شود مثلاً نك: غزالى‌، 1/185؛ نووی‌، «الاذكار»، 3/354؛ ابن‌ عابدین‌، 1/506؛ بدون‌ تصریح‌ به‌ ترتیب‌: كلینى‌، 3/472؛ ابن‌ بابویه‌، 1/562. در یك‌ روایت‌ امامى‌ نیز قرائت‌ سوره‌ های‌ حشر و رحمن‌ در ركعت‌ نخست‌ و سوره‌های‌ معوذتین‌ و اخلاص‌ در ركعت‌ دوم‌ توصیه‌ شده‌ است‌ نك: كلینى‌، 3/470؛ طوسى‌، همان‌، 3/180. افضل‌ آن‌ است‌ كه‌ نماز استخاره‌ در اماكن‌ مقدس‌ چون‌ مساجد و مشاهد گزارده‌ شود نك: شهید اول‌، ذیل‌ نماز استخاره‌؛ نیز نك: عوفى‌، 1/210 . در روایات‌ امامیه‌، نمونه‌هایى‌ از توصیه‌ به‌ اقامة این‌ نماز در مسجد النبى‌ص‌ كلینى‌، 3/471 و نیز به‌جای‌ آوردن‌ آداب‌ استخاره‌ در مشهد امام‌ حسین‌ ع‌ حمیری‌، 28 وارد شده‌ است‌.

علاوه‌ بر استخاره‌ با گزاردن‌ نماز، استخاره‌ به‌ معنى‌ دعا به‌ درگاه‌ خداوند و طلب‌ بهترین‌، در فرهنگ‌ اسلامى‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ داشته‌ است‌؛ گفتنى‌ است‌ كه‌ ابن‌ ادریس‌ 1/314 با یاد كردن‌ این‌ نكته‌ كه‌ استخاره‌ در زبان‌ عرب‌ اساساً به‌ معنای‌ دعاست‌ ،بر این‌ جایگاه‌ تأكیدی‌ ویژه‌ داشته‌، و بر لزوم‌ پیراستن‌ سنت‌ استخاره‌ از زوائد توصیة اكید كرده‌ است‌ نیز نك: سطور بعد. دعای‌ 33 از صحیفة سجادیه‌ نیایشى‌ برای‌ استخاره‌ است‌ و در آن‌ از خداوند درخواست‌ مى‌شود تا آنچه‌ مشیت‌ و خواستة حق‌ است‌، الهام‌ فرماید. در جوامع‌ روایى‌ به‌ آداب‌ و سنن‌ استخاره‌ پرداخته‌ شده‌، و روایاتى‌ در این‌ باب‌ به‌ نقل‌ از پیامبر اكرم‌ و ائمة اطهار گردآوری‌ شده‌ است‌ نك: شوكانى‌، 189-190؛ حرعاملى‌، 3/ 204-221؛ مجلسى‌، 88/222-242. آثار مستقلى‌ نیز به‌خصوص‌ از سوی‌ عالمان‌ امامى‌ در موضوع‌ استخاره‌ تألیف‌ شده‌ است‌ كه‌ از آن‌ میان‌ مى‌ توان‌ به‌ طور خاص‌ كتاب‌ فتح‌ الابواب‌ از ابن‌ طاووس‌ را یاد كرد برای‌ كتاب‌شناسى‌ این‌ آثار، نك: خفاف‌، 47- 55؛ نیز برای‌ یك‌ تألیف‌ كهن‌ با عنوان‌ الاستخارة و الاستشارة، نك: نووی‌، تهذیب‌...، 12/256.

گفتنى‌ است‌ كه‌ در برخى‌ منابع‌ علاوه‌ بر نماز استخاره‌ و دعا، به‌ روشهای‌ خاصى‌ نیز در این‌ مورد اشاره‌ شده‌ كه‌ گاه‌ سندیت‌ آنها مورد بحث‌ و تأمل‌ بوده‌ است‌:

1.استخاره‌ به‌ قرآن‌: نخست‌ باید به‌ روایت‌ الیسع‌ قمى‌ از امام‌ صادق‌ ع‌ اشاره‌ كرد كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ شخص‌ استخاره‌ كننده‌ به‌ هنگام‌ آماده‌ شدن‌ و قیام‌ برای‌ نماز، مصحف‌ را مى‌گشاید و به‌ نخستین‌ امری‌ كه‌ در آن‌ مى‌ بیند، عمل‌ مى‌كند طوسى‌، تهذیب‌، 3/310؛ كفعمى‌، 391، بدون‌ اشاره‌ به‌ نماز . در شیوه‌ای‌ دیگر كه‌ طبرسى‌ بدون‌ ذكر مستند، آن‌ را آورده‌ است‌، شخص‌ پس‌ از به‌جای‌ آوردن‌ نماز مخصوص‌ و دعا، مصحف‌ را مى‌ گشاید و 7 برگ‌ را شمرده‌، پاسخ‌ خود را در برگ‌ هفتم‌ و سطر یازدهم‌ مى‌ جوید نك: طبرسى‌، حسن‌، 324؛ نیز ابن‌ طاووس‌، 277. از اشارات‌ جسته‌ و گریخته‌ در منابع‌ برمى‌آید كه‌ چنین‌ روشهایى‌ نزد گروههایى‌ از اهل‌ سنت‌ نیز تداول‌ داشته‌ است‌ مثلاً نك: همو، 156، به‌ نقل‌ از دعوات‌ مستغفری‌؛ ابن‌ حاج‌، 1/278؛ زبیدی‌، 2/285-286.

در حدیثى‌ از امام‌ صادق‌ ع‌ از تفأل‌ به‌ قرآن‌ كریم‌ نهى‌ شده‌ است‌ كلینى‌، 2/629 و گاه‌ در بیان‌ وجه‌ آن‌ چنین‌ گفته‌اند كه‌ مراد از تفأل‌ِ منهى‌ ، استفسار و پیش‌ بینى‌ حوادث‌ آینده‌ به‌ قرآن‌ است‌، یا اینكه‌ در نهى‌ نظر به‌ تشبه‌ به‌ مردم‌ جاهلیت‌ در تفأل‌ و تطیّر بوده‌ است‌. ملاك‌ نهى‌ هرچه‌ باشد، برخى‌ از علما سعى‌ داشته‌اند تا فرقهایى‌ را میان‌ تفأل‌ به‌ قرآن‌ و استخاره‌ به‌ آن‌ قائل‌ شوند مثلاً نك: فیض‌، 5/1416-1417. گفتنى‌ است‌ كه‌ برخى‌ از عالمان‌ اهل‌ سنت‌ نیز با پرداختن‌ به‌ مسألة تفأل‌ به‌ قرآن‌، آن‌ را به‌ دور از سنت‌ دانسته‌، و مورد نقد قرار داده‌اند ابن‌ حاج‌، زبیدی‌، همانجاها.

2.استخاره‌ با رقاع‌: در یكى‌ از روشهای‌ استخاره‌ با رقاع‌ دو دستور «اِفْعَل‌ » و «لا تَفْعَل‌ » بر دو رقعه‌ نوشته‌ مى‌شود و استخاره‌ كننده‌ با به‌جای‌ آوردن‌ آدابى‌ خاص‌ یكى‌ از آن‌ دو را بر مى‌ دارد و به‌ مقتضای‌ آن‌ عمل‌ مى‌ كند نك: كلینى‌، 3/473؛ طوسى‌، همان‌، 3/182؛ نیز نك: طبرسى‌،احمد،314. در روشى‌ دیگر 6 رقعه‌ به‌كار مى‌رود و آنچه‌ در 3 رقعه‌ متفقاً دستور «افعل‌» آید، بدان‌ عمل‌ مى‌شود نك: كلینى‌، 3/470؛ طوسى‌، همان‌، 3/181؛ نیز نك: طبرسى‌، حسن‌، 256. روایت‌ نخست‌ بدون‌ ضبط اسناد به‌ یكى‌ از ائمه‌ع‌ منسوب‌ گردیده‌، و روایت‌ دوم‌ از امام‌ صادق‌ع‌ نقل‌ شده‌ است‌. ابن‌ ادریس‌ 1/313-314 و محقق‌ حلى‌ ص‌ 304 استخاره‌ با رقاع‌ را مورد انتقاد قرار داده‌، و برگرفته‌ از اخبار غیرمعتبر دانسته‌اند. شیخ‌ مفید نیز بر شذوذ این‌ اخبار و ضعف‌ اسناد آن‌ اشاره‌ نموده‌ است‌ نك: ص‌ 219. برخى‌ نیز چون‌ علامة حلى‌ 1/128 و شهید اول‌ همانجا این‌ انتقاد را وارد ندانسته‌ اند .

3.استخاره‌ با سبحه‌ تسبیح‌: در این‌ نوع‌ استخاره‌، پس‌ از خواندن‌ دعایى‌ مخصوص‌، به‌ اندازة یك‌ قبضه‌ از تسبیح‌ را جدا كرده‌، دانه‌ ها را دو دو مى‌شمارند؛ در صورتى‌ كه‌ بازمانده‌ یك‌ باشد، امر مورد نظر را خوب‌ مى‌انگارند. برپایة آنچه‌ شهید اول‌ همانجا یادآور شده‌، این‌ نوع‌ «استخاره‌ به‌ عدد» در سده‌های‌ نخستین‌ اسلامى‌ رواج‌ نداشته‌ است‌؛ تنها ابن‌ طاووس‌ 272-273 بر پایة روایتى‌ كه‌ از امام‌ غایب‌ ع‌ نقل‌ كرده‌، استناد این‌ سنت‌ را به‌ ائمه‌ ع‌ باز گردانیده‌ است‌ نیز نك: كفعمى‌، 391-392؛ صاحب‌ جواهر، 12/172-173.

مآخذ: ابن‌ ادریس‌، محمد، السرائر، قم‌، 1410ق‌؛ ابن‌ بابویه‌، محمد، من‌ لایحضره‌ الفقیه‌، به‌ كوشش‌ على‌اكبر غفاری‌، قم‌، جماعة المدرسین‌؛ ابن‌ حاج‌، محمد، المدخل‌، قاهره‌، 1401ق‌/1981م‌؛ ابن‌حجر عسقلانى‌، احمد، فتح‌الباری‌، بولاق‌، 1301ق‌؛ ابن‌سعد، محمد، كتاب‌ الطبقات‌ الكبیر، به‌كوشش‌ زاخاو و دیگران‌، لیدن‌، 1321ق‌؛ ابن‌ طاووس‌، فتح‌ الابواب‌، به‌كوشش‌ حامد خفاف‌، قم‌، 1409ق‌؛ ابن‌ عابدین‌، محمد، ردالمحتار، بولاق‌، 1272ق‌؛ ابن‌ ماجه‌، محمد، سنن‌، به‌كوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقى‌، قاهره‌، 1952-1953م‌؛ ابن‌ منظور، لسان‌؛ ابوالفرج‌ اصفهانى‌، الاغانى‌، بولاق‌، 1285ق‌؛ احمد بن‌ حنبل‌، مسند، قاهره‌، 1313ق‌؛ بخاری‌، محمد، صحیح‌، استانبول‌، 1315ق‌؛ برقى‌، احمد، المحاسن‌، به‌ كوشش‌ جلال‌الدین‌ محدث‌ ارموی‌، تهران‌، 1328ش‌؛ ترمذی‌، محمد، سنن‌، به‌كوشش‌ احمد محمد شاكر و دیگران‌، قاهره‌، 1356ق‌/1937م‌؛ حر عاملى‌، محمد، وسائل‌ الشیعة، بیروت‌، 1391ق‌؛ حمیری‌، عبدالله‌، قرب‌ الاسناد، تهران‌، 1369ق‌؛ خفاف‌، حامد، مقدمه‌ بر فتح‌الابواب‌ نك: هم ، ابن‌ طاووس‌؛ زبیدی‌، محمد، اتحاف‌ السادة المتقین‌، قاهره‌، 1311ق‌؛ سیدبكری‌، ابوبكر، اعانة الطالبین‌، قاهره‌، 1356ق‌؛ شوكانى‌، محمد، تحفة الذاكرین‌، بیروت‌، عالم‌الكتب‌؛ شهید اول‌، محمد، الذكری‌، چ‌ سنگى‌، 1271ق‌؛ صاحب‌ جواهر، محمدحسن‌، جواهر الكلام‌، بیروت‌، 1401ق‌/1981م‌؛ صحیفة سجادیه‌؛ طبرسى‌، احمد، الاحتجاج‌، به‌كوشش‌ محمدباقر خرسان‌، نجف‌، 1386ق‌/1966م‌؛ طبرسى‌، حسن‌، مكارم‌ الاخلاق‌، به‌كوشش‌ محمد حسین‌ اعلمى‌، بیروت‌، 1392ق‌/1972م‌؛ طوسى‌، محمد، امالى‌، بیروت‌، 1401ق‌/1981م‌؛ همو، تهذیب‌ الاحكام‌، به‌كوشش‌ حسن‌ موسوی‌ خرسان‌، نجف‌، 1379ق‌؛ علامة حلى‌، حسن‌، مختلف‌ الشیعة، تهران‌، 1323ق‌؛ عوفى‌، محمد، لباب‌ الالباب‌، به‌ كوشش‌ ادوارد براون‌، لیدن‌، 1324ق‌/ 1906م‌؛ غزالى‌، محمد، احیاء علوم‌الدین‌، قاهره‌، 1289ق‌؛ فیض‌ كاشانى‌، محمدمحسن‌، الوافى‌، اصفهان‌، 1406ق‌؛ كفعمى‌، ابراهیم‌، المصباح‌، تهران‌، 1349ش‌؛ كلینى‌، محمد، الكافى‌، به‌كوشش‌ على‌اكبر غفاری‌، تهران‌، 1391ق‌؛ مجلسى‌، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت‌،1403ق‌/1983م‌؛ محقق‌ حلى‌، جعفر، المعتبر، چ‌ سنگى‌، 1318ق‌؛ مفید، محمد، المقنعة، قم‌، 1410ق‌؛ نووی‌، یحیى‌، «الاذكار»، همراه‌ الفتوحات‌ الربانیة ابن‌ علان‌، بیروت‌، 1398ق‌/1978م‌؛ همو، تهذیب‌ الاسماء و اللغات‌، قاهره‌، 1927م‌. ‌