تبیان، دستیار زندگی
سرتیپ خلبان علی بختیاری در خاطره ای از سایه سنگین فانتوم های ایرانی بر فراز اسکله ام القصر می گوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فانتوم های ایران بر فراز ام القصر


سرتیپ خلبان علی بختیاری در خاطره ای از سایه سنگین فانتوم های ایرانی بر فراز اسکله ام القصر می گوید.

بخش فرهنگ پایداری تبیان
علی بختیاری

روزهای اول جنگ بود. لازم بود که تأسیسات دریایی دشمن و ناوهای موشک انداز آن موردتهاجم قرار گیرند. ما مأموریت داشتیم مانع از حرکت شناورهای دشمن در شمال غرب خلیج فارس بشویم و بدین گونه سیادت دریایی ایران را بر منطقه حکم فرما کنیم. باید شناورهای دشمن گوشه نشین می شدند و در هر نقطه از صحنه پهناور شمال خلیج فارس مورد هدف قرار می گرفتند و از جولان آنان در منطقه جلوگیری می شد.

وقتی به ما مأموریت بمباران این تأسیسات عظیم با سیستم دفاع هوایی پیچیده را دادند، لازم بود که نهایت دقت را در طرح ریزی مأموریت به عمل آوریم. به همراه سایر خلبانان دسته پروازی توجیهات لازم را انجام دادیم. ژس های گویایی از منطقه هدف در اختیار داشتیم. سایر اطلاعات نیز بسیار مفید بود و نحوه آرایش دشمن، خصوصاً در بخش دفاع هوایی را در منطقه به خوبی نشان می داد. مدتی برای طراحی مسیر حرکت به سوی هدف، وقت صرف کردیم و با خلبان هواپیمای دوم بحث زیادی برای هر چه بهتر پیش رفتن به سمت هدف کردیم. مسیر پرواز را طوری انتخاب کردیم تا احتمال آگاهی دشمن از پروازمان به حداقل برسد.

شیرجه بر روی هدف

موتورها را روشن کردیم و به سر باند پروازی رفتیم و یکی پس از دیگری به پرواز درآمدیم. مسیر را در ارتفاع کم و سرعت زیاد پیمودیم و غافلگیرانه بر سر دشمن هجوم بردیم و حالا شاهد اجرای موفقیت آمیز مأموریت هواپیمایمان بودیم.

پایگاه عظیم دریایی ام القصر عراق به عنوان هدف حمله ما تعیین شده بود. لیدر یک دسته پروازی دو فروندی بودم. هر یک از هواپیماهای ما با 6 تیر بمب 750 پوندی و مقدار قابل توجهی فشنگ مجهز شده بود و به سرعت و در ارتفاع پایین برای بمباران هدف پیش می رفتیم. محل تعیین شده را همان گونه یافتم که در ژس ها و توجیهات قبل از پرواز دیده بودم.

پهنه ای وسیع از تأسیسات و امکانات مختلف در کنار ساحل به همراه لنگرگاه های متعدد برای استقرار انواع شناورهای جنگی دشمن کنار اسکله ها قرار داشتند. برای بمباران آماده شدیم و به دستور من، از هم جدا شده و به سمت هدف های خود یورش بردیم. باید حداکثر ضربه ممکن را به توان رزمی نیروی دریایی عراق وارد می کردیم.
برابر طرح از پیش تعیین شده برای حمله به هدف اوج گرفته و به سمت آن شیرجه رفتم. هدف های مورد نظر خود را یافتم. هدف گیری به دقت انجام گرفت و بمب ها را به سمت آن ها رها کردم. همراه با رها سازی بمب ها با مسلسل نیز شلیک می کردم. یک شاخه از اسکله نظامی بندر ام القصر هدف اصلی من بود و باید علاوه بر اسکله، ناوچه های اوزای مستقر در کنار اسکله را نیز هدف قرار می دادم. فرود بمب ها را بر روی هدف ها به خوبی مشاهده کردم. هواپیمای دوم نیز بمبارانش را انجام داده بود. به نظر می رسید که توانسته ایم با غافلگیری کامل به منطقه هدف برسیم و بمباران هدف را به دقت انجام دهیم.

بخش های وسیعی از اسکله و تأسیسات بندری دچار آتش سوزی شد. به چشم، انفجار شناورهای دشمن را می دیدم. برای آخرین بار به صحنه بمباران نگاه کردم. هجومی موفقیت آمیز را انجام داده بودیم و باید راهی پایگاه خود می شدیم. هواپیمای اکتشاف هوایی ما باید طبق برنامه بیست دقیقه پس از بمباران، از هدف ژس می گرفت تا بتوانیم نتیجه بمباران را ببینیم و خسارت های واردشده بر دشمن را تشخیص دهیم.

زبانه آتش بر روی بال

حدود 20 مایل با مرز فاصله داشتیم و در حال بازگشت به پایگاه خودی بودیم که ناگهان صدای انفجار شدیدی را در زیر بال راست هواپیما شنیدم. هواپیمایم مورد اصابت موشک ضد هوایی دشمن قرارگرفته بود. هواپیما با فشار زیادی به سمت بالا پرتاب شد. به سرعت هواپیما را کنترل کردم. به بررسی و بازدید از بخش های مختلف هواپیما پرداختم. بال راست هواپیما آسیب دیده بود و آتش از آن زبانه می کشید. هواپیمای قدرتمند ما در مقابل این آسیب از خود واکنش خوبی نشان می داد. دستگاه های مختلف هواپیما آسیب و سطوح و فرامین خسارت دیده بود. کنترل فرامین مشکل شده و تعداد زیادی از نشان دهنده های داخل کابین به ویژه نشان دهنده های سوخت ازکارافتاده بودند. باوجود خسارات و ضایعات هواپیما قابل پرواز بود. این هواپیما قدرتمندتر از آن بود که با آسیب های این چنین از پا درآید. مستقیماً به سمت مرز پرواز کردم. تهدید دیگری در منطقه مشاهده نمی شد. پس از طی مسافتی تدریجاً آتش بال سمت راست فروکش کرد و به خاموشی گرایید. اشکال در سیستم کنترل فرامین برای من مشکل بزرگی بود. از آن بیم داشتم که نتوانم راه دور تا پایگاه خود را طی کنم درنتیجه تصمیم گرفتم که به محض عبور از مرز و ورود به ایران به سمت نزدیک ترین پایگاه هوایی در منطقه تغییر مسیر دهم.

فرود در فرودگاه

باگذشت زمان به سلامت مرز را پشت سر گذاشتم. کلیه پیش بینی ها را برای رفتن به نزدیک ترین پایگاه کرده بودم و به سمت این پایگاه تغییر مسیر دادم. هرلحظه در انتظار وقوع حادثه جدیدی ناشی از برخورد موشک دشمن بودم. این امکان وجود داشت که انفجار مجددی در داخل هواپیما به وقوع بپیوندد و هرلحظه ممکن بود که هواپیما از کنترل خارج شود. نشان دهنده های سوخت هواپیما کار نمی کردند. با توجه به آتش سوزی وسیعی که در بال راست اتفاق افتاده بود این احتمال وجود داشت که با تمام شدن سوخت، موتورهای هواپیما از کار بیفتد. راهی جز رفتن به نزدیک ترین پایگاه هوایی نداشتم. هواپیما هنوز باوجود مشکلات در کنترل کامل من بود.
فاصله مرز تا پایگاه خودی را به خوبی طی کردم. سرانجام از فاصله دور باندهای پروازی را مشاهده کردم. بر فراز پایگاه چرخی زدم تا وضعیت آن را بررسی کنم. باندهای پروازی براثر یورش اولیه هواپیماهای دشمن آسیب کلی دیده بودند. هنوز آثار بمباران آن ها بر سطح باندها دیده می شد. بخش مناسبی از باند را برای فرود انتخاب کردم. چرخ ها را پایین زدم و هواپیما را با نهایت دقت در این منطقه از باند فرود آوردم.
هواپیما در هنگام فرود، غیرقابل کنترل بود. درنتیجه مجبور شدم عمل فرود را با سرعتی بیشتر از سرعت معمول انجام دهم. با توجه به شرایط باند، این اضافه سرعت مانع بزرگی برای کنترل هواپیما بود. به محض فرود احساس کردم که لاستیک چرخ سمت راست براثر آتش سوزی و انفجار موشک از بین رفته است. پس از فرود، لاستیک چرخ اصلی سمت چپ نیز براثر برخورد با آسفالت و چاله های ایجادشده بر روی باند به دلیل بمباران دشمن ترکید. با ترکیدن لاستیک سمت چپ درحرکت کنترل هواپیما در چنین شرایطی مقدور نبود. برای توقف هر چه سریع تر هواپیما از سیستم ترمزهای اضطراری استفاده کردم. سرعت به مقدار زیادی کاهش یافته بود ولی هنوز حدود پنجاه مایل در ساعت سرعت داشتم. وجود پستی وبلندی ها و حرکت روی رینگ باعث انحراف هواپیما از وسط باند پروازی شد.

هواپیما ایستاد

به تدریج هواپیما به سمت راست باند کشیده می شد. باوجود کلیه حرکاتی که برای جلوگیری از انحراف آن نمودم ولی هواپیما نهایتاً از سمت راست از باند فرود خارج شد و چرخ اصلی سمت راست به دلیل فرورفتن در شانه خاکی باند شکست و بال راست به زمین بخورد کرد و پس از کشیده شدن مسافتی بر روی زمین، هواپیما متوقف شد. بی درنگ موتورها را خاموش کردم و از کابین عقب خواستم تا هر چه سریع تر هواپیما را ترک کند. خود نیز بلافاصله هواپیما را ترک کردم و از آن فاصله گرفتم. گروه نجات و کنترل آتش بلافاصله در محل حاضر شد ولی هواپیما دچار آتش سوزی مجدد نشد. پس از پانزده دقیقه به وارسی مجدد هواپیما پرداختم. سطوح فرامین بال راست به کلی از بین رفته بود. قسمت زیادی از زیر بال به دلیل برخورد و کشیده شدن بر روی زمین آسیب دیده بود. هواپیما را در همین شرایط باقی گذاشتیم و به سمت پست فرماندهی پایگاه حرکت کردیم. پس از آگاهی پایگاه خودمان از فرود سالم ما بلافاصله هواپیمایی برای مراجعت به پایگاه فرستاده شد.

انهدام شاخه اسکله

پس از ورود به پایگاه خودی اطلاع یافتیم که هواپیمای ژاسی ما، مأموریت خود را با موفقیت انجام داده و ژس های گرفته شده از منطقه هدف پس از بمباران ما در حال آماده شدن است. به محض دریافت ژس ها به بررسی و تجزیه و تحلیل آن ها پرداختیم. منطقه هدف به خوبی در ژس دیده می شد و نشان می داد که یک شاخه از اسکله ناوچه های موشک انداز اوزا به کلی منهدم شده است. به علاوه یک فروند از این ناوچه ها نیز منهدم و غرق شده بود. یک فروند دیگر از ناوهای نیروی دریایی دشمن نیز به دقت مورد اصابت قرارگرفته و در حال سوختن بود. قسمت های زیادی از تأسیسات بندری نیز تخریب شده بود. مأموریت موفقی را انجام داده بودیم. گرچه در برگشت مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفتیم ولی به لطف الهی توانستیم به سلامت در پایگاه خودی فرود بیاییم. نگران وضعیت هواپیمای آسیب دیده بودم. اطلاع یافتم تلاش وسیعی برای انتقال و تعمیر هواپیما در حال انجام است. بعدها آگاه شدم که هواپیما پس از وارسی اولیه و جدا کردن بخش های مختلف با استفاده از تریلر برای تعمیر از محل به فاصله ای بسیار دور انتقال یافته است. با مراجعه به بررسی های گروه فنی مشاهده کردم که بال هواپیما به دلیل اصابت موشک و خسارات ناشی از فرود دیگر قابل استفاده نیست و کاملاً از بین رفته محسوب شده است. بخش های اصلی بدنه و قسمت دماغه هواپیما نیز تا حدودی آسیب دیده است.

تعمیر هواپیما

دو ماه بعد، تیمی از متعهدترین متخصصان نیروی هوایی، مأمور تعمیر این هواپیما شد. این گروه بازسازی و تعمیر اساسی هواپیما را آغاز کرد. بال صدمه دیده هواپیما با بال جدید تعویض شد. هر دو کاناپی هواپیما که آسیب دیده بود تعویض شد. شاسی های صدمه دیده از هواپیما جدا و با شاسی های نو تعویض شد. کلیه دریچه های صدمه دیده پیاده و تعویض و نصب و جاسازی شد. مقدار قابل توجهی از کابل ها برای کنترل فرامین و سیم کشی هواپیما در سیستم الکتریکی و تجهیزات الکترونیکی در آتش سوزی و آسیب های کلی از بین رفته بود که کلیه آن ها به وسیله گروه متخصص مجدداً ساخته شد. بسیاری از قطعات که براثر انفجار موشک دچار آسیب شده بودند ساخته و یا تعویض شدند و نهایتاً موتورهای هواپیما با موتورهای آماده و مناسب تعویض شد. کلیه تدابیر مربوط به وارسی های عملیاتی هواپیما درروی زمین به دقت و حوصله فراوان صورت گرفت. با توجه به طی زمان طولانی برای انجام تعمیرات لازم بود که علاوه بر انجام این گونه امور، کلیه بازرسی های دوره ای هواپیما نیز صورت پذیرد. این بازرسی ها زمانی طولانی را در برگرفت ولی برای آماده شدن کامل هواپیما لازم به نظر می رسید. گروه تعمیراتی توانسته بود برای اولین بار در کشور بال این هواپیما را تعویض کند. پیش از این هیچ گونه سابقه ای از انجام این کار در نیروی هوایی وجود نداشت. کلیه تعمیرات دقیقاً مبتنی بر روش ها، دستورالعمل ها و کتاب های فنی مربوطه صورت می گرفت. پس از خاتمه هر مرحله ای از تعمیرات، گروه های بازرسی فنی و ایمنی پرواز با وسواس نتایج تعمیرات را مورد بازرسی و بازدید دقیق قرار می دادند. پس از انجام کلیه امور که خود موفقیت بزرگی به شمار می رفت هواپیما از هر نظر برای انجام مراحل پرواز آزمایشی آماده شد و بدین ترتیب قدمی بلند و آینده ساز توسط متخصصان نیروی هوایی برداشته شد و به همت پرسنل متخصص نیروی هوایی کار بازسازی این هواپیما با موفقیت به پایان رسید.

هواپیما پس از 16 ماه کار مداوم و انجام حدود 15000 ساعت کار مفید از هر نظر برای انجام پرواز آزمایشی آماده شد و نهایتاً در اواخر سال 1360 پرواز آزمایشی خود را با موفقیت به انجام رسانید.


منبع: آجا