تبیان، دستیار زندگی
نقوش تجریدی هنر اسلامی، با آن ساختارهای منظم و پیچیده، ریشه در پیشرفت علوم هندسی و ریاضیات، و همچنین نگرش غیرمادی فرهنگ اسلامی دارد؛ به طوری که می توان استفاده از نقوش هندسی را مهم ترین عنصر تجسمی هنر اسلامی دانست.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هندسه، قلب هنرهای اسلامی

نقوش تجریدی هنر اسلامی، با آن ساختارهای منظم و پیچیده، ریشه در پیشرفت علوم هندسی و ریاضیات، و همچنین نگرش غیرمادی فرهنگ اسلامی دارد؛ به طوری که می توان استفاده از نقوش هندسی را مهم ترین عنصر تجسمی هنر اسلامی دانست.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان

هندسه اسلامی

هندسه، قلب طراحی اسلامی را در کالبد خود دارد؛ از آنجایی که نقاط لوزی شکل ، واحد اصلی تعیین تناسبات حروف عربی هستند، اشکال هندسی ساده، مانند دایره، مثلث، چهارضلعی، چند ضلعی و غیره، برای خلق تزئینات غیرتصویری اشیاء و ساختارها در هنر و معماری اسلامی به کار گرفته می شوند.

هندسه از مستطیل ها و چندضلعی های ساده -که به عنوان قاب ها به کار گرفته می شوند - تا ترکیبات پیچیده ستاره ها و اشکال چندضلعی نامنظم ، به عنوان یک اصل ساختاری در سطح تمامی هنرهای اسلامی کاربرد دارد.

هندسه اسلامی

توضیح تصویر: یک هشت ضلعی بر روی ابریق بلاکاس، شمال عراق، موصل، به امضای شجاع بن منعه، 629 هجری قمری، برنج مرصع به نقره و مس. هشت ضلعی ها و دوایر شامل حلقه های نقره ای مرصع یا مشبک است که در مرکز نوارهایی از علامات تصویری و تزئینات کتیبه ای یا پیکره ای این ابریق قرار دارد.

اما با مطالعه تاریخ هنر متوجه خواهیم شد که کاربست نقوش هندسی،ابداع هنر اسلامی نیست. در واقع به کارگیری هندسه در عهد عتیق، هنر بیزانس مدیترانه شرقی و افریقای شمالی سابقه ای طولانی دارد. آنچه باعث تشخیص تزئینات هندسی در هنرهای اسلامی از اشکال قدیمی تر می شود، تأکید خاص بر این اشکال و نیز استفاده از تنوعات زیاد تصنعی از آن ها است. برای مثال با وجود این که لوزی ها یا نوارهایی ار نقش های اصلی یونانی در بسیاری از آثار قبل از اسلام یافت شده اند، چنین اشکالی در هنر اسلامی بیشتر با بازشناسی و آراستن و نیز با افزودن تزئینات اضافی تغییر یافته و استفاده شده اند؛ بطوریکه ماهیتی کاملا اسلامی را در درون خود ایجاد کرده اند.
مانند بسیاری از نقش های تزئینی دیگر در هنر اسلامی ، نقوش هندسی طی قرن های هفتم و هشتم میلادی برابر با اول و دوم هجری، رشد یافتند و از قرن نهم میلادی/ سوم هجری به بعد یکی از شکل های ثابت تزئینی در هنر اسلامی بوده اند.

چرا هندسه در هنر اسلامی ریشه گرفت؟
دلایل برای پایه ریزی محکم هندسی به عنوان یکی از انواع غالب تزئینات اسلامی، به تمامی مشخص نیست. گرچه شاید بتوان گفت که محیط عقلانی و اندیشمندانه  خلفای عباسی از قرن نهم تا یازدهم میلادی/ سوم تا پنجم هجری در ایجاد علاقه به ریاضیات ، که خارج ار حیطه محدودیت های دربار بود، نقش مهمی در این امر داشته است.

آنچه باعث تشخیص تزئینات هندسی در هنرهای اسلامی از اشکال قدیمی تر می شود، تأکید خاص بر این اشکال و نیز استفاده از تنوعات زیاد تصنعی از آن ها است.

طی دوره حکومت هارون الرشید (809-786م / 170-194ق.)  چند امر مهم در هنر و ادب شکل گرفت: خلیفه در داستان های هزار و یک شب جاودانه شد، بسیاری از رسالات اقلیدس ترجمه شد و طی دو دهه خلافت هارون الرشید، خوارزمی سیستم اعشاری را معرفی و جبر پیشرفته را در بیت الحکمه بغداد پایه گذاری کرد. هیجان ناشی از کار خوارزمی ، پیشرفت های بیشتر در ریاضیات و هندسه را در قرون دهم و یازدهم میلادی/ چهارم و پنجم هجری در پی داشت که ترجمه منابع بیشتر یونانی و ادامه کشفیات در حوزه سیستم ریاضیات هندی را شامل می شد.

هندسه اسلامی

توضیح تصویر: بخشی از "فرید منظری مستانه می بیند" داستان امیرحمزه، دوره مغولان هند، 970-987 هجری قمری، آبرنگ مات و طلا روی کاغذ. این گنبد که با حکاکی های طلایی و سبز ، ستاره ای شش وجهی و شش ضلعی های قرمز کاشی کاری شده، تجسمی تخیلی از تزئینات معماری هندسی است. چنین کاشی هایی بیشتر روی دیوارها کار می شد تا گنبدها. در دوره مغولان هند، اکثر گنبدها کاشی کاری نشده اند.


این ایده های جدید به ویژه در محاسبات تقسیم دارایی ها و در استفاده از اعداد و محاسبات توسط مقامات دولتی ، کاربرد یافت. تا اواسط قرن دهم میلادی/ چهارم هجری، مردم اعداد را به صورت ذهنی یا با نوشتن اعداد روی صفحه ای که با شن پوشیده شده بود محاسبه می کردند.
یافتن دست نوشته ای مربوط به اواسط قرن دهم میلادی/ چهارم هجری که در آن به استفاده از کاغذ و قلم برای انجام محاسبات به گونه ای جدید اشاره شده ، نشان می دهد که رویکرد کلی به روش محاسبات در این دوره تغییر کرده است.
با توجه به این که در اوایل قرون وسطی ، تسهیلات لازم برای به کارگیری این پیشرفت ها در جوامع اسلامی در دسترس بود، جای تعجب نیست که هنرمندان تمایل داشتند از این اصول و ایده های جدید در آثارشان استفاده کنند.

اصول هندسی در هنر اسلامی تغییر می کند

از آنجایی که انواع زیادی از تزئینات هندسی در اشیای اسلامی دیده می شوند، می توان چنین نتیجه گرفت که در طی قرون متوالی، تغییر از یک شکل به شکل دیگر (مانند تغییر ستاره های هشت گوش به هشت ضلعی) و برابری اعداد با بازی حروف در جوامع رو به پیشرفت اسلامی مطرح شده است.

به علاوه معنای "بی نهایت" که در چند ضلعی پیچش نمایش داده شده و فرم گسترش یافته یک ستاره مرکزی است، بازتاب تفکرات قرون نهم و دهم میلادی/ سوم و چهارم هجری در زمینه اعداد نامحدود است. حتی زمانی که در قرن های دوازدهم و سیزدهم میلادی/ ششم و هفتم هجری بستر تفکر تغییر یافت، هنرمندان به تزئین آثارشان با نقش مایه های هندسی ادامه دادند و در نتیجه تفکر "متناسب بودنِ" این طرح ها برای هنراسلامی جاافتاد.

هندسه، نقش غالب تزئینات می شود
با وجود این که در هنر اسلامی اغلب عناصر گیاهی ، جانوری و کتیبه ها با اشکال هندسی ترکیب شده اند، در بعضی از نواحی و دوره ها بر نقوش هندسی بیش از انواع دیگر تزئینات تأکید شده است. به همین دلیل است که مدارس (حوزه های دینی) قرون 13تا15م./7تا9هجری در مراکش دوره "مرینیان" و اکثر حجره های "ناصریه" الحمرا در قرن 15م/9هجری از یک فراوانی در نقوش گچ کاری ها، کاشی کارها و تزئیناتی چوبی با طرح های هندسی برخوردارند.

هندسه اسلامی

توضیح تصویر: سرگرز بزرگ با یک ستاره هشت گوشه به همراه طرح های شعاعی تزئین شده است که پیش از تبدیل شدن به ستاره ای بیشتر به شش ضلعی ها و هشت ضلعی های نامنظم می رسد.

برخی از آن ها طرح های گیاه هم دارند و برخی دیگر شامل نوشته هایی روی یک زمینه گیاهی هستند، اما نقش  اصلی همواره نقوش هندسیِ درهم بر روی تمامی سطوح است. در همان دوره در تذهیبّ دست نوشته های مصری و سوری و آثار چوبی نیز الگوهای هندسی غالب بودند، در حالی که فلزکاران و شیشه گران و سفالگران، آثارشان را با کتیبه های بزرگ و نوارهایی از تزئینات گیاهی زینت بخشیده اند.
در جوامع شرقی تر، یعنی عراق، ایران و افغانستان سنت های ریشه دار تصویرگری انسان و حیوان همچنان پابرجا بودند، اما طرح های هندسی پیچیده در نقش ساختارها و عناصر پراکنده فضا، در بسیاری از اشیای فلزی و سفال های قرن های 12تا14م/ 6تا8 هجری دیده می شوند.
به همین ترتریب طرح های هندسی کوچک که روی فلزکاری ها و تذهیب دست نوشته ها در قرن 15م./9هجری در هنر ایران و آسیای مرکزی دیده می شوند، روندی را بازگو می کنند که نشان می دهد علاقه به طرح های هندسی کاهش یافته است و سبک های تزئینی غالب در میان ترک های عثمانی ، مصر و شرق نزدیک ، صفویان ایران ، ازبک های آسیای مرکزی و مغولیان هند بر روی نقش های گیاهی و گلدار تمرکز دارد. با این حال حتی طومارهای تاکی بر اشیای اسلامی که بعدها ظاهر شد، به سیستم های تناسبی و شکل هایی که در واقع هندسی هستند، وابسته اند.*

بدین ترتیب استفاده از نقوش هندسی، به عنوان یک عامل بصری جزو لاینفک هنرهای تزئینی اسلامی شد و در تمامی انواع هنر از معماری و کاشی کاری گرفته تا مرصع کاری و خاتم سازی، بکار گرفته شد.

پی نوشت: * جزئیاتی از هنر اسلامی، شیلار کن بای